آیات ملک: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پانویس2}} +{{پانویس}}))
جز (جایگزینی متن - 'تعیین' به 'تعیین')
خط ۱۸: خط ۱۸:
*این [[آیه]] به وضوح تصریح مى‌کند که جز از جانب [[خدای متعال]] نمى‌توان کسی را برای [[مُلک]] [[الهی]] برگزید. [[خدای تعالی]] مى‌فرماید:"گفت: [[خدا]] او را بر شما [[برگزیده]]، و او را در [[علم]] و [[قدرت]] [[جسم]]، وسعت بخشیده است. [[خداوند]]، [[فرمانروایی]] و ملکش را به هر کس بخواهد، مى‌بخشد"؛ پس اوست که هر کس را بخواهد برای [[مُلک]] خویش منصّوب مى‌کند.
*این [[آیه]] به وضوح تصریح مى‌کند که جز از جانب [[خدای متعال]] نمى‌توان کسی را برای [[مُلک]] [[الهی]] برگزید. [[خدای تعالی]] مى‌فرماید:"گفت: [[خدا]] او را بر شما [[برگزیده]]، و او را در [[علم]] و [[قدرت]] [[جسم]]، وسعت بخشیده است. [[خداوند]]، [[فرمانروایی]] و ملکش را به هر کس بخواهد، مى‌بخشد"؛ پس اوست که هر کس را بخواهد برای [[مُلک]] خویش منصّوب مى‌کند.
*همچنین مى‌فرماید: {{متن قرآن|وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ}}<ref>«و بگو: ستایش براى خداوندى است که نه فرزندى براى خود انتخاب کرده، و نه شریکى در مُلک و فرمانروایی دارد» سوره اسراء، آیه ۱۱۱.</ref>.
*همچنین مى‌فرماید: {{متن قرآن|وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ}}<ref>«و بگو: ستایش براى خداوندى است که نه فرزندى براى خود انتخاب کرده، و نه شریکى در مُلک و فرمانروایی دارد» سوره اسراء، آیه ۱۱۱.</ref>.
*این بدان معناست که کسی که [[معتقد]] است غیرخدا، [[حقّ]] [[سلطنت]] و [[حقّ]] [[تعیین]] و نصّب و [[امر و نهی]] دارد، در واقع برای [[خدا]]  در [[مُلک]] او - شریک قرار دادهاست و این [[شرک]]، همان [[شرک]] در [[طاعت]] است که به [[نصّ]] [[قرآن کریم]] به هیچ وجه پذیرفته نیست. آری، [[رأی]] و [[انتخاب مردم]]، برای [[برپایی حکومت الهی]] ضروری است. به این معنی که لازم است آنها گِرد [[رهبر الهی]] جمع شوند و او را [[یاری]] رسانند تا او بتواند [[عدل]] را بر پا دارد. پس [[حکومت الهی]] و [[سلطه]] [[پیامبران]] فقط با [[اراده]] و اهتمام [[مردم]] و [[یاری]] رساندن آنان به [[رهبران الهی]] تحققپذیر است. اما منبع [[مشروعیت]] این [[مُلک]] و [[سلطنت]]، منحصراً [[خدای سبحان]] است که [[مُلک]] تنها برای اوست و او هر کس را بخواهد برای این [[جایگاه]] [[عظیم]] و [[مسئولیت]] خطیر برمى‌گزیند.
*این بدان معناست که کسی که [[معتقد]] است غیرخدا، [[حقّ]] [[سلطنت]] و [[حقّ]] تعیین و نصّب و [[امر و نهی]] دارد، در واقع برای [[خدا]]  در [[مُلک]] او - شریک قرار دادهاست و این [[شرک]]، همان [[شرک]] در [[طاعت]] است که به [[نصّ]] [[قرآن کریم]] به هیچ وجه پذیرفته نیست. آری، [[رأی]] و [[انتخاب مردم]]، برای [[برپایی حکومت الهی]] ضروری است. به این معنی که لازم است آنها گِرد [[رهبر الهی]] جمع شوند و او را [[یاری]] رسانند تا او بتواند [[عدل]] را بر پا دارد. پس [[حکومت الهی]] و [[سلطه]] [[پیامبران]] فقط با [[اراده]] و اهتمام [[مردم]] و [[یاری]] رساندن آنان به [[رهبران الهی]] تحققپذیر است. اما منبع [[مشروعیت]] این [[مُلک]] و [[سلطنت]]، منحصراً [[خدای سبحان]] است که [[مُلک]] تنها برای اوست و او هر کس را بخواهد برای این [[جایگاه]] [[عظیم]] و [[مسئولیت]] خطیر برمى‌گزیند.
