شناخت در قرآن: تفاوت میان نسخهها
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
==[[شناخت]] در [[قرآن]]== | ==[[شناخت]] در [[قرآن]]== | ||
* [[قرآن کریم]] به این نکته مهم تصریح میکند که شناختهای اصیل و [[اهل]] آن همواره در اقلیتاند: {{متن قرآن|مَا خَلَقْنَاهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«ما آن دو را جز به حقّ نیافریدهایم ولی بیشتر آنان نمیدانند» سوره دخان، آیه ۳۹.</ref>؛ {{متن قرآن|لَخَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَكْبَرُ مِنْ خَلْقِ النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«به یقین آفرینش آسمانها و زمین بزرگتر از آفرینش مردم است اما بیشتر مردم نمیدانند» سوره غافر، آیه ۵۷.</ref> [[حق]] در [[آیه]] اشاره به [[هدف]] صحیح [[آفرینش]] و [[آزمایش]] [[انسانها]] و [[قانون]] [[تکامل]] و اصول [[عدالت]] است؛ ولی بیشتر آنان این حقایق را نمیدانند<ref>نمونه، ج ۲۱، ص ۱۹۴؛ نک: الجدید، ج ۶، ص ۳۹۳؛ الفرقان، ج ۲۶، ص ۴۲۰.</ref>. نادر بودن شناختهای اصیل به سبب آفات فراوانی است که در مسیر آن قرار دارند و این ندرت در حوزههای [[شناخت]] [[انسان]]، [[جهان]] و [[مبدأ و معاد]]، در همه [[تاریخ]] و همه [[جوامع]] مشهود است. | *[[قرآن کریم]] به این نکته مهم تصریح میکند که شناختهای اصیل و [[اهل]] آن همواره در اقلیتاند: {{متن قرآن|مَا خَلَقْنَاهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«ما آن دو را جز به حقّ نیافریدهایم ولی بیشتر آنان نمیدانند» سوره دخان، آیه ۳۹.</ref>؛ {{متن قرآن|لَخَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَكْبَرُ مِنْ خَلْقِ النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«به یقین آفرینش آسمانها و زمین بزرگتر از آفرینش مردم است اما بیشتر مردم نمیدانند» سوره غافر، آیه ۵۷.</ref> [[حق]] در [[آیه]] اشاره به [[هدف]] صحیح [[آفرینش]] و [[آزمایش]] [[انسانها]] و [[قانون]] [[تکامل]] و اصول [[عدالت]] است؛ ولی بیشتر آنان این حقایق را نمیدانند<ref>نمونه، ج ۲۱، ص ۱۹۴؛ نک: الجدید، ج ۶، ص ۳۹۳؛ الفرقان، ج ۲۶، ص ۴۲۰.</ref>. نادر بودن شناختهای اصیل به سبب آفات فراوانی است که در مسیر آن قرار دارند و این ندرت در حوزههای [[شناخت]] [[انسان]]، [[جهان]] و [[مبدأ و معاد]]، در همه [[تاریخ]] و همه [[جوامع]] مشهود است. | ||
*در دوره معاصر با [[هجوم]] [[افکار]] مارکسیستی و مادیگرا و مطرح شدن مطالعات و اصطلاحات نو، مانند [[جهانبینی]] و [[ایدئولوژی]] رئالیسم و ایدهآلیسم، شناختشناسی به مثابه مسئلهای بنیادی در مباحث و مناظرات مورد توجه قرار گرفت و نواندیشان [[دینی]] از حوزه و [[دانشگاه]] برای رویارویی با مادیگرایی، [[شناخت]] را از نگاه [[اسلام]] و [[قرآن]] بررسی کردند تا برای [[اثبات وجود خدا]] و [[توحید]] مبنا قرار گیرد. | *در دوره معاصر با [[هجوم]] [[افکار]] مارکسیستی و مادیگرا و مطرح شدن مطالعات و اصطلاحات نو، مانند [[جهانبینی]] و [[ایدئولوژی]] رئالیسم و ایدهآلیسم، شناختشناسی به مثابه مسئلهای بنیادی در مباحث و مناظرات مورد توجه قرار گرفت و نواندیشان [[دینی]] از حوزه و [[دانشگاه]] برای رویارویی با مادیگرایی، [[شناخت]] را از نگاه [[اسلام]] و [[قرآن]] بررسی کردند تا برای [[اثبات وجود خدا]] و [[توحید]] مبنا قرار گیرد. | ||
*در [[قرآن کریم]] مشتقات واژه [[معرفت]] فراوان درباره آگاهیهای مشخص به کار رفتهاند؛ مانند {{متن قرآن|وَلَوْ نَشَاءُ لَأَرَيْنَاكَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسِيمَاهُمْ وَلَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ أَعْمَالَكُمْ}}<ref>«و اگر میخواستیم آنان را به تو نشان میدادیم آنگاه آنان را به چهره میشناختی و آنان را با آهنگ گفتار میشناسی و خداوند کردارهای شما را میداند» سوره محمد، آیه ۳۰.</ref>؛ همچنین واژگان بسیار دیگری را در [[ارتباط]] با [[شناخت]] میتوان بررسی کرد؛ واژگانی مانند: | *در [[قرآن کریم]] مشتقات واژه [[معرفت]] فراوان درباره آگاهیهای مشخص به کار رفتهاند؛ مانند {{متن قرآن|وَلَوْ نَشَاءُ لَأَرَيْنَاكَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسِيمَاهُمْ وَلَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ أَعْمَالَكُمْ}}<ref>«و اگر میخواستیم آنان را به تو نشان میدادیم آنگاه آنان را به چهره میشناختی و آنان را با آهنگ گفتار میشناسی و خداوند کردارهای شما را میداند» سوره محمد، آیه ۳۰.</ref>؛ همچنین واژگان بسیار دیگری را در [[ارتباط]] با [[شناخت]] میتوان بررسی کرد؛ واژگانی مانند: | ||
:* [[علم]] | :*[[علم]] {{متن قرآن|عَلِمَتْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ وَأَخَّرَتْ}}<ref>«هر کس داند که چه کرده و چه نکرده است» سوره انفطار، آیه ۵.</ref>، | ||
:* [[تفکّر]] | :*[[تفکّر]] {{متن قرآن|يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ كَبِيرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِمَا وَيَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«از تو درباره شراب و قمار میپرسند، بگو در این دو، گناهی بزرگ و سودهایی برای مردم (نهفته) است. امّا گناه آنها از سود آنها بزرگتر است و از تو میپرسند چه چیزی را ببخشند؟ بگو افزون بر نیاز (سالانه) را؛ اینگونه خداوند برای شما آیات (خود) را روشن میگوید باشد که شما بیندیشید» سوره بقره، آیه ۲۱۹.</ref>، | ||
:* [[تعقل]] | :*[[تعقل]] {{متن قرآن|فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِهَا كَذَلِكَ يُحْيِي اللَّهُ الْمَوْتَى وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ}}<ref>«باری، گفتیم با پارهای از آن (گاو) بر این (کشته) بزنید، این چنین خداوند مردگان را زنده میکند و نشانههای خود را به شما نشان میدهد، باشد که خرد ورزید» سوره بقره، آیه ۷۳.</ref>، | ||
:* [[تدبّر]] | :*[[تدبّر]] {{متن قرآن|أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا}}<ref>«آیا به قرآن نیک نمیاندیشند که اگر از سوی (کسی) جز خداوند میبود در آن اختلاف بسیار مییافتند» سوره نساء، آیه ۸۲.</ref>، | ||
:* | :*تبیّن {{متن قرآن|سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ}}<ref>«به زودی نشانههای خویش را در گسترههای بیرون و پیکرههای درونشان نشان آنان خواهیم داد تا بر آنها روشن شود که او راستین است؛ آیا بسنده نیست که پروردگارت بر همه چیز گواه است؟» سوره فصلت، آیه ۵۳.</ref>، | ||
:* | :*تذکّر {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَخَذْنَا آلَ فِرْعَوْنَ بِالسِّنِينَ وَنَقْصٍ مِنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ}}<ref>«و ما فرعونیان را به خشکسالیها و کاستی فرآوردهها دچار کردیم باشد که در یاد گیرند» سوره اعراف، آیه ۱۳۰.</ref>، | ||
:* [[هدایت]] | :*[[هدایت]] {{متن قرآن|وَأَهْدِيَكَ إِلَى رَبِّكَ فَتَخْشَى}}<ref>«و تو را به سوی پروردگارت رهنمایی کنم تا خداترس گردی؟» سوره نازعات، آیه ۱۹.</ref>، | ||
:* [[رشد]] | :*[[رشد]] {{متن قرآن|وَلَقَدْ آتَيْنَا إِبْرَاهِيمَ رُشْدَهُ مِنْ قَبْلُ وَكُنَّا بِهِ عَالِمِينَ}}<ref>«و بیگمان پیش از آن به ابراهیم کاردانی (در خور) وی را ارزانی داشتیم و به (شایستگی) او دانا بودیم» سوره انبیاء، آیه ۵۱.</ref><ref>مجمع البیان، ج۷، ص۸۳.</ref> | ||
:* [[حکمت]] | :*[[حکمت]] {{متن قرآن|رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ}}<ref>«پروردگارا! و در میان آنان از خودشان پیامبری را که آیههایت را برای آنها میخواند و به آنان کتاب (آسمانی) و فرزانگی میآموزد و به آنها پاکیزگی میبخشد، برانگیز! بیگمان تویی که پیروزمند فرزانهای» سوره بقره، آیه ۱۲۹.</ref>، | ||
