تربت

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۴ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۳۳ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مفهوم‌شناسی تربت

"تربت" به معنای خاک، خاک مزار، مدفن و مقبره است[۱]. در اصطلاح شیعه، خاک حرم امام حسین (ع) در کربلا را "تربت" گویند، البته به خاک قبور مقدس پیامبران، امامان معصوم (ع) شهیدان و صالحان نیز اطلاق می‌گردد[۲]. احتمالاً مراد از کلمه "الطین" و "طین القبر" در منابع روایی نیز تربت امام حسین (ع) است[۳].

تربت در فرهنگ شیعی

در فرهنگ شیعه کلمه تربت، بار محتوایی غنی و تاریخی داشته است، چه به صورتِ مهر نماز، یا خاکِ تیمّم، یا تسبیح سجاده، یا خاک شفابخش و متبرّک[۴]. تربت یادآور حماسه و جهاد و شهادت در راه خدا و الهام‌بخش ایثار و فداکاری است[۵].

شیعیان معتقدند تربت در شفای بیمار مؤثر است، از ترس ایمنی می‌بخشد، آدمی را از عذاب قبر می‌رهاند، روزی را برکت می‌دهد، مایۀ علم نافع و عزت است، فقر را می‌زداید، آبرو را پاس می‌دارد و آرامش خاطر می‌آفریند[۶]. شیعیان، بنابر احادیث امامان معصوم (ع) کام نوزادان خویش را با ترتب می‌گشایند، ارزش نماز بر تربت را بسی بیش‌تر از غیر آن می‌دانند و چون از زیارت امام حسین (ع) باز می‌گردند، تربت به سوغات می‌آورند. در فقه شیعه، نگاشتن شهادتین و نام امامان معصوم (ع) بر کفن میت با تربت، مستحب است و مایۀ ایمنی از عذاب قبر است[۷].

سجده بر تربت

یکی از کاربردهای مهم تربت نزد شیعیان، سجدۀ بر آن هنگام نماز است. استفاده از تربت برای سجده، از قرن ۴ ق. پس از مکاتبه حِمیری با امام زمان (ع) به صورت سنتی فراگیر نزد شیعه در آمد[۸]. از آنجا که آمیختن تربت با آب و سپس، حرارت دادن و خشکاندن آن، بر ماندگاری‌اش می‌افزاید، مسئله‌ای فقهی بدین موضوع می‌پردازد و از سجده بر "تربت پخته"سخن می‌گوید[۹]. چنانچه برخی از فقها آن را جایز و برخی دیگر آن را مکروه دانسته‌اند[۱۰]. همۀ مسلمانان معتقدند هنگام نماز می‌توان بر زمین و آنچه از آن می‌روید، سجده کرد؛ ولی دربارۀ مفهوم زمین و آنچه از آن می‌روید، به اختلاف افتاده‌اند. این نیز محل اتفاق مسلمانان است که سجده بر خاک، برترین مصداق سجده است و اگر خاک با آب بیامیزد و سپس خشک شود، سجده بر آن صحیح است. در نظر شیعه بنابر قول و فعل امامان معصوم (ع) برترین خاکی که می‌توان بر آن سجده کرد، تربت حسینی (ع) است[۱۱]. شیعه، سجده بر پشم و کرک و ابریشم را روا نمی‌شمارد و بر خاک سجده می‌کند و از میان خاک‌ها تربت امام حسین (ع) را برگزیده است[۱۲].[۱۳]

ادله سجده بر تربت

برخی از دلایل سجده بر تربت و فضیلت آن عبارتند از:

  1. فعل معصوم: امام صادق (ع) خریطه (کیسه و دستمال) زردی داشت که در آن، تربت حضرت سیدالشهدا (ع) بود. وقت نماز که می‌شد، همان تربت را در موضع سجودش می‌ریخت و سجده بر آن می‌کرد[۱۴]. آیا این، جز تجدید عهد و پیمان با آیین و آرمان و راه و خط حسین (ع) است[۱۵].
  2. قول معصوم: امام صادق (ع) می‌فرمود: «سجده بر گِلِ قبر حسین (ع)، تا زمین هفتم را نورانی می‌کند»[۱۶][۱۷]

بنابراین شیعه، تربت را معبود خویش نمی‌داند و جز خدا را شایسته عبادت نمی‌شمارد. همان طور که همۀ نمازگزاران رو به سوی‌ کعبه می‌کنند بی آنکه آن را معبود خویش بدانند، شیعیان نیز بر تربت امام حسین (ع) نماز می‌گزارند بی آنکه غیر خدا را سزاوار پرستش بدانند. بدین‌سان، سجده بر تربت، از باب فرمانبرداری از خدا و تقرب به اوست[۱۸].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ۲۲۷؛ دهخدا، علی اکبر، لغت‌نامه دهخدا، ۴/ ۵۷۷۱.
  2. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۸۱.
  3. دانشنامه جهان اسلام‌، ج ۶، ص ۸۲۳.
  4. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۲۲۱-۲۲۴.
  5. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۲۲۱-۲۲۴.
  6. دائرة المعارف تشیع‌، ج ۳ ص ۲۰۵؛ دانشنامه جهان اسلام‌، ج ۶ ص ۸۲۶؛ صدری، مهدی، خاک بهشت‌، ۷۶.
  7. دائرة المعارف تشیع‌، ج ۳ ص ۲۰۵؛ صدری، مهدی، خاک بهشت‌، ۷۶.
  8. دائرة المعارف تشیع‌، ج ۳ ص ۲۰۵؛ صدری، مهدی، خاک بهشت‌، ۷۶.
  9. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۸۱.
  10. من لایحضره الفقیه‌، ج ۱ ص ۱۸۹.
  11. امینی، عبدالحسین، السجود علی الترتبة الحسینیه‌، ۹۷- ۱۲۰.
  12. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات‌، ۷۰؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ۴/ ۲۹۵.
  13. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۸۱.
  14. ر.ک: نطنزی، معین الدین، منتخب التواریخ، ص ۲۹۸، به نقل از «مصباح المتهجّدین».
  15. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۲۲۱-۲۲۴.
  16. «السُّجُودُ عَلَی طِینِ قَبْرِ الْحُسَیْنِ (ع)یُنَوِّرُ إِلَی الْأَرْضِ السَّابِعَةِ»؛ شیخ صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص ۲۶۸.
  17. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۲۲۱-۲۲۴.
  18. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۸۳.