*چه بسا حاکمی از طرف [[خدای سبحان]] منصّوب شود، ولی [[مردم]] او را [[اطاعت]] و [[یاری]] نکنند و [[تسلیم]] [[سلطنت]] او نشوند؛ اما این بدین معنا نیست که [[مشروعیت]] [[فرمانروایی]] و مُلکی که [[خداوند متعال]] با نصّب او برای [[حکومت]] بر [[مردم]] به او عطا کرده و او را [[امام]] و [[حاکم]] [[شرعی]] [[مردم]] قرار داده است، از او سلب شود؛ اگر چه به [[دلیل]] گردن ننهادن [[مردم]] به [[حکم]] او در عمل [[فرصت]] [[حکومت]]، برای او ایجاد نشده است.
*چه بسا حاکمی از طرف [[خدای سبحان]] منصّوب شود، ولی [[مردم]] او را [[اطاعت]] و [[یاری]] نکنند و [[تسلیم]] [[سلطنت]] او نشوند؛ اما این بدین معنا نیست که [[مشروعیت]] [[فرمانروایی]] و مُلکی که [[خداوند متعال]] با نصّب او برای [[حکومت]] بر [[مردم]] به او عطا کرده و او را [[امام]] و [[حاکم]] [[شرعی]] [[مردم]] قرار داده است، از او سلب شود؛ اگر چه به [[دلیل]] گردن ننهادن [[مردم]] به [[حکم]] او در عمل [[فرصت]] [[حکومت]]، برای او ایجاد نشده است.
*به دیگر سخن [[رأی]] و نظر [[مردم]] برای [[قدرت]] بخشیدن و اجرایی شدن [[حکومت الهی]]، لازم و ضروری است اما [[مشروعیت حکومت]]، وابسته به [[رأی]] و نظر [[مردم]] نیست؛ زیرا اساساً منبع [[مشروعیت]]، منبعی قبل از [[مردم]] است، چون [[مشروعیت]] به معنای [[حقانیت]] و [[عدالت]] است و [[حقانیت]] و [[عدالت]] نمى‌تواند تابع خواست و [[اراده]] [[مردم]] باشد بلکه این خواست و [[اراده]] [[مردم]] است که باید تابع [[حق]] و [[عدل]] باشد و همین جهت است که [[انسان‌ها]] را در برابر [[حق]] و [[عدل]] [[مسئول]] و پاسخگو مى‌کند. [[انسان‌ها]] مسئولند که به [[حق]] و [[عدل]] عمل و آن را [[اجرا]] کنند و لذا آنچه به [[ملت]] مربوط مى‌شود، [[تمکین]] به فرمانروای [[مشروع]] و [[قدرت]] بخشیدن به او و [[یاری]] او جهت [[برپایی حکومت عدل]] در عالم خارج است، طبیعی است که اگر [[اطاعت]] و [[یاری]] آنها از [[حاکم]] نباشد هر اندازه که [[حاکمیت]] حاکم و [[فرمانروایی]] او [[مشروعیت]] داشته باشد و به هر مرتبه که [[فرمانروا]]، [[شایستگی]] [[فرمانروایی]] داشته باشد و برای [[حکومت]] [[شایسته]] و لایق باشد عملاً کاری از او ساخته نیست و نمى‌تواند [[حکومت]] را بر پا کند.
*به دیگر سخن [[رأی]] و نظر [[مردم]] برای [[قدرت]] بخشیدن و اجرایی شدن [[حکومت الهی]]، لازم و ضروری است اما [[مشروعیت حکومت]]، وابسته به [[رأی]] و نظر [[مردم]] نیست؛ زیرا اساساً منبع [[مشروعیت]]، منبعی قبل از [[مردم]] است، چون [[مشروعیت]] به معنای [[حقانیت]] و [[عدالت]] است و [[حقانیت]] و [[عدالت]] نمى‌تواند تابع خواست و [[اراده]] [[مردم]] باشد بلکه این خواست و [[اراده]] [[مردم]] است که باید تابع [[حق]] و [[عدل]] باشد و همین جهت است که [[انسان‌ها]] را در برابر [[حق]] و [[عدل]] [[مسئول]] و پاسخگو مى‌کند. [[انسان‌ها]] مسئولند که به [[حق]] و [[عدل]] عمل و آن را [[اجرا]] کنند و لذا آنچه به [[ملت]] مربوط مى‌شود، [[تمکین]] به فرمانروای [[مشروع]] و [[قدرت]] بخشیدن به او و [[یاری]] او جهت [[برپایی حکومت عدل]] در عالم خارج است، طبیعی است که اگر [[اطاعت]] و [[یاری]] آنها از [[حاکم]] نباشد هر اندازه که [[حاکمیت]] حاکم و [[فرمانروایی]] او [[مشروعیت]] داشته باشد و به هر مرتبه که [[فرمانروا]]، [[شایستگی]] [[فرمانروایی]] داشته باشد و برای [[حکومت]] [[شایسته]] و لایق باشد عملاً کاری از او ساخته نیست و نمى‌تواند [[حکومت]] را بر پا کند.

