اخلاص در معارف و سیره سجادی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'فرد' به 'فرد')
جز (جایگزینی متن - 'راه' به 'راه')
خط ۱۰: خط ۱۰:
'''[[اخلاص]]''' در لغت به معنای [[خالص]] کردن، ویژه کردن، [[خلوص نیت]] داشتن و [[عقیده]] [[پاک]] و ارادت صادق داشتن است. اخلاص یعنی پاک کردن [[نیت]] از تمام آلودگی‌ها برای [[خدا]] و [[اقرار]] به [[یگانگی]] او. اخلاص یعنی به طور کامل رو سوی خدا آوردن و از دیگران بریدن<ref>التحقیق فی کلمات القرآن الکریم.</ref>.
'''[[اخلاص]]''' در لغت به معنای [[خالص]] کردن، ویژه کردن، [[خلوص نیت]] داشتن و [[عقیده]] [[پاک]] و ارادت صادق داشتن است. اخلاص یعنی پاک کردن [[نیت]] از تمام آلودگی‌ها برای [[خدا]] و [[اقرار]] به [[یگانگی]] او. اخلاص یعنی به طور کامل رو سوی خدا آوردن و از دیگران بریدن<ref>التحقیق فی کلمات القرآن الکریم.</ref>.
==مقدمه==
==مقدمه==
در [[مکتب]] [[وحی]] [[اخلاص در دین]] و پیراستن [[روح]] و [[اندیشه]] و عمل از هر چیزی که مورد پسند خدا نباشد اهمیت بسیار دارد. در [[آیات]] متعددی در [[قرآن]] بر [[لزوم]] وجود این خصیصه در [[انسان]] تأکید شده است؛ از جمله: {{متن قرآن|وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ}}<ref>«و فرمانی نیافته بودند جز این که خدا را در حالی که دین خویش را برای او ناب داشته‌اند، با درستی آیین، بپرستند» سوره بینه، آیه ۵.</ref>؛ و [[فرمان]] نیافته بودند جز اینکه خدا را بپرستند، و در حالی که به توحید‌گراییده‌اند، [[دین]] [خود] را برای او خالص گردانند. در کنار کسانی که برای پاک‌سازی و خلوص نیت خویش در [[راه خدا]] تلاش می‌کنند (مخلِصین)، [[قرآن کریم]] از افرادی نام می‌برد که تمام وجودشان برای خدا و به [[دست خدا]] خالص شده است ([[مخلَصین]]). این مرتبه از اخلاص، بالاترین مرحله آن است و تنها به [[مدد الهی]] و [[توفیق]] او شامل کسانی می‌شود که در مسیر [[تقرّب]] به سوی خدا حرکت کرده‌اند. قرآن کریم برخی از [[انبیا]] را با این ویژگی ستوده است<ref>{{متن قرآن|وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَنْ رَأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ}} «و بی‌گمان آن زن آهنگ وی کرد و وی نیز اگر برهان پروردگار خویش را نمی‌دید آهنگ او می‌کرد بدین گونه (بر آن بودیم) تا از او زشتی و پلیدکاری را بگردانیم که او از بندگان ناب ما بود» سوره یوسف، آیه ۲۴.</ref>. [[شیطان]] نیز به صراحت اعلام کرده است که در اغواگری خویش، بر [[بندگان]] [[مخلَص]] [[خدا]] هیچ [[راه]] نفوذی ندارد: {{متن قرآن|... وَلَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ * إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ}}<ref>«... و همگان را از راه به در خواهم برد * بجز از میان آنان بندگان نابت را» سوره حجر، آیه ۳۹-۴۰.</ref>.
در [[مکتب]] [[وحی]] [[اخلاص در دین]] و پیراستن [[روح]] و [[اندیشه]] و عمل از هر چیزی که مورد پسند خدا نباشد اهمیت بسیار دارد. در [[آیات]] متعددی در [[قرآن]] بر [[لزوم]] وجود این خصیصه در [[انسان]] تأکید شده است؛ از جمله: {{متن قرآن|وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ}}<ref>«و فرمانی نیافته بودند جز این که خدا را در حالی که دین خویش را برای او ناب داشته‌اند، با درستی آیین، بپرستند» سوره بینه، آیه ۵.</ref>؛ و [[فرمان]] نیافته بودند جز اینکه خدا را بپرستند، و در حالی که به توحید‌گراییده‌اند، [[دین]] [خود] را برای او خالص گردانند. در کنار کسانی که برای پاک‌سازی و خلوص نیت خویش در [[راه خدا]] تلاش می‌کنند (مخلِصین)، [[قرآن کریم]] از افرادی نام می‌برد که تمام وجودشان برای خدا و به [[دست خدا]] خالص شده است ([[مخلَصین]]). این مرتبه از اخلاص، بالاترین مرحله آن است و تنها به [[مدد الهی]] و [[توفیق]] او شامل کسانی می‌شود که در مسیر [[تقرّب]] به سوی خدا حرکت کرده‌اند. قرآن کریم برخی از [[انبیا]] را با این ویژگی ستوده است<ref>{{متن قرآن|وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَنْ رَأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ}} «و بی‌گمان آن زن آهنگ وی کرد و وی نیز اگر برهان پروردگار خویش را نمی‌دید آهنگ او می‌کرد بدین گونه (بر آن بودیم) تا از او زشتی و پلیدکاری را بگردانیم که او از بندگان ناب ما بود» سوره یوسف، آیه ۲۴.</ref>. [[شیطان]] نیز به صراحت اعلام کرده است که در اغواگری خویش، بر [[بندگان]] [[مخلَص]] [[خدا]] هیچ راه نفوذی ندارد: {{متن قرآن|... وَلَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ * إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ}}<ref>«... و همگان را از راه به در خواهم برد * بجز از میان آنان بندگان نابت را» سوره حجر، آیه ۳۹-۴۰.</ref>.


