کرامات امام جواد
امام جواد (ع) دارای کرامتها و امور خارق العادهای بود که هر کدام از آنها میتواند به عنوان نشانه و علامت مقام و منصب الهی آن حضرت باشد، مانند آگاهی از نهان افراد.
مقدمه
از امام جواد (ع) کرامتها و امور خارق العادهای دیده شده که هر یک میتواند به عنوان نشانه و علامت مقام و منصب الهی آن حضرت باشد[۱]. از جمله موارد ذیل:
آگاهی از نهان
ابن حجر هیتمی کرامت عجیبی را از امام جواد (ع) ـ بدون اینکه آن را نقد نماید ـ نقل کرده است: مأمون بازهای شکاری داشت و هنگامی که از شهر خارج شد یکی از آنها را برای شکار فرستاد و باز از چشمها دور شد و از هوا برگشت در حالی که در منقارش ماهی کوچکی بود که هنوز زنده بود. مأمون بسیار تعجب کرد و به سمت شهر برگشت و بچهها هنوز مشغول بازی بودند و امام جواد (ع) نیز نزد آنها بود و باز هم بچهها فرار کردند جز امام جواد (ع). مأمون به او نزدیک شد و گفت: در دستت چیست؟ امام فرمود: خداوند متعال در دریای قدرت خود، ماهیان کوچکی را آفریده است که بازهای شکاری پادشاهان و خلفا آنها را شکار میکند و به وسیله این ماهیها سلاله اهل بیت رسول خدا (ص) را آزمایش میکنند. مأمون گفت: "أَنْتَ ابْنُ الرِّضَا حَقّاً"؛ تو بهراستی که فرزند علی بن موسی الرضا هستی![۲]
نفرین به حیله کننده
محمد بن ریان گوید: مأمون برای امام جواد (ع) هر نیرنگی که داشت بهکار برد (تا شاید آن حضرت را آلوده و دنیا طلب نشان دهد) ولی او را ممکن نگشت، چون درمانده شد و خواست دخترش را برای زفاف نزد حضرت فرستد، دویست دختر از زبیاترین کنیزان را خواست و به هر یک از آنها جامی که در آن گوهری بود بداد تا چون حضرت به کرسی دامادی نشیند، در پیشش دارند، امام به آنها هم توجهی نفرمود. مردی بود به نام مخارق آوازه خوان و تارزن و ضرب گیر که ریش درازی داشت، مأمون او را برای این کار دعوت کرد. او گفت: یا امیر المؤمنین! اگر امام جواد مشغول کاری از امور دنیا باشد من ترا درباره او کارگزاری میکنم چنان که تو خواهی او را به دنیا مشغول میکنم. سپس در برابر امام جواد (ع) نشست و شیههای زد که أهل خانه نزدش گرد آمدند و شروع کرد با سازش میزد و آواز میخواند، مدتی چنین کرد، امام جواد (ع) به او توجه نمیفرمود و به راست و چپ نگاه نمیکرد. سپس سرش را به جانب او بلند کرد و فرمود: "اتَّقِ اللَّهَ يَا ذَا الْعُثْنُونِ"[۳]. ای ریش بلند! از خدا بترس، ناگاه ساز و ضرب از دستش بیفتاد و تا وقتی که مرد دستش کار نمیکرد مأمون از حال او پرسید: جواب داد، چون امام جواد (ع) بر من فریاد زد، دهشتی به من دست داد که هرگز از آن بهبودی نمییابم[۴].[۵]
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
- هدایت
- ولایت (ولایت تکوینی؛ ولایت تشریعی؛ ولایت امر)
- خلافت
- شهادت
- ملک
- حکم
- وراثت (وراثت زمین؛ وراثت کتاب)
- حجت
- تمکین فی الارض
- امت وسط
- اصطفا
- اجتبا
- امامت در قرآن
- آیات امامت
- امامت در حدیث
- امامت در کلام اسلامی
- امامت در فلسفه اسلامی
- امامت در عرفان اسلامی
- امامت از دیدگاه بروندینی
- امامت امامان دوازدهگانه
- شؤون امام
- صفات امام
- راه تعیین امام
- امامان دوازدهگانه
- امامت امام على
- امامت امام حسن مجتبى
- امامت امام حسين
- امامت امام سجاد
- امامت امام باقر
- امامت امام صادق
- امامت امام كاظم
- امامت امام رضا
- امامت امام جواد
- امامت امام هادى
- امامت امام حسن عسکری
- امامت امام مهدى
- امامان از اهل بیت پیامبر خاتم
منابع
پانویس
- ↑ ر.ک: بحارالأنوار، ج۵۰، ص۳۷، باب ۳ معجزات محمد بن علي التقي الجواد صلوات الله عليه و سایر منابع.
- ↑ الصواعق المحرقة علی أهل الرفض و الضلال و الزندقة، ج۲، ص۵۹۷.
- ↑ (العثنون – بالثاء المثلثة بعد العین المهملة ثم النونین-: اللحیة او ما فضل منها بعد العارضین أو طولها).
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۴۹۴.
- ↑ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ج۲، ص۸۰.