دلیل حدیثی علم غیب امامان چیست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۸ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۲:۲۵ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

دلیل حدیثی علم غیب امامان چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث علم غیب معصوم است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

  • آیا احادیث وارد شده از معصومین (ع) علم غیب را برای ایشان اثبات می‌کنند؟

پاسخ نخست

علی نمازی شاهرودی
آیت‌الله علی نمازی شاهرودی در کتاب «علم غیب» در این‌باره گفته‌ است:
«در کتاب شریف خرائج در باب معجزات حضرت رضا (ع) حدیث مفصلی نقل کرده‌اند؛ در آن حدیث آمده است که حضرت رضا (ع) به سفر بصره تشریف بردند و در آن سفر، معجزاتی از حضرت دیده شد؛ از جمله آن که ایشان با زبان‌ها و لغات گوناگون تکلم فرمودند. سپس، حضرت رضا (ع) به عمرو بن هذاب فرمودند: اگر به تو خبر دهم که چند روز دیگر خون یکی از خویشان خود را خواهی ریخت، تصدیق می کنی؟ عرض کرد: خیر، تصدیق نمی‌کنم؛ زیرا غیب را غیر از خداوند دیگری نمی‌داند. حضرت رضا (ع) فرمودند: مگر نمی‌دانی که خداوند فرموده است: ﴿﴿عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ[۱] بنابراین آیه شریفه، رسول الله پسندیده خداوند است برای دانستن غیب، ما هم وارث پیامبر (ص) هستیم؛ لذا آن چه را واقع شده است و آن چه را تا روز قیامت واقع خواهد شد می دانیم. تو تا پنج روز دیگر به ریختن خون یکی از ارحام مبتلا خواهی شد؛ اگر نشدی بدان من امام نیستم و نیز، فرمود: تو تا چند روز دیگر، نابینا می شوی و سوگند به دروغ یاد می کنی و پیس خواهی شد. راوی گوید: به خدا قسم، آن چه حضرت فرمودند پس از چندی دیده شد و همه واقع گردید[۲]. امام صادق (ع) در بیان صفات ائمه هدی (ع) فرموده است: «إنَّ اللّه َ عزوجل أوضَحَ بِأَئِمَّةِ الهُدى مِن أهلِ بَيتِ نَبِيِّنا عَن دينِهِ، وأبلَجَ بِهِم عَن سَبيلِ مِنهاجِهِ، وفَتَحَ بِهِم عَن باطِنِ يَنابيعِ عِلمِهِ، فَمَن عَرَفَ مِن اُمَّةِ مُحَمَّدٍ (ص) واجِبَ حَقِّ إمامِهِ وَجَدَ طَعمَ حَلاوَةِ إيمانِهِ، وعَلِمَ فَضلَ طِلاوَةِ إسلامِهِ»[۳][۴].