از [[امام علی]]{{ع}} [[نقل]] شده است: «[[اخلاص]] عالی‌ترین [[هدف]] [[انسانی]] است»<ref>غررالحکم، ص۱۹۷.</ref>. و نیز فرموده است: «[[خالص]] گردانیدن عمل سخت‌تر از خود آن است و [[پاک]] کردن [[نیت]] از [[فساد]] و ناخالصی، برای عمل‌کنندگان، از [[جهاد]] طولانی دشوارتر است»<ref>بحارالانوار، ج۷۴؛ دانشنامه صحیفه سجادیه، ص۲۸۸.</ref>. از این سخنان آشکار می‌شود که [[ارزش]] هر عمل و عبادتی در نزد خدا به [[میزان]] [[خلوص]] فرد در نیت و [[صداقت]] و [[راستی]] او در توجه به سوی [[خدای متعال]] بستگی دارد. ممکن است قالب و شکل یک عمل خوب و [[پسندیده]] باشد اما مادام که [[روح]] اخلاص در آن نباشد نه تنها موجب [[رضایت خدا]] و [[قرب]] به سوی او نمی‌شود بلکه [[انسان]] را از خدا دور و دورتر می‌سازد.
از [[امام علی]]{{ع}} [[نقل]] شده است: «[[اخلاص]] عالی‌ترین [[هدف]] [[انسانی]] است»<ref>غررالحکم، ص۱۹۷.</ref>. و نیز فرموده است: «[[خالص]] گردانیدن عمل سخت‌تر از خود آن است و [[پاک]] کردن [[نیت]] از [[فساد]] و ناخالصی، برای عمل‌کنندگان، از [[جهاد]] طولانی دشوارتر است»<ref>بحارالانوار، ج۷۴؛ دانشنامه صحیفه سجادیه، ص۲۸۸.</ref>. از این سخنان آشکار می‌شود که [[ارزش]] هر عمل و عبادتی در نزد خدا به [[میزان]] [[خلوص]] فرد در نیت و [[صداقت]] و [[راستی]] او در توجه به سوی [[خدای متعال]] بستگی دارد. ممکن است قالب و شکل یک عمل خوب و [[پسندیده]] باشد اما مادام که [[روح]] اخلاص در آن نباشد نه تنها موجب [[رضایت خدا]] و [[قرب]] به سوی او نمی‌شود بلکه [[انسان]] را از خدا دور و دورتر می‌سازد.
خط ۱۶: خط ۱۶:


