ضرورت امامت در قرآن

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۹:۲۲ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث امامت است. "ضرورت امامت" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل ضرورت امامت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  • وجود امام(ع) در هر عصر و زمان و در هر جامعه‌ای برای هدایت انسانها به سوی کمال و برقراری نظم در جامعه ضرورت دارد[۱]: ﴿﴿ إِنَّمَا أَنتَ مُنذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ [۲] روایات تفسیری آیه نیز این حقیقت را تأیید می‌کند که امامی زنده تا روز قیامت در میان انسانها حضور دارد[۳]؛ همچنین براساس روایاتی درباره سوره قدر، در شب قدر هر سال تا روز قیامت، فرشتگان بر امام(ع) آن زمان نازل می‌شوند و این سوره دلیل روشنی بر وجود امام(ع) در همه زمانهاست [۴][۵].
  • افزون بر آیات از روایات فراوانی نیز استفاده می‌شود زمین هیچ‌گاه از حجت الهی تهی نخواهد بود و هرگاه از حجت الهی تهی باشد اهلش را فرو خواهد بُرد[۶]، به‌گونه‌ای که حتی اگر دو نفر بر روی زمین زندگی کنند یکی از آنان حجت و امام خواهد بود[۷]. در برخی از روایات نیز بر ضرورت وجود امام(ع) استدلال شده است، چنان‌که در مناظره‌ای تأیید شده از سوی امام صادق(ع)امام قلب عالم دانسته شده که وجود وی برای عالم مانند وجود قلب برای انسان ضروری است [۸] و نیز براساس مناظره‌ای دیگر که آن هم از سوی امام صادق(ع) تأیید شده بهره‌وری صحیح و کامل از قرآن، بدون امام(ع) معصومی که به تمام قرآن عالم بوده و با توجه به احاطه بر سراسر قرآن بتواند آن را برای امت تفسیر کند میسور نیست[۹][۱۰].
  • افزون بر استدلال عقلی و نقلی بر ضرورت وجود امام(ع) در همه اعصار، آیات فراوانی با توجه به روایاتی که در تفسیر آنها وارد شده به مصادیق امام(ع) در زمانهای گوناگون اشاره دارد که براساس آنها امام(ع) پس از پیامبر اسلام(ص) حضرت علی بن ابی‌طالب(ع):﴿﴿ يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ [۱۱][۱۲]، ﴿﴿ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ [۱۳] [۱۴] و پس از وی فرزندان ایشان هستند: ﴿﴿ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ [۱۵][۱۶] در این آیه عنوان ﴿﴿أُولِي الأَمْرِ بر حسب معنای لغوی عام است؛ ولی مصادیق آن افراد خاصی هستند [۱۷] که براساس روایات متواتر عبارت‌اند از: حسن بن علی(ع)، حسین بن علی(ع)، علی بن الحسین(ع)، محمد بن علی(ع) که در تورات به باقر(ع) معروف است، جعفر بن محمد(ع)، موسی بن جعفر(ع)، علی بن موسی(ع)، محمد بن علی(ع)، علی بن محمد(ع)، حسن بن علی(ع) و حضرت مهدی(ع) که تا روز قیامت مؤمنان موظف‌اند از آنان به عنوان اولواالامر و اولیای خدا [۱۸] اطاعت کنند. گفتنی است که در میان این معصومان حضرت مهدی(ع) که همنام و هم‌کنیه پیامبر اکرم(ص)است هم‌اکنون زنده است و روزی که دنیا پر از ستم و جور شده باشد ظهور می‌کند و با ظهورش حق پیروز و دنیا پر از قسط و عدل می‌گردد:﴿﴿ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ [۱۹] و این وعده پیروزی با خروج آن حضرت تحقق پیدا خواهد کرد[۲۰]، چنان که از آیات ﴿﴿ يُرِيدُونَ أَن يُطْفِؤُواْ نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَى اللَّهُ إِلاَّ أَن يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ [۲۱] و ﴿﴿ يُرِيدُونَ لِيُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ [۲۲] نیز می‌توان استفاده کرد که با خروج قائم آل‌محمد(ع) پیروزی نهایی