وراثت علم از پیامبران
وراثت علوم انبیا یعنی اینکه علم هر پیامبری به پیامبر پس از خود و اوصیای او منتقل میشود؛ لذا یکی از منابع علم امامان (ع)، تعلیم سنت نبوی و وصایت و وراثت از پیامبران و پیامبر گرامی اسلام (ص) است. این وراثت میتواند به صورت اعتباری و در امور ظاهری باشد مانند پیراهن حضرت یوسف (ع) و یا به صورت حقیقی و در علوم، حکمتها و کمالات و سجایای اخلاقی باشد.
معناشناسی وراثت از انبیاء
روایات فراوانی دلالت میکنند، علم هر پیامبری به پیامبر پس از خود و اوصیای او منتقل میگردد. از این انتقال، به "ارث رسیدن" و "ارث بردن" تعبیر شده است؛ لذا از منابع علم امامان (ع)، تعلیم سنت نبوی و وصایت و وراثت از پیامبر گرامی اسلام (ص) است، پیامبر اکرم (ص)، همۀ معارف و علوم خود را به اولین وصی خود، علی (ع) و ایشان نیز به فرزندانش تا امام زمان (ع) منتقل کرد. این ارث بردن نشان دهندۀ پیوند عمیق میان نبوت و ولایت است[۱].
انواع و مصادیق وراثت
وراثت امامان (ع) از انبیاء دو صورت دارد:
- وراثت اعتباری؛ یعنی اموری که مربوط به آثار ظاهری نبوت است، مانند پیراهن حضرت یوسف(ع)، عصای موسی(ع) و... و بیشتر برای ابراز حق در مواردی که مسئله امامت ایشان مشتبه میشده و داشتن آثار ظاهری انبیاء نشانه حقانیت ایشان معرفی شده است به ارث بردهاند[۲].
- وراثت حقیقی؛ یعنی علوم و حکمتها و کمالات و سجایای اخلاقی که در هر پیامبری به صورتی ظهور نموده است به ارث برده اند و این انتقال علم، تنها مخصوص به علوم مکتوب نیست؛ بلکه علمی که با آدم ابوالبشر به زمین آمد، علمی ماندگار و باقی در زمین است و به انبیا و امامان (ع) به ارث رسیده است. کتابهای آسمانی پیامبران گذشته مانند تورات، زبور، انجیل و صحیفههایی مثل صحف موسی(ع) و ابراهیم(ع) از جمله مکتوبی هستند که پیامبر اکرم (ص) واسطۀ انتقال آن به امام علی (ع) و هر امامی واسطه در انتقال به امام بعدی است. از این کتابها و صحیفهها در برخی روایات با عنوان مختصر "جفر ابیض" یاد شده است. طبق برخی روایات، "جفر ابیض" شامل: زبور، تورات، انجیل و صحیفههای موسی(ع) و ابراهیم(ع) است[۳].[۴]
روایات در مورد وراثت
برخی از روایات در این زمینه عبارتاند از:
- امام صادق (ع) فرمودند: "خدای تبارک و تعالی دو گونه علم دارد: علمی که فرشتگانِ مقرب و پیامبران و رسولان را از آن آگاه ساخته است، این علم را ما نیز میدانیم. دو، آن علمی که ویژه ذات مقدس اوست و کسی جز او، آن را نمیداند"[۵].[۶]
- امیرالمؤمنین (ع) میفرمایند: "همانا رسول خدا هزار باب به من آموخت راجع به حلیت و حرمت آنچه هست و آنچه در آینده تا قیامت خواهد بود که هر باب خود گشاینده هزار باب دیگر است. بنابراین هزار باب از علم پیامبر اکرم (ص) فراگرفتهام تا آنجا که علم منایا و بلایا و علم حل و فصل امور مردم همگی نزد من است"[۷].[۸]
- فضیل میگوید، شنیدم امام باقر (ع) میفرمودند: در علی (ع) سنت هزار پیغمبر بود (چنانچه رسول اکرم (ص) فرمودند: "هر که خواهد علم آدم، عبادت نوح، خلیل بودن ابراهیم، وقار و ابّهت موسی و زهد عیسی را ببیند، به علی بن ابیطالب (ع) نظر کند و علمی که با آدم فرود آمد، بالا نرفت و هر عالمی بمیرد علمش نمیمیرد بلکه علمش به ارث منتقل میشود"[۹].[۱۰]
در مجموع دانش اهل بیت (ع) علم الهی و لدنی است، دانشی است که از اثر اتصال به عالم غیب و همنشینی با فرشتگان الهی به دست آورده اند، دانشی است وراثتی که از انبیاء و پیامبر اکرم (ص) به ارث برده اند[۱۱].
مقدمه
دانش تمام پیامبران پیشین، به پیامبر (ص) واگذار شد و پیامبر (ص)، آن را به اهل بیت (ع) خود سپرد. امام باقر (ع)، در روایتی از پیامبر خدا (ص) نقل کرده که فرمود: نخستین جانشینی که بر زمین بود، هبة الله، پسر حضرت آدم (ع) بود، و پیامبری رحلت نکرده، مگر آن که جانشینی داشته است و شمار همه پیامبران، یکصد و بیست هزار پیامبر بوده است که پنج تن از ایشان، یعنی: حضرت نوح، حضرت ابراهیم، حضرت موسی، حضرت عیسی و محمد (ص)، اولو العزم بودهاند و علی بن ابی طالب (ع)، هدیه خداوند به محمد (ص) است که دانش اوصیا و دانش کسانی را که پیش از او بودهاند، به ارث برده است؛ ولی محمد (ص)، دانش پیامبران و فرستاده شدگان پیشین را به ارث برده است[۱۲]. امیر مؤمنان (ع)، مردم را از بیراهه و کژراهه، باز میداشت و به مردم میفرمود: «إِنَ الْعِلْمَ الَّذِي هَبَطَ بِهِ آدَمُ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ وَ جَمِيعَ مَا فُضِّلَتْ بِهِ النَّبِيُّونَ إِلَى خَاتَمِ النَّبِيِّينَ فِي عِتْرَةِ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ»[۱۳] دانشی که آدم و آن را فرود آورد و هر آنچه پیامبران تا خاتم الأنبیاء، بدان برتری داده شدهاند، در خاندان محمد (ص) است. پس به کدام کژراهه میروید؟ و به کدام سو روانید؟[۱۴].
