دیدگاه آیین بودا درباره عصمت چیست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۵ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۳۶ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
دیدگاه آیین بودا درباره عصمت چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ عصمت
مدخل بالاترعصمت
مدخل اصلیعصمت در ادیان و مکاتب
تعداد پاسخ۱ پاسخ

دیدگاه آیین بودا درباره عصمت چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث عصمت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی عصمت مراجعه شود.

پاسخ نخست

مینایی

آقای دکتر بهروز مینایی در کتاب «اندیشه کلامی عصمت» در این‌باره گفته‌ است:

«در آیین بودیزم، گوتمه پس از شش سال جستجو، دو طریق را که در هند راه رسیدن به نجات می‌دانستند، یکی طریقه امعان نظر و استدلال و دیگری طریقه ریاضت و زهد، هر دو را پیمود؛ اما به سرمنزل مطلوب نرسید. با این همه ناامید نشد و همچنان در طلب و مجاهده ثابت قدم ماند؛ به بوداگیا رفت و در پای درختی که بعدها شجره علم یا بودهی لقب گرفت، به یک رشته مراقبه و تفکر اشتغال ورزید. سرانجام بر او روشن شد که سدّ شدید و مانع محکم در راه رسیدن به نجات و سبب تمام شقاوت‌های انسانی همانا میل و هوای نفس اوست. متوجه شد که همان شدت میل و کمال رغبت، سبب شکست و ناکامی او می‌شود. گوتمه درنتیجه این تدبیر باطنی از رنج و شوق و شهوت یکسره آزاد شد و برای او هیچ رغبت و میلی به هیچ چیز باقی نماند. درنتیجه فکر او به صفا و طهارت اصلی درآمد. در این مرحله گوتمه دارای وجه و انجذابی شد که منتهی به حال تسلیم محض و رضای صرف گردید و از خوشی و ناخوشی فارغ شد و در همان پای درخت به مرتبه اشراق کامل نایل گشت. بودا (گوتمه) بعد از طی این مراحل بود که تصمیم به تعلیم و تربیت نفوس بشری گرفت و از خلوت به جلوت بازگشت و به میان خلایق آمد[۱].

مردم جنوب شرقی آسیا عموماً پیروان فرقه هینه یانه یکی از بزرگ‌ترین فرقه‌های بودایی می‌باشند. این فرقه بیشتر در برمه، تایلند و کامبوج پراکنده شده‌اند. در نگاهی به اصول عقاید هینه یانه می‌یابیم که راهب همواره نقطه مرکزی دین و مذهب است. او تعلیم می‌دهد که نفس یا «خویشتن» امری باطل است و دنیا عرصه‌ای است گذران و متغیر و دست خوش آلام و رنج ها؛ مقصد کلی و هدف وصول به نیرواناست. هر راهبی در طلب کمال قدوسیت، یعنی مرتبه «ارهت» به سعی و مجاهده مشغول است. در تعالیم این فرقه آمده است: آن حکیم بزرگ نخستین بودایی نبوده که در جهان آشکار شده است؛ بلکه در قرون و اعصار پیشین قبل از او شش یا - بنا بر بعضی روایات - ۲۴ بودا در جهان ظاهر گشته‌اند. بودا موجودی است الهی دارای عصمت محض و علم مطلق که بعد از طی تناسخ‌ها و ظهور در ابدان متعدد و در عمرهای بی‌شمار، آنچنان سیر کمال را طی کرده است که سرانجام به درجه و مقام الوهیت رسیده و در اعلاعلیین، جای گرفته است؛ پس از آنجا به سوی زمین نزول کرده، در رحم مادرش استقرار یافته، سپس مانند انسانی در جهان زاییده شده است. سرشت الوهی و ماهیت خدایی وی در سراسر زندگانی او هنگام شهود و اشراق ظاهر و نمایان شد. پس تعالیم او تعالیم الهی است و رفتار و کردار او منطبق با اصل حقیقت و عصمت می‌باشد و هر کس بدان راه و روش برود، از بدبختی و شقاوت خلاصی یافته، در صلح و سلام محض خواهد آرمید[۲]. این سلسله افکار و تعالیم در اخلاقیات مکتب مهایانه نیز آمده است[۳]. نیز شبیه این تعلیم در مورد صحبت‌های کرشینای ارابه‌ران و وشینو در مکتب هندوئیزم جدید مشاهده می‌شود که مجموعه آنها را در بگود – گیتا می‌توان ملاحظه کرد[۴]. وشینو از جمله خدایان سه‌گانه هندوان و خدای محافظ کل است. وی منشأ خیرات و مبرّات می‌باشد و او را مظهر کامل مهر و محبت و لطف علوی می‌دانند، مراتب اعمال مخلوقات است و هرجا ملاحظه کند که شیئی عزیز در خطر یا نفسی شریف در مهلکه است، وی قوه و نیروی خود را به کار می‌برد تا او را یاری کند؛ از این رو عامه خلایق در کشور هند او را می‌ستایند و صورت او را با چهار دست و بازو می‌نگارند که در دو دست نشان و رمز سلطنت را گرفته، یکی حلقه آهنی و دیگری گوزنی آهنین و در دو دست دیگر علایم قوه سحرانگیز و عصمت طهارت را قبضه کرده است که یکی صدف حلزونی و دیگری گل نیلوفر آبی است. او محبوب مردم است و درباره او می‌گویند هر وقت ضرورت اقتضا کند به زمین هبوط می‌فرماید و آن هبوط را «اَوَتاره» گویند[۵].

اگر بخواهیم دربارۀ موارد فوق یا تعالیم دیگری که در مذهب سیک که ترکیبی از دین اسلام و دین هندوست، خصوصاً تعابیری که در مورد معلمان خود (گرو) دارند[۶] یا از مذهب کنفوسیوس، مبحث «انسان کامل»[۷] آمده است، مداقّه و تأمّل کنیم، در می‌یابیم که رهبران مذهبی تا به مرتبه‌ای از طهارت، عصمت، دانایی و شهود نرسیده باشند، به تعلیم خلایق نمی‌پردازند. همان طور که در تعالیم فرقه هینه یانه بررسی کردیم؛ آنها صریحاً بودا را مظهر عصمت محض و علم مطلق می‌دانند»[۸].

منبع‌شناسی جامع عصمت

پانویس

  1. ر.ک: جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ص۱۷۷ - ۱۸۵.
  2. ر.ک: جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ص۲۱۱ - ۲۱۴.
  3. جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ص۲۳۰ - ۲۳۴.
  4. جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ص۲۸۱ - ۲۸۵.
  5. جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ص۲۶۱ - ۲۶۷.
  6. ر.ک: جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ص۳۰۴ - ۳۱۰.
  7. ر.ک: جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ص۳۸۴ - ۳۸۷.
  8. مینایی، بهروز، اندیشه کلامی عصمت، ص ۱۷۰.