نام پولس در [[قرآن]] نیامده است؛ اما شماری از [[مفسران]] او را از [[رسولان]] سهگانهای پنداشتهاند که بنا به گزارش قرآن از سوی [[اصحاب القریه]] [[تکذیب]] شدند: {{متن قرآن|وَاضْرِبْ لَهُم مَّثَلاً أَصْحَابَ الْقَرْيَةِ إِذْ جَاءَهَا الْمُرْسَلُونَ إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَيْكُم مُّرْسَلُونَ }}<ref>«و برای آنان از مردم آن شهر آنگاه که پیامبران به آنجا آمدند مثلی بزن آن هنگام که دو تن را نزد آنها فرستادیم و آنان را دروغگو شمردند و ما با سوّمی، (آن دو را) پشتیبانی کردیم، آنگاه گفتند که ما نزد شما فرستاده شدهایم» سوره یس، آیه ۱۳-۱۴.</ref> اینکه رسولان سه گانه [[پیامبران الهی]] بودند یا فرستادگان [[عیسی]]{{ع}} مورد [[اختلاف]] است. شمار قابل توجهی از [[مفسران شیعه]]<ref> التبیان، ج ۸، ص ۴۴۸؛ مجمعالبیان، ج ۸، ص ۶۵۴؛ المیزان، ج۱۷، ص ۷۲.</ref> و [[سنی]]<ref>جامعالبیان، مج ۱۲، ج ۲۲، ص ۱۸۷؛ تفسیر ثعالبی، ج ۵، ص ۸؛ تفسیر ابنکثیر، ج ۳، ص ۵۷۴.</ref> ظاهر [[آیات]] را مؤید دیدگاه نخست میدانند، زیرا [[ارسال رسولان]] به [[خداوند]] نسبت داده شده است و [[پیامبر]] بودن آنان را میرساند و درست بر همین اساس است که [[کافران]] با [[تصور]] اینکه پیامبر نمیتواند از سنخ [[بشر]] باشد در [[مقام]] [[تکذیب]] آنان گفتند: {{متن قرآن|قَالُوا مَا أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا وَمَا أَنْزَلَ الرَّحْمَنُ مِنْ شَيْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا تَكْذِبُونَ}}<ref>«گفتند: شما جز بشری مانند ما نیستید و (خداوند) بخشنده، چیزی فرو نفرستاده است و شما جز دروغ نمیگویید» سوره یس، آیه ۱۵.</ref> دیدگاه دوم که رسولان را فرستادگان عیسی{{ع}} میداند در توجیه ظاهر آیات میگوید که چون عیسی{{ع}} آنان را به [[فرمان خدا]] فرستاده بود، برای همین، ارسال آنها به خداوند نسبت داده شده است <ref>جامع البیان، مج ۱۲، ج ۲۲، ص ۱۸۶؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۳، ص۵۷۴؛ الدرالمنثور، ج ۵، ص ۴۹۰.</ref>. صاحبان این دیدگاه که اغلب از مفسران نخستین و افراد آشنا به منابع [[اهل کتاب]] بوده، مراد از {{متن قرآن|الْقَرْيَةِ}} را همان "[[انطاکیه]]" میدانند، در [[تعیین]] نام و ترتیب [[فرستادن رسولان]] یاد شده دیدگاه یکسانی ندارند؛ برخی [[یوحنّا]] و پولس را دو [[رسول]] نخست و [[شمعون]] را رسول سوم و بعضی پولس را سومین رسول دانستهاند، چنان که برخی دیگر، پولس را در شمار آن سه ندانستهاند.<ref>تفسیر بغوی، ج ۴، ص ۶؛ روحالمعانی، مج ۱۲، ج ۲۱، ص۳۳۰؛ زادالمسیر، ج ۷، ص ۱۰.</ref> فارغ از [[اختلافات]] و تردیدهای یاد شده، حتی براساس دیدگاه دوم نیز [[پولس]] نمیتواند جزو آن [[رسولان]] باشد، زیرا با [[ایمان]] وی پس از [[عیسی]]{{ع}} و نقش وی در [[تحریف]] [[تعالیم وحیانی]] او سازگار نیست. به نظر میرسد که این دیدگاه که از سوی افرادی چون ابنعباس، [[کعب الاحبار]] و وهببن منبه گزارش شده تلاش ناموفقی است برای [[تطبیق]] [[آیات]] یاد شده بر برخی گزارشهای [[کتاب مقدس]]، در حالی که با یکدیگر سازگار نیست.<ref>التحریر و التنویر، ج ۲۲، ص ۲۰۷.