گروه‌های مختلف یاران امام مهدی کدامند؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۲ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۰۵ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

الگو:پرسش غیرنهایی

گروه‌های مختلف یاران امام مهدی کدامند؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل اصلیمهدویت

گروه‌های مختلف یاران امام مهدی(ع) کدامند؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

ابراهیم شفیعی سروستانی
آقای دکتر ابراهیم شفیعی سروستانی، در کتاب «پرسش از موعود» در این‌باره گفته است:
«یاران امام مهدی (ع) در دوران غیبت همه در یک سطح نیستند و به گروه‌های مختلفی تقسیم می‌شوند. در این اجمال هر یک از این گروه‌ها را بررسی می‌کنیم:
  1. اوتاد: "اوتاد" جمع "وَتِد" یا "وَتَد" و در اصل به معنای تکه چوب یا فلزی بوده است که برای بستن طناب خیمه در زمین فرو می‌کرده‌اند و موجب پایداری و استواری آن می‌شده است، با توجه به این معنا، در زبان عرب به هر چیز که مایه پایداری و استواری چیز دیگری می‌شود، او تاد گفته می‌شود. چنان که کوه‌ها را اوتاد زمین، دندان‌ها را اوتاد دهان و رؤسا و بزرگان را اوتاد شهرها می‌نامند[۱]. در دائره المعارف بزرگ اسلامی، اوتاد این گونه معرفی شده‌اند: اوتاد در لغت به معنی میخ‌هاست، در قرآن کریم از کوه‌ها به عنوان اوتاد ارض یاد شده است که در کتب روایات آن را به گروه‌های مختلف اولیا تعبیر و تفسیر کرده‌اند، در روایات شیعه واژه اوتاد گاه به پیامبر (ص) و ائمه دوازده‌گانه (ع) و گاه به گروهی از اولیا اطلاق شده است که در سلسله مراتب ابدال و عباد و سیاح قرار دارند و از محبوب‌ترین بندگان خدا هستند... در روایات صوفیه اهل سنت اوتاد گروهی از اولیا شمرده شده‌اند که شمار آنها چهار یا هفت و یا چهل تن هستند که بر خلق موسی (ع) و یا بر قلب جبرئیل خلق شده‌اند و یا دارای یقینی همچون یقین ابراهیم (ع) هستند که به برکت ایشان باران می‌بارد و بلا از زمین دور می‌شود و مردم به واسطه ایشان روزی می‌یابند.ابن عربی گاهی الیاس، عیسی، ادریس و خضر (ع) را از اوتاد معرفی می‌کند که با جسم خود در دنیا حضور دارند[۲]. در مورد ویژگی‌های اوتاد، مطالب گوناگونی در روایات و سخنان بزرگان نقل شده است که از جمله می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد: در قسمتی از "حدیث معراج" خدای متعال، خطاب به رسول گرامی اسلام می‌فرماید: ای احمد! می‌دانی به خاطر چه چیز تو را بر دیگر پیامبران برتری دادم؟" رسول گرامی اسلام عرض می‌کند: به خدا سوگند، نه. پس خداوند می‌فرماید: "به خاطر [نوع] آفرینش، خوش خلقی، بخشندگی و مهربانی نسبت به مردمان. این چنین هستند اوتاد زمین و کسی از جمله اوتاد نمی‌شود مگر به واسطه وجود این صفات"[۳]. امام علی (ع) در یکی از خطبه‌های خود در وصف اوتاد می‌فرماید: "ای بندگان خدا، دوست داشتنی‌ترین بندگان خدا بنده‌ای است که خداوند وی را علیه نفس یاری دهد. پس اندوه را شعار خود سازد و خوف از عذاب را تن‌پوش خویش، از این‌رو چراغ هدایت در دلش افروخته و برای روز قیامت خود توشه‌ای مهیا کرده، مرگی را که دیگران دورش می‌پندارند نزدیکش انگاشته، تن به سختی‌ها سپرده) نگریسته و نیکو نگریسته، خدا را یاد کرده و فراوان یاد کرده... به مرحله‌ای از یقین رسید که چهره یقین را که چون آفتاب تابان بود مشاهده کرد. خود را وقف برترین کارها یعنی فرمان خدا کرد تا هر وظیفه که بر عهده اوست به انجام رساند و هر فرعی را به اصلش باز گرداند.... او یکی از معادن دین و اوتاد زمین است. خود را ملزم ساخته به داد رفتار کند و نخستین گام در این راه نفی هواهای نفسانی است از خود..."[۴]. شیخ کفعمی نیز اوتاد را این‌گونه توصیف می‌کند: آنها گروهی هستند که یک چشم بر هم زدن هم از پروردگارشان غافل نمی‌شوند و از مال دنیا مگر به اندازه لازم و ضروری جمع نمی‌کنند و لغزش‌های بشری از آنها سر نمی‌زند در آنها عصمت شرط نشده، ولی در قطب شده است[۵].
