استخلاف ابوبکر در نماز: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'امام شافعی' به 'امام شافعی') |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==منابع== # +==منابع== {{منابع}} # )) |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{منابع}} | |||
# [[پرونده:1368130.jpg|22px]] [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|'''براهین و نصوص امامت''']] | # [[پرونده:1368130.jpg|22px]] [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|'''براهین و نصوص امامت''']] | ||
نسخهٔ ۱۶ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۰۷
مقدمه
طبق روایات اهلسنت، پیامبر(ص) آنگاه که احساس کرد از شدت بیماری نمیتواند برای اقامه نماز جماعت به مسجد برود، دستور داد ابوبکر، امامت نماز جماعت را عهدهدار شود. ابوبکر بر اساس دستور پیامبر(ص) وارد محراب شد و نماز را آغاز کرد، ولی حال پیامبر(ص) کمی بهبود یافت و با کمک عباس و علی بن ابیطالب(ع) به مسجد رفت. ابوبکر وقتی فهمید پیامبر(ص) وارد مسجد شده است، خواست از محراب بیرون آید، ولی پیامبر(ص) اشاره کرد که در جای خود بماند و فرمود او را در سمت چپ ابوبکر جای دهند. در این حال، پیامبر(ص) امامت نماز را عهدهدار شد و ابوبکر به وی اقتدا کرد، و مردم به ابوبکر اقتدا کردند[۱].
در روایات اهلسنت، واقعه نماز ابوبکر بهگونهای دیگر نیز نقل شده است، ولی نقل مزبور، مشهورترین آنها است که در صحاح سته آمده است. ابوعبداللّه بخاری این مسئله را در ابواب گوناگون “کتاب الصلوة” صحیح بخاری نقل کرده است[۲]. گفته شده است: این دستور و عمل پیامبر(ص) بیانگر آن است که ابوبکر را شایسته امر خلافت میدانسته است، زیرا هرگاه کسی شایسته امامت در امور دینی باشد، به طریق اولی شایسته رهبری در امور دنیایی نیز خواهد بود. گواه این مطلب، آن است که وقتی ابوبکر گفت: اقیلونی فلست بخیرکم؛ “مرا واگذارید که [برای امر خلافت] بهتر از شما نیستم”، علی(ع) به او گفت: “ما تو را رها نخواهیم کرد، زیرا پیامبر که تو را برای امامت در دین ما (نماز) پسندیده است، ما نیز تو را برای دنیای خود خلافت میپسندیم”[۳].
این استدلال به حسن بصری نیز نسبت داده شده است، چنانکه از دلایل بکریه هم به شمار آمده است[۴].
ارزیابی و نقد
- گزارشهای تاریخی شیعه، بیانگر این است که عمل ابوبکر به دستور پیامبر(ص) نبوده است، بلکه پیامبر(ص) پیشتر، ابوبکر و عمر را به همراهی با لشکری که به فرماندهی اسامة بن زید تشکیل شده بود، دستور داد تا به مرزهای کشور اسلامی با روم بروند. بر این اساس، وقتی پیامبر(ص) به سبب شدت تب و بیماری برای اقامه نماز جماعت به مسجد نرفت و فرمود بعضی از افراد، عهدهدار امامت نماز شوند، بر آن بود که ابوبکر و عمر در مدینه حضور ندارند، ولی ناگهان از دو همسر خود عایشه و حفصه شنید که هر یک میخواهد که پدر او امامت نماز را انجام دهد. پیامبر(ص) از این مطلب نگران شد و با مشقّت بسیار در حالیکه فضل بن عباس و علی بن ابیطالب(ع) زیر بغلهای او را گرفته بودند به مسجد رفت. در این حال، ابوبکر در جایگاه امام جماعت در محراب ایستاده بود. پیامبر(ص) به او اشاره کرد که از محراب بیرون رود و خود امامت نماز را بر عهده گرفت و تکبیر گفت و نماز را از آغاز تا پایان انجام داد؛ پس از آن به منزل بازگشت و ابوبکر و عمر را احضار کرد و به آنان فرمود: “چرا به سپاه اسامه نپیوسته و از فرمان من سرپیچی کردهاید؟” ابوبکر گفت: “من با سپاه اسامه بودم و آمدهام تا عهدم را با شما تجدید کنم”. عمر نیز گفت: “من با سپاه اسامه نرفتم، زیرا دوست نداشتم حال شما را از دیگران بپرسم. پیامبر(ص) سه بار به آنان فرمود: «أنفذوا جیش اسامة...»؛ “به سپاه اسامه بپیوندید و دستور مرا در اینباره اجرا کنید” و از شدت بیماری و ناراحتی روحی از هوش رفت[۵]. بنابراین، گزارشهای تاریخی اهلسنت درباره نماز ابوبکر به جای پیامبر(ص) -برفرض اینکه دلالت آنها تمام باشد- معارض نصوص امامت امیرالمؤمنین(ع) -که هم از طریق شیعه روایت شده و هم از طریق اهلسنت - نخواهد بود.