:* [[فقه]] | :*[[فقه]] {{متن قرآن|قُلْ هُوَ الْقَادِرُ عَلَى أَنْ يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ عَذَابًا مِنْ فَوْقِكُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ أَوْ يَلْبِسَكُمْ شِيَعًا وَيُذِيقَ بَعْضَكُمْ بَأْسَ بَعْضٍ انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ لَعَلَّهُمْ يَفْقَهُونَ}}<ref>«بگو: او تواناست که عذابی آسمانی یا زمینی بر شما برانگیزد یا شما را گروه گروه به جان هم اندازد و رنج برخی از شما را به برخی دیگر بچشاند؛ بنگر چگونه آیات را گونه گون میآوریم باشد که آنان دریابند» سوره انعام، آیه ۶۵.</ref>، | ||
:* [[رؤیت]] | :*[[رؤیت]] {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَيَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِيدٍ}}<ref>«آیا ندیدهای که خداوند آسمانها و زمین را راستین آفریده است؟ اگر بخواهد شما را از میان میبرد و آفریدگانی نو میآورد؟» سوره ابراهیم، آیه ۱۹.</ref>، | ||
:*نظر {{متن قرآن|مَا الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ وَأُمُّهُ صِدِّيقَةٌ كَانَا يَأْكُلَانِ الطَّعَامَ انْظُرْ كَيْفَ نُبَيِّنُ لَهُمُ الْآيَاتِ ثُمَّ انْظُرْ أَنَّى يُؤْفَكُونَ}}<ref>«مسیح پسر مریم جز پیامبری نبود که پیش از او (نیز) پیامبران (بسیار) گذشتند و مادر او زنی بسیار راستکردار بود؛ هر دو غذا میخوردند؛ بنگر چگونه آیات (خویش) را برای آنان روشن میداریم سپس بنگر به کجا باز گردانده میشوند!» سوره مائده، آیه ۷۵.</ref>، | :*نظر {{متن قرآن|مَا الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ وَأُمُّهُ صِدِّيقَةٌ كَانَا يَأْكُلَانِ الطَّعَامَ انْظُرْ كَيْفَ نُبَيِّنُ لَهُمُ الْآيَاتِ ثُمَّ انْظُرْ أَنَّى يُؤْفَكُونَ}}<ref>«مسیح پسر مریم جز پیامبری نبود که پیش از او (نیز) پیامبران (بسیار) گذشتند و مادر او زنی بسیار راستکردار بود؛ هر دو غذا میخوردند؛ بنگر چگونه آیات (خویش) را برای آنان روشن میداریم سپس بنگر به کجا باز گردانده میشوند!» سوره مائده، آیه ۷۵.</ref>، | ||
:* [[یقین]] | :*[[یقین]] {{متن قرآن|وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ}}<ref>«و پروردگارت را پرستش کن تا مرگ تو فرا رسد» سوره حجر، آیه ۹۹.</ref>، | ||
:* [[نور]] | :*[[نور]] {{متن قرآن|أَفَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَيْلٌ لِلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ أُولَئِكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«آیا کسی که خداوند دلش را برای اسلام گشاده داشته است و او از پروردگار خویش با خود فروغی دارد (چون سنگدلان بیفروغ است)؟ بنابراین وای بر سختدلان در یاد خداوند! آنان در گمراهی آشکارند» سوره زمر، آیه ۲۲.</ref>، | ||
:* [[بصیرت]] | :*[[بصیرت]] {{متن قرآن|قَدْ جَاءَكُمْ بَصَائِرُ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ عَمِيَ فَعَلَيْهَا وَمَا أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ}}<ref>«بیگمان بینشهایی از (سوی) پروردگارتان به شما رسیده است پس هر کس بینا شد به سود خود اوست و آنکه کور (دل) گشت به زیان وی است و من بر شما نگهبان نیستم» سوره انعام، آیه ۱۰۴.</ref>، | ||
:* [[شعور]] | :*[[شعور]] {{متن قرآن|يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَمَا يَخْدَعُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ}}<ref>«با خداوند و با کسانی که ایمان دارند فریب میورزند در حالی که جز خود را نمیفریبند و در نمییابند» سوره بقره، آیه ۹.</ref>، | ||
:* | :*اولواالالباب {{متن قرآن|أَفَمَنْ يَعْلَمُ أَنَّمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِن رَبِّكَ الْحَقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمَى إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ}}<ref>«آیا کسی که میداند آنچه از پروردگارت بر تو فرو فرستاده شده حقّ است همگون کسی است که کوردل است؟ تنها خردمندان پند میپذیرند؛» سوره رعد، آیه ۱۹.</ref>، | ||
:* | :*اولواالنُّهی {{متن قرآن|كُلُوا وَارْعَوْا أَنْعَامَكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِأُولِي النُّهَى}}<ref>«بخورید و چارپایانتان را بچرانید! بیگمان در آن برای خردمندان نشانههایی است» سوره طه، آیه ۵۴.</ref> | ||
* و دو واژه: [[شک]] | * و دو واژه: [[شک]] {{متن قرآن|وَحِيلَ بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ مَا يَشْتَهُونَ كَمَا فُعِلَ بِأَشْيَاعِهِمْ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ كَانُوا فِي شَكٍّ مُرِيبٍ}}<ref>«و میان آنان و آنچه آرزو میکنند فاصله افکنده میشود چنان که با همگنان آنان (نیز) پیشتر چنین شده بود زیرا آنان در دودلی گمانانگیزی بودند» سوره سبأ، آیه ۵۴.</ref> و [[ظن]] {{متن قرآن|قَالَ لَقَدْ عَلِمْتَ مَا أَنْزَلَ هَؤُلَاءِ إِلَّا رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ بَصَائِرَ وَإِنِّي لَأَظُنُّكَ يَا فِرْعَوْنُ مَثْبُورًا}}<ref>«(موسی) گفت: نیک میدانی این (معجزه) ها را که روشنگرند جز پروردگار آسمانها و زمین نفرستاده است و من تو را ای فرعون! نابود شدنی میدانم» سوره اسراء، آیه ۱۰۲.</ref> که بر شناختهای نامعتبر دلالت دارند<ref>[[مرتضی اورعی|اورعی، مرتضی]]، [[شناخت (مقاله)|شناخت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۶.</ref>. | ||
==امکان [[شناخت]]== | |||
*[[معرفت]] از لحاظ مفهوم در نهایت روشنی و از جهت کُنْه و ژرفای آن، در نهایت ابهام است<ref>معرفتشناسی در قرآن، ص۵۵.</ref>، از اینرو درباره امکان شناختِ وجود یا عجز از آن در [[فلسفه]] بحث شده است؛ به این معنا که آیا [[انسان]] توان [[ادراک]] حقایق را دارد و به [[راستی]] و درستیِ دانستههایش مطمئن میشود، یا آنکه توان [[معرفت]] ندارد و [[شناخت]] حقایق برایش ممکن نیست یا [[شناخت]] او در حدّ [[شک]] است. | |||
*گروهی مانند سوفسطائیان منکر [[شناخت]] واقعیتاند، زیرا اصل واقعیت را منکرند<ref>شناخت در قرآن، مطهری، ص ۳۰ - ۳۱؛ نیز نک: معرفتشناسی در قرآن، ص ۱۹۴.</ref>. مادیون نیز [[شناخت]] را به [[امور مادی]] منحصر دانسته و آن را در ماورای ماده ناممکن میدانند<ref>معرفتشناسی در قرآن، ص ۸۹.</ref>. در برابر، کسانی دامنه [[شناخت]] را افزون بر [[امور مادی]]، شامل [[غیب]] و مجردات نیز دانستهاند<ref>نک: شناخت در قرآن، مطهری، ص۳۴.</ref>. | |||
*[[قرآن کریم]] به صراحت یادآور میشود که [[انسان]] در [[دوران جنینی]] و هنگام ولادت، هیچ نمیداند؛ ولی برای کسب [[آگاهی]]، ابزار لازم در [[اختیار]] وی قرار میگیرد تا به خوبی از آنها بهره گیرد: {{متن قرآن|وَاللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَيْئًا وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«و خداوند شما را از شکم مادرانتان بیرون آورد در حالی که چیزی نمیدانستید و برای شما گوش و چشم و دل نهاد باشد که سپاس گزارید» سوره نحل، آیه ۷۸.</ref> بر این اساس، [[انسان]] پس از ولادت، به نیروی [[شناخت]] مجهز است و تصویر اشیای خارجی را از راه حواس به [[ذهن]] و [[عقل]] خود وارد میکند و [[عقل]]، آنها را تجزیه و تحلیل و از آنها نتیجهگیری و کلیاتی را از آنها انتزاع میکند<ref>نک: التفسیر الکاشف، ج۴، ص۵۳۶؛ روح المعانی، ج۷، ص۴۳۸.</ref>. و در این فرایند است که [[خداوند]] [[شناخت]] را به [[انسان]] عطا میکند: {{متن قرآن|عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ}}<ref>«به انسان آنچه نمیدانست آموخت» سوره علق، آیه ۵.</ref>؛ همچنین [[خداوند]] [[قدرت]] [[شناخت]] خوب و بد و گام نهادن در مسیر [[تربیت]] صحیح را به [[انسان]] داده است: {{متن قرآن|وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا }}<ref>«و به جان (آدمی) و آنکه آن را بهنجار داشت، پس به او نافرمانی و پرهیزگاری را الهام کرد» سوره شمس، آیه ۷-۸.