تربیت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
| موضوع مرتبط = تربیت | | موضوع مرتبط = تربیت | ||
| عنوان مدخل = [[تربیت]] | | عنوان مدخل = [[تربیت]] | ||
| مداخل مرتبط = [[تربیت در قرآن]] - [[تربیت در حدیث]] - [[تربیت در کلام اسلامی]] - [[تربیت در معارف دعا و زیارات]] - [[تربیت در معارف و سیره سجادی]] - [[تربیت در معارف و سیره نبوی]] | | مداخل مرتبط = [[تربیت در قرآن]] - [[تربیت در حدیث]] - [[تربیت در کلام اسلامی]] - [[تربیت در معارف دعا و زیارات]] - [[تربیت در معارف و سیره سجادی]] - [[تربیت در معارف و سیره نبوی]] | ||
| پرسش مرتبط = تربیت (پرسش) | |||
}} | |||
==موانع تربیت== | ==موانع تربیت== |
نسخهٔ ۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۵۳
موانع تربیت
برای تربیت موانعی وجود دارد که حرکت پیشرونده تربیت را کند و در مواردی متوقف میکند. در دیدگاه حضرت امام به موانع متعددی در زمینه تعلیم و تربیت اشاره شده است:
حب نفس، خودبینی و خودخواهی
حب نفس، رأس همه خطاها[۱] و منشاء همه گرفتاریها[۲] و اساس همه فسادها، جنگها، ظلمها، تعدیها، تجاوزها[۳]، عامل هلاکت انسان و سرچشمه مفاسد[۴] است. خودبینی ارث شیطان و منشاء همه فسادهای فردی، حکومتی[۵]، سرچشمه همه ظلمتها[۶]، حجاب برای انسان[۷] و اصل اصول فتنه است[۸]. خودخواهی و منیت نوعی بیماری[۹] و منشاء همه ظلمتها[۱۰] و ارث شیطان[۱۱] است. انانیت و منیت انسان عامل حجاب او است[۱۲] و اگر این انانیت و منیت از میان برداشته شود همه نگرانیهایش تمام میشود[۱۳]. بنابراین، حب مذموم خود انسان است و همه مخالفتها با خدا و همه معصیتها و خیانتها و جنایتها از حب «خود» است که این حب منشاء حب دنیا و زخارف آن، مقام و جاه و مال آن است[۱۴]. وابستگی به خود منشاء همه وابستگیهای انسان است[۱۵].[۱۶]
حب دنیا
حب دنیا اساس شقاوتها، بدبختیها، هلاکتها و رأس همه خطاها است[۱۷]. باید از آن دوری کرد، حتی اگر حلالش باشد؛ زیرا به ناچار انسان را به دنبال حرام میکشاند[۱۸]. البته باید توجه داشت مراد از دنیای مذموم دنیایی است که در درون انسان است[۱۹] و در حقیقت وابستگی و تعلق انسان به آن مذموم است[۲۰]؛ زیرا دنیا به معنای عالم طبیعت و ملک نه تنها مورد نکوهش نیست بلکه مظهر حق و مقام ربوبیت او و مهبط ملائکه و جایگاه تربیت انبیاء و اولیاء(ع) است و حب آن اگر ناشی از حب به خداوند باشد مطلوب و موجب کمال اوست[۲۱].[۲۲]
نفس اماره
نفس اماره به عنوان عامل شیطان[۲۳]انسان را به بدی فرا میخواند و او را به انکار مقامات معنوی و سلوک إلی الله و به تبع آن دشمنی و ضدیت با خداوند میکشاند[۲۴]. نفس اماره انسان را مورد خدعه قرار میدهد و چه بسا به اسم خداوند و خدمت به خلق خدا، او را از خداوند باز دارد و به سوی خود و آمال خود سوق دهد[۲۵].[۲۶]
شیطان
شیطان از طرق زیادی انسان را مغرور میکند[۲۷]. وسوسه، شک و تردید را در قلب انسان میاندازد[۲۸]، انسان را به یأس میکشاند[۲۹]، فریب میدهد و چه بسا به اسم خداوند و به اسم خدمت به خلق خدا، وی را از خدا باز داشته به سوی خواستههای خود سوق دهد، پیران را به بهانه پیر شدن و فرصت از دست رفتن و مأیوس کردن فریب میدهد و جوانان را با گناه کردن و اعتماد به فرصت کافی برای توبه داشتن و ارحم الراحمین بودن خداوند میفریبد[۳۰]. انسان را به انکار مقامات معنوی وامیدارد و روح شوق دستیابی به کمالات انسانی و مقامات معنوی را در او میمیراند[۳۱]. ایمان را از انسان میگیرد[۳۲] و او را از فطرت توحیدی منحرف میکند[۳۳] و خودبینی را در انسان به ارث میگذارد[۳۴].[۳۵]
همنشینی با اهل معصیت
همنشینی با اهل معصیت و شرکت در مجالس آنها سبب میشود انسان تحت تأثیر منفی حالات و اعمال آنها قرار گیرد و همانند آنها گردد[۳۶].[۳۷]
طاغوت
حاکمیت رژیم طاغوت یکی از موانع بیرونی تربیت است که نمونهای از آن قبل از انقلاب اسلامی بر جامعه اسلامی ما حکومت میکرد. رژیم طاغوتی، جوانهای جامعه و بلکه همه ملت اعم از زن و مرد را به فساد و تباهی کشانید[۳۸].[۳۹]
