آیا پیامبران اخبارات غیبی داشته‌اند؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۳ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۰:۳۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
آیا پیامبران اخبارات غیبی داشته‌اند؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب
مدخل اصلیعلم غیب

آیا پیامبران اخبارات غیبی داشته‌اند؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث علم غیب معصوم است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

جعفر سبحانی

آیت الله سبحانی در کتاب «راهنمای حقیقت» در این باره گفته است:

«مواردی که پیامبران از غیب خبر داده‌اند: با بررسی آیاتی که در مورد آگاهی پیامبران از غیب وارد شده است، می‌توان گفت که پیامبران الهی در مواردی که مصلحت ایجاد می‌کرد، از پس پرده غیب گزارش داده‌اند که برخی از آنها را به اختصار بیان می‌کنیم:
  1. نوح و آگاهی از غیب: نوح فرمود: ﴿وَقَالَ نُوحٌ رَّبِّ لا تَذَرْ عَلَى الأَرْضِ مِنَ الْكَافِرِينَ دَيَّارًا* إِنَّكَ إِن تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبَادَكَ وَلا يَلِدُوا إِلاَّ فَاجِرًا كَفَّارًا[۱]. این پیامبر عالی‌قدر در این آیه از دو مطلب کاملا‌ مخفی و پنهان خبر داده است: الف) از این به بعد، هیچ کس از کافران به وی ایمان نخواهد آورند. ب) از نسل این گروه، جز بدکار و ناسپاس کسی متولد نخواهد شد.
  2. یعقوب، یوسف وخبرهای غیبی: سوره یوسف مالا‌مال از خبرهای غیبی یعقوب و فرزند عزیز او یوسف است و با نگاهی گذرا، آگاهی آنان از اخبار غیبی آشکار می‌گردد. که ما به دو مورد اشاره می‌کنیم: یوسف در آخرین ملا‌قات خویش با برادران، خود را به آنان معرفی کرد و پیراهن خود را به مژده‌رسانی داد تا آن را به یعقوب برساند، وقتی برادران یوسف و مژده‌رسان، مصر را ترک گفتند، یعقوب فوراً گفت: من بوی یوسف را می‌شنوم اگر مرا تخطئه نکنید. یعقوب از فرسنگ‌ها فاصله، بوی یوسف را می‌شنود و از وصال نزدیک خبر می‌دهد همچنین یوسف در زندان عزیز، با دو هم‌بند روبرو شد که هردو، مشرک بوده و خواب خود را برای وی نقل کردند، یوسف پس‌از دعوت آنان به توحید خواب آنان را به درستی تعبیر کرد و پرده از روی غیب برداشت، و فرمود: ﴿أَمَّا أَحَدُكُمَا فَيَسْقِي رَبَّهُ خَمْرًا وَأَمَّا الآخَرُ فَيُصْلَبُ فَتَأْكُلُ الطَّيْرُ مِن رَّأْسِهِ[۲].
  3. حضرت خضر: این تنها پیامبران الهی نیستند که به اذن خداوند از غیب خبر می‌دهند، مصاحب موسی که معلم او نیز بود، در سه رویداد از غیب خبر می‌دهد. یک: شکستن کشتی. دو: کشتن نوجوان. سه: تعمیر دیوار.
  4. خبرهای غیبی حضرت مسیح: حضرت مسیح که آخرین حلقه اتصال میان پیامبران پیشین و پیامبر اسلا‌م(ص) است، از آگاهان به غیب به‌شمار می‌رود. او خویش را با جمله زیر توصیف کرده و می‌فرماید: ﴿وَأُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ[۳]. و این امر را از معجزات خود بر می‌شمارد و می‌فرماید: ﴿وَأُبْرِئُ الأَكْمَهَ وَالأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ[۴]. شاید همین مقدار از آیات، راه را برای اثبات آگاهی برخی از اولیا از غیب، گشوده باشد.
  5. خبرهای غیبی پیامبر اعظم(ص)
الف) خبر شهادت امیرالمؤمنین به دست بدبخت‌ترین انسان‌ها: پیامبر در حالی که اشک در دیدگان او حلقه زده بود، به علی فرمود: در چنین ماهی (ماه رمضان) خون تو حلا‌ل شمرده می‌شود. من می‌بینم که در حال نماز به دست بدبخت‌ترین انسان‌های تاریخ، کشته می‌شوی. او همانند پی‌کننده ناقه صالح سنگدل است، ضربتی برسرت می‌زند و محاسنت را از خون سرت رنگین می‌کند.
ب) مرگ ابوذر در تنهایی: ابوذر در یکی از جنگ‌ها از ارتش اسلا‌م عقب ماند، هرچه برمرکب خود فشار آورد که از جای برخیزد، سودی نبخشید، شتر را رها کرد و اثاث سفر را برپشت خود نهاد، و به راه افتاد تا هرچه زودتر به مسلمانان برسد. ارتش اسلا‌م در نقطه‌ای به دستور پیامبر(ص) منزل کرده و به استراحت پرداخته بودند، ناگهان سیاهی شخصی که با بار گران پیاده می‌آمد، از دور نمایان شد. یک نفر از یاران رسول خدا از دور او را شناخت و به پیامبر گفت: این مرد تنها می‌آید، ابوذر است، در این لحظه پیامبر فرمودند: خدا ابوذر را رحمت کند که تنها راه می‌رود، تنها می‌میرد و تنها برانگیخته می‌شود. آینده نشان داد که خبر پیامبر عین واقع بود زیرا وی در بیابان (ربذه) در تبعید، دور از اجتماع در کنار دختر خویش با وضع رقّت‌باری جان سپرد. این دو نمونه از خبرهای غیبی پیامبر گرامی است که مطرح گردید. هرگونه ذکر خبرهای غیبی پیامبر به کتابی مستقل نیاز دارد. براین اساس، اولیای الهی براثر صفای باطن، به اذن الهی از آینده خبر می‌دهند و چه بسا به خاطر محدَّث بودن، پرده از چهره غیب بردارند»[۵].