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا}}<ref>«ما به او راه را نشان دادهایم خواه سپاسگزار باشد یا ناسپاس» سوره انسان، آیه ۳.</ref><ref>نک: فلسفه شناخت، ص۸۶ - ۹۰.</ref> شماری از [[آیات]] نیز [[انسان]] را موجودی [[مکلف]] میدانند. براساس این [[آیات]]، [[انسانی]] میتواند [[مکلف]] باشد که [[توانایی]] تشخیص [[زشت]] از [[زیبا]]، خوب از بد و خیر از [[شر]] را داشته باشد. [[خدا]] هرگز [[انسان]] را به کاری که توان [[شناخت]] و انجام دادن آن را ندارد، وانمیدارد: {{متن قرآن|لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ }}<ref>«خداوند به هیچ کس جز (برابر با) توانش تکلیف نمیکند» سوره بقره، آیه ۲۸۶.</ref>. [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا}}<ref>«ما به او راه را نشان دادهایم خواه سپاسگزار باشد یا ناسپاس» سوره انسان، آیه ۳.</ref> و [[آیات]] مشابه به این [[حقیقت]] اشاره دارند که [[انسان]] نسبت به [[تکالیف]] [[اختیار]] دارد و لازمه آن، وجود نیروی [[شناخت]] صحیح در [[بشر]] برای انجام [[تکلیف]] است. | |||
*آیاتی که به [[تسخیر]] آنچه در [[زمین]] و آسمانهاست برای [[انسان]] تصریح کردهاند نیز گویای امکان شناختاند: {{متن قرآن|وَسَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا مِنْهُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«و آنچه را در آسمانها و در زمین است که همه از اوست برای شما رام کرد؛ بیگمان در این نشانههایی است برای گروهی که میاندیشند» سوره جاثیه، آیه ۱۳.</ref> [[تسخیر]] بدین معناست که [[خداوند]] [[آسمانها]] و [[زمین]] را برای بهرهبرداری [[انسان]] رام کرده است. روشن است که برای [[تسخیر]]، [[انسان]] باید اجزای عالم را بشناسد؛ همچنین [[آیات]] فراوانی درباره زمینهها، ابزارها و آفات [[شناخت]] در [[قرآن]] هستند که امکان [[شناخت]] از آنها برداشت میشود <ref>[[مرتضی اورعی|اورعی، مرتضی]]، [[شناخت (مقاله)|شناخت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۶.</ref>. | |||
==[[ترغیب]] به [[شناخت]]== | |||
* [[آیات قرآن]] در [[ترغیب]] به [[شناخت]] چند دستهاند: | |||
#آیاتی که مستقیماً [[انسان]] را به [[شناخت]] [[تشویق]] میکنند: {{متن قرآن|إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاخْتِلافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِّأُولِي الأَلْبَابِ الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىَ جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلاً سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ}}<ref>«بیگمان در آفرینش آسمانها و زمین و پیاپی آمدن شب و روز نشانههایی برای خردمندان است (همان) کسان که خداوند را ایستاده و نشسته و آرمیده بر پهلو یاد میکنند و در آفرینش آسمانها و زمین میاندیشند: پروردگارا! این (ها) را بیهوده نیافریدهای، پاکا که تویی! ما را از عذاب آتش (دوزخ) باز دار» سوره آل عمران، آیه ۱۹۰-۱۹۱.</ref> مقصود از {{متن قرآن|خَلْقِ}}، چگونگی وجود، آثار و حرکت و سکون و [[تغییر]] و [[تحول]] است که همه از [[آیات]] الهیاند و [[انسان]] به [[شناخت]] آنها [[فرمان]] یافته است<ref>المیزان، ج۴، ص۸۷.</ref> و {{متن قرآن| روشنفکرانی هستند که تنها به ظاهر [[جهان آفرینش]] نمینگرند، بلکه به [[حقیقت]] آن دست مییابند که آفریدگاری [[خدا]] و [[ربوبیت]] او بر عالم است<ref>من هدی القرآن، ج۱، ص۷۲۳؛ فتح القدیر، ج۱، ص۴۷۰.</ref>. آنان در پی [[تفکر]] ژرف در [[آفرینش]]، در حال [[قیام]] و [[قعود]]، [[خدا]] را یاد میکنند و به این [[حقیقت]] میرسند که [[حیات]] و [[جهان]]، [[باطل]] و [[بیهدف]] نیست. {{متن قرآن|الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ}}<ref>«(همان) کسان که خداوند را ایستاده و نشسته و آرمیده بر پهلو یاد میکنند و در آفرینش آسمانها و زمین میاندیشند: پروردگارا! این (ها) را بیهوده نیافریدهای، پاکا که تویی! ما را از عذاب آتش (دوزخ) باز دار» سوره آل عمران، آیه ۱۹۱.</ref> "نظر" به معنای [[اندیشهورزی]]<ref>التبیان، ج۵، ص۴۳۷؛ التفسیر المظهری، ج۵، ص۵۹؛ روح البیان، ج۴، ص۸۵.</ref> در پدیدههای آسمانی و زمینی که از نشانههای خداوندند، از مطالبات [[قرآن]] از [[بشر]] است: {{متن قرآن|قُلِ انْظُرُوا مَاذَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا تُغْنِي الْآيَاتُ وَالنُّذُرُ عَنْ قَوْمٍ لَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«بگو: بنگرید که در آسمانها و زمین چیست؟ و (این) نشانهها و بیم دادن برای گروهی که ایمان ندارند سودی ندارد» سوره یونس، آیه ۱۰۱.</ref> [[تفکّر]] {{متن قرآن|إِنَّمَا مَثَلُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا كَمَاءٍ أَنْزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الْأَرْضِ مِمَّا يَأْكُلُ النَّاسُ وَالْأَنْعَامُ حَتَّى إِذَا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَهَا وَازَّيَّنَتْ وَظَنَّ أَهْلُهَا أَنَّهُمْ قَادِرُونَ عَلَيْهَا أَتَاهَا أَمْرُنَا لَيْلًا أَوْ نَهَارًا فَجَعَلْنَاهَا حَصِيدًا كَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِالْأَمْسِ كَذَلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«جز این نیست که داستان زندگانی این جهان مانند آبی است که آن را از آسمان فرو فرستیم که رستنی (های) زمین- آنچه مردم و چارپایان از آن (ها) میخورند- با آن درآمیزد تا چون زمین زیورهای خود را برگیرد و آرایش یابد و مردم گمان کنند که بر آن (در بهرهگیری) توانایی دارند (ناگهان) «امر» ما شب یا روز در رسد و آن را چنان درویده بر جای نهیم که گویی روز پیش هیچ نبوده است؛ بدینگونه نشانههای خود را برای گروهی که میاندیشند روشن میداریم» سوره یونس، آیه ۲۴.</ref> و [[تعقل|تعقّل]] {{متن قرآن|إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْكِ الَّتِي تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِمَا يَنْفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ مَاءٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِيهَا مِنْ كُلِّ دَابَّةٍ وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَيْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ}}<ref>«بیگمان در آفرینش آسمانها و زمین و در پیاپی آمدن شب و روز و در آن کشتی که برای سود رساندن به مردم در دریا روان است و در آبی که خداوند از آسمان فرو میبارد و زمین را پس از مردن ، بدان زنده میدارد و بر آن هرگونه جنبندهای را میپراکند و در گرداندن بادها و ابر فرمانبردار میان آسمان و زمین، برای گروهی که خرد میورزند نشانههاست» سوره بقره، آیه ۱۶۴.</ref> نیز از واژگان پرکاربرد در قرآناند و [[خداوند]] از انسانهای [[خردمند]] و فرزانه و دارای [[شناخت]] [[حقیقی]] با عناوین "[[بصیر]]" و "اولواالالباب" یاد میکند. | |||