حق تحقق خواهد یافت [۲۳] آیه ﴿﴿ وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ [۲۴] در شأنحضرت مهدی(ع) نازل شده است که خدای متعال او و اصحابش را در زمین وارث قرار می‌دهد: ﴿﴿ وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ [۲۵] و دولت او تا قیامت تداوم خواهد یافت [۲۶] در آیه‌ای نیز به وراثت ائمه(ع) در زمین اشاره شده است: ﴿﴿ وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ [۲۷] [۲۸] گفتنی است که در زمان غیبت امام مهدی(ع) که مردم به آن حضرت دسترسی مستقیم ندارند، نایبان خاص و عام آن حضرت به امور دینی مسلمانان رسیدگی می‌کنند. برخی گفته‌اند: به لحاظ اینکه پیامبر افزون بر هدایت باطنی، مؤسس احکام سیاسی و عبادات است خلیفه‌ای که دارد یا از هر دو جهت خلیفه اوست و آن علی(ع)و فرزندان او هستند یا از جهت سیاسی و آنها فقها و علمای شریعت‌اند که متصدی احکام و آداب سیاسی جامعه هستند [۲۹] و برخی پس از آنکه مصادیق اولواالامر را در زمان حضور، منحصر در ائمه(ع) دانسته‌اند با استدلال به ادله‌ای فقیهان دارای شرایط لازم را در عصر غیبت از مصادیق اولواالامر به حساب آورده‌اند [۳۰][۳۱].

دسته بندی آیات قرآن در بیان ضرورت امامت

در قرآن كریم آیات متعددی بر ضرورت وجود حكومت در جامعهٔ بشر دلالت دارد. در ذیل به سه مجموعه از آنها اشاره می‌كنیم. مجموعهٔ اول این مجموعه از دو دسته آیات تشكیل می‌شود. دستهٔ اول: آیاتی كه به ارسال رسل برای به همهٔ امم بشری اشاره دارند، و اینكه هیچ امتی نیست مگر آنكه رسول و منذری از سوی خدا برای آن فرستاده شده است. خدای متعال می‌فرماید: <وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی كُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولاً أَنِ اعْبُدُواْ اللّهَ وَاجْتَنِبُواْ الطَّاغُوتَ> . ما در هر امّتى رسولى برانگیختیم که: «خداى یکتا را بپرستید؛ و از (پرستش) طاغوت اجتناب کنید». و نیز می‌فرماید: <إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ بِالْحَقِّ بَشِیرًا وَنَذِیرًا وَإِن مِّنْ أُمَّةٍ إِلَّا خلَا فِیهَا نَذِیرٌ> . ما تو را به حق به عنوان بشارت دهنده و انذار کننده فرستادیم؛ و هر امّتى در گذشته انذارکننده‌اى داشته است. در این دو آیه و آیاتی دیگر بر این مطلب تأكید شده است كه در طول تاریخ بشر هیچ امتی بدون رسول و فرستاده‌ای از سوی خدا نبوده كه همواره آنان را به اطاعت و عبادت خدای یكتا فراخوانده و آنان را از اطاعت غیر او (طاغوت‌های حاكم بر جامعهٔ بشر) بر حذر داشته‌اند. دسته دوم: آیاتی‌ كه رسالت و مأموریت تمام رسل را در طول تاریخ، حكمرانی و تشكیل حكومت عدل معرفی كرده است. در سوره شعراء پیام رسل در طول تاریخ در این جمله خلاصه شده است: <اتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ> تقواى الهى پیشه کنید و از من فرمان برید و اطاعت کنید. در این آیه تقوای خدا و اطاعت از رسل خلاصه و عصاره پیام همهٔ رسل الهی اعلام شده و در جایی از همین سوره در تبیین این پیام آمده است: <فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ * وَلَا تُطِیعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفِینَ * الَّذِینَ یفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ وَلَا یصْلِحُونَ> . پس تقواى الهى پیشه کنید و مرا اطاعت نمایید * و فرمان مسرفان را اطاعت نکنید * همان کسانى که در زمین فساد می‌کنند و اصلاح نمی‌کنند. در این آیه ضمن تبیین مراد از طاغوت در آیهٔ سی و ششم سورهٔ نحل و اینكه مراد