[[سخنان امام سجاد]]{{ع}} در [[صحیفه]] که به موضوع اخلاص مربوط می‌شود در ذیل این عناوین قابل بررسی است:
[[سخنان امام سجاد]]{{ع}} در [[صحیفه]] که به موضوع اخلاص مربوط می‌شود در ذیل این عناوین قابل بررسی است:
# '''اخلاص در [[توحید]]''': اخلاص در توحید یعنی پاک گرداندن [[اعتقاد]] از [[شرک]] و دوگانگی و منزه دانستن [[پروردگار]] از همتا و ضدّ. [[حضرت]] در نخستین [[نیایش]] [[صحیفه]] می‌فرماید: {{متن حدیث|وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى مَا... دَلَّنَا عَلَيْهِ‏ مِنَ‏ الْإِخْلَاصِ‏ لَهُ فِي تَوْحِيدِهِ}}؛ «و [[حمد]] و [[سپاس]] خداوندی را که... ما را با [[اخلاص]] در [[توحید]] او [[راه]] نمود»<ref>نیایش یکم.</ref>. حضرت هنگام [[پناه]] بردن به [[خداوند]] از [[مکر]] [[شیطان]] از کسانی یاد می‌کند که به [[ربوبیت خداوند]] [[گواهی]] داده و [[یگانگی]] وی را از روی اخلاص پذیرفته‌اند<ref>نیایش هفدهم.</ref>.
# '''اخلاص در [[توحید]]''': اخلاص در توحید یعنی پاک گرداندن [[اعتقاد]] از [[شرک]] و دوگانگی و منزه دانستن [[پروردگار]] از همتا و ضدّ. [[حضرت]] در نخستین [[نیایش]] [[صحیفه]] می‌فرماید: {{متن حدیث|وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى مَا... دَلَّنَا عَلَيْهِ‏ مِنَ‏ الْإِخْلَاصِ‏ لَهُ فِي تَوْحِيدِهِ}}؛ «و [[حمد]] و [[سپاس]] خداوندی را که... ما را با [[اخلاص]] در [[توحید]] او راه نمود»<ref>نیایش یکم.</ref>. حضرت هنگام [[پناه]] بردن به [[خداوند]] از [[مکر]] [[شیطان]] از کسانی یاد می‌کند که به [[ربوبیت خداوند]] [[گواهی]] داده و [[یگانگی]] وی را از روی اخلاص پذیرفته‌اند<ref>نیایش هفدهم.</ref>.
# '''اخلاص در [[نیّت]]''': پیش از هر کاری باید [[سعی]] در [[خلوص نیت]] داشت، چون کمال و [[نقص]] [[اعمال]]، تابع نیّت است. از این رو حضرت چنین [[دعا]] می‌کند: «بارخدایا... نیّت مرا به [[نیکوترین]] نیّت‌ها و عمل مرا به [[بهترین]] اعمال فرابر»<ref>نیایش بیستم.</ref>. و نیز: «اینجا که من ایستاده‌ام، [[جایگاه]] کسی است که... همه رغبت خویش در تو بسته و تنها اعتمادش به توست. با امیدی که در [[دل]] خود پرورده از روی [[یقین]] آهنگ تو کرده و با دلی بیمناک و اخلاصی تمام به درگه تو روی آورده است»<ref>نیایش سی‌ویکم.</ref>.
# '''اخلاص در [[نیّت]]''': پیش از هر کاری باید [[سعی]] در [[خلوص نیت]] داشت، چون کمال و [[نقص]] [[اعمال]]، تابع نیّت است. از این رو حضرت چنین [[دعا]] می‌کند: «بارخدایا... نیّت مرا به [[نیکوترین]] نیّت‌ها و عمل مرا به [[بهترین]] اعمال فرابر»<ref>نیایش بیستم.</ref>. و نیز: «اینجا که من ایستاده‌ام، [[جایگاه]] کسی است که... همه رغبت خویش در تو بسته و تنها اعتمادش به توست. با امیدی که در [[دل]] خود پرورده از روی [[یقین]] آهنگ تو کرده و با دلی بیمناک و اخلاصی تمام به درگه تو روی آورده است»<ref>نیایش سی‌ویکم.</ref>.
# '''یقین مخلصین''': یقین دارای درجات و مراتبی است. در [[قرآن کریم]] از “علم الیقین” و “حق الیقین” سخن گفته شده است<ref>{{متن قرآن|كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ *... * ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَيْنَ الْيَقِينِ}} «هرگز! اگر به «دانش بی‌گمان» بدانید *... * سپس آن را به «دیدار بی‌گمان» خواهید دید» سوره تکاثر، آیه ۵ و ۷.</ref>. [[امام سجاد]]{{ع}} از [[خدا]] یقین [[اهل]] اخلاص را می‌طلبد: «بارخدایا... غبار تردید از دل ما بزدای و ما را [[یقینی]] چون یقین [[مخلصان]] [[عطا]] فرمای»<ref>نیایش سی‌وسوم.</ref>.
# '''یقین مخلصین''': یقین دارای درجات و مراتبی است. در [[قرآن کریم]] از “علم الیقین” و “حق الیقین” سخن گفته شده است<ref>{{متن قرآن|كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ *... * ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَيْنَ الْيَقِينِ}} «هرگز! اگر به «دانش بی‌گمان» بدانید *... * سپس آن را به «دیدار بی‌گمان» خواهید دید» سوره تکاثر، آیه ۵ و ۷.</ref>. [[امام سجاد]]{{ع}} از [[خدا]] یقین [[اهل]] اخلاص را می‌طلبد: «بارخدایا... غبار تردید از دل ما بزدای و ما را [[یقینی]] چون یقین [[مخلصان]] [[عطا]] فرمای»<ref>نیایش سی‌وسوم.</ref>.