نسخهٔ ‏۳۰ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۲۲:۴۵


اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل آیات ملک (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

متن آیه: ﴿قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ * مَلِكِ النَّاسِ[۱].

مقدمه

منابع

پانویس

  1. «بگو: پناه مى‌‌برم به پروردگار مردم، به پادشاه و فرمانروای مردم» سوره ناس، آیه ۱-۲.
  2. «بگو: بارالها! مالک مُلک و فرمانروایی تویى، به هر کس بخواهى، مُلک و فرمانروایی عطا مى‌‌کنی و از هر کس بخواهى، مُلک و فرمانروایی مى‌‌ستانی - یعنی خدایا، این تویی که مُلک را به کسی مى‌‌بخشی یا از کسی باز مى‌‌ستانی و جز تو هیچ کس نیست که این مُلک را به کسی بدهد یا بازگیرد - هر که را بخواهی عزت مى‌‌دهی و هر کس را اراده کنی ذلیل مى‌‌کنی؛ خیر، به دست توست و تو بر هر چیز توانایی» سوره آل عمران، آیه ۲۶.
  3. «و پیامبرشان به آنها گفت: خداوند، طالوت را براى زمامدارى شما مبعوث [و انتخاب] کرده است. گفتند: چگونه او بر ما حکومت کند، با اینکه ما از او شایسته‌تریم، و او ثروت زیادى ندارد؟! گفت: خدا او را بر شما برگزیده، و او را در علم و [قدرت] جسم، وسعت بخشیده است. خداوند، فرماروایی و ملکش را به هر کس بخواهد، مى‌‌بخشد و قدرت خداوند، وسیع است و [از لیاقت افراد براى منصّب‌ها] آگاه است» سوره بقره، آیه ۲۴۷.
  4. «و بگو: ستایش براى خداوندى است که نه فرزندى براى خود انتخاب کرده، و نه شریکى در مُلک و فرمانروایی دارد» سوره اسراء، آیه ۱۱۱.
  5. «و بگو: ستایش براى خداوندى است که نه فرزندى براى خود انتخاب کرده، و نه شریکى در حکومت دارد» سوره اسراء، آیه ۱۱۱.
  6. «پس بلندمرتبه است خداوندى که سلطان حقّ است» سوره طه، آیه ۱۱۴.
  7. «فرمانروایى ویژه اوست، همه سپاس و ستایش مخصوص اوست» سوره تغابن، آیه ۱.
  8. «بزرگ و پربرکت است کسى که سلطنت و فرمانروایی تنها در دست اوست» سوره ملک، آیه ۱.
  9. «ما اولیاء شما در زندگى دنیا و آخرت هستیم» سوره فصلت، آیه ۳۱.
  10. «همه ستایش‌ها در دنیا و آخرت ویژه اوست، و فرمانروایى فقط براى اوست» سوره قصص، آیه ۷۰.
  11. «او شب را در روز و روز را در شب داخل مى‌‌کند و خورشید و ماه را مسخّر کرده، هر یک تا سرآمد معینى به حرکت خود ادامه مى‌‌دهد؛ این است خداوند، پروردگار شما، سلطنت و حاکمیت تنها از آن اوست، و کسانى را که جز او مى‌‌خوانید [و به آنان مى‌‌گروید] حتى به اندازه پوست نازک هسته خرما مالک نیستند» سوره فاطر، آیه ۱۳.
  12. «خداوند، مُلکش را به هر کس بخواهد، مى‌‌بخشد و احسان خداوند، وسیع است و [از لیاقت افراد براى منصّب‌ها] آگاه است» سوره بقره، آیه ۲۴۷.
  13. اراکی، محسن، امامت در قرآن، ص ۲۲-۳۱