توقیع به چه معناست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'خدامراد]]،فرهنگ‌نامه' به 'خدامراد، [[فرهنگ‌نامه')
جز (جایگزینی متن - 'سلیمیان]]'''، در مقاله ''«انتظار و منتظران' به 'سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگن...)
خط ۲۶: خط ۲۶:
{{جمع شدن|۱. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛}}
{{جمع شدن|۱. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛}}
[[پرونده:136863.JPG|بندانگشتی|right|100px|[[خدامراد سلیمیان]]]]
[[پرونده:136863.JPG|بندانگشتی|right|100px|[[خدامراد سلیمیان]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در مقاله ''«[[انتظار و منتظران (مقاله)|انتظار و منتظران]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«توقیعات به معنای دست‏‌نگاشته‏‌های [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} در غیبت صغراست. توقیع در لغت، به معنای نامه را نشان کردن و نوشتن عبارتی در ذیل نامه و نوشته است؛ همچنین پاسخ‏‌های نوشته شده بزرگان و دولت‌مردان به پرسش‏ها و درخواست‏های نوشتاری که از ایشان می‏‌شود<ref>  علی اکبر دهخدا، لغت‏نامه، ج ۵، ص ۷۱۴۵</ref>.  
::::::«توقیعات به معنای دست‏‌نگاشته‏‌های [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} در غیبت صغراست. توقیع در لغت، به معنای نامه را نشان کردن و نوشتن عبارتی در ذیل نامه و نوشته است؛ همچنین پاسخ‏‌های نوشته شده بزرگان و دولت‌مردان به پرسش‏ها و درخواست‏های نوشتاری که از ایشان می‏‌شود<ref>  علی اکبر دهخدا، لغت‏نامه، ج ۵، ص ۷۱۴۵</ref>.  
::::::از بررسی نوشته‏‌های تاریخی به دست می‏‌آید، از زمان‏‌های دور بین حاکمان و فرمانروایان، توقیع‌‏نویسی رواج داشته و موارد فراوانی از توقیعات آن‏ها در متن‌‏های تاریخی ثبت و ضبط شده است. افزون بر موارد پیشین، در منابع روایی، فقهی و تاریخی [[شیعه]] نیز سخن از توقیع به چشم می‌‏خورد. توقیع در این کتاب‌‏ها به طور عمده، به قسمتی از نوشته‏‌های پیشوایان دینی{{عم}} اطلاق شده است که برای پیروان خود نوشته‌‏اند.
::::::از بررسی نوشته‏‌های تاریخی به دست می‏‌آید، از زمان‏‌های دور بین حاکمان و فرمانروایان، توقیع‌‏نویسی رواج داشته و موارد فراوانی از توقیعات آن‏ها در متن‌‏های تاریخی ثبت و ضبط شده است. افزون بر موارد پیشین، در منابع روایی، فقهی و تاریخی [[شیعه]] نیز سخن از توقیع به چشم می‌‏خورد. توقیع در این کتاب‌‏ها به طور عمده، به قسمتی از نوشته‏‌های پیشوایان دینی{{عم}} اطلاق شده است که برای پیروان خود نوشته‌‏اند.

نسخهٔ ‏۱۳ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۱۰

الگو:پرسش غیرنهایی

توقیع به چه معناست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / غیبت امام مهدی / عصر غیبت صغری
مدخل اصلیتوقیعات امام مهدی
مدخل وابسته؟

توقیع به چه معناست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

سید جعفر موسوی‌نسب
حجت الاسلام و المسلمین سید جعفر موسوی‌نسب، در کتاب «دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در این‌باره گفته است:
«توقیع در لسان روایات، مطابق با مفهومی است که عرف آن را به کار گرفته است، و آن عبارت است از: کلمات کوتاه که بزرگان، ذیل نامه‌های رسیده و عریضه‌ها مکتوب می‌داشتند، و با آن خواسته سائل را برآورده می‌نمودند. در نتیجه توقیعات حضرت مهدی (ع) همان مطالبی بود که حضرت به خط مبارک خود در جواب سؤال‌ها و عریضه‌‌‌ها، ذیل نامه‌ها مرقوم می‌داشتند. و توسط یکی از سفرا به صاحبان نامه‌ها باز می‌گرداندند.
اگرچه به لحاظ معنای اصطلاحی، "توقیع" در معنا و مفهوم آن سؤال از مسأله‌ای نهفته است، ولی در برخی موارد بر بیانات حضرت که به صورت ابتدایی صادر می‌شد -اگرچه از آن سؤال نشده بود- نیز توقیع اطلاق شده است»[۱].