نسخهٔ ‏۲۰ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۵۳

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث اخلاص است. "اخلاص" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اخلاص (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

اخلاص در لغت به معنای خالص کردن، ویژه کردن، خلوص نیت داشتن و عقیده پاک و ارادت صادق داشتن است. اخلاص یعنی پاک کردن نیت از تمام آلودگی‌ها برای خدا و اقرار به یگانگی او. اخلاص یعنی به طور کامل رو سوی خدا آوردن و از دیگران بریدن[۱].

مقدمه

در مکتب وحی اخلاص در دین و پیراستن روح و اندیشه و عمل از هر چیزی که مورد پسند خدا نباشد اهمیت بسیار دارد. در آیات متعددی در قرآن بر لزوم وجود این خصیصه در انسان تأکید شده است؛ از جمله: ﴿وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ[۲]؛ و فرمان نیافته بودند جز اینکه خدا را بپرستند، و در حالی که به توحید‌گراییده‌اند، دین [خود] را برای او خالص گردانند. در کنار کسانی که برای پاک‌سازی و خلوص نیت خویش در راه خدا تلاش می‌کنند (مخلِصین)، قرآن کریم از افرادی نام می‌برد که تمام وجودشان برای خدا و به دست خدا خالص شده است (مخلَصین). این مرتبه از اخلاص، بالاترین مرحله آن است و تنها به مدد الهی و توفیق او شامل کسانی می‌شود که در مسیر تقرّب به سوی خدا حرکت کرده‌اند. قرآن کریم برخی از انبیا را با این ویژگی ستوده است[۳]. شیطان نیز به صراحت اعلام کرده است که در اغواگری خویش، بر بندگان مخلَص خدا هیچ راه نفوذی ندارد: ﴿... وَلَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ * إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ[۴].

از امام علی(ع) نقل شده است: «اخلاص عالی‌ترین هدف انسانی است»[۵]. و نیز فرموده است: «خالص گردانیدن عمل سخت‌تر از خود آن است و پاک کردن نیت از فساد و ناخالصی، برای عمل‌کنندگان، از جهاد طولانی دشوارتر است»[۶]. از این سخنان آشکار می‌شود که ارزش هر عمل و عبادتی در نزد خدا به میزان خلوص فرد در نیت و صداقت و راستی او در توجه به سوی خدای متعال بستگی دارد. ممکن است قالب و شکل یک عمل خوب و پسندیده باشد اما مادام که روح اخلاص در آن نباشد نه تنها موجب رضایت خدا و قرب به سوی او نمی‌شود بلکه انسان را از خدا دور و دورتر می‌سازد. امام سجاد(ع) در کلامی کوتاه اما بسیار پرمحتوا معنای اخلاص را چنین بیان می‌فرماید: «ای خداوند من، از روی اخلاص، تنها و تنها تو را برگزیده‌ام و با همه وجودم به تو روی آورده‌ام»[۷]. همچنین در مورد پاک‌سازی نیت می‌فرماید: «پروردگارا نیات ما را در کردار با خودت خالص گردان»[۸]. نتیجه اخلاص در راه خدا این است که خود وی کفایت امر بنده‌اش را بر عهده می‌گیرد؛ حضرت سجاد(ع) درباره عبادت خالصانه و استغنای از خلق می‌فرماید: «حق خدای بزرگ بر تو این است که او را بپرستی و برایش شریک قائل نشوی، که اگر از روی اخلاص چنین کنی، خداوند کفایت کار دنیا و آخرت تو را برعهده می‌گیرد»[۹].

