ازدواج

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۳ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۳۹ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

میل به ازدواج و همسرگزینی به اقتضای حکمت الهی در ساختمان وجودی انسان تعبیه شده و تدبیر الهی چنین اقتضا کرده که ارضای نیاز جنسی، تأمین بخشی از نیازهای عاطفی، ارضای حس جاودانه‌خواهی از طریق تولید نسل، تکامل روحی در پرتو تعهدورزی و ایفای نقش‌های خانوادگی و... از مجرای آن تحقق یابد. علاوه بر نیازهای فردی، ضرورت تأمین برخی از مصالح اجتماعی نیز در سوق‌دهی به سمت ازدواج و تشکیل خانواده مدخلیت داشته است. مهم‌ترین ویژگی خانواده کنترل روابط جنسی مرد و زن در چارچوب ضوابط و معیارهای خاص عرفی و دینی است. همسری در این نظام الزاماً جنبه اختصاصی داشته و این خود با توجه به مجموع ملاحظه‌های فردی و اجتماعی و توقع دستیابی به نتیجه‌های مورد نظر، بهترین الگوی ممکن است و متقابلاً فقدان آن، زمینه بروز آسیب‌ها و عوارض بعضاً جبران‌ناپذیری را فراهم می‌سازد. کسب حیثیت و اعتبار اجتماعی در جامعه اسلامی نیز از جمله آثار مترتب بر تأهل و همسرگزینی است که از سنخ انگیزه‌های درجه دوم این اقدام شمرده می‌شود. مصالح اجتماعی انسان اقتضا دارد زندگی وی به صورت خانوادگی تشکیل شود و جریان پیدا کند و روابط زن و مرد باید تحت کنترل و ضوابط و معیارهای خاصی انجام شود و همسر باید جنبه اختصاصی داشته باشد. از جمله مصالح اجتماعی آن است که باید با تشکیل خانواده نسل انسان حفظ شود و سپس بسیاری از مسائل اجتماعی و حقوقی مانند ارث، انفاق و تربیت و دیگر مسئولیت‌هایی که پدر و مادر نسبت به فرزند خویش دارند یا صداق و انفاق و تمتع و التذاذ و اطاعت و دیگر مسئولیت‌هایی که هر یک از دو همسر نسبت به یکدیگر دارند، بر تشکیل خانواده و حفظ نسل بار خواهد شد[۱].[۲]

مقدمه

ازدواج یعنی قبول ‌کردن یک سلسله تعهدات و مسئولیت‌ها[۳]. ازدواج اولین مرحله خروج از خود طبیعی فردی و توسعه پیدا کردن شخصیت انسان است[۴]. ازدواج در سیستم اسلامی یعنی از محدودیت به آزادی‌ آمدن. ازدواجی که پایه و خاصیت روانی‌اش از محدودیت به آزادی آمدن است به دنبال خود استحکام می‌آورد[۵]. ازدواج در سیستم فرهنگی یعنی آزادی را محدودکردن، از آزادی به محدودیت‌آمدن[۶].

حکم ازدواج

عقد ازدواج یا برای مدّتی معیّن منعقد می‏‌شود یا برای همیشه، از اوّلی به متعه یا ازدواج موقّت و از دومی به ازدواج دائم تعبیر می‏‌شود. ازدواج به خودی خود برای مشتاق آن و نیز به قول مشهور برای غیر مشتاق، مستحب و ترک آن مکروه است؛ امّا در صورت خوف وقوع در گناه به سبب ترک آن، واجب است.

ازدواج به لحاظ کسی که با او پیوند زناشویی بسته می‏‌شود یا حرام است، مانند ازدواج با محارم، یا مکروه است، مانند ازدواج با نازا و شرابخوار و یا مستحب، مانند ازدواج با زن بِکر (دوشیزه)، پاکدامن، فرزندآور و فرمان بردار شوهر[۷].[۸]

ازدواج موقت

ازدواج موقت عبارت است از نوعی ازدواج با تعهدهایی، لکن تعهدهای آزاد، یعنی تعهدها بستگی دارد به شرایطی که طرفین با توافق با یکدیگر می‌پذیرند: مثلاً تکلیف بقیه را روشن می‌کنند. اسلام این اجازه را داده است، برای اینکه در آنجا که ازدواج دائم میسور نیست، دیگر در عزوبت و تجرد بسر نبرند که عزوبت و تجرد، خودش خود به خود مفاسدی دارد[۹].

منابع

پانویس

  1. محمدتقی مصباح یزدی، فلسفه اخلاق، ج۲، ص۲۴۰ و ۲۴۶.
  2. شرف‌الدین، سید حسین، ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۳۲۵.
  3. آشنایی با قرآن، جلد چهارم، ص۱۲.
  4. تعلیم و تربیت در اسلام، ص۲۵۲.
  5. آشنایی با قرآن، جلد چهارم، ص۱۵.
  6. آشنایی با قرآن، جلد چهارم، ص۱۵.
  7. جواهر الکلام، ج۸، ص۲۹، ۱۴ و ۳۳ ـ ۳۴؛ العروة الوثقی، ج۲، ص۷۹۷؛ وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۲۷ ـ ۵۹ و ۷۹ ـ ۸۴.
  8. هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۱، ص ۳۹۰-۳۹۱.
  9. آشنایی با قرآن، جلد چهارم، ص۷۲.