پاسخ‌های دیگر

 با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته می‌شود:  

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۳۶۵، ۳۶۶.
  2. علی اکبر دهخدا، لغت‏نامه، ج ۵، ص ۷۱۴۵
  3. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۱۴۵، ح ۴؛ اربلی، کشف الغمة، ج ۳، ص ۳۶
  4. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۱۵، ح ۲۶۴
  5. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۵۲۵، ح ۳۰
  6. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۵۲۵، ح ۳۱
  7. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۲۸۵
  8. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۱۶۰، ح ۳
  9. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۱۶۰، ح ۴
  10. شیخ طبرسی، الاحتجاج، ص ۴۹۷
  11. وی در کتاب الغیبة به صورت مفصل به توقیعات پرداخته است
  12. ر.ک: گروهی از نویسندگان، چشم‏به‏راه مهدی(ع)، ص ۹۸
  13. ر. ک: نجم الدین طبسی، سفارت و نیابت خاصه، فصلنامه انتظار، ش ۱۸، ص ۱۵۲
  14. یادآوری این مطلب ضروری است که اثبات نامه حضرت برای شیخ مفید، فضل بزرگی برای شیخ به‏شمار می‏آید؛ اما نفی آن، هرگز چیزی از مقام بلند آن شخصیت بزرگ اسلامی نمی‏کاهد؛ چه این که دانشمندان بزرگی از علمای شیعه هستند که هرگز رسیدن نامه از حضرت مهدی عجّل اللّه فرجه الشریف برای آن‏ها ادعا نشده است
  15. ر. ک: محمد خادمی شیرازی، مجموعه فرمایشات حضرت بقیة اللّه عجّل اللّه فرجه الشریف، ص ۱۷۰
  16. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص:۱۴۳ - ۱۴۸.
  17. وَقَعَ... و منه‌التوقیع، و هو أثر الدبَر یظهرالبعیر (نشان خراشیدگی بر پشت شتر) مقاییس اللغة، احمد بن فارس بن زکریا ۱۳۴،۶؛ التوقیع: سَجع بأطراف عظام الدابة من‌الرکوب (زخم و یا علائمی که در اطراف استخوان‌های پشت حیوان است)، ازهری، معجم تهذیب اللغة، ۳۹۳۵،۴.
  18. ازهری، معجم تهذیب اللغة، ۳۹۳۵،۴.
  19. ازهری، معجم تهذیب اللغة، ۳۹۳۵،۴؛ ابن فارس، مقاییس‌اللغة، ۱۳۴،۶.
  20. مجمع‌البحرین، طریحی، ۵۳۵،۴.
  21. صدر، تاریخ الغیبة‌الصغری، ص ۴۳۴.
  22. طوسی، اختیار معرفة‌الرجال، ص ۸۴۴، ح۱۰۸۸.
  23. طوسی، اختیار معرفة‌الرجال، ص ۴۳۴، ۴۳۵.
  24. شیخ صدوق، کمال‌الدین، ص ۵۲۲ باب ۴۵، ح۵۱.
  25. ر.ک: حاج صدر جوادی، دایرة‌المعارف تشیع، ۱۵۲،۵.
  26. طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۹۵، ح۳۶۵، علی‌بن‌محمد سمری.
  27. طبرسی، الاحتجاج، ۵۹۶،۲، رقم ۳۵۹.
  28. طبرسی، الاحتجاج، ۶۰۰،۲۰ رقم ۳۶۰: از بنده خدا، آنکس که مرزبان راه خدا است (حضرت حجت) به کسی‌که حق به او الهام و راهنمای حق شده (شیخ مفید رحمه الله)، ر.ک: شیرازی، کلمة‌الامام المهدی، ص ۱۵۹؛ الزام‌الناصب، یزدی، ۴۶۴،۱.
  29. ر.ک: حاج صدر جوادی، دائرة‌المعارف تشیع، ۱۵۰،۵.
  30. لطیفی ، رحیم، پرسمان نیابت، ص۲۰۷-۲۱۰.
  31. موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۳۶۲.
  32. فرهنگ معین، ج ۱، ص ۱۱۶۹.
  33. طاهری، حبیب‌الله، سیمای آفتاب، ص ۲۴۲.
  34. بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۴۹.
  35. انوار نعمانیه، ج ۳، ص ۲۴.
  36. بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۴۶.
  37. امینی، ابراهیم، دادگستر جهان، ص ۱۳۴.
  38. طاهری، حبیب‌الله، سیمای آفتاب، ص ۲۴۵.
  39. مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص:۲۳۳.