پرسشهای وابسته
منابع
- محمدی ریشهری، محمد، شرح زیارت جامعه کبیره ۴
- تحریری، محمد باقر، جلوههای لاهوتی
- زرینجویی، عینالله، مسئله علم امام در آثار دانشمندان معاصر شیعی
- شاکر، محمد تقی، منابع علم امام در قرآن
- خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی
- اوجاقی، ناصرالدین، علم امام از دیدگاه کلام امامیه
- مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل
- مولوی، محمد، نیاز جهان به امام زمان
- صادقی، حسن، مقایسه پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا
- رستمی، محمد زمان، بررسی دیدگاههای تفسیری عرفانی درباره علم امام
- فاضل لنکرانی، محمد، اشراقی، شهابالدین، پاسداران وحی
پانویس
- ↑ ر. ک: صادقی، حسن، مقایسه پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا، ص ۸۳؛ مولوی، محمد، نیاز جهان به امام زمان، ص ۲۲؛ شاکر، محمد تقی، منابع علم امام در قرآن، فصلنامه امامت پژوهی، ش ۶، ص ۱۷۷؛ خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ج ۲، ص ۳۹۱ و ۳۹۲؛ اوجاقی، ناصرالدین، علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص ۶۴ ـ ۶۸؛ مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص ۶۴؛ زرینجویی، عین الله، مسئله علم امام در آثار دانشمندان معاصر شیعی، ص ۷۶ ـ ۷۷.
- ↑ ر. ک: تحریری، محمد باقر، جلوههای لاهوتی، ج ۱، ص ۳۶۳ ـ ۳۶۵.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۲۳، ۲۲۵ و ۲۴۰؛ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص ۱۵۰.
- ↑ ر. ک: تحریری، محمد باقر، جلوههای لاهوتی، ج ۱، ص ۳۶۳ ـ ۳۶۵؛ شاکر، محمد تقی، منابع علم امام در قرآن، فصلنامه امامت پژوهی، ش ۶، ص ۱۷۷؛ رستمی، محمد زمان، بررسی دیدگاههای تفسیری عرفانی درباره علم امام، فصلنامه اندیشه نوین دینی ش ۲۰؛ زرینجویی، عین الله، مسئله علم امام در آثار دانشمندان معاصر شیعی، ص۷۶ ـ ۷۷؛ صادقی، حسن، مقایسه پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا، ص ۸۳.
- ↑ «إِنَّ لِلَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عِلْمَيْنِ عِلْماً أَظْهَرَ عَلَيْهِ مَلَائِكَتَهُ وَ أَنْبِيَاءَهُ وَ رُسُلَهُ فَمَا أَظْهَرَ عَلَيْهِ مَلَائِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ وَ أَنْبِيَاءَهُ فَقَدْ عَلِمْنَاهُ وَ عِلْماً اسْتَأْثَرَ بِهِ فَإِذَا بَدَا لِلَّهِ فِي شَيْءٍ مِنْهُ أَعْلَمَنَا ذَلِكَ وَ عَرَضَ عَلَى الْأَئِمَّةِ الَّذِينَ كَانُوا مِنْ قَبْلِنَا»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۲۵۵.
- ↑ ر. ک: فاضل لنکرانی، محمد، اشراقی، شهابالدین، پاسداران وحی.
- ↑ «إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص عَلَّمَنِي أَلْفَ بَابٍ مِنَ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ مِمَّا كَانَ وَ مِمَّا هُوَ كَائِنٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ كُلُّ بَابٍ مِنْهَا يَفْتَحُ أَلْفَ بَابٍ فَذَلِكَ أَلْفُ أَلْفِ بَابٍ حَتَّى عَلِمْتُ عِلْمَ الْمَنَايَا وَ الْبَلَايَا وَ فَصْلَ الْخِطَابِ»؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۲۶، ص ۲۹.
- ↑ ر. ک: مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص ۶۴.
- ↑ «كَانَتْ فِي عَلِيٍّ سُنَّةُ أَلْفِ نَبِيٍّ وَ قَالَ إِنَّ الْعِلْمَ الَّذِي نَزَلَ مَعَ آدَمَ لَمْ يُرْفَعْ وَ مَا مَاتَ عَالِمٌ فَذَهَبَ عِلْمُهُ وَ إِنَّ الْعِلْمَ لَيُتَوَارَثُ إِنَّ الْأَرْضَ لَا تَبْقَى بِغَيْرِ عَالِمٍ»؛ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ج۱، ص۱۱۴.
- ↑ ر. ک: تحریری، محمد باقر، جلوههای لاهوتی، ج ۱، ص ۳۶۳ ـ ۳۶۵؛ مولوی، محمد، نیاز جهان به امام زمان، ص ۲۲.
- ↑ ر. ک: فاضل لنکرانی، محمد، اشراقی، شهابالدین، پاسداران وحی، ص ۱۹۳.
- ↑ الکافی، ج ۱، ص ۲۲۴، ح ۲.
- ↑ ارشاد ج۱ ص۲۳۲.
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، شرح زیارت جامعه کبیره، ص۷۶ الی ۸۲.