# [[آیات]] توبیخ کننده کسانی که به [[شناخت]] [[ملک]] و [[ملکوت]] اهمیت نمیدهند، یا از آن رویگرداناند: {{متن قرآن|أَوَلَمْ يَنْظُرُوا فِي مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا خَلَقَ اللَّهُ مِنْ شَيْءٍ وَأَنْ عَسَى أَنْ يَكُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُمْ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ}}<ref>«آیا در گستره آسمانها و زمین و هر چیزی که خداوند آفریده است ننگریستهاند و در اینکه بسا اجلشان نزدیک شده باشد؛ بنابراین بعد از آن (قرآن) به کدام گفتار ایمان میآورند؟» سوره اعراف، آیه ۱۸۵.</ref> و آنان را به "بدترین جنبندگان" [[وصف]] کردهاند: {{متن قرآن|إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ}}<ref>«بدترین جنبندگان نزد خداوند ناشنوایانی گنگند که خرد نمیورزند» سوره انفال، آیه ۲۲.</ref> آنان [[شناخت]] [[درستی]] از [[حق و باطل]] و [[خیر و شر]] و [[هدایت]] و [[گمراهی]] ندارند و تفاوت آنها را نمیدانند؛ گویا حواس خود را از دست داده و [[تعصب جاهلی]] بر عقلشان پرده افکنده است<ref>المنیر، ج۹، ص۲۸۵؛ المیزان، ج۱۸، ص۱۰۴.</ref>. آنان که حواس و [[عقل]] خود را به کار نمیگیرند [[مردگان]] {{متن قرآن|وَمَا يَسْتَوِي الْأَحْيَاءُ وَلَا الْأَمْوَاتُ إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَنْ يَشَاءُ وَمَا أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ}}<ref>«و زندگان و مردگان برابر نیستند؛ بیگمان خداوند به هر که خواهد، میشنواند و تو، به آن کسان که در گورهایند نمیتوانی شنواند» سوره فاطر، آیه ۲۲.</ref> و کوران و کراناند که گویی چشم دیدن و گوش شنیدن [[حق]] را ندارند: {{متن قرآن|أَفَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ أَوْ تَهْدِي الْعُمْيَ وَمَنْ كَانَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«آیا تو ناشنوایان را میشنوانی یا نابینایان را و آن را که در گمراهی آشکاری است راهنمایی میکنی؟» سوره زخرف، آیه ۴۰.</ref> البته به [[یقین]] دیدههایشان [[نابینا]] نیست، بلکه آنان کوردلاند: {{متن قرآن|أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِهَا أَوْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ}}<ref>«آیا در زمین نگشتهاند تا آنان را دلهایی باشد که بدان دریابند یا گوشهایی که بدان بشنوند؟ زیرا (تنها) چشمها نابینا نمیشوند بلکه آن دلها که درون سینهها جا دارند (نیز) نابینا میگردند» سوره حج، آیه ۴۶.</ref> | |||
#آیاتی که [[انسان]] را به [[پیروی]] از [[بهترین]] گفتهها [[فرمان]] میدهند: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَن يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَى فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُوْلُوا الأَلْبَابِ}}<ref>«و آنان را که از پرستیدن بت دوری گزیدهاند و به درگاه خداوند بازگشتهاند، مژده باد! پس به بندگان من مژده بده! کسانی که گفتار را میشنوند آنگاه از بهترین آن پیروی میکنند، آنانند که خداوند راهنماییشان کرده است و آنانند که خردمندند» سوره زمر، آیه ۱۷-۱۸.</ref>؛ {{متن قرآن|وَقُلْ لِعِبَادِي يَقُولُوا الَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّيْطَانَ يَنْزَغُ بَيْنَهُمْ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلْإِنْسَانِ عَدُوًّا مُبِينًا}}<ref>«و به بندگانم بگو تا گفتاری که نیکوتر است بر زبان آورند که شیطان میان آنان را میشوراند؛ بیگمان شیطان برای انسان دشمنی آشکار است» سوره اسراء، آیه ۵۳.</ref> مقصود از "گفتار بهتر"، گفتار برخاسته از [[اندیشه]] بهتر و نیکوتر، یعنی [[شناخت]] [[مطابق با واقع]]<ref>شناخت از دیدگاه علمی و از دیدگاه قرآن، ص۳۳۷ - ۳۳۸.</ref>و گفتاری است که به [[حقّ]] نزدیکتر و برای [[انسان]] سودمندتر باشد<ref>المیزان، ج۱۷، ص۲۵۰.</ref>؛ همچنین آیاتی که از [[پیروی]] گفتار خلاف [[حقّ]] و [[دروغ]]<ref>تفسیر سمرقندی، ج۲، ص۴۵۸؛ التحقیق، ج۴، ص۳۶۵، «زور».</ref> که به [[شناخت]] غیر واقعی و [[نادرست]] میانجامد برحذر داشتهاند. {{متن قرآن|ذَلِكَ وَمَنْ يُعَظِّمْ حُرُمَاتِ اللَّهِ فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَأُحِلَّتْ لَكُمُ الْأَنْعَامُ إِلَّا مَا يُتْلَى عَلَيْكُمْ فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثَانِ وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ}}<ref>«چنین است؛ و هر که حرمتهای خداوند را سترگ بدارد همان نزد پروردگارش برای او بهتر است. و (گوشت) چارپایان بر شما حلال است جز آنچه (حرام بودن آن) برایتان خوانده شود پس، از پلیدیها که بتهایند دوری گزینید و از گفتار دروغ (نیز) بپرهیزید» سوره حج، آیه ۳۰.</ref> | |||
#آیاتی که به مطالبه [[دلیل]] سفارش و سخن بیدلیل را محکوم میکنند. {{متن قرآن|وَقَالُوا لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ كَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَى تِلْكَ أَمَانِيُّهُمْ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«و گفتند هرگز کسی جز یهودی و مسیحی به بهشت در نمیآید، این آرزوی آنهاست، بگو: اگر راست میگویید هر برهانی دارید بیاورید» سوره بقره، آیه ۱۱۱.</ref> از این [[آیات]] برداشت میشود هر ادعایی باید همراه [[دلیل]] و [[برهان]] باشد تا [[شناخت]] درست محقق شود. | |||
#دستهای از [[آیات]] از ترفیع درجات [[عالمان]] خبر داده و [[دلیل]] امکان شناختاند<ref>معرفتشناسی در قرآن، ص۲۰۸.</ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قِيلَ لَكُمْ تَفَسَّحُوا فِي الْمَجَالِسِ فَافْسَحُوا يَفْسَحِ اللَّهُ لَكُمْ وَإِذَا قِيلَ انْشُزُوا فَانْشُزُوا يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ}}<ref>«ای مؤمنان! چون در نشستها به شما گویند جا باز کنید، باز کنید تا خداوند برایتان (در بهشت) جا باز کند و چون گویند: برخیزید، برخیزید تا خداوند (پایگاه) مؤمنان از شما و فرهیختگان را چند پایه بالا برد و خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره مجادله، آیه ۱۱.</ref> و تأکید کردهاند که هرگز بیتکیه بر [[علم]] سخنی نگویید و سخنی را نشنوید و نپذیرید: {{متن قرآن|وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا}}<ref>«و آنچه تو را بدان دانشی نیست، پی مگیر که از گوش و چشم و دل، هر یک، خواهند پرسید» سوره اسراء، آیه ۳۶.</ref>. [[قرآن]] با مخاطب قراردادن [[یهود]] و [[نصارا]] آن دسته از [[احتجاجات]] آنان را [[تأیید]] میکند که بر اساس [[علم]] و [[آگاهی]] است و آنان را از [[استدلال]] بدون [[علم]] برحذر میدارد: {{متن قرآن|هَا أَنْتُمْ هَؤُلَاءِ حَاجَجْتُمْ فِيمَا لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ فَلِمَ تُحَاجُّونَ فِيمَا لَيْسَ لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ}}<ref>«هان! شما همان کسانید که در آنچه بدان دانشی داشتید چون و چرا کردید؛ (دیگر) چرا در آنچه بدان دانشی ندارید چون و چرا میکنید؟ و خداوند میداند و شما نمیدانید» سوره آل عمران، آیه ۶۶.</ref>. | |||
#آیاتی که [[یقین]] ([[شناخت]] قطعی [[استوار]] و [[مطابق با واقع]] و مصون از [[اشتباه]]) به اموری را [[تشویق]] میکنند <ref>معرفتشناسی در قرآن، ص۲۱۱.</ref> {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ}}<ref>«و اینگونه ما گستره آسمانها و زمین را به ابراهیم مینمایانیم و (چنین میکنیم) تا از باورداران گردد» سوره انعام، آیه ۷۵.</ref><ref>[[مرتضی اورعی|اورعی، مرتضی]]، [[شناخت (مقاله)|شناخت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۶.</ref>. | |||
نسخهٔ ۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۱۹
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل شناخت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
واژهشناسی لغوی
- واژه "شناخت" اسم مصدر از شناختن[۱] و برابر عربی آن "معرفت" است[۲]. شناخت از مفاهیم بدیهی و بینیاز از تعریف است، از اینرو تعریفهای شناخت لفظیاند، نه حقیقی[۳]. بینیازی شناخت از تعریف به معنای بینیازی آن از تحلیل نیست[۴]. در تعریف شناخت گفتهاند دریافت چیزی از راه حواس یا از راه دیگر و حصول تصور آن[۵]، یا آگاهی به واقعیت و راه یافتن به آن است [۶]. به نظر برخی، علم و معرفت فرق دارند، زیرا معرفت، آگاهی تفصیلی به ذات چیزی است، برخلاف علم که آگاهی اجمالی به چیزی از راه دانستن حالات آن است[۷]. به تعبیری، معرفت، ادراک جزئی و علم، ادراک کلی است[۸].