  2. ابدال: "ابدال" از نظر لغوی جمع "بدل"، "بدل" یا "بدیل" به معنای جانشین و نیز به معنای کریم و شریف است[۶]. علامه فخرالدینی طریحی (م ۱۰۸۵ ق.) درباره معنای اصطلاحی "ابدال" می‌نویسد: ابدال گروهی از صالحان هستند که هرگز جهان از وجود آنها خالی نمی‌ماند، هر گاه یکی از آنها بمیرد، خداوند فرد دیگری را به جای او قرار می‌دهد. در [کتاب] قاموس آمده است: "ابدال گروهی هستند که خداوند به وسیله آنان زمین را برپا می‌دارد. آنها هفتاد نفرند؛ چهل نفر در شام و سی نفر در دیگر سرزمین‌ها. یکی از آنها نمی‌میرد مگر اینکه فرد دیگری از مردم جای گزین او می‌شود[۷]. در برخی منابع در معرفی ابدال چنین آمده است: این اسم بر جمعی از بندگان خاص خدا اطلاق می‌شود که در میان اولیا دارای مرتبتی مخصوص بوده‌اند. تعداد ابدال ثابت و معین است و هر گاه عمر یکی از آنان به پایان رسد، فرد دیگری از طبقه فروتر اولیا جایگزین او می‌گردد. درباره وجه تسمیه این گروه به ابدال اختلاف است. به موجب برخی از روایات شیعه اینان از آن رو که جانشینان انبیا شمرده می‌شوند، ابدال نامیده شده‌اند. بعضی گفته‌اند که چون تعداد ابدال ثابت است و به محض در گذشت یکی از آنان، فرد دیگری جانشین او می‌گردد، چنین نامیده شده‌اند. گاه نیز گفته شده است که چون آنان می‌توانند به هنگام ضرورت صورتی مثالی و یا شخصی روحانی را به عنوان بدل به جای بگذارند و جایگاه خود را ترک کنند، ابدال خوانده شده‌اند... در روایات و ادعیه شیعه این کلمه گاه بر اوصیای پیامبر اسلام (ص) یا که خداوند آنان را بدل و جانشین انبیا قرار داده، اطلاق شده است و گاه مراد از آن اصحاب خاص ائمه بر بوده است. اهل سنت نیز روایاتی نقل کرده‌اند که در آنها ویژگی‌هایی برای ابدال به دست داده‌اند. از علی (ع) نقل کرده‌اند که گفت: "ابدال، که شماره آنان چهل نفر است در شام هستند، هر گاه یکی از آنان وفات کند، خداوند یک تن دیگر را جایگزین او می‌کند". خداوند به برکت وجود آنان باران بر زمین می‌باراند و به سبب آنان مسلمانان بر دشمنان پیروز می‌گردند و عذاب الهی از اهل شام برداشته شود[۸]. برخی اهل تحقیق نیز ابدال را این‌گونه تعریف کرده‌اند: "در نظام صوفیه یکی از طبقات اولیا و خاصان خدا که مردم آنها را نمی‌شناسند و به همین جهت رجال الغیب نیز خوانده می‌شوند"[۹]. در روایاتی که از پیامبر اکرم (ص) نقل شده، ویژگی‌های متعددی برای ابدال برشمرده شده است که از آن جمله می‌توان به راضی بودن به قضای خداوند، صبر بر محارم خدا، خشمگین شدن برای خدا، بخشش و گذشت، احسان به کسانی که در حق آنها بد کرده‌اند، مواسات، جود و سخا و خیرخواهی اشاره کرد[۱۰]. در یکی از این‌ روایات ابن مسعود از پیامبر گرامی اسلام (ص) چنین نقل می‌کند: پیوسته چهل نفر از امت من هستند که قلب‌هایشان همانند قلب حضرت ابراهیم است. خداوند به وسیله آنها بلاها را از اهل زمین دور می‌گرداند که به آنان ابدال گفته می‌شود. سپس رسول خدا فرمود: بدانید که اینان هرگز این مقام را از خواندن نماز و گرفتن روزه و پرداخت صدقه به دست نیاوردند. عرض کردند: ای رسول خدا! پس به چه چیز به این مقام رسیدند؟ پیامبر فرمود: به وسیله جود و بخشش و خیرخواهی برای مسلمانان[۱۱]. در مورد جایگاه و مرتبه ابدال گفته‌اند: ابدال از نظر مراقبه، در مرتبه‌ای پایین‌تر از اوتاد قرار دارند و گاه از آنان غفلت سر می‌زند، ولی با یاد کردن از خدا آن را جبران می‌کنند و عمداً از آنها گناهی سر نمی‌زند[۱۲]. گفتنی است در مورد تعداد ابدال روایات متفاوتی نقل شده است. حداقل تعداد نقل شده در روایات سی نفر و حداکثر آنها هشتاد نفر است[۱۳].