پاسخ دوم

ناصر مکارم شیرازی
آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی در کتاب «پیام قرآن» در این‌باره گفته‌ است:
«آگاهی بر غیب برای انبیاء و اولیاء چیزی است که علاوه بر آیات قرآنی در روایات نیز به طور گسترده به چشم می‌خورد و در کتب اهل سنت علاوه بر پیامبر اسلام (ص) جمعی از صحابه و غیر صحابه را ذکر کرده‌اند که به تمام اسرار غیب! یا بخشی از آن، آگاهی داشته‌اند. کافی است در این جا خلاصه بحث محققانه‌ای را که مرحوم علامه امینی در جلد پنجم الغدیر آورده است ـ به ضمیمه روایات دیگری که برای تکمیل آن ذکر می شود ـ بیاوریم:
  1. در بسیاری از منابع معروف اهل سنت آمده است که حذیفه ازقول پیغمبر اکرم (ص) می گوید: «عَلَمَ مَا کَانَ وَ مَا یَکُونُ اِلى یَوْمِ الْقِیَامَةِ».[۵]
  2. در حدیث دیگری از حذیفه نقل شده است که می‌گفت: «وَاللهِ اِنّى لاََعْلَمُ النّاسِ بِکُّلِ فِتْنَة هِىَ کَائِنَةٌ فِیمَا بَیْنى وَ بَیْنَ السَّاعَةِ!». [۶]
  3. در حدیث دیگری از صحیح مسلم می‌خوانیم که ابو زید یعنی عمر و بن اخطب می‌گوید: «پیغمبر اکرم (ص) نماز صبح را خواند سپس بالای منبر رفت و خطبه خواند، خطبه‌ای که تا ظهر ادامه پیدا کرد بعد نماز ظهر را بجا آورد؛ سپس منبر رفت تا موقع نماز عصر؛ سپس پایین آمد و نماز عصر بجا آورد؛ باز منبر رفت و خطبه خواند تا غروب آفتاب، «فَاَخْبَرنَا بِمَا کَانَ وَ بِمَا هُوَ کَائِنٌ فَاَعْلَمُنَا اَحْفَظُنَا».[۷].
سپس احادیث دیگری از جمعی از صحابه و مانند آنها نقل می‌کند که آنها نیز گاه از مسائل غیبی خبر می‌دادند؛ از جمله از تاریخ خطیب بغدادی از ابی الحسین مالکی نقل می کند که من سال‌ها با محمد بن اسماعیل مصاحبت داشتم و کرامات زیادی از او دیدم؛ از جمله این که هشت روز قبل از وفاتش به من گفت: "من روز پنج شنبه هنگام مغرب وفات خواهم کرد، و روز جمعه قبل از نماز به خاک سپرده خواهم شد..." من این سخن را تا روز جمعه فراموش کردم؛ ولی کسی به من خبر داد که او فوت کرده است؛ من برای تشییع جنازه او حاضر شدم ناگهان دیدم مردم باز می‌گردند، سؤال کردم: "چرا باز می‌گردند؟" گفتند: "بعد از نماز به خاک سپرده خواهد شد". من گوش به حرف آنها ندادم و دنبال قضیه رفتم دیدم قبل از نماز جنازه را برای دفن می‌برند! سپس مرحوم علامه امینی می‌افزاید: «این مختصری از بسیار است که در کتاب‌های حفاظ و شخصیت‌های آنان آمده، و روایات زیادی نقل کرده‌اند که نشان می‌دهد جمعی از آنها آگاهی بر غیب داشتند؛ و عجیب این که همه آن را به عنوان کرامت شمرده‌اند و احدی آن را شرک نمی‌داند»! [۸]
