عباس بن عبدالمطلب در تاریخ اسلامی
- اين مدخل از زیرشاخههای بحث عباس بن عبدالمطلب است. "عباس بن عبدالمطلب" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
مقدمه
عباس بن عبدالمطلب، پسر عبدالمطلب سه سال پیش از عامالفیل و ۵۶ سال قبل از هجرت در مکه و در خانوادهای که ریاست قریش را داشت، متولد شد[۱]. نام مادرش نتله بود[۲].
عباس بن عبدالمطلب، سه سال از پیامبر(ص) بزرگتر بود[۳]. او سالها پس از بعثت پیامبر(ص)، اسلام نیاورد و هیچ گاه با پیامبر(ص) مخالفت نکرد. به اعتقاد بلاذری، پیوسته پشتیبان پیامبر(ص) بود و بارها در حمایت از او با ابوجهل - که سرسختترین دشمن پیغمبر(ص) بود - به مشاجره و درگیری پرداخت و حتی جانش را نیز به خطر افکند[۴].
او در محاصره سه ساله شعب، همراه بنیهاشم در حمایت از پیامبر(ص) حضور داشت[۵]. عباس بن عبدالمطلب، مانند دیگر قریشیان، پیشه تجارت را برگزید و یکی از ثروتمندان قریش شد. او مدت زمانی در دوران حیات ابوطالب و پس از آن، منصب سقایت و رفادت را بر عهده داشت و بعدها منصب عمارت مسجدالحرام هم به او محوّل شد. عباس بن عبدالمطلب در قحطسالی مکه برای سبک کردن بار زندگی ابوطالب، جعفر، پسر او را به خانه برد و سرپرستیاش را به عهده گرفت[۶].
او در مکه در حجرهای نزدیک کعبه به داد و ستد پارچه و عطریّات مشغول بود[۷]. گاهی هم برای تجارت به مناطق مختلف جزیرةالعرب سفر میکرد و به سبب همین سفرهای تجاری، بسیاری از قبیلههای عرب، او را میشناختند. عباس بن عبدالمطلب، بازرگانانی را که از جاهای دیگر برای تجارت به مکه میآمدند، پذیرایی میکرد و از این لحاظ، بسیاری از آن بزرگان، وی را میشناختند و با او مراوده داشتند[۸]. برخی معتقدند، علت متموّل بودن عباس بن عبدالمطلب، این بوده است که مادرش از زنان ثروتمند به شمار میرفت و به دلیل نذر خود در روزگار عباس بن عبدالمطلب کودکی عباس بن عبدالمطلب برای کعبه، پوششی ابریشمی تهیه کرده بود[۹].
عباس بن عبدالمطلب با بخشی از سرمایه خود، تجارت و بخشی دیگر را در کاروانهای تجاری سرمایهگذاری میکرد. او قسمتی دیگر از اموالش را قرض و ربا میداد. برخی از مفسران معتقدند که آیههای ۷۸، ۲۷۵، ۲۸۲ سوره بقره درباره رباخواری او نازل شده است[۱۰].
عباس بن عبدالمطلب به دلیل ثروت سرشار خویش توانست، دو منصب رفادت و سقایت را از برادرش ابوطالب بگیرد. او در "طائف"، باغ انگوری داشت که کشمش آن را به مکه میآورد، از آن شربت میساخت و به حاجیان میداد[۱۱]. وی در "ینبع" نیز ملکی داشت که چون آن را برای سقایت حاجیان، وقف کرده بود، "سقایه" نام گرفته بود. عباس بن عبدالمطلب، لشکر لباسهای گرانبها میپوشید و در ظروف سیمین زراندود، آب مینوشید. او در جنگ بدر، لشکر قریش را- که هر وعده، نُه تا ده شتر، جیرهاش بود- اطعام کرد. همچنین او در همین جنگ خونبهای خود، دو برادر زادهاش و نیز "عتبة بن عمرو بن حجدم" همپیمانش را پرداخت[۱۲].
خون بهای عباس بن عبدالمطلب "بیست اوقیه" طلا بود[۱۳] که پرداختِ آن از جانب عباس بن عبدالمطلب، نشانه ثروت فراوان او بوده است. عباس بن عبدالمطلب پس از مسلمان شدن، افزون بر ثروت فراوانی که داشت، از اسلام نیز بهره زیادی برد. پیامبر(ص) پس از فتح خیبر از درآمد سالیانه خیبر برای او دویست بار خرما مقرّر کرد[۱۴]. در زمان خلافت عمر برای او بیست و پنج هزار و به عبارتی دوازده هزار مقرّری تعیین شد[۱۵].