سخنان امام سجاد(ع) در صحیفه که به موضوع اخلاص مربوط می‌شود در ذیل این عناوین قابل بررسی است:

  1. اخلاص در توحید: اخلاص در توحید یعنی پاک گرداندن اعتقاد از شرک و دوگانگی و منزه دانستن پروردگار از همتا و ضدّ. حضرت در نخستین نیایش صحیفه می‌فرماید: «وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى مَا... دَلَّنَا عَلَيْهِ‏ مِنَ‏ الْإِخْلَاصِ‏ لَهُ فِي تَوْحِيدِهِ»؛ «و حمد و سپاس خداوندی را که... ما را با اخلاص در توحید او راه نمود»[۱۰]. حضرت هنگام پناه بردن به خداوند از مکر شیطان از کسانی یاد می‌کند که به ربوبیت خداوند گواهی داده و یگانگی وی را از روی اخلاص پذیرفته‌اند[۱۱].
  2. اخلاص در نیّت: پیش از هر کاری باید سعی در خلوص نیت داشت، چون کمال و نقص اعمال، تابع نیّت است. از این رو حضرت چنین دعا می‌کند: «بارخدایا... نیّت مرا به نیکوترین نیّت‌ها و عمل مرا به بهترین اعمال فرابر»[۱۲]. و نیز: «اینجا که من ایستاده‌ام، جایگاه کسی است که... همه رغبت خویش در تو بسته و تنها اعتمادش به توست. با امیدی که در دل خود پرورده از روی یقین آهنگ تو کرده و با دلی بیمناک و اخلاصی تمام به درگه تو روی آورده است»[۱۳].
  3. یقین مخلصین: یقین دارای درجات و مراتبی است. در قرآن کریم از “علم الیقین” و “حق الیقین” سخن گفته شده است[۱۴]. امام سجاد(ع) از خدا یقین اهل اخلاص را می‌طلبد: «بارخدایا... غبار تردید از دل ما بزدای و ما را یقینی چون یقین مخلصان عطا فرمای»[۱۵].
  4. دعای مخلصانه: فراوان می‌شود که ما دعا می‌کنیم و خدا را صدا می‌زنیم ولی در عمق دل خویش خالص نیستیم و امیدمان به اسباب و علل ظاهری است. حضرت به ما می‌آموزد که تنها و تنها دعای خویش را به محضر خدا برده و اجابتش را به دست او بدانیم: «بارخدایا، مرا از کسانی قرار ده که تو را از روی اخلاص می‌خوانند به هنگام آسودگی، آن سان که درماندگانت از روی اخلاص می‌خوانند به هنگام درماندگی»[۱۶].
  5. اخلاص در عمل: اخلاص در عمل یعنی بنده هر عملی را محض رضای خدا انجام دهد. در روز حساب هر عملی که مُهر اخلاص نداشته باشد تیره و مردود است. امام سجاد(ع) از پروردگار درخواست می‌کند: «پروردگارا دلم را از خودبینی و شک و ستایش‌جویی در دینت پاک گردان تا عملم خالص برای تو باشد»[۱۷]. شرط اخلاص در عمل این است که عمل انسان از ریا و سُمعه پاک و مبرّا باشد. ریا آن است که فرد عمل خویش را به قصد نشان دادن به دیگران انجام دهد؛ و سُمعه آن است که عمل نیکی را دور از چشم مردم انجام دهد اما هدفش این باشد که آوازه آن بعداً به گوش مردم برسد. امام سجاد(ع) در این مورد از خدا می‌خواهد: «ای خداوندی از تو می‌خواهیم که این همه اعمال (در ماه رمضان) را از ریای ریاکاران و آوازه درافکندن آوازه‌افکنان دور نگه داری. و چنان باد که کسی را در عبادت با تو شریک نسازیم و جز تو برای خود مرادی نجوییم»[۱۸]. وی همچنین از خدا می‌خواهد مجاهدت‌های ارزشمند مرزداران از هر ریا و سمعه‌ای به دور باشد: «خداوندا.... (مرزدار مجاهد را) از ریاکاری برکنار دار و از دلبستگی به نام و آوازه برهان»[۱۹].
  6. اخلاص در توبه: توبه و بازگشت به خدا نیز باید صادقانه و خالصانه باشد. توبه وقتی خالصانه خواهد بود که با قلب طاهر (دل پاک) صورت گیرد[۲۰]. همچنین توبه خالص (توبه نصوح) توبه‌ای است که آمیخته به شک و تردید نباشد[۲۱].[۲۲].[۲۳]