اما در روایات اهل بیت (ع) مسأله علم غیب نیز به صورت گسترده دیده می‌شود؛ از جمله مرحوم علامه مجلسی در بحار الانوار در جلد ۲۶، بابی در این زمینه منعقد نموده است و ده‌ها روایت درباره آگاهی امامان معصوم (ع) از علم غیب آورده؛ و از جمله این روایت است که با تعبیرات مختلف از چندین طریق نقل شده است که امام صادق (ع) فرمود: «اَتَرى مَنْ جَعَلَهُ اللهُ حُجَّةً عَلى خَلْقِهِ یَخْفى عَلَیْهِ شَىْءٌ مِنْ اُمُورِهِمْ»[۹]. در تعبیر دیگری از همان امام می‌خوانیم: «اِنَّ اللهَ اَحْکَمُ وَ اَکْرَمُ وَ اَجَلُّ وَ اَعْلَمُ مِنْ اَنْ یَکُونَ اِحْتَجَّ عَلى عِبَادِهِ بِحُجَّة ثُمَّ یُغَیِّبُ عَنْهُ شَیْئاً مِنْ اُمُورِهِمْ».[۱۰]. در نهج البلاغه نیز جمله‌های متعددی می‌یابیم که از آگاهی گسترده علی (ع) از علم غیب خبر می‌دهد؛ ولی همان گونه که خودش بیان فرموده: "اینها علم غیب (استقلالی ذاتی) نیست؛ بلکه اینها تعلم از صاحب علم است" (یعنی پیامبر اسلام (ص) که او هم از خدا آموخته بود.) این اخبار غیبی در خطبه‌های متعددی آمده است که از جمله در خطبه ۱۳ درباره حادثه آینده بصره: (۱): در خطبه ۴۷ درباره آینده کوفه؛ (۲): در خطبه ۵۷ در مورد بعضی از سلاطین بنی امیه؛ (۳): در خطبه ۵۹ درباره عدد کشتگان خوارج و اصحاب و یارانش در جنگ نهروان، پیش از آن که آتش جنگ افروخته شود؛ (۴): در خطبه ۶۰ در مورد سرنوشت آینده خوارج. (۵): در خطبه ۱۱۶ درباره ظهور حجاج و جنایات عجیب و وحشتناک او در آینده؛ (۶): در خطبه ۱۲۸ در مورد فتنه‌های عظیمی که در بصره واقع خواهد شد (فتنه صاحب الزنج یا اتراک و مغول)؛ (۷): در خطبه ۱۳۸ درباره حوادث آینده شام؛(۸): در خطبه ۱۵۸ در مورد مظالم فجیع بنی امیه؛ (۹): در حکمت ۳۶۹ درباره حوادث آخر الزمان سخن می‌گوید. جالب اینکه در بسیاری از موارد روی جزئیات تکیه شده، و هرگز به ذکر کلیات که ممکن است برای افراد باهوش غیر معصوم قابل پیش بینی باشد قناعت نگردیده؛ و به خوبی روشن است که این خبرها همه از آگاهی به علم غیب سرچشمه گرفته است»[۱۱].