درباره اسلام عباس بن عبدالمطلب، روایات گوناگونی وجود دارد. بلاذری، اسلام آوردن او را در اوایل ظهور اسلام میداند[۱۶]. ابن عساکر، گرویدن وی به اسلام را در شب هجرت[۱۷] و ابن هشام پیش از جنگ بدر[۱۸] و یعقوبی، بعد از اسارت در بدر[۱۹] و ابنسعد پس از فتح خیبر میداند[۲۰].
ذهبی به سبب مطالبه فدیه از عباس بن عبدالمطلب در جنگ بدر، روایاتی را که اسلام عباس بن عبدالمطلب را به قبل از هجرت و پیش از بدر میرساند، ضعیف میشمرد[۲۱]. ابناثیر در برابر ذهبی، فرمان رسول اکرم(ص) بر نکشتن عباس بن عبدالمطلب را در جنگ بدر، دلیل بر مسلمان بودن او بر میشمرد[۲۲].
عباس بن عبدالمطلب پس از آزادی در جنگ بدر به مکه برگشت. برخی از منابع آوردهاند که اقامت عباس بن عبدالمطلب در مکه به دستور شخص پیغمبر(ص) و به دلیل گزارش اقدامات قریش به پیامبر(ص) بوده است[۲۳]. وی درباره جنگهای بدر، اُحد و احزاب، نامههایی به خاتم انبیا(ص) نوشت و حضرت را از تصمیم قریش آگاه ساخت[۲۴]. او کمی قبل از فتح مکه به مدینه مهاجرت کرد و به پیامبر(ص) پیوست[۲۵] و در فتح مکه و تسلیم بدون قید و شرط قریش، نقش بسزایی ایفا کرد.
عباس بن عبدالمطلب در جنگ حنین - که اندکی پس از فتح مکه رخ داد - حضور فعال داشت. هنگامی که سپاه مسلمانان بر اثر شبیخون مشرکان، پیامبر(ص) را تنها گذاردند و فرار میکردند، عباس بن عبدالمطلب، یکی از گروه اندک هاشمیان بود که از حضرت در برابر هجوم مشرکان، مردانه دفاع کرد[۲۶].
شیخ مفید در ارشاد مینویسد: عباس بن عبدالمطلب در سمت راست پیامبر(ص)، فرزندش فضل در سمت چپ وی و علی(ع) در جلو او میجنگیدند و آنقدر پایداری کردند تا آیه شریفه: ﴿ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ﴾[۲۷] نازل شد[۲۸].
در آن جنگ، عباس بن عبدالمطلب که مردی درشت پیکر و بلندآوازه بود، به فرمان پیامبر(ص)، اصحاب و به ویژه انصار را فرا خواند و پیمانشان را یادآوری کرد. بدینسان، مسلمانان برگشتند و بر دشمن پیروز شدند. خلیفه اول و اطرافیانش برای جذب عباس بن عبدالمطلب و جدا کردنش از علی، بسیار کوشیدند و به او وعده مشارکت در حکومت دادند؛ ولی وی وعدههای آنان را نپذیرفت و همچنان ثابت و استوار در کنار علی(ع) باقی ماند[۲۹].
عباس بن عبدالمطلب پس از استقرار حکومت ابوبکر، همچنان در مدینه باقی ماند و فرزندانش در فتوحات، شرکت میکردند. صحابه و خلفا به فضل عباس بن عبدالمطلب معترف بودند. آنان به دلیل نسبت عباس بن عبدالمطلب با پیامبر(ص) و نیز سن زیادی که داشت و مسنترین بنیهاشم بود، بسیار به او احترام میگذاشتند و در کارهای خود با وی مشورت و به رأی او عمل میکردند[۳۰].
آمده است که هر گاه عمر و عثمان در راه به او میرسیدند، از مرکب خود پیاده میشدند و به حالت احترام میایستادند تا عباس بن عبدالمطلب عبور کند[۳۱]. با آنکه خلیفه دوم به بنیهاشم، زیاد میدان نمیداد و آنها را به منصب و مقامی نمیگماشت، در سفرش به بیتالمقدس، عباس بن عبدالمطلب را با خود برد و به وی احترام بسیار کرد و همه جا او را به عنوان "عمّالنبی" معرفی میکرد[۳۲].
عباس بن عبدالمطلب، جمعه، ۱۴ رجب ۳۲ هجری در عهد خلافت عثمان در سن ۸۹ سالگی چشم از جهان فرو بست[۳۳].
علی(ع) و فرزندان عباس بن عبدالمطلب، او را غسل دادند و خلیفه سوم نیز در مراسم خاکسپاری وی حاضر شد[۳۴]. علاوه بر قاصدان بنیهاشم، فرستادههای عثمان هم به روستاها و قبایل رفتند و مردم را برای شرکت در تشییع جنازهاش فراخواندند. در بقیع به امامت عثمان بر جنازه او نماز خواندند و مردم برای دیدن جنازهاش هجوم آوردند تا جایی که کار دفن، مشکل شد و جمعیت بر اثر ازدحام، پارچه روی جنازهاش را پاره کردند[۳۵]. در هر حال، پیکر او با شکوهی کمنظیر، تشییع و او در بقیع به خاک سپرده شد[۳۶].
عباس بن عبدالمطلب در مکانی در بقیع به خاک سپرده شد که بعدها حضرت امام حسن(ع)، امام سجاد(ع)، امام باقر(ع) و امام صادق(ع) در کنار وی به خاک سپرده شدند و دوستدارانشان بر قبر آنان گنبد و بارگاهی برافراشتند که تا زمان تسلّط وهابیان بر حجاز، پا برجا بود؛ ولی وهابیان آن را ویران کردند.
آمده است که عباس بن عبدالمطلب، مردی شریف، عاقل، با ابهت، بردبار، بخشنده، زیبا، بلند قامت، تنومند و بلند آوازه بوده است. ذهبی مینویسد: عباس بن عبدالمطلب از بلندترین، زیباترین، با ابهتترین، بلندآوازهترین و بردبارترین مردان بود[۳۷][۳۸].
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۳.
- ↑ ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۲، ص۸۱۰؛ نویری، نهایة الارب فی فنون الأدب، ج۱۸، ص۲۱۶.
- ↑ احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۴، ص۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۳؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۲، ص۸۱۰.
- ↑ احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۱۲۶.
- ↑ احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۲۳۵؛ تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و امتاع، ج۵، ص۳۸۲.
- ↑ ابو الربیع حمیری کلاعی، الاکتفاء بما تضمنه من مغازی رسول الله(ص) و الثلاثه الخلفاء، ج۱، ص۱۷۰؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۴۶؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۵۸.
- ↑ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۳۱۱.
- ↑ جواد علی، تاریخ العرب المفصل فی تاریخ العرب، ج۷، ص۳۱۰.
- ↑ عزالدین ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفة الصحابه، ج۳، ص۶۰.
- ↑ محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۴۲۶.
- ↑ شیخ حسین دیار بکری، تاریخ الخمیس فی أحوال انفس النفیس، ج۱، ص۱۸۲.
- ↑ تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و امتاع، ج۱۲، ص۱۶۹؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۴۶۵؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۹.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۱۰؛ عزالدین ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفة الصحابه، ج۳، ص۶۰.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۱۳.
- ↑ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۵۰۳.
- ↑ احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۴، ص۲؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۴۶۱.
- ↑ علی بن حسین ابن عساکر، تهذب تاریخ دمشق، ج۷، ص۲۳۲.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۲؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۶۴۶؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۱۳۳.
- ↑ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۴۶.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۱۲.
- ↑ شمس الدین محمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۲، ص۹۸-۹۹.
- ↑ عزالدین ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفة الصحابه، ج۳، ص۶۱.
- ↑ ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۲، ص۸۱۲.
- ↑ احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۴، ص۳.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۱۲-۱۳؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۴، ص۲۸۷.
- ↑ احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۴، ص۳-۴.
- ↑ «آنگاه خداوند آرامش خویش را بر پیامبر خود و بر مؤمنان فرو فرستاد» سوره توبه، آیه ۲۶.
- ↑ شیخ مفید فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۱۴۰-۱۴۱؛ شیخ طبرسی، اعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۳۸۶.
- ↑ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۲۳-۱۲۵.
- ↑ محمد بلعمی، تاریخنامه طبری، ج۵، ص۵۰۶؛ عزالدین ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفة الصحابه، ج۳، ص۶۳.
- ↑ احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۴، ص۱۱؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۲، ص۸۱۴.
- ↑ شمس الدین محمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۲، ص۷۹.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۲؛ نویری، نهایة الارب فی فنون الأدب، ج۱۸، ص۲۱۹؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۲، ص۸۱۶-۸۱۷.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۴.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۳-۲۴.
- ↑ شمس الدین محمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۲، ص۱۰۰-۱۰۱.
- ↑ شمس الدین محمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۲، ص۷۹.
- ↑ علوی، مریم، عباس بن عبدالمطلب، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۷۲-۷۶.