همان حاكمان اسراف‌گر و مفسد است، رسول الهی خود را به عنوان جایگزین بحق این حاكمان غاصب معرفی كرده است، و مردم را به دستور خدا، به اطاعت خویش فراخوانده است. در سورهٔ حدید نیز مأموریت كلیهٔ رسل الهی در طول تاریخ بشر اقامهٔ حكومت عدل و قسط با همكاری مردم اعلام شده است: خدای متعال می‌فرماید: <لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَینَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ> . ما پیامبران خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب آسمانى و میزان (قوّهٔ اجرای حق و عدل) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند. خداوند در این آیه اعلام می‌فرماید كه تمامی رسل برای آن به سوی بشر فرستاده شدند كه به كمک مردم حكومت عدل و قسط بر پاكنند. در این آیه بر این مطلب نیز تأكید شده كه ابزار و لوازم اقامهٔ قسط نیز در اختیار انبیاء قرار داده شده است. این ابزار و لوازم بر دو نوع است: 1_ قانون عدل كه از آن به «كتاب» تعبیر شده است؛ 2_ قوّه و ملكهٔ عدل و عصمت كه به آنان داده شده و از آن به «میزان» تعبیر شده است. در اصول كافی از امام صادق؟ع؟ روایت شده كه در تفسیر آیهٔ <وَنَضَعُ الْمَوَازِینَ الْقِسْطَ لِیوْمِ الْقِیامَةِ> فرمود: «الْأَنْبِیاءُ وَ الْأَوْصِیاءُ» «مراد انبیاء و اوصیاءاند». آنچه از این دو دسته آیات به دست می‌آید این است كه خداوند برای هر امتی در طول تاریخ حاكمانی فرستاده كه در میان آنها حكومت عدل برپا دارند، و با ابزار كتاب و میزان، قسط را در جامعه بشر بگسترانند؛ بنابراین هیچ امتی در طول تاریخ بدون حاكمی از سوی خدا با صلاحیت و توانایی برقراری حكومت عادلانه وجود نداشته است. لازم این مطلب نیاز ضروری به حكومت عدل در طول دوران زندگی بشر است. ارسال رسل با كتاب و میزان برای همهٔ امم دلالت بر آن دارد كه این ارسال، پاسخ به نیازی ضروری و غیر قابل اهمال بوده است؛ زیرا مداومت و استمرار و تتابع عمل اختیاری كاشف از التزام فاعل _ که در اینجا ذات مقدس الهی است _ به انجام عمل است، و التزام فاعل اختیاری حکیم به یک عمل نمی‌تواند بدون موجبی حکیمانه باشد كه منشأ آن التزام است، زیرا التزام بدون ملزم قبیح است. مجموعهٔ دوّم

این مجموعه نیز از دو دسته از آیات تشكیل شده است.

دستهٔ اول: آیاتی كه دلالت بر دوام اختلاف در جامعهٔ بشر دارد نظیر آیهٔ كریمه: <وَلَوْ شَاء رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلاَ یزَالُونَ مُخْتَلِفِینَ> . و اگر پروردگارت می‌خواست، همه مردم را (به اجبار) امت واحدى (بدون هیچ گونه اختلاف) قرار می‌داد؛ ولى آنها همواره با هم اختلاف دارند. و نیز آیۀ: <مَا كَانَ النَّاسُ إِلاَّ أُمَّةً وَاحِدَةً فَاخْتَلَفُواْ> . (در آغاز) همه مردم جز امّت واحدى نبودند؛ سپس اختلاف کردند. در آیهٔ اول عبارت <وَلاَ یزَالُونَ مُخْتَلِفِینَ> دلالت بر دوام و استمرار اختلاف در جامعه بشر دارد به گونه‌ای که از آن نوعی تلازم بین اجتماع بشر و وجود اختلاف استفاده می‌شود. در آیهٔ دوم نیز عبارت <فَاخْتَلَفُواْ> كه با حرف «فاء» آغاز شده دلالت دارد بر اینكه عدم اختلاف، حالتی ابتدائی بوده که به اختلاف منتهی شده است . ونیز دلالت دارد براینکه حالت اختلاف پس از پیدایش همچنان ادامه یافته است ذیل آیهٔ نخست عبارت <إِلاَّ مَن رَّحِمَ رَبُّكَ> آمده است. واژهٔ «رحمت» در قرآن كریم بر كتاب قانون الهی نظیر قرآن، و نیز بر رهبران الهی نظیر رسول اكرم؟ص؟ به كار رفته است. خدای متعال در جایی چنین می‌فرماید: <وَنَزَّلْنَا عَلَیكَ الْكِتَابَ تِبْیانًا لِّكُلِّ شَیءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِینَ> و این کتاب را که بیانگر همه چیز، و مایه هدایت و رحمت و بشارت براى مسلمانان است، بر تو نازل کردیم. و در جایی دیگر می‌فرماید: <وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِینَ> . ما تو را جز براى رحمت جهانیان نفرستادیم. از این دو آیه و آیات فراوان دیگر استفاده می‌شود كه مقصود از <إِلاَّ مَن رَّحِمَ رَبُّكَ> كسانی است كه از قانون و حكومت الهی تبعیت كنند و حاكمیت خدا و رسول او را پذیرفته و در چهارچوب آن عمل می‌كنند. بنابراین معنای <وَلاَ یزَالُونَ مُخْتَلِفِینَ * إِلاَّ مَن رَّحِمَ رَبُّكَ> این است كه جامعهٔ بشر همواره دچار اختلاف و نزاع است مگر آنكه به حاكمیت خدا و رسل و اوصیای آنان درآید و از حكومت الهی تبعیت و پیروی كند. دستهٔ دوم: آیاتی است كه دلالت بر این دارد كه خداوند پیامبران و رسل را برای برپایی حكومت عدل، و رفع اختلاف در جامعهٔ بشر فرستاده است. و اینكه در همهٔ ادوار زندگی بشر بدون استثناء فرصت پیروی از حكومت انبیاء و كتب الهی جهت حل اختلاف و پرهیز از نزاع، برای بشریت فراهم بوده و هست. خدای متعال می‌فرماید: < كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِیینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنذِرِینَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِیحْكُمَ بَینَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُواْ فِیهِ> . مردم امت واحدى بودند؛ پس خداوند، پیامبران را برانگیخت؛ تا مردم را بشارت و بیم دهند و کتاب آسمانى را، با قانون حق و عدل، با آنها نازل نمود؛ تا در میان مردم، دربارهٔ آنچه اختلاف کنند، داورى کند. این آیه چند مطلب را به صراحت بیان می‌كند: 1. مردم در ابتدا حالتی از یكنواختی و یكسانی را سپری كرده‌اند كه در آن اختلافی رخ نداده است. 2. خداوند متعال از آغاز شكل‌گیری جامعهٔ بشر انبیاء را با كتاب فرستاده تا جهت رفع اختلاف احتمالی بین افراد بشر اقدام كنند. <لِیحْكُمَ بَینَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُواْ فِیهِ>. 3. فرستادن پیامبران به سوی جامعهٔ بشر از همان دوران یكسانی و وحدت جامعهٔ بشر آغاز شده نه آنكه پس از رخ دادن اختلاف و نزاع صورت گرفته باشد: < كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِیینَ>. در تأیید مضمون این آیه در آیهٔ بیست و پنجم سورهٔ حدید خداوند متعال می‌فرماید: <لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَینَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ>. همانا رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آنان کتاب و میزان را فرستادیم تا مردم قیام به قسط کنند. در این آیه به صراحت بیان شده كه رسالت وماݘموریت رسل در جامعهٔ بشر اقامهٔ قسط است، كه مضمون آیهٔ قبل را كه دلالت بر مأموریت انبیاء در رفع اختلاف در جامعهٔ بشر است تایید و تأكید می‌كند؛ زیرا مراد از رفع اختلاف همان اقامهٔ قسط است. بر اساس این دو دسته از آیات _ دسته اول كه بر تداوم اختلاف در جامعهٔ بشر دلالت دارد و دستهٔ دوم كه بر این دلالت دارد که انبیاء را خداوند برای مرجعیت در حل اختلافات بشر مبعوث نموده است _ استفاده می‌شود كه جامعهٔ بشر هیچ‌گاه بدون حاكمانی عادل که فرصت اقامهٔ عدل و حل اختلافات بر مبنای عدل را برای جامعه بشر فراهم كنند، خالی نبوده است كه نشان دهندهٔ ضرورت وجود حاكمانی عادل در جامعهٔ بشر از دیدگاه قرآن كریم است.