- برخی از دانشمندان میان علم و معرفت تفاوتی نگذاشته و یکی را به جای دیگری به کار برده [۹] و علم را دارای مراتبی میدانند که برترین مرتبه آن معرفتیاست که با مشاهده جمال و جلال عالم هستی، ایمان اطمینان بخش و پویایی را در درون انسان به وجود آورده و حیات وی را هدفدار میسازد[۱۰].
- مراد از شناخت حقیقی و مورد نظر قرآن همین مرتبه است که از آن به "یقین" نیز تعبیر کرده است، زیرا مقصود از یقین، شناخت مصون از اشتباه و دگرگونی است[۱۱]. به هر تقدیر، این مقاله در پی تبیین شناخت حقیقی و اختیاری از هستی، همراه با روشنایی درونی است [۱۲][۱۳].
شناخت در قرآن
- قرآن کریم به این نکته مهم تصریح میکند که شناختهای اصیل و اهل آن همواره در اقلیتاند: ﴿مَا خَلَقْنَاهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ﴾[۱۴]؛ ﴿لَخَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَكْبَرُ مِنْ خَلْقِ النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ﴾[۱۵] حق در آیه اشاره به هدف صحیح آفرینش و آزمایش انسانها و قانون تکامل و اصول عدالت است؛ ولی بیشتر آنان این حقایق را نمیدانند[۱۶]. نادر بودن شناختهای اصیل به سبب آفات فراوانی است که در مسیر آن قرار دارند و این ندرت در حوزههای شناخت انسان، جهان و مبدأ و معاد، در همه تاریخ و همه جوامع مشهود است.
- در دوره معاصر با هجوم افکار مارکسیستی و مادیگرا و مطرح شدن مطالعات و اصطلاحات نو، مانند جهانبینی و ایدئولوژی رئالیسم و ایدهآلیسم، شناختشناسی به مثابه مسئلهای بنیادی در مباحث و مناظرات مورد توجه قرار گرفت و نواندیشان دینی از حوزه و دانشگاه برای رویارویی با مادیگرایی، شناخت را از نگاه اسلام و قرآن بررسی کردند تا برای اثبات وجود خدا و توحید مبنا قرار گیرد.
- در قرآن کریم مشتقات واژه معرفت فراوان درباره آگاهیهای مشخص به کار رفتهاند؛ مانند ﴿وَلَوْ نَشَاءُ لَأَرَيْنَاكَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسِيمَاهُمْ وَلَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ أَعْمَالَكُمْ﴾[۱۷]؛ همچنین واژگان بسیار دیگری را در ارتباط با شناخت میتوان بررسی کرد؛ واژگانی مانند:
- علم ﴿عَلِمَتْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ وَأَخَّرَتْ﴾[۱۸]،
- تفکّر ﴿يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ كَبِيرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِمَا وَيَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ﴾[۱۹]،
- تعقل ﴿فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِهَا كَذَلِكَ يُحْيِي اللَّهُ الْمَوْتَى وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ﴾[۲۰]،
- تدبّر ﴿أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا﴾[۲۱]،
- تبیّن ﴿سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ﴾[۲۲]،
- تذکّر ﴿وَلَقَدْ أَخَذْنَا آلَ فِرْعَوْنَ بِالسِّنِينَ وَنَقْصٍ مِنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ﴾[۲۳]،
- هدایت ﴿وَأَهْدِيَكَ إِلَى رَبِّكَ فَتَخْشَى﴾[۲۴]،
- رشد ﴿وَلَقَدْ آتَيْنَا إِبْرَاهِيمَ رُشْدَهُ مِنْ قَبْلُ وَكُنَّا بِهِ عَالِمِينَ﴾[۲۵][۲۶]
- حکمت ﴿رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ﴾[۲۷]،
- فقه ﴿قُلْ هُوَ الْقَادِرُ عَلَى أَنْ يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ عَذَابًا مِنْ فَوْقِكُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ أَوْ يَلْبِسَكُمْ شِيَعًا وَيُذِيقَ بَعْضَكُمْ بَأْسَ بَعْضٍ انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ لَعَلَّهُمْ يَفْقَهُونَ﴾[۲۸]،
- رؤیت ﴿أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَيَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِيدٍ﴾[۲۹]،
- نظر ﴿مَا الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ وَأُمُّهُ صِدِّيقَةٌ كَانَا يَأْكُلَانِ الطَّعَامَ انْظُرْ كَيْفَ نُبَيِّنُ لَهُمُ الْآيَاتِ ثُمَّ انْظُرْ أَنَّى يُؤْفَكُونَ﴾[۳۰]،
- یقین ﴿وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ﴾[۳۱]،
- نور ﴿أَفَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَيْلٌ لِلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ أُولَئِكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ﴾[۳۲]،
- بصیرت ﴿قَدْ جَاءَكُمْ بَصَائِرُ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ عَمِيَ فَعَلَيْهَا وَمَا أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ﴾[۳۳]،
- شعور ﴿يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَمَا يَخْدَعُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ﴾[۳۴]،
- اولواالالباب ﴿أَفَمَنْ يَعْلَمُ أَنَّمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِن رَبِّكَ الْحَقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمَى إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ﴾[۳۵]،
- اولواالنُّهی ﴿كُلُوا وَارْعَوْا أَنْعَامَكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِأُولِي النُّهَى﴾[۳۶]
- و دو واژه: شک ﴿وَحِيلَ بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ مَا يَشْتَهُونَ كَمَا فُعِلَ بِأَشْيَاعِهِمْ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ كَانُوا فِي شَكٍّ مُرِيبٍ﴾[۳۷] و ظن ﴿قَالَ لَقَدْ عَلِمْتَ مَا أَنْزَلَ هَؤُلَاءِ إِلَّا رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ بَصَائِرَ وَإِنِّي لَأَظُنُّكَ يَا فِرْعَوْنُ مَثْبُورًا﴾[۳۸] که بر شناختهای نامعتبر دلالت دارند[۳۹].