پاسخ‌های دیگر

جستارهای وابسته

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع علم غیب معصوم

پانویس

  1. «و نوح گفت: پروردگارا! از کافران هیچ کس را روی زمین بر جای مگذار* که اگر آنان را وا نهی بندگانت را گمراه می‌کنند و جز گنهکار بسیار ناسپاس پدید نمی‌آورند» سوره نوح آیه۲۶و۲۷.
  2. «یکی از شما ساقی ملک می‌شود‚ ولی دیگری را به دار می‌زنند و پرندگان مغز سر او را می‌خورند» سوره یوسف آیه۴۱.
  3. «من به شما خبر می‌دهم که چه می‌خورید و چه چیزهایی را در خانه ذخیره می‌کنید» سوره آل عمران آیه۴۹.
  4. «من نابینایان و مبتلا‌یان به بیماری پیسی را شفا می‌بخشم و مردگان را به اذن خداوند زنده می‌کنم و شما را از آنچه می‌خورید و در خانه‌هاتان خیره می‌کنید خبر می‌دهم» سوره آل عمران آیه۴۹.
  5. وبگاه بازار کتاب قائمیه.
  6. راه سعادت ص ۸۶ - ۱۱۳.
  7. کلام نوین اسلامی ج۲ ص۱۸۲
  8. «و این چنین، ملکوت آسمان‌ها و زمین را به ابراهیم نشان دادیم تا از اهل یقین گردد» سوره انعام آیه۷۵.
  9. «پاك و منزّه است آن (خدایی) كه بنده‌اش را از مسجدالحرام تا مسجدالاقصی كه اطرافش را برکت داده‌ايم شبانه برد، تا از نشانه‌های خود به او نشان دهيم. همانا او شنوا و بیناست».
  10. «و بگو (آنچه در سر دارید) انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید و به سوی داننده پنهان و آشکار بازگردانده خواهید شد و او شما را از آنچه انجام می‌داده‌اید آگاه خواهد ساخت».
  11. قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه.
  12. «و [تو] در جانب غربی نبودی هنگامی که کار (نبوّت) را با موسی تمام کردیم؛ و از گواهان حاضر نیز نبودی. و لیکن ما گروه‌هایی را پدید آوردیم، و دوران عمر آنان طولانی شد؛ و در میان ساکنان مَدْین اقامت نداشتی، تا از حال آنان آگاه شوی و آیات ما را بر آنان: مشرکان مکه بخوانی و پیروی کنی؛ و لیکن ما فرستنده تو بودیم. و تو در جانب کوه طور نبودی، هنگامی که موسی را ندا دادیم؛ و لیکن تو را آگاه کردیم به خاطر این که رحمتی از سوی پروردگارت باشد تا قومی را هشدار دهی که پیش از تو هیچ هشدارگری برای آنان نیامده است؛ باشد که آنان متذکّر شوند».
  13. تفسیر قرآن مهر؛ ج۱۵، ص۳۰۹.