</ref> از کتاب مقدس چنین بر میآید که [[شهر]] [[انطاکیه]] [[شام]]، از مهمترین کانونهای [[دینی]] [[مسیحیت]] بوده است که [[مبلغان]]، از جمله پولس از آنجا روانه سفرهای [[تبلیغی]] میشدهاند؛<ref>کتاب مقدس، اعمال رسولان، ۱۳: ۱ ـ ۳.</ref> همچنین در این شهر است که روحالقدس، [[برنابا]] و پولس را برای امر مهم [[تبلیغ]] برمیگزیند.<ref>کتاب مقدس، اعمال رسولان، ۱۳: ۲.</ref> آن دو در یکی از سفرها و به همراه [[یوحنا]] به شهر انطاکیه پیسیّدیه میرسند؛ اما هیچ گزارشی از [[نزول]] [[عذاب الهی]] بر [[مردمان]] آن وجود ندارد،<ref>کتاب مقدس، اعمال رسولان، ۱۳: ۱۴ ـ ۵۲.</ref> در حالی که [[قرآن]] از [[عذاب]] {{متن قرآن|أَصْحَابَ الْقَرْيَةِ}} گزارش میکند.
نکته دیگر، که از کتاب مقدس برمیآید آن است که یوحنا از آغاز به همراه آن دو بوده است؛<ref>کتاب مقدس، اعمال رسولان، ۱۳: ۴.</ref> نه آنکه پس از [[تکذیب]] و [[زندانی]] شدن به آنها بپیوندد، در حالی که قرآن ارسال [[رسول]] سوم را پس از تکذیب دو رسول اول میداند. {{متن قرآن|إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَيْكُمْ مُرْسَلُونَ}}<ref>«آن هنگام که دو تن را نزد آنها فرستادیم و آنان را دروغگو شمردند و ما با سوّمی، (آن دو را) پشتیبانی کردیم، آنگاه گفتند که ما نزد شما فرستاده شدهایم» سوره یس، آیه ۱۴.</ref> و اساساً این حوادث و سفرها پس از عیسی{{ع}} بوده است<ref>کتاب مقدس، اعمال رسولان، ۱۳: ۱ ـ ۱۳؛ قاموس کتاب مقدس، ص ۲۳۱؛ دائرةالمعارف بستانی، ج ۱، ص ۷۰۰.</ref> و گزارشی مانند آنچه که قرآن درباره [[اصحاب القریه]] آورده، در کتاب مقدس وجود ندارد. برخی نیز در ردّ دیدگاه دوم گفتهاند که داستان فرستادگان عیسی{{ع}} پس از نزول [[تورات]] بوده و [[خداوند]] پس از آن، هیچ قومی را با [[عذاب]] هلاک نساخته، بلکه [[مؤمنان]] را [[مأمور]] [[قتال]] با [[مشرکان]] میکرده است، در حالیکه خداوند از عذاب [[اهل]] قریه، در پی [[تکذیب]] آن سه [[رسول]] یاد میکند {{متن قرآن|وَمَا أَنزَلْنَا عَلَى قَوْمِهِ مِن بَعْدِهِ مِنْ جُندٍ مِّنَ السَّمَاء وَمَا كُنَّا مُنزِلِينَ إِن كَانَتْ إِلاَّ صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ}}<ref>«و ما پس از وی از آسمان بر قوم او هیچ سپاهی فرو نفرستادیم و بنای فرستادن هم نداشتیم (عذاب آنان) جز یک بانگ آسمانی نبود که ناگاه همه (با آن) خاموش شدند» سوره یس، آیه ۲۸-۲۹.</ref>، بنابراین آنان نمیتوانند مصداق [[رسولان]] سه گانه باشند و {{متن قرآن| الْقَرْيَةِ }} انطاکیهای غیر از [[انطاکیه]] مشهور یا اساساً شهر دیگری است.<ref>تفسیر ابنکثیر، ج ۳، ص ۵۷۷.</ref> نقش [[پولس]] در [[تحریف]] [[آیین]] [[مسیح]]{{ع}} در ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ذَلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ}}<ref>«یهودیان گفتند عزیر پسر خداوند است و مسیحیان گفتند: مسیح پسر خداوند است؛ این گفتار، سر زبان آنهاست که با گفته کافران پیشین همانندی میکند؛ خداوندشان بکشاد! چگونه (از حقّ) باز گردانیده میشوند؟» سوره توبه، آیه ۳۰.