- مطلبی که از امیرالمؤمنین(ع) در تأیید خلافت ابوبکر به استناد به امامت او در نماز به جای پیامبر(ص) نقل شده، در هیچ یک از کتابهای معتبر روایی اهلسنت نقل نشده است. برخی از آنان، آن را بهصورت خبر مرسل از حسن بصری نقل کردهاند، و خبر مرسل – بهویژه هرگاه ارسال آن از حسن بصری باشد که فردی تدلیس کننده و کثیر الارسال بود و درباره امیرالمؤمنین(ع) انحراف اعتقادی داشت- اعتباری نخواهد داشت. در هر حال، این روایت از نظر شیعه، اعتباری ندارد و نمیتواند معارض نصوص امامت امیرالمؤمنین(ع) باشد[۶].
- هیچگونه استلزام عقلی یا شرعی میان امامت در نماز با امامت در مسائل کلی جامعه اسلامی وجود ندارد. اگر امامت در نماز از سوی پیامبر(ص) دلیل بر امامت در امور دینی و دنیایی جامعه اسلامی باشد، این مطلب به ابوبکر اختصاص ندارد و عدهای از اصحاب را شامل میشود، زیرا پیامبر(ص) در دوران نبوت خود در مدینه در موارد و مناسبتهای خاص، تعدادی از اصحاب را به امامت جماعت به جای خود برگزید که برخی از آنان عبارتاند از:
- ابولبابة بن عبدالمنذر در جریان جنگ بدر[۷]؛
- ابن اممکتوم در موارد بسیار مانند: غزوه احد، حمراء الأسد، أبواء، بُواط، ذی العشیرة، و حجةالوداع و...[۸]؛
- ابورهم کلثوم بن حصین در غزوہ حنین[۹]. و نمونههای دیگر[۱۰].
بدیهی است حالت بیماری یا در آستانه وفات بودن از نظر عقل و شرع، امتیازی به شمار نمیرود، تا گفته شود استخلاف ابوبکر در نماز چون در حالت بیماری پیامبر(ص) و در آخرین اوقات زندگانی پیامبر بوده است، حکم آن را از موارد مشابه جدا میسازد و بر خلاف آن موارد بر امامت او در مسائل دینی و دنیایی جامعه اسلامی دلالت میکند.
علاوه بر این، اگر در شرایط بیماری و در آخرین اوقات زندگانی پیامبر(ص) خصوصیتی باشد که بر امامت دلالت کند، این ویژگی درباره اسامة بن زید نمایانتر است؛ زیرا پیامبر(ص) او را فرمانده سپاهی عظیم قرار داد که مهاجران و انصار و حتی ابوبکر هم در شمار آنان بودند، فرماندهی او، هم شامل رهبری نظامی بود و هم امامت در نماز. بر این اساس، امامت اسامه بر امامت ابوبکر مقدم خواهد بود[۱۱]. ممکن است گفته شود در امامت جماعت ابوبکر، خصوصیتی وجود دارد که در موارد مشابه آن وجود نداشت و آن، عبارت است از اقتدای پیامبر(ص) به او در نماز، به عبارت دیگر، ابوبکر نه تنها امام جماعت صحابه بود، در یک مورد، امام جماعت پیامبر(ص) نیز شد. پاسخ این است که برخی از علمای اهلسنت با استناد به برخی احادیث، چنین فرضیهای را مطرح کردهاند، ولی محققان آنان آن را مردود دانستهاند، چرا که پیامبر(ص) امام مسلمانان در همه امور بود و محال است کسی نسبت به پیامبر(ص) در موضع امامت قرار گیرد، به ویژه آنکه در مذاهب چهارگانه اهلسنت برای کسی که حق تقدم در نماز دارد ویژگیهایی ذکر شده است[۱۲] که بدون شک، همه آنها در پیامبر(ص) تحقق داشت و امامت او بر امامت ابوبکر، مقدم و برتر بود. برتر بودن امام جماعت به معنای کاملتر بودن نماز جماعت و افزایش ثواب آن است. آیا میتوان تصور کرد که پیامبر(ص) فعل برتر را ترک کرده باشد؟
علاوه بر این، در احادیث، تصریح شده است که پس از ورود پیامبر(ص) به مسجد، آن حضرت، امام جماعت شد و ابوبکر که در جانب راست آن بزرگوار ایستاده بود، به وی اقتدا کرد[۱۳]. برخی نیز برای جمع میان دو دسته روایات گفتهاند: این روایات، ناظر به دو واقعه است، زیرا پیامبر(ص) در روزهای پایانی عمر خویش که بیمار بود، در یک نوبت که وارد مسجد شد، به امامت جماعت ایستاد و ابوبکر که امام بود، در جایگاه مأموم قرار گرفت، و در نوبت دیگر، پیامبر(ص) به او اقتدا کرد[۱۴].