مجموعهٔ سوم: این مجموعه از سه دسته آیات تشكیل شده است. دستهٔ اوّل: آیاتی است كه بر عقاب بندگان گنهكار و عصیان‌گر دلالت دارند؛ نظیر: <وَمَن یتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ> . و هرکس از حدود الهى تجاوز کند به خویشتن ستم کرده. و نیز : <إِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلآئِكَةُ ظَالِمِی أَنْفُسِهِمْ قَالُواْ فِیمَ كُنتُمْ؟ قَالُواْ كُنَّا مُسْتَضْعَفِینَ فِی الأَرْضِ قَالْوَاْ أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُواْ فِیهَا فَأُوْلَئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءتْ مَصِیرًا> . همانا کسانى که چون فرشتگان، جان آنها را گرفتند درحالى‌که به خویشتن ستم کرده بودند، به آنان گفتند: «شما در چه حالى بودید؟» گفتند: «ما در سرزمین خود، تحت فشار و مستضعف بودیم» آنها [= فرشتگان] گفتند: «مگر زمین خدا، پهناور نبود که مهاجرت کنید؟!» آنان جایگاهشان دوزخ است، و چه بد فرجامی است. و نیز : <قُلْ إِنِّی أَخَافُ إِنْ عَصَیتُ رَبِّی عَذَابَ یوْمٍ عَظِیمٍ> . بگو: «من (نیز) اگر نافرمانى پروردگارم کنم، از مجازات روزى بزرگ [= قیامت] می‌ترسم. دستهٔ دوّم: «آیاتی است كه عذاب و عقاب الهی برای عصیانگران را مشروط به ارسال رسل می‌كنند، و تأكید دارند كه بدون ارسال رسل و اتمام حجت الهی به وسیلهٔ آنها خداوند خلاف‌كاران و معصیت‌كاران را عقاب نمی‌كند؛نظیر:

<وَمَا كُنَّا مُعَذِّبِینَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولاً> . و ما هرگز (قومى را) مجازات نخواهیم کرد، مگر آنکه پیامبرى مبعوث کنیم. و نیز : <وَمَا كَانَ رَبُّكَ مُهْلِكَ الْقُرَى حَتَّى یبْعَثَ فِی أُمِّهَا رَسُولًا> . و پروردگار تو هرگز (اهل) شهرها و آبادی‌ها را هلاک نمی‌کند تا اینکه در کانون آنها پیامبرى مبعوث کند. و آیات دیگری كه با همین مضمون در قرآن آمده است. دستهٔ سوم: آیاتی است كه پیام همهٔ رسل را در طول تاریخ پیام تشكیل حكومت و دعوت مردم به اطاعت از رهبری آنان اعلام كرده‌اند؛ نظیر: <لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَینَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ> . همانا رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آنان کتاب و میزان را فرستادیم تا مردم قیام به قسط کنند. و نیز آیات سورهٔ شعراء كه پیام رسل را در طول تاریخ در این دو جمله خلاصه كرده‌اند: <إِنِّی لَكُمْ رَسُولٌ أَمِینٌ * فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ> . همانا من براى شما پیامبرى امین هستم * تقواى الهى پیشه کنید و مرا اطاعت نمایید. در این آیات بیان شده كه پیام رسل <فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ> بوده است. در این آیه امر به اطاعت پیامبران آمده كه به معنای پذیرش رهبری و حاكمیت آنان است، وگرنه _ و در صورتی كه كار انبیاء تنها رساندن پیام و امر و نهی الهی بود _ باید به جای «اطیعون» كه امر به اطاعت اوامر پیامبران است چنین می‌فرمود: «واطیعوه». افزون براین، قرینهٔ روشن دیگری كه در این دسته از آیات وجود دارد و به صراحت بر این مطلب دلالت دارد كه پیام انبیاء فراخوانی مردم به پذیرش حاكمیت و رهبری سیاسی آنان بوده است، مطلبی است كه در سیاق همین آیات از زبان صالح؟