امکان شناخت
- معرفت از لحاظ مفهوم در نهایت روشنی و از جهت کُنْه و ژرفای آن، در نهایت ابهام است[۴۰]، از اینرو درباره امکان شناختِ وجود یا عجز از آن در فلسفه بحث شده است؛ به این معنا که آیا انسان توان ادراک حقایق را دارد و به راستی و درستیِ دانستههایش مطمئن میشود، یا آنکه توان معرفت ندارد و شناخت حقایق برایش ممکن نیست یا شناخت او در حدّ شک است.
- گروهی مانند سوفسطائیان منکر شناخت واقعیتاند، زیرا اصل واقعیت را منکرند[۴۱]. مادیون نیز شناخت را به امور مادی منحصر دانسته و آن را در ماورای ماده ناممکن میدانند[۴۲]. در برابر، کسانی دامنه شناخت را افزون بر امور مادی، شامل غیب و مجردات نیز دانستهاند[۴۳].
- قرآن کریم به صراحت یادآور میشود که انسان در دوران جنینی و هنگام ولادت، هیچ نمیداند؛ ولی برای کسب آگاهی، ابزار لازم در اختیار وی قرار میگیرد تا به خوبی از آنها بهره گیرد: ﴿وَاللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَيْئًا وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ﴾[۴۴] بر این اساس، انسان پس از ولادت، به نیروی شناخت مجهز است و تصویر اشیای خارجی را از راه حواس به ذهن و عقل خود وارد میکند و عقل، آنها را تجزیه و تحلیل و از آنها نتیجهگیری و کلیاتی را از آنها انتزاع میکند[۴۵]. و در این فرایند است که خداوند شناخت را به انسان عطا میکند: ﴿عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ﴾[۴۶]؛ همچنین خداوند قدرت شناخت خوب و بد و گام نهادن در مسیر تربیت صحیح را به انسان داده است: ﴿وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا ﴾[۴۷]؛ ﴿إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا﴾[۴۸][۴۹] شماری از آیات نیز انسان را موجودی مکلف میدانند. براساس این آیات، انسانی میتواند مکلف باشد که توانایی تشخیص زشت از زیبا، خوب از بد و خیر از شر را داشته باشد. خدا هرگز انسان را به کاری که توان شناخت و انجام دادن آن را ندارد، وانمیدارد: ﴿لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ ﴾[۵۰]. آیه ﴿إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا﴾[۵۱] و آیات مشابه به این حقیقت اشاره دارند که انسان نسبت به تکالیف اختیار دارد و لازمه آن، وجود نیروی شناخت صحیح در بشر برای انجام تکلیف است.
- آیاتی که به تسخیر آنچه در زمین و آسمانهاست برای انسان تصریح کردهاند نیز گویای امکان شناختاند: ﴿وَسَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا مِنْهُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ﴾[۵۲] تسخیر بدین معناست که خداوند آسمانها و زمین را برای بهرهبرداری انسان رام کرده است. روشن است که برای تسخیر، انسان باید اجزای عالم را بشناسد؛ همچنین آیات فراوانی درباره زمینهها، ابزارها و آفات شناخت در قرآن هستند که امکان شناخت از آنها برداشت میشود [۵۳].
ترغیب به شناخت
- آیاتی که مستقیماً انسان را به شناخت تشویق میکنند: ﴿إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاخْتِلافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِّأُولِي الأَلْبَابِ الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىَ جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلاً سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ﴾[۵۴] مقصود از ﴿خَلْقِ﴾، چگونگی وجود، آثار و حرکت و سکون و تغییر و تحول است که همه از آیات الهیاند و انسان به شناخت آنها فرمان یافته است[۵۵] و {{متن قرآن| روشنفکرانی هستند که تنها به ظاهر جهان آفرینش نمینگرند، بلکه به حقیقت آن دست مییابند که آفریدگاری خدا و ربوبیت او بر عالم است[۵۶]. آنان در پی تفکر ژرف در آفرینش، در حال قیام و قعود، خدا را یاد میکنند و به این حقیقت میرسند که حیات و جهان، باطل و بیهدف نیست. ﴿الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ﴾[۵۷] "نظر" به معنای اندیشهورزی[۵۸] در پدیدههای آسمانی و زمینی که از نشانههای خداوندند، از مطالبات قرآن از بشر است: ﴿قُلِ انْظُرُوا مَاذَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا تُغْنِي الْآيَاتُ وَالنُّذُرُ عَنْ قَوْمٍ لَا يُؤْمِنُونَ﴾[۵۹] تفکّر ﴿إِنَّمَا مَثَلُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا كَمَاءٍ أَنْزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الْأَرْضِ مِمَّا يَأْكُلُ النَّاسُ وَالْأَنْعَامُ حَتَّى إِذَا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَهَا وَازَّيَّنَتْ وَظَنَّ أَهْلُهَا أَنَّهُمْ قَادِرُونَ عَلَيْهَا أَتَاهَا أَمْرُنَا لَيْلًا أَوْ نَهَارًا فَجَعَلْنَاهَا حَصِيدًا كَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِالْأَمْسِ كَذَلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ﴾[۶۰] و تعقّل ﴿إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْكِ الَّتِي تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِمَا يَنْفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ مَاءٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِيهَا مِنْ كُلِّ دَابَّةٍ وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَيْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ﴾[۶۱] نیز از واژگان پرکاربرد در قرآناند و خداوند از انسانهای خردمند و فرزانه و دارای شناخت حقیقی با عناوین "بصیر" و "اولواالالباب" یاد میکند.
- آیات توبیخ کننده کسانی که به شناخت ملک و ملکوت اهمیت نمیدهند، یا از آن رویگرداناند: ﴿أَوَلَمْ يَنْظُرُوا فِي مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا خَلَقَ اللَّهُ مِنْ شَيْءٍ وَأَنْ عَسَى أَنْ يَكُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُمْ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ﴾[۶۲] و آنان را به "بدترین جنبندگان" وصف کردهاند: ﴿إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ﴾[۶۳] آنان شناخت درستی از حق و باطل و خیر و شر و هدایت و گمراهی ندارند و تفاوت آنها را نمیدانند؛ گویا حواس خود را از دست داده و تعصب جاهلی بر عقلشان پرده افکنده است[۶۴]. آنان که حواس و عقل خود را به کار نمیگیرند مردگان ﴿وَمَا يَسْتَوِي الْأَحْيَاءُ وَلَا الْأَمْوَاتُ إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَنْ يَشَاءُ وَمَا أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ﴾[۶۵] و کوران و کراناند که گویی چشم دیدن و گوش شنیدن حق را ندارند: ﴿أَفَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ أَوْ تَهْدِي الْعُمْيَ وَمَنْ كَانَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ﴾[۶۶] البته به یقین دیدههایشان نابینا نیست، بلکه آنان کوردلاند: ﴿أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِهَا أَوْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ﴾[۶۷]
- آیاتی که انسان را به پیروی از بهترین گفتهها فرمان میدهند: ﴿وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَن يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَى فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُوْلُوا الأَلْبَابِ﴾[۶۸]؛ ﴿وَقُلْ لِعِبَادِي يَقُولُوا الَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّيْطَانَ يَنْزَغُ بَيْنَهُمْ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلْإِنْسَانِ عَدُوًّا مُبِينًا﴾[۶۹] مقصود از "گفتار بهتر"، گفتار برخاسته از اندیشه بهتر و نیکوتر، یعنی شناخت مطابق با واقع[۷۰]و گفتاری است که به حقّ نزدیکتر و برای انسان سودمندتر باشد[۷۱]؛ همچنین آیاتی که از پیروی گفتار خلاف حقّ و دروغ[۷۲] که به شناخت غیر واقعی و نادرست میانجامد برحذر داشتهاند. ﴿ذَلِكَ وَمَنْ يُعَظِّمْ حُرُمَاتِ اللَّهِ فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَأُحِلَّتْ لَكُمُ الْأَنْعَامُ إِلَّا مَا يُتْلَى عَلَيْكُمْ فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثَانِ وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ﴾[۷۳]
- آیاتی که به مطالبه دلیل سفارش و سخن بیدلیل را محکوم میکنند. ﴿وَقَالُوا لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ كَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَى تِلْكَ أَمَانِيُّهُمْ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ﴾[۷۴] از این آیات برداشت میشود هر ادعایی باید همراه دلیل و برهان باشد تا شناخت درست محقق شود.
