نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Heydari(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۲۳ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۵۳ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۲۳ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۵۳ توسط Heydari(بحث | مشارکتها)
شرایط ظهور یعنی اموری که تحقق ظهور وابسته به آنهاست و تا آنها محقق نشوند ظهور واقع نخواهد شد را شرائط ظهور مینامند که مهمترین آنها عبارتند از: (۱): وجود طرح و برنامه برای انقلاب و مدیریت دنیا؛ (۲): وجود رهبر شایسته برای اجرای آن؛ (۳): یارانوفادار برای به ثمر رساندن آن؛ (۴): پذیرش عمومی و آمادگی آنان برای این امر؛ زیرا تا پذیرش عمومی نباشد کار به سرانجام نمیرسد.
در ذیل، پاسخ جامع اجمالی به اين پرسش و دیدگاههای متفرقه برخی از نویسندگان و دانشمندان، در این باره، به طور مفصلتری قابل بررسی است.
"شرط" در لغت[۱] به معنای چیزی است که تحقق مشروط، به آن بستگی دارد و جمع آن شرایط و شروط است.[۲] شرایط ظهور، آن دسته از اموری هستند که تحقّق ظهور، وابسته به وجود آنهاست و آن را امری منطقی و لازم مینمایاند[۳] و تا آنها محقّق نشوند، ظهور نیز واقع نخواهد شد،[۴] و گسترش عدالت جهانی به آنها وابستگی دارد.[۵] و عقل بدون بیان شرع میتواند دخالت این امور در تحقق ظهور را کشف کند.[۶]
هر پدیدهای در جهان با فراهم آمدن شرائط و زمینههای آن به وجود میآید و بدون تحقق زمینهها، امکان وجود برای هیچ موجودی نخواهد بود، قیام و انقلاب جهانیامام مهدی (ع) که بزرگترین حرکت جهانی است نیز پیرو همین اصل بوده و بدون تحقق زمینهها و شرایط آن به وقوع نخواهد پیوست.[۷]
در روایات بخشی از شرایطی که میبایست تحقق یابد تا امر ظهور را حتمی کند، بیان شده است.[۸] برخی از این شرایط عبارتند از:
وجود طرح و برنامه: هر جنبش و خیزشی که بخواهد وضع موجود جامعه را تغییر دهد و به وضع مطلوب برساند نیاز به طرح و برنامه دارد و این برنامه توسط قرآن کریم بیان شده است.[۹]
یاران: از شرایط مهم خیزش اسلامی، وجود یارانفداکاری است که با برنامهها و اهداف قیام آشنا و به آن اعتقاد داشته باشند و برای تحقق آن آماده هرگونۀ تلاش بوده باشند و رهبر خود را تنها نگذاشته و فرمان او را بر جان خود مقدّم بدارند.[۱۱]
آمادگی عمومی: از شرایط مهم هر انقلاب و قیامی، همراهی و پذیرش مردمی است؛ یعنی اگر بهترین طرح و برنامه در اختیار، بهترینرهبر با یارانی منتخب و از جان گذشته قرار گیرد ولی مردم آن را نپذیرند، قطعاً به انجام نخواهد رسید.[۱۲]
«مقصود ما از شرایط ظهور همان شرایطی است که تحقق روز موعود متوقف بر آنها است، و گسترش عدالت جهانی به آنها وابستگی دارد. همان روز موعودی که رکن اساسی تحقق آن ظهور حضرت بقیة الله (ع) میباشد. و لذا ظهور حضرتش متوقف بر وجود همین شرایط است. البته مسأله غیبت و ظهور را اگر بخواهیم به طور مجرد بنگریم به طور مستقیم جز به اراده خدا منوط و وابسته نمیباشد، لکن خداونداراده کرده است که ظهور وابسته به همین شرایط باشد تا روز موعود تحقق یابد، زیرا که حضرت مهدی (ع) برای همین مسأله ذخیره گشته است و بنابراین رابطه و پیوستگی کاملی بین ظهور آن حضرت و پیدایش شرایط روز موعود وجود دارد.
با در نظر گرفتن این سطح گسترده میتوان تعداد شرایط را سه چیز دانست:
شرط اول: وجود طرح و برنامه عادلانه: از این شرط سه مطلب به دست میآید:
در حقیقتهدف نهائی، پیاده شدن نقشه کامل عدل جهانی است که در آن هیچ ظلم و ستمی وجود ندارد.
این نقشه فقط به هنگام ظهور حضرت عملی میشود. و اگر بخواهد در آن روز هم قابل پیاده شدن نباشد دیگر در هیچ زمانی پیاده نخواهد شد، و گسترش عدالت در روز موعود محال و ممتنع میشود.
پیش از آنکه بخواهند این نقشه را عملی کنند، اصول و کلیات آن باید برای مردم روشن باشد و از آن اطلاع داشته باشند. زیرا قبلا گفتیم که