ع؟ رسول خدا به سوی قوم ثمود بیان شده است كه فرمود: <فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ * وَلَا تُطِیعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفِینَ * الَّذِینَ یفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ وَلَا یصْلِحُونَ> . پس تقواى الهى پیشه کنید و مرا اطاعت نمایید * و فرمان مسرفان را اطاعت نکنید * همان کسانى که در زمین فساد می‌کنند و اصلاح نمی‌کنند. در این آیات، صالح؟ع؟ رسول خدا نه تنها مردم را به اطاعت خویش فرا می‌خواند، بلكه خود را جایگزین شایستهٔ حاكمان فاسد و ناشایسته اعلام نموده و دلیل آن را «افساد فی‌الارض» حاكمان فاسد و عدم تحقق هدف از حكومت بر جوامع را كه اصلاح است _ در پرتو حكومت آنان _ بیان كرده است. نتیجه‌ای كه از این سه دسته آیات بدست می‌آید این است كه خداوند برای همهٔ امت‌ها در طول تاریخ رسولانی كه حكومت عدل را در میان آنان به‌پا دارند فرستاده، و هیچ امّتی خالی از رسولی این چنین نبوده است. این نتیجه از مضامین این سه دسته از آیات به‌دست می‌آید: مضمون دستهٔ اول: هر امتی كه از فرمان الهی تخلّف كند و خدا را معصیت كند عقاب الهی شامل او خواهد شد. مضمون این دسته از آیات را حكم عقل نیز تأكید و تقویت می‌كند. مضمون دستهٔ دوم: خداوند بدون ارسال رسل هیچ امتی را عقاب نمی‌كند. مضمون دستهٔ سوم: پیام همهٔ رسل الهی فراخوانی مردم به سوی برپایی حكومت عدل و پیروی از حاكمیت و رهبری سیاسی آنان بوده است. مادام كه عقاب الهی شامل همهٔ متمردان بر امر و نهی الهی می‌شود، و از سوی دیگر این عقاب فراگیر كه شامل همهٔ امت‌ها و اقوام بشری می‌شود بدون ارسال رسل نیست، و پیام رسل نیز چیزی جز دعوت به اطاعت از رهبری سیاسی آنان نبوده است، نتیجه همان خواهد بود كه در بالا گفته شد. در اینجا اشاره به این نكته لازم است كه رسول اكرم محمد مصطفى؟ص؟ رسول خدا برای كلیهٔ جوامع بشری تا پایان زندگی بشر روی این كرهٔ خاكی است و حاكمان الهی پس از رسول خدا همگی‌ جانشنیان اویند همان‌گونه كه در روایت صحیح مستفیض از رسول خدا؟ص؟ آمده است كه فرمود: «اللهُمَّ ارْحَمْ خُلَفَائِی قِیلَ یا رَسُولَ اللهِ: وَ مَنْ خُلَفَاؤُكَ؟ قَالَ: الَّذِینَ یأْتُونَ مِنْ بَعْدِی یرْوُونَ حَدِیثِی وَ سُنَّتِی‏» . خداوندا! بر جانشینان من رحمت فرست. گفته شد: جانشینان شما کیانند؟ فرمود: آنان که پس از من می‌آیند، و حدیث و سنت مرا برای مردم بازگو می‌کنند.


منابع

جستارهای وابسته

منبع‌شناسی جامع امامت

پانویس

  1. المیزان، ج ۱۳، ص ۱۶۵ ـ ۱۶۶.
  2. تو، تنها بیم‌دهنده‌ای و هر گروهی رهنمونی دارد؛ سوره رعد، آیه: ۷.
  3. الكافى، ج ۱، ص ۱۹۱ ـ ۱۹۲.
  4. نورالثقلين، ج ۵ ، ص ۶۱۹ ـ ۶۴۲ .