- دستهای از آیات از ترفیع درجات عالمان خبر داده و دلیل امکان شناختاند[۷۵]﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قِيلَ لَكُمْ تَفَسَّحُوا فِي الْمَجَالِسِ فَافْسَحُوا يَفْسَحِ اللَّهُ لَكُمْ وَإِذَا قِيلَ انْشُزُوا فَانْشُزُوا يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ﴾[۷۶] و تأکید کردهاند که هرگز بیتکیه بر علم سخنی نگویید و سخنی را نشنوید و نپذیرید: ﴿وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا﴾[۷۷]. قرآن با مخاطب قراردادن یهود و نصارا آن دسته از احتجاجات آنان را تأیید میکند که بر اساس علم و آگاهی است و آنان را از استدلال بدون علم برحذر میدارد: ﴿هَا أَنْتُمْ هَؤُلَاءِ حَاجَجْتُمْ فِيمَا لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ فَلِمَ تُحَاجُّونَ فِيمَا لَيْسَ لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ﴾[۷۸].
- آیاتی که یقین (شناخت قطعی استوار و مطابق با واقع و مصون از اشتباه) به اموری را تشویق میکنند [۷۹] ﴿وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ﴾[۸۰][۸۱].
[۸۲].
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ لغتنامه، ج۹، ص۱۲۷۸۹،»شناخت».
- ↑ آموزش فلسفه، ج۱، ص۱۳۶؛ نک: فرهنگ فلسفی، ص ۴۷۹؛ التحقیق، ج۸، ص۱۱۷، «عرف».
- ↑ معرفتشناسی در قرآن، ص ۸۷؛ شناخت از دیدگاه قرآن، ص ۷۶ - ۷۸.
- ↑ معرفتشناسی در قرآن، ص۸۷ - ۸۸.
- ↑ فرهنگ فلسفی، ص۵۹۹.
- ↑ معرفتشناسی در قرآن، ص۸۷.
- ↑ بصائر ذوی التمییز، ج۴، ص۴۹ - ۵۱.
- ↑ معجم الفروق اللغویه، ص۵۰۰.
- ↑ نک: معرفتشناسی در قرآن، ص۸۷.
- ↑ شناخت از دیدگاه علمی و از دیدگاه قرآن، ص۹۹.
- ↑ معرفتشناسی در قرآن، ص۲۱۱.
- ↑ شناخت از دیدگاه علمی و از دیدگاه قرآن، ص۲۲۸.
- ↑ اورعی، مرتضی، شناخت، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۶.
- ↑ «ما آن دو را جز به حقّ نیافریدهایم ولی بیشتر آنان نمیدانند» سوره دخان، آیه ۳۹.
- ↑ «به یقین آفرینش آسمانها و زمین بزرگتر از آفرینش مردم است اما بیشتر مردم نمیدانند» سوره غافر، آیه ۵۷.
- ↑ نمونه، ج ۲۱، ص ۱۹۴؛ نک: الجدید، ج ۶، ص ۳۹۳؛ الفرقان، ج ۲۶، ص ۴۲۰.
- ↑ «و اگر میخواستیم آنان را به تو نشان میدادیم آنگاه آنان را به چهره میشناختی و آنان را با آهنگ گفتار میشناسی و خداوند کردارهای شما را میداند» سوره محمد، آیه ۳۰.
- ↑ «هر کس داند که چه کرده و چه نکرده است» سوره انفطار، آیه ۵.
- ↑ «از تو درباره شراب و قمار میپرسند، بگو در این دو، گناهی بزرگ و سودهایی برای مردم (نهفته) است. امّا گناه آنها از سود آنها بزرگتر است و از تو میپرسند چه چیزی را ببخشند؟ بگو افزون بر نیاز (سالانه) را؛ اینگونه خداوند برای شما آیات (خود) را روشن میگوید باشد که شما بیندیشید» سوره بقره، آیه ۲۱۹.
- ↑ «باری، گفتیم با پارهای از آن (گاو) بر این (کشته) بزنید، این چنین خداوند مردگان را زنده میکند و نشانههای خود را به شما نشان میدهد، باشد که خرد ورزید» سوره بقره، آیه ۷۳.
- ↑ «آیا به قرآن نیک نمیاندیشند که اگر از سوی (کسی) جز خداوند میبود در آن اختلاف بسیار مییافتند» سوره نساء، آیه ۸۲.
- ↑ «به زودی نشانههای خویش را در گسترههای بیرون و پیکرههای درونشان نشان آنان خواهیم داد تا بر آنها روشن شود که او راستین است؛ آیا بسنده نیست که پروردگارت بر همه چیز گواه است؟» سوره فصلت، آیه ۵۳.
- ↑ «و ما فرعونیان را به خشکسالیها و کاستی فرآوردهها دچار کردیم باشد که در یاد گیرند» سوره اعراف، آیه ۱۳۰.
- ↑ «و تو را به سوی پروردگارت رهنمایی کنم تا خداترس گردی؟» سوره نازعات، آیه ۱۹.
- ↑ «و بیگمان پیش از آن به ابراهیم کاردانی (در خور) وی را ارزانی داشتیم و به (شایستگی) او دانا بودیم» سوره انبیاء، آیه ۵۱.
- ↑ مجمع البیان، ج۷، ص۸۳.
- ↑ «پروردگارا! و در میان آنان از خودشان پیامبری را که آیههایت را برای آنها میخواند و به آنان کتاب (آسمانی) و فرزانگی میآموزد و به آنها پاکیزگی میبخشد، برانگیز! بیگمان تویی که پیروزمند فرزانهای» سوره بقره، آیه ۱۲۹.
- ↑ «بگو: او تواناست که عذابی آسمانی یا زمینی بر شما برانگیزد یا شما را گروه گروه به جان هم اندازد و رنج برخی از شما را به برخی دیگر بچشاند؛ بنگر چگونه آیات را گونه گون میآوریم باشد که آنان دریابند» سوره انعام، آیه ۶۵.
- ↑ «آیا ندیدهای که خداوند آسمانها و زمین را راستین آفریده است؟ اگر بخواهد شما را از میان میبرد و آفریدگانی نو میآورد؟» سوره ابراهیم، آیه ۱۹.
- ↑ «مسیح پسر مریم جز پیامبری نبود که پیش از او (نیز) پیامبران (بسیار) گذشتند و مادر او زنی بسیار راستکردار بود؛ هر دو غذا میخوردند؛ بنگر چگونه آیات (خویش) را برای آنان روشن میداریم سپس بنگر به کجا باز گردانده میشوند!» سوره مائده، آیه ۷۵.
- ↑ «و پروردگارت را پرستش کن تا مرگ تو فرا رسد» سوره حجر، آیه ۹۹.
- ↑ «آیا کسی که خداوند دلش را برای اسلام گشاده داشته است و او از پروردگار خویش با خود فروغی دارد (چون سنگدلان بیفروغ است)؟ بنابراین وای بر سختدلان در یاد خداوند! آنان در گمراهی آشکارند» سوره زمر، آیه ۲۲.
- ↑ «بیگمان بینشهایی از (سوی) پروردگارتان به شما رسیده است پس هر کس بینا شد به سود خود اوست و آنکه کور (دل) گشت به زیان وی است و من بر شما نگهبان نیستم» سوره انعام، آیه ۱۰۴.
- ↑ «با خداوند و با کسانی که ایمان دارند فریب میورزند در حالی که جز خود را نمیفریبند و در نمییابند» سوره بقره، آیه ۹.
- ↑ «آیا کسی که میداند آنچه از پروردگارت بر تو فرو فرستاده شده حقّ است همگون کسی است که کوردل است؟ تنها خردمندان پند میپذیرند؛» سوره رعد، آیه ۱۹.
- ↑ «بخورید و چارپایانتان را بچرانید! بیگمان در آن برای خردمندان نشانههایی است» سوره طه، آیه ۵۴.
- ↑ «و میان آنان و آنچه آرزو میکنند فاصله افکنده میشود چنان که با همگنان آنان (نیز) پیشتر چنین شده بود زیرا آنان در دودلی گمانانگیزی بودند» سوره سبأ، آیه ۵۴.
- ↑ «(موسی) گفت: نیک میدانی این (معجزه) ها را که روشنگرند جز پروردگار آسمانها و زمین نفرستاده است و من تو را ای فرعون! نابود شدنی میدانم» سوره اسراء، آیه ۱۰۲.
- ↑ اورعی، مرتضی، شناخت، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۶.
- ↑ معرفتشناسی در قرآن، ص۵۵.
- ↑ شناخت در قرآن، مطهری، ص ۳۰ - ۳۱؛ نیز نک: معرفتشناسی در قرآن، ص ۱۹۴.