</ref> نیز در قالب داستانی افسانه مانند از سوی برخی [[مفسران]] یاد شده است. براساس این داستان، وی در پی [[جنگ]] [[یهود]] و [[نصارا]] و با [[هدف]] [[گمراهی]] [[دینی]] [[مسیحیان]]، در ظاهر به آیین [[عیسی]]{{ع}} [[ایمان]] آورده و پس از مدتی ایدههای [[تثلیث]]، [[فرزند خدا]] بودن عیسی{{ع}} و [[الوهیت]] او را مطرح میسازد. در این گزارش، وی سرانجام خودکشی میکند و [[مسیحیت]] پس از وی چند [[فرقه]] میشود.<ref>روضالجنان، ج ۹، ص ۲۲۱ ـ ۲۲۲.</ref> این داستان که [[ایمان آوردن]] پولس را ۸۱ سال پس از [[عروج عیسی]]{{ع}} ذکر میکند با گزارش [[کتاب مقدس]] درباره [[زمان]] [[ایمان]] و نیز کشته شدن او سازگار نیست <ref>کتاب مقدس، اعمال رسولان، ۹؛ معجم الایمان المسیحی، ص۱۱۸.</ref> و در واقع میتوان آن را بازتابی از گزارشهای مربوط به نقش وی در تحریف آموزههای مسیح دانست که در قالب داستان در آمده است، افزون بر آن، این داستان در [[منابع تفسیری]] هم مورد توجه چندانی قرار نگرفته و علاوه بر ابوالفتوح <ref>روض الجنان، ج ۹، ص ۲۲۱ ـ ۲۲۲.</ref> ذیل آیه {{متن قرآن|وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ذَلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ}}<ref>«یهودیان گفتند عزیر پسر خداوند است و مسیحیان گفتند: مسیح پسر خداوند است؛ این گفتار، سر زبان آنهاست که با گفته کافران پیشین همانندی میکند؛ خداوندشان بکشاد! چگونه (از حقّ) باز گردانیده میشوند؟» سوره توبه، آیه ۳۰.</ref> تنها [[قرطبی]] در ذیل آیه {{متن قرآن|يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ وَلَا تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْيَمَ وَرُوحٌ مِنْهُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَلَا تَقُولُوا ثَلَاثَةٌ انْتَهُوا خَيْرًا لَكُمْ إِنَّمَا اللَّهُ إِلَهٌ وَاحِدٌ سُبْحَانَهُ أَنْ يَكُونَ لَهُ وَلَدٌ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا}}<ref>«ای اهل کتاب! در دینتان غلوّ نورزید و درباره خداوند جز راستی سخنی بر زبان نیاورید؛ جز این نیست که مسیح عیسی پسر مریم، پیامبر خداوند و «کلمه اوست» که آن را به (دامان) مریم افکند و روحی از اوست پس به خداوند و پیامبرانش ایمان آورید و سخن از (خدای) سهگانه سر مکنید، باز ایستید که برایتان بهتر است، بیگمان خداوند خدایی یگانه است، پاکاکه اوست از اینکه او را فرزندی باشد، آنچه در آسمانها و زمین است او راست و خداوند (شما را) کارساز، بس» سوره نساء، آیه ۱۷۱.</ref> آن را به عنوان قولی [[ضعیف]] آورده است.<ref> تفسیر قرطبی، ج ۶، ص ۱۸.</ref> در ذیل آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا أَنْصَارَ اللَّهِ كَمَا قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ لِلْحَوَارِيِّينَ مَنْ أَنْصَارِي إِلَى اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّهِ فَآمَنَتْ طَائِفَةٌ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَكَفَرَتْ طَائِفَةٌ فَأَيَّدْنَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَى عَدُوِّهِمْ فَأَصْبَحُوا ظَاهِرِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! یاوران (دین) خدا باشید چنان که عیسی پسر مریم به حواریان گفت: چه کسانی در راه خداوند یاوران من خواهند بود؟ حواریان گفتند: ما یاوران (دین) خداوندیم و دستهای از بنی اسرائیل ایمان آوردند و دستهای کافر شدند و ما مؤمنان را در برابر دشمنانشان نیرو» سوره صف، آیه ۱۴.</ref> نیز قولی [[نقل]] شده که مراد از {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا}} در تعبیر {{متن قرآن|فَأَيَّدْنَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَى عَدُوِّهِمْ فَأَصْبَحُوا ظَاهِرِينَ}}<ref>«ما مؤمنان را در برابر دشمنانشان نیرومند کردیم و پیروز شدند» سوره صف، آیه ۱۴.</ref>. [[رسولان]] [[عیسی]]{{ع}} از جمله [[پولس]] است که به همراه فطرس برای [[تبلیغ]] به [[روم]] فرستاده شد؛ اما چنان که [[قرطبی]] نیز گفته <ref> تفسیر قرطبی، ج ۱۸، ص ۵۹.</ref>این قول [[ضعیف]] است، زیرا اولاً ظاهر [[آیه]] با توجه به بخشهای آغازین آن، [[تأیید]] [[مؤمنان]] بنیاسرائیل در برابر [[کافران]] آن [[قوم]] و نه دیگر کافران را میرساند. ثانیاً در [[کتاب]] [[اعمال رسولان]] از [[همراهی]] فطرس با پولس در [[سفر]] رم یادی نشده است.<ref> کتاب مقدس، اعمال رسولان، ۹؛ قاموس کتاب مقدس، ص ۲۳۲ ـ ۲۳۱.</ref> نام پولس در [[احادیث اسلامی]] نیز آمده است؛ در برخی [[احادیث]] از وی به عنوان گمراهکننده قوم [[نصارا]] و در کنار افرادی چون [[قابیل]]، [[نمرود]]، [[فرعون]] و [[یهود]] (گمراهکننده [[قوم یهود]]) یاد شده است که در قسمتی از [[جهنم]] به نام "سَقَر" معذب خواهد شد و در برخی دیگر از [[روایات]] از شیاطینی که پس از [[انبیا]] [[مردم]] را [[گمراه]] ساختهاند یاد شده و پولس [[شیطانی]] خوانده شده است که پس از عیسی{{ع}} مردم را به [[بیراهه]] کشاند<ref>نورالثقلین، ج ۱، ص ۸۵؛ بحارالانوار، ج ۸، ص ۳۱۰ ـ ۳۱۱.</ref>.<ref>[[حسین اترک|اترک، حسین]]، [[پولس (مقاله)|مقاله «پولس»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]؛ ج۶.</ref>
پولس در زبان یونانی به معنای "کوچک" و نام یکی از نخستین مبلغان نامی و اثرگذار دینمسیح(ع) است که حدود سال دهم پس از میلاد در شهر "طرسَوسِ کیلیکیا" به دنیا آمد.[۱] نام عِبری او را "شاؤل" گفتهاند.[۲] وی در خانوادهای یهودی، فریسی مذهب و به احتمال زیاد برخوردار از موقعیت ممتاز اجتماعی متولد شد و براساس آموزههای مذهب یاد شده تعلیم یافت.[۳] براساس گزارشهای رسیده، پولس که پیش از ایمان به مسیح(ع)، به عنوان عالمی متبحر، متعصب و صاحب نفوذ یهودی بود و به دستوراحباریهود به آزار و اذیت، تهدید و کشتارمسیحیان میپرداخت،[۴] در راهسفر به دمشق برای دستگیر کردن مسیحیان نو ایمان و در حادثهای مکاشفه مانند، بینایی خود را از دست داد و پس از سه روزشفا یافت. او پس از این حادثه به آیین مسیح(ع) گروید و عیسی را پسر خدا خواند.[۵] از این تاریخ به بعد، پولس در شمار یکی از مبلغان پُرتلاش مسیحیت درآمده؛ در جریان سفرهای فراوان، گسترده، دراز مدت و پر زحمت به مناطقی از جزیره قبرس، عربستان، فلسطین، آسیای صغیر، مقدونیه و یونان[۶] به تبلیغ و ترویج آیین مسیح(ع) و ساختن کلیسا در برخی شهرها میپردازد. او در بیشتر مناطق با مخالفت و آزار و اذیتیهودیان متعصب روبرو شده، چندین بار نیز به زندان میافتد. یک بار نیز از سنگسار شدن جان سالم به در میبرد.[۷]