  3. نجبا: "نجبا" جمع "نجیب" و در لغت به معنای مردمان نجیب و اصیل و بزرگ‌زاده و گرامی گوهر است و در اصطلاح صوفیه بر چهل مرد که مأمور اصلاح احوال مردم و حمل اثقال آنها و متصرف در حقوق خلق هستند، اطلاق می‌شود[۱۴]. در فرهنگ معارف اسلامی[۱۵] و دایرة المعارف معارف و معاریف[۱۶] نیز بر همین معنا تاکید شده است. نجبا از نظر جایگاه و مرتبه معنوی در درجه‌ای پایین‌تر از ابدال قرار دارند[۱۷].
  4. صلحا (صالحان): "صلحا"، جمع "صلیح"، به معنای صالح است[۱۸]. این واژه دربرگیرنده عموم انسان‌های شایسته‌ای است که به وظایف و تکالیف شرعی خود عمل و از گناهان پرهیز می‌کنند. شیخ کفعمی در باره این گروه می‌نویسد: صالحان، مردمان پرهیز کاری هستند که به صفت عدالت آراسته شده‌اند، گاه از آنان گناه سر می‌زند، ولی با طلب آمرزش و پشیمانی آن را جبران می‌کنند. خدای تعالی می‌فرماید: "در حقیقت، کسانی که از خدا ] پروا دارند، چون وسوسه‌ای از جانب شیطان بدیشان برسد خدا را به یاد آورند و به ناگاه بینا شوند[۱۹]. گفتنی است، شیخ کفعمی از پس از بیان مراتب چهارگانه یاد شده، اضافه می‌کند: گفته شده است: هر گاه یکی از اوتاد چهارگانه کم شود، یک نفر از گروه چهل نفره (ابدال) جانشین او می‌شود. و هنگامی که یک نفر از گروه چهل نفره کاسته شود، فرد دیگری از گروه هفتاد نفره (نجبا) به جای او قرار می‌گیرد. و اگر یکی از گروه هفتاد نفره از دست برود، به جای او کسی از گروه سیصد و شصت نفره (صالحان) گذاشته می‌شود. در صورتی که یکی از این گروه سیصد و شصت نفره کم شود، شخصی از سایر مردم جایگزین او می‌شود[۲۰]. افزون بر گروه‌های چهارگانه یاد شده، در کلمات برخی بزرگان به عناوین دیگری برای گروه‌های مختلف یاران امام زمان (ع) با اشاره شده است که به نظر می‌رسد با گروه‌های قبلی هم‌پوشانی داشته باشد. عناوین این گروه‌ها به قرار زیر است:
  5. نقبا (نقیبان): "نقبا"، از نظر لغوی، جمع "نقیب" به معنای سالار، پیشوا، رئیس، سرپرست گروه، سردسته، بزرگتر و کسی است که معرفت به احوال مردم داشته باشد[۲۱]. در لغت‌نامه دهخدا در بیان معنای اصطلاحی نقبا چنین آمده است: نقبا، در اصطلاح صوفیه، کسانی هستند که بر خفایای باطن مردم اشراف دارند و خفایای ضمایر مردم بر ایشان آشکار است، چه پرده‌ها از برابر چشم باطن ایشان برداشته شده است و ایشان سیصد تن هستند. آنها از اصناف اولیا و رجال الغیب باشند که مأمور دستگیری بندگان خدایند[۲۲].
  6. رجال الغیب: برخی علمای لغت، "رجال الغیب" را این‌گونه معنا کرده‌اند: "گروهی از مردان خدا که از نظر مردم دنیا پوشیده‌اند و جهان به وجود ایشان قوام دارد"[۲۳]. نویسنده کتاب معارف و معاریف نیز در تعریف این واژه می‌نویسد: رجال الغیب یا نجبا هفت تن‌اند که در عالم پراکنده و از دید همگان پنهان‌اند"[۲۴]. با توجه به مطالب یاد شده شاید بتوان گفت که رجال الغیب همان ابدال یا نجبا هستند»[۲۵].