- ↑ معرفتشناسی در قرآن، ص ۸۹.
- ↑ نک: شناخت در قرآن، مطهری، ص۳۴.
- ↑ «و خداوند شما را از شکم مادرانتان بیرون آورد در حالی که چیزی نمیدانستید و برای شما گوش و چشم و دل نهاد باشد که سپاس گزارید» سوره نحل، آیه ۷۸.
- ↑ نک: التفسیر الکاشف، ج۴، ص۵۳۶؛ روح المعانی، ج۷، ص۴۳۸.
- ↑ «به انسان آنچه نمیدانست آموخت» سوره علق، آیه ۵.
- ↑ «و به جان (آدمی) و آنکه آن را بهنجار داشت، پس به او نافرمانی و پرهیزگاری را الهام کرد» سوره شمس، آیه ۷-۸.
- ↑ «ما به او راه را نشان دادهایم خواه سپاسگزار باشد یا ناسپاس» سوره انسان، آیه ۳.
- ↑ نک: فلسفه شناخت، ص۸۶ - ۹۰.
- ↑ «خداوند به هیچ کس جز (برابر با) توانش تکلیف نمیکند» سوره بقره، آیه ۲۸۶.
- ↑ «ما به او راه را نشان دادهایم خواه سپاسگزار باشد یا ناسپاس» سوره انسان، آیه ۳.
- ↑ «و آنچه را در آسمانها و در زمین است که همه از اوست برای شما رام کرد؛ بیگمان در این نشانههایی است برای گروهی که میاندیشند» سوره جاثیه، آیه ۱۳.
- ↑ اورعی، مرتضی، شناخت، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۶.
- ↑ «بیگمان در آفرینش آسمانها و زمین و پیاپی آمدن شب و روز نشانههایی برای خردمندان است (همان) کسان که خداوند را ایستاده و نشسته و آرمیده بر پهلو یاد میکنند و در آفرینش آسمانها و زمین میاندیشند: پروردگارا! این (ها) را بیهوده نیافریدهای، پاکا که تویی! ما را از عذاب آتش (دوزخ) باز دار» سوره آل عمران، آیه ۱۹۰-۱۹۱.
- ↑ المیزان، ج۴، ص۸۷.
- ↑ من هدی القرآن، ج۱، ص۷۲۳؛ فتح القدیر، ج۱، ص۴۷۰.
- ↑ «(همان) کسان که خداوند را ایستاده و نشسته و آرمیده بر پهلو یاد میکنند و در آفرینش آسمانها و زمین میاندیشند: پروردگارا! این (ها) را بیهوده نیافریدهای، پاکا که تویی! ما را از عذاب آتش (دوزخ) باز دار» سوره آل عمران، آیه ۱۹۱.
- ↑ التبیان، ج۵، ص۴۳۷؛ التفسیر المظهری، ج۵، ص۵۹؛ روح البیان، ج۴، ص۸۵.
- ↑ «بگو: بنگرید که در آسمانها و زمین چیست؟ و (این) نشانهها و بیم دادن برای گروهی که ایمان ندارند سودی ندارد» سوره یونس، آیه ۱۰۱.
- ↑ «جز این نیست که داستان زندگانی این جهان مانند آبی است که آن را از آسمان فرو فرستیم که رستنی (های) زمین- آنچه مردم و چارپایان از آن (ها) میخورند- با آن درآمیزد تا چون زمین زیورهای خود را برگیرد و آرایش یابد و مردم گمان کنند که بر آن (در بهرهگیری) توانایی دارند (ناگهان) «امر» ما شب یا روز در رسد و آن را چنان درویده بر جای نهیم که گویی روز پیش هیچ نبوده است؛ بدینگونه نشانههای خود را برای گروهی که میاندیشند روشن میداریم» سوره یونس، آیه ۲۴.
- ↑ «بیگمان در آفرینش آسمانها و زمین و در پیاپی آمدن شب و روز و در آن کشتی که برای سود رساندن به مردم در دریا روان است و در آبی که خداوند از آسمان فرو میبارد و زمین را پس از مردن ، بدان زنده میدارد و بر آن هرگونه جنبندهای را میپراکند و در گرداندن بادها و ابر فرمانبردار میان آسمان و زمین، برای گروهی که خرد میورزند نشانههاست» سوره بقره، آیه ۱۶۴.
- ↑ «آیا در گستره آسمانها و زمین و هر چیزی که خداوند آفریده است ننگریستهاند و در اینکه بسا اجلشان نزدیک شده باشد؛ بنابراین بعد از آن (قرآن) به کدام گفتار ایمان میآورند؟» سوره اعراف، آیه ۱۸۵.
- ↑ «بدترین جنبندگان نزد خداوند ناشنوایانی گنگند که خرد نمیورزند» سوره انفال، آیه ۲۲.
- ↑ المنیر، ج۹، ص۲۸۵؛ المیزان، ج۱۸، ص۱۰۴.
- ↑ «و زندگان و مردگان برابر نیستند؛ بیگمان خداوند به هر که خواهد، میشنواند و تو، به آن کسان که در گورهایند نمیتوانی شنواند» سوره فاطر، آیه ۲۲.
- ↑ «آیا تو ناشنوایان را میشنوانی یا نابینایان را و آن را که در گمراهی آشکاری است راهنمایی میکنی؟» سوره زخرف، آیه ۴۰.
- ↑ «آیا در زمین نگشتهاند تا آنان را دلهایی باشد که بدان دریابند یا گوشهایی که بدان بشنوند؟ زیرا (تنها) چشمها نابینا نمیشوند بلکه آن دلها که درون سینهها جا دارند (نیز) نابینا میگردند» سوره حج، آیه ۴۶.
- ↑ «و آنان را که از پرستیدن بت دوری گزیدهاند و به درگاه خداوند بازگشتهاند، مژده باد! پس به بندگان من مژده بده! کسانی که گفتار را میشنوند آنگاه از بهترین آن پیروی میکنند، آنانند که خداوند راهنماییشان کرده است و آنانند که خردمندند» سوره زمر، آیه ۱۷-۱۸.
- ↑ «و به بندگانم بگو تا گفتاری که نیکوتر است بر زبان آورند که شیطان میان آنان را میشوراند؛ بیگمان شیطان برای انسان دشمنی آشکار است» سوره اسراء، آیه ۵۳.
- ↑ شناخت از دیدگاه علمی و از دیدگاه قرآن، ص۳۳۷ - ۳۳۸.
- ↑ المیزان، ج۱۷، ص۲۵۰.
- ↑ تفسیر سمرقندی، ج۲، ص۴۵۸؛ التحقیق، ج۴، ص۳۶۵، «زور».
- ↑ «چنین است؛ و هر که حرمتهای خداوند را سترگ بدارد همان نزد پروردگارش برای او بهتر است. و (گوشت) چارپایان بر شما حلال است جز آنچه (حرام بودن آن) برایتان خوانده شود پس، از پلیدیها که بتهایند دوری گزینید و از گفتار دروغ (نیز) بپرهیزید» سوره حج، آیه ۳۰.
- ↑ «و گفتند هرگز کسی جز یهودی و مسیحی به بهشت در نمیآید، این آرزوی آنهاست، بگو: اگر راست میگویید هر برهانی دارید بیاورید» سوره بقره، آیه ۱۱۱.
- ↑ معرفتشناسی در قرآن، ص۲۰۸.
- ↑ «ای مؤمنان! چون در نشستها به شما گویند جا باز کنید، باز کنید تا خداوند برایتان (در بهشت) جا باز کند و چون گویند: برخیزید، برخیزید تا خداوند (پایگاه) مؤمنان از شما و فرهیختگان را چند پایه بالا برد و خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره مجادله، آیه ۱۱.
- ↑ «و آنچه تو را بدان دانشی نیست، پی مگیر که از گوش و چشم و دل، هر یک، خواهند پرسید» سوره اسراء، آیه ۳۶.
- ↑ «هان! شما همان کسانید که در آنچه بدان دانشی داشتید چون و چرا کردید؛ (دیگر) چرا در آنچه بدان دانشی ندارید چون و چرا میکنید؟ و خداوند میداند و شما نمیدانید» سوره آل عمران، آیه ۶۶.
- ↑ معرفتشناسی در قرآن، ص۲۱۱.
- ↑ «و اینگونه ما گستره آسمانها و زمین را به ابراهیم مینمایانیم و (چنین میکنیم) تا از باورداران گردد» سوره انعام، آیه ۷۵.
- ↑ اورعی، مرتضی، شناخت، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۶.
- ↑ اورعی، مرتضی، شناخت، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۶.