پاسخ سوم

جعفر سبحانی
آیت الله سبحانی در کتاب «آگاهی سوم یا علم غیب» در این باره گفته است:
«در این باره دلیل‌های فراوانی داریم:

از باب نمونه:

  1. کلینی در کافی با سند صحیح از امام صادق (ع) روایت کرده است: «إِنَّ دَاوُدَ وَرِثَ عِلْمَ الانْبِيَاءِ وَإِنَّ سُلَيْمَانَ وَرِثَ دَاوُدَ وَإِنَّ مُحَمَّداً (ص) وَرِثَ سُلَيْمَانَ وَإِنَّا وَرِثْنَا مُحَمَّداً (ص)».[۱۲].
  2. در کتاب کافی با سند صحیح از امام باقر (ع) روایت شده است که حضرت باقر (ع) فرمود: «قَالَ إِنَّ الْعِلْمَ الَّذِی نَزَلَ مَعَ آدَمَ (ع) لَمْ یُرْفَعْ وَ الْعِلْمُ یُتَوَارَثُ وَ كَانَ عَلِیٌّ (ع) عَالِمَ هَذِهِ الْأُمَّةِ وَ إِنَّهُ لَمْ یَهْلِكْ مِنَّا عَالِمٌ قَطُّ إِلَّا خَلَفَهُ مِنْ أَهْلِهِ مَنْ عَلِمَ مِثْلَ عِلْمِهِ أَوْ مَا شَاءَ اللَّهُ.[۱۳].
  3. در کافی با سند صحیح از امام باقر (ع) روایت شده است که آن حضرت در ضمن حدیثی فرمود: «فَمَا أَظْهَرَ عَلَیْهِ مَلَائِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ وَ أَنْبِیَاءَهُ فَقَدْ عَلِمْنَاهُ»[۱۴].
  4. در کافی با سند موثق از امام باقر (ع) روایت شده است که در ضمن حدیثی فرمود:«فلم يعلم والله رسول الله (ص) حرفا مما علمه الله عزوجل إلا وقد علمه علياً ثم انتهى العلم إلينا»[۱۵].
  5. در کافی با سند صحیح از امام باقر (ع) روایت شده است که آن حضرت فرمود: «فالنبوة ليس لك فيها شئ، وأما الأخرى فهو العلم فأنت شريكي فيه»[۱۶]
  6. در کافی با سند صحیح از امام هشتم (ع) در ضمن حدیثی روایت شده است که آن حضرت فرمود: «اسْتَوْدَعَنَا عِلْمَهُمْ نَحْنُ وَرَثَةُ أُولِي الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ»[۱۷].
  7. در کافی از امام باقر(ع) در ضمن حدیثی نقل شده است: «خداوند علوم همه پیامبران را به رسول گرامی اسلام داد و او همه علومش را به امیرمؤمنان علی (ع) آموخت»[۱۸].
  8. در بصائر الدرجات از امام صادق (ع) روایت شده است که در ضمن حدیثی فرمود:«إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ أُولِي الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَ فَضَّلَهُمْ بِالْعِلْمِ وَ أَوْرَثَنَا عِلْمَهُمْ وَ فَضَّلَهُمْ»[۱۹]
  9. در بصائر الدرجات از امام باقر (ع) روایت شده است که در ضمن حدیثی فرمود:«نَحْنُ وَرَثَةُ أُولِي الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ‌».[۲۰]
  10. در همان کتاب از امیرمؤمنان علی (ع) روایت شده است که در ضمن حدیثی فرمود: «خداوند رسول گرامی را بر هر چه آگاه کرد آن حضرت هم مرا بر همان آگاه نمود...»[۲۱].
  11. نیز از امام هشتم (ع) روایت شده است: «أوَلَيسَ اللّه ُ يَقولُ: ﴿﴿عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ﴾، فَرَسولُ اللّه ِ عِندَ اللّه ِ مُرتَضىً، ونَحنُ وَرَثَةُ ذلِكَ الرَّسولِ الَّذي أطلَعَهُ اللّه ُ عَلى ما شاءَ مِن غَيبِهِ»[۲۲].[۲۳]