وابستگی فکری
وابستگی فکری سرآغاز وابستگی در عرصههای اقتصادی، فرهنگی و وابستگی در همه چیز است؛ از این رو میبایست مغزهای جوانان را از وابستگی فکری پاک و مغز اسلامی انسانی را جایگزین آنها نمود[۴۰].[۴۱]
علم غیر الهی
چنانچه علم غیر الهی و با انگیزه انحرافی حاصل گردد، نه تنها انسان را به سعادت رهنمون نمیسازد؛ بلکه خود، مانعی برای تربیت و هدایت انسان و دور کننده وی از صراط مستقیم است[۴۲]. بلکه علم توحید و عرفان هم چنانچه برای انباشت اصطلاحات باشد و خودش موضوعیت یابد؛ سالک را از مقصد دور میکند[۴۳] و نه تنها از حجابهای او نمیکاهد که حجابهای کوچک او را به حجابهای بزرگتر تبدیل میکند[۴۴] و هرچه این علوم بیشتر شوند حجابها غلیظتر و افزونتر میگردد[۴۵].[۴۶]
- ↑ صحیفه امام، ج۱۳، ص۱۹۴ و ۲۱۱ – ۲۱۰.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۴، ص۹ - ۸؛ ج۱۶، ص۴۵۸.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۶، ص۴۵۸.
- ↑ شرح چهل حدیث، ص۶۷.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۹، ص۱۳۳.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۱، ص۳۸۰.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۴، ص۲۱۱.
- ↑ صحیفه امام، ج۲۰، ص۱۵۵.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۴، ص۱۷۲.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۱، ص۳۸۰.
- ↑ صحیفه امام، ج۲۰، ص۱۵۵.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۶، ص۲۰۹ - ۲۰۸.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۴، ص۲۱۱.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۶، ص۲۱۴.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۶، ص۲۱۴.
- ↑ همتبناری، علی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری امام خمینی، ص ۴۰۳.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۶، ص۲۱۳.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۸، ص۵۲۰.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۶، ص۲۱۴.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۴، ص۱۱.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۶، ص۲۱۴.
- ↑ همتبناری، علی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری امام خمینی، ص ۴۰۴.
- ↑ صحیفه امام، ج۲۰، ص۱۶۴.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۶، ص۲۰۹.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۶، ص۲۲۱.
- ↑ همتبناری، علی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری امام خمینی، ص ۴۰۴.
- ↑ شرح چهل حدیث، ص۳۶۳؛ صحیفه امام، ج۱۸، ص۱۴۸.
- ↑ صحیفه امام، ص۳۹۹.
- ↑ صحیفه امام، ج۹، ص۱۸۱.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۶، ص۲۲۱؛ ج۱۸، ص۱۴.
- ↑ شرح چهل حدیث، ص۵۰۷.
- ↑ صحیفه امام، ج۲، ص۲۳.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۷، ص۵۳۱.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۹، ص۱۳۳.
- ↑ همتبناری، علی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری امام خمینی، ص ۴۰۵.
- ↑ شرح چهل حدیث، ص۳۷۶.
- ↑ همتبناری، علی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری امام خمینی، ص ۴۰۵.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۰، ص۲۶۸ و ۵۳۱.
- ↑ همتبناری، علی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری امام خمینی، ص ۴۰۶.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۰، ص۵۳.
- ↑ همتبناری، علی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری امام خمینی، ص ۴۰۶.
- ↑ صحیفه امام، ج۸، ص۳۲۸.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۸، ص۴۴۴.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۸، ص۴۵۰.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۶، ص۲۱۹.
- ↑ همتبناری، علی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری امام خمینی، ص ۴۰۶.