ولی همانگونه که امام شافعی تصریح کرده است، این واقعه، یک بار بیشتر رخ نداد و در آن مورد نیز پیامبر(ص) امام جماعت بود و ابوبکر به آن حضرت اقتدا کرد[۱۵]. ابنحزم در رد استدلال بر امامت ابوبکر در امور دینی و دنیایی جامعه اسلامی، به امامت او در نماز به جای پیامبر(ص) گفته است: قیاس امامت در باب خلافت به امامت در نماز، به طور یقین باطل است، زیرا چنین نیست که هر کس شایستگی امامت در نماز داشته باشد، شایسته امامت در باب خلافت باشد، چون کسی که قرائتش برتر باشد، شایستگی امامت در نماز را دارد خواه عربی باشد یا عجمی، در حالی که امامت در باب خلافت، به قریش اختصاص دارد[۱۶].
در پایان، یادآور میشویم ما اینجا به نقد دلایلی روایات اهلسنت درباره استخلاف ابوبکر درباره نماز پرداختیم و وارد نقد سندی آنها نشدیم، زیرا این روایات در صحیح بخاری و صحیح مسلم نقل شده است و بیشتر آنان، کلیه احادیث این دو کتاب را صحیح میدانند، از این رو نقد سندی در این باره فایدهبخش نخواهد بود. با این حال، باب نقد علمی در هر مسئله یا موضوع، همواره گشوده است و میتوان در این باره نیز با رعایت معیارهای نقد در علم رجال و حدیث، به نقد سندی روایات مزبور پرداخت، چنانکه برخی محققان به این مسئله پرداختهاند[۱۷].[۱۸]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ منظور از اقتدای مردم به ابوبکر، این است که او تکبیرهای نماز را برای رکوع، سجده و قیام میگفت تا مردم از نماز پیامبر(ص) آگاه شوند، زیرا صدای پیامبر را نمیشنیدند.
- ↑ ر.ک: صحیح بخاری، ج۱، ص۱۲۲-۱۳۱، ابواب: حد المریض أن یشهد الجماعة، أهل العلم و الفضل أحق بالامامة، من قام إلی جنب الامام لعلة، انما جعل الإمام لیؤتم به، من أسمع تکبیر الامام، أن الرجل یأتم بالامام و یأتم الناس بالمأموم.
- ↑ شرح المواقف، ج۸، ص۳۶۵؛ شرح المقاصد، ج۵، ص۲۶۶.
- ↑ الشافی، ج۲، ص۱۵۸.
- ↑ الإرشاد (مصنفات الشیخ المفید، ج۱۱، ص۱۸۲-۱۸۴)؛ بحارالانوار، ج۲۲، ص۴۶۷-۴۶۸.
- ↑ الإمامة فی أهم الکتب الکلامیة، ص۱۹۸.
- ↑ تهذیب التهذیب، ج۱۰، ص۲۴۰، باب الکنی، ش۸۶۱۲.
- ↑ الإصابة فی تمییز الصحابة، ج۴، ص۴۹۵. نام ابن اممکتوم عمرو بن قیس بن زائدة بن الأصم بوده است.
- ↑ تهذیب التهذیب، ج۶، ص۵۸۳.
- ↑ برای آگاهی از موارد دیگر، ر.ک: المسترشد، محمد بن جریر طبری، ص۱۲۹-۱۳۱.
- ↑ الشافی، ج۲، ص۱۶۱.
- ↑ ر.ک: الفقه علی المذاهب الأربعة، ج۱، ص۴۲۸-۴۲۹.
- ↑ صحیح بخاری، ج۱، ص۱۲۶-۱۳۱. «فجعل ابوبکر یصلی و هو یأتم بصلاة النبی(ص) فکان ابوبکر یصلی قائما و کان رسول الله(ص) یصلی قاعدا یقتدی ابوبکر بصلاة رسول الله(ص)».
- ↑ عمدة القاری فی شرح صحیح بخاری، ج۲، ص۱۲۰.
- ↑ فتح الباری، ج۲، ص۱۳۸، «صرح الشافعی بانه(ص) لم یصل بالناس فی مرض موته فی المسجد الا مرة واحدة، و هی هذه التی صلی فیها قاعدا و کان ابوبکر فیها اولا اماما ثم صار ماموما یسمع الناس التکبیر»؛ نیز ر.ک: دلائل الصدق، ج۲، ص۶۳۳-۶۳۵.
- ↑ الفصل، ج۳، ص۲۷.
- ↑ ر.ک: رسالة فی صلاة أبیبکر، این رساله در کتاب الامامة فی أهم الکتب الکلامیه، ص۲۸۲-۳۵۶، الرسائل العشر، ص۱۸۹-۲۶۸ منتشر شده است.
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، براهین و نصوص امامت، ص ۳۸۰-۳۸۶.