جستارهای وابسته

منابع

  1. رکنی یزدی، فاطمه، مقاله «اخلاص»، دانشنامه صحیفه سجادیه

پانویس

  1. التحقیق فی کلمات القرآن الکریم.
  2. «و فرمانی نیافته بودند جز این که خدا را در حالی که دین خویش را برای او ناب داشته‌اند، با درستی آیین، بپرستند» سوره بینه، آیه ۵.
  3. ﴿وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَنْ رَأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ «و بی‌گمان آن زن آهنگ وی کرد و وی نیز اگر برهان پروردگار خویش را نمی‌دید آهنگ او می‌کرد بدین گونه (بر آن بودیم) تا از او زشتی و پلیدکاری را بگردانیم که او از بندگان ناب ما بود» سوره یوسف، آیه ۲۴.
  4. «... و همگان را از راه به در خواهم برد * بجز از میان آنان بندگان نابت را» سوره حجر، آیه ۳۹-۴۰.
  5. غررالحکم، ص۱۹۷.
  6. بحارالانوار، ج۷۴؛ دانشنامه صحیفه سجادیه، ص۲۸۸.
  7. نیایش بیست‌وهشتم.
  8. الصحیفة السجادیة الجامعة، دعای ۸۸.
  9. الخصال، ج۲، ص۵۵۶.
  10. نیایش یکم.
  11. نیایش هفدهم.
  12. نیایش بیستم.
  13. نیایش سی‌ویکم.
  14. ﴿كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ *... * ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَيْنَ الْيَقِينِ «هرگز! اگر به «دانش بی‌گمان» بدانید *... * سپس آن را به «دیدار بی‌گمان» خواهید دید» سوره تکاثر، آیه ۵ و ۷.
  15. نیایش سی‌وسوم.
  16. نیایش بیست‌ودوم.
  17. مفاتیح الجنان، دعای ابوحمزه.
  18. نیایش چهل و چهارم.
  19. نیایش بیست و هفتم.
  20. نیایش دوازدهم.
  21. نیایش چهل و پنجم.
  22. بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، الوفاء، لبنان، ۱۴۰۴ ه‍: التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، حسن المصطفوی، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ۱۴۲۰ ه‍: الخصال، ابن‌بابویه (شیخ صدوق)، مؤسسه النشرالاسلامی، قم، ۴۰۳ ه‍؛ الصحیفة السجادیة الجامعة، (تصحیح) سیدمحمدباقر موسوی ابطحی اصفهانی، مؤسسة الامام المهدی، قم، ۱۳۸۱؛ صحیفه سجادیه ترجمه عبدالمحمد آیتی، سروش، تهران، ۱۳۹۴؛ غررالحکم و دررالکلم، عبدالواحد آمدی، مکتب الاعلام الاسلامی، قم، ۱۳۶۶؛ قرآن کریم، ترجمه محمدمهدی فولادوند؛ لغت‌نامه، علی‌اکبر دهخدا، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، ۱۳۷۷ دوره جدید، چاپ دوم؛ مفاتیح الجنان، عباس قمی، انتشارات اسلامی، تهران.
  23. رکنی یزدی، فاطمه، مقاله «اخلاص»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۳۷.