  5. مصطفی‌پور، محمد رضا، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص:۲۱۹ - ۲۳۲.
  6. الكافى، ج ۱، ص ۱۷۸ ـ ۱۷۹.
  7. الكافى، ج ۱، ص ۱۷۹ ـ ۱۸۰.
  8. كمال الدين، ص ۲۰۰ ـ ۲۰۳.
  9. الكافى، ج ۱، ص ۱۸۸ ـ ۱۸۹.
  10. مصطفی‌پور، محمد رضا، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص:۲۱۹ - ۲۳۲.
  11. ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان؛ سوره مائده، آیه: ۶۷.
  12. الميزان، ج ۶ ،ص ۵۳ ـ ۵۵ .
  13. امروز دینتان را کامل کردم؛ سوره مائده، آیه: ۳.
  14. الغدير، ج۱، ص۲۳۰ـ ۲۳۸؛ الكاشف، ج۳، ص۱۳؛ نمونه، ج ۴، ص ۲۶۴.
  15. ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید؛ سوره مائده، آیه: ۵۹.
  16. كتاب سليم بن قيس، ص ۱۷۷ ـ ۱۷۸، ۲۰۶ ـ ۲۰۹؛ الاحتجاج، ج ۱، ص ۱۶۲ ـ ۱۷۰، ۵۹۳ ـ ۵۹۴ ؛ بحارالانوار، ج ۲۳، ص ۲۸۴ ـ ۳۰۴.
  17. الميزان، ج ۴، ص ۴۰۱، ۴۰۹ ، ۴۱۲.
  18. نورالثقلين، ج ۱، ص ۴۹۹ ـ ۵۰۸ .
  19. خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند وعده داده است که آنان را به یقین در زمین جانشین می‌گرداند- چنان که کسانی پیش از آنها را جانشین گردانید- و بی‌گمان دینی را که برای آنان پسندیده است برای آنها استوار می‌دارد و (حال) آنان را از پس هراس به آرامش بر می‌گرداند ؛ (آنان) مرا می‌پرستند و چیزی را شریک من نمی‌گردانند و کسانی که پس از این کفر ورزند نافرمانند؛ سوره نور، آیه: ۵۵.
  20. مجمع‌البيان، ج۷،ص۲۳۹ـ۲۴۰؛ روض‌الجنان، ج۱۴، ص ۱۷۰ ـ ۱۷۴؛ نورالثقلين، ج ۳، ص ۶۱۸ ـ ۶۲۰ .
  21. برآنند که نور خداوند را با دهان‌هاشان خاموش گردانند و خداوند جز این نمی‌خواهد که نورش را کمال بخشد هر چند کافران نپسندند؛ سوره توبه، آیه: ۳۲.
  22. بر آنند که نور خداوند را با دهانهاشان خاموش کنند و خداوند کامل‌کننده نور خویش است هر چند کافران نپسندند؛ سوره صف، آیه: ۸.
  23. مجمع‌البيان، ج ۵ ، ص ۳۸؛ نورالثقلين، ج ۵، ص ۳۱۶ ـ ۳۱۷؛ روض‌الجنان، ج ۹، ص ۲۲۶.
  24. و در زبور پس از تورات نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد؛ سوره انبیاء، آیه: ۱۰۵.
  25. و در زبور پس از تورات نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد؛ سوره انبیاء، آیه: ۱۰۵.
  26. روض الجنان، ج ۱۵، ص ۹۴ ـ ۹۵.
  27. و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم؛ سوره قصص، آیه: ۵۷.
  28. روض الجنان، ج۲، ص۹۴؛ نورالثقلين، ج۴، ص۱۱۰ ـ ۱۱۱؛ الميزان، ج ۱۶، ص ۱۴ ـ ۱۵.
  29. بيان السعاده، ج‌۲، ص‌۳۱.
  30. كتاب‌البيع، ج۲، ص۶۲۰ـ ۶۲۲ ، ۶۳۹ ؛ ولايت فقيه، ص ۲۴ ـ ۲۵ ، ۹۶ـ ۹۹.
  31. مصطفی‌پور، محمد رضا، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص:۲۱۹ - ۲۳۲.