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک: محمد بن مکرم بن منظور، لسان العرب، چاپ اول: بیروت، دار احیاء التراث العربی و مؤسسة التاریخ العربی، ۱۴۱۶ ه . ق، ج ۱۵، ص ۲۰۴؛ محمد مرتضی الزبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، چاپ اول: بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ ه.ق، ج ۵، ص ۲۹۱، ماده "وند"؛ فخرالدین الطریحی، مجمع البحرین، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ه.ق، ج ۳، صص ۱۵۳ و ۱۵۴، ماده "وند"؛ علی اکبر دهخدا، لغت نامه، چاپ اول از دوره جدید: تهران، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، ۱۳۷۳، ج ۳، ص ۳۶۲۰، ماده "اوتاد"؛ سید مصطفی حسینی دشتی، معارف و معاریف: دایره المعارف جامع اسلامی، چاپ سوم: تهران، مؤسسه فرهنگی آرایه، ۱۳۷۹، ج ۲، ص ۶۳۷
  2. دائره المعارف بزرگ اسلامی، چاپ اول: مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۰، ج ۱۰، .
  3. شیخ حر عاملی، الجواهر السنیة فی الأحادیث القدسیة، قم، مکتبة المفید، ص ۲۰۰
  4. نهج البلاغه، ترجمه: محمد مهدی فولادوند، چاپ سوم: تهران، صائب، ۱۳۸۴، خطبه ۸۶، صص۹۸ و ۹۹.
  5. المصباح، ص ۵۳۴؛ همچنین ر.ک: بحار الأنوار، ج ۵۳، ص ۳۰۱.
  6. ر.ک: ابن منظور، لسان العرب، ج ۱، ص ۳۴۴؛ تاج العروس من جواهر القاموس، ج ۱۴، ص ماده "بدل"
  7. مجمع البحرین، ج ۵، ص ۳۱۹، ماده "بدل"
  8. دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج ۲، ص ۳۸۴؛ همچنین ر.ک: لغت نامه (دهخدا)، ج ۱، ص ۲۸۹، ماده "ابدال".
  9. غلامحسین مصاحب، دائره المعارف فارسی، چاپ دوم: تهران، امیرکبیر، کتاب‌های جیبی، ج ۱،ص ۵، "ابدال"
  10. رک: فردوس الاخبار، ج ۲، ص ۸۴؛ حلیة الاولیاء، ج ۵، ص ۸؛ المعجم الکبیر، ج ۱۰، ص ۲۲۴، به نقل از: محمد جواد مروجی طبسی، "ابدال یا پیشکاران امام زمان (ع)"، موعود، سال دوازدهم، ش۸۶، فروردین ۱۳۸۷
  11. المعجم الکبیر، ج ۱۰، ص ۲۲۴.
  12. ر.ک: بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۰۳.
  13. ر.ک: "ابدال یا پیشکاران امام زمان (ع) ".
  14. ر.ک: لسان العرب، ج ۱۴، ص ۴۱؛ لغت‌نامه (دهخدا)، ج ۱۴، ص ۲۲۳۴۵.
  15. سید جعفر سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، چاپ سوم: تهران، کومش، ۱۳۷۳، ج ۳، ص ۱۹۹۰
  16. معارف و معاریف، ج ۱۰، ص ۷۸ ۷
  17. ر.ک: بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۳۰۱.
  18. لغت‌نامه (دهخدا)، ج ۱۰، ص ۱۵۰۲۶.
  19. سوره اعراف، آیه ۲۰۱؛ المصباح، ص ۵۳۵؛ همچنین ر.ک: بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۳۰۱
  20. بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۳۰۱.
  21. لغت‌نامه (دهخدا)، ج ۱۴، ص ۲۲۶۸۱، ماده "نقیب"، همچنین ر.ک: معارف و معاریف، ج ۱۱۰، صص ۱۹۶ و ۱۹۷.
  22. لغت‌نامه (دهخدا)، ص ۲۲۶۵۴، ماده "نقبا".
  23. محمد معین، فرهنگ فارسی، چاپ هشتم: تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۱، ج ۲، ص ۱۶۳۹
  24. معارف و معاریف، ج ۵، ۶۲۸، همچنین ر.ک: لغت‌نامه (دهخدا)، ج ۸ ص ۱۱۹۲۸، ماده "الرجال الغیب"؛ فرهنگ معارف اسلامی، ج ۲، صص ۹۰۳ و ۹۰۴
  25. شفیعی سروستانی؛ ابراهیم، پرسش از موعود، ص ۵۶-۶۳.