پاسخ چهارم

محمد حسین مختاری مازندرانی (پدیدآورنده)
حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد حسین مختاری مازندرانی در کتاب «امامت و رهبری» در این‌باره گفته‌ است:
«طبق نص صریح روایات، امامان آنچه را در آسمان و زمین و در بهشت و جهنم است می‌دانند و گذشته و آنیده به خوبی برای ایشان روشن است و از اخبار آسمانی از طریق الهام و تحدیث آگاهی دارند، چنان که مفضل به امام صادق (ع) عرض کرد: فدایت شوم، ممکن است خدا اطاعت شخصی را بر بندگانش واجب سازد و خبر آسمان را از او پوشیده دارد؟ فرمود: نه، خدا برزگوارتر و مهربان‌تر و مشفقق‌تر از آن است که اطاعت و پیروی شخصی را بر بندگانش واجب کند و سپس خبر آسمان را در هر صبح و شام از وی پوشیده دارد»[۲۴].








جستارهای وابسته

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع علم غیب معصوم

پانویس

  1. او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند. جز فرستاده‌ای را که بپسندد؛ سروه جن: ۲۶.
  2. علم غیب، ص۳۴.
  3. خداوند به امامان از لطف و احسان باطن چشمه‌های علم را ظاهر کرده امام است که منتجب و پسندیده حق است حکمت و علم غیب به امام بخشیده شده؛ و چون پاکیزه است، مختار و پسندیده شده است به علم پروردگار؛ کافی، ج۱، ص۲۰۳، ح۲
  4. علم غیب، ص۳۴.
  5. آنچه بوده و آنچه تا روز قیامت اتفاق خواهد افتاد را به من تعلیم کرد!؛ مسند احمد، جلد ۵، صفحه ۳۸۶
  6. به خدا سوگند من از همه مردم آگاه ترم به هر فتنه‌ای که از امروز تا قیامت واقع می‌شود»!؛ مسند احمد، جلد ۵، صفحه ۳۸۸.
  7. او به ما خبر داد از آنچه واقع شده و واقع خواهد شد، و آگاه‌ترین ما کسی بود که حفظ او از همه بیشتر بود؛ صحیح مسلم، جلد ۴، صفحه ۲۲۱۷، باب: «اخبار النبی فیما یکون الی قیام الساعة» از کتاب الفتن، از این حدیث معلوم می‌شود یک روز تمام از طلوع فجر تا غروب آفتاب مشغول بیان اخبار غیب برای اصحابش بود.
  8. الغدیر، جلد ۵، صفحه ۵۹ تا ۶۲ (باتلخیص) و حدیث اخیر در تاریخ بغداد، جلد ۲، صفحه ۴۹ آمده است.
  9. آیا تو فکر می‌کنی کسی را که خداوند حجت بر خلق قرار داده ممکن است چیزی از امور آنها بر او مخفی بماند؟.
  10. خداوند حکیم‌تر، کریم‌تر، والاتر و آگاه‌تر از این است که حجتی (برای بندگان ) خود قرار دهد سپس چیزی از امور آنها را از وی مخفی دارد؛بحارالانوار، جلد ۲۶، صفحه ۱۳۷ تا ۱۵۴.
  11. پیام قرآن، ج۷، ص ۲۳۷.
  12. حضرت داود، علم پیامبران پیش از خود را به ارث برد و حضرت سلیمان از داود ارث برد و پیامبر گرامی اسلام، علوم سلیمان را به ارث برد و ما اهل بیت، وارث علوم پیامبر گرامی اسلام هستیم؛ کافی، ج١، ص ٢٢٥؛ مرآة العقول، ج١، ص ١٦٩.
  13. علمی که با حضرت آدم (ع) به زمین آمده از زمین به بالا برده نشد و کسانی آن را به ارث بردند، علی (ع) عالم این امت بود(که علم آدم (ع) نزد او بود) و هیچ عالمی از ما نمی‌میرد مگر آن که از اهل بیت خود جانشینی دارد که علم او را به ارث می‌برد؛ کافی، ج١، ص ٢٢٢؛ مرآة العقول، ج١، ص ١٦٨.
  14. هر علمی که خدای متعال به فرشتگان و پیامبران آموخته است؛ ما نیز آن را می‌دانیم؛ کافی، ج١، ص ٢٥٦؛ مرآة العقول، ج١، ص ١٨٦.
  15. به خدا سوگند هیچ علمی را خداوند به پیامبر گرامی اسلام نیاموخت مگر آن که آن حضرت، آن علم را به علی (ع) آموخت و علم علی (ع) پس از او به ارث به ما رسیده است؛ کافی، ج١، ص ٢٦٣؛ مرآة العقول، ج١، ص ١٩٠.
  16. رسول گرامی (ص)، به علی(ع) فرمود: یا علی از نبوت نصیبی برای تو نیست اما در علم با من شریک هستی؛ کافی، ج١، ص ٢٦٣؛ مرآة العقول، ج١، ص ١٩٠.
  17. رسول خدا علوم پیامبران را نزد ما به ودیعت گذارد و ما أهل بیت وارثان پیامبران اولی العزم هستیم؛کافی، ج١، ص ٢٢٤؛ مرآة العقول، ج١، ص ١٦٨.
  18. کافی، ج١، ص ٢٢٢.
  19. خداوند پیامبران اولوالعزم را با علم، برتری داد و علم و برتری آنان را ما به ارث برده‌ایم؛ بصائر الدرجات، ص ٢٢٨.
  20. ما اهل بیت، وارثان (علوم) پیامبران اولوالعزم هستیم؛ بصائر الدرجات، ص ١٢٠.
  21. همان کتاب، جزء دوم، باب بیست و یکم.
  22. آیا خدا نمی گوید: عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ او آگاه از غیب است و کسی را بر غیب خود مطلع نمی سازد مگر رسولی را که برگزیده است؟؛ سوره جن، آیه ۲۶ و ۲۷ رسول خدا در پیشگاه او برگزیده است و ما وارثان این رسول هستیم که او را بر آنچه از غیب که خواسته، مطلع ساخته است.
  23. آگاهی سوم یا علم غیب (کتاب)، ١٩٠
  24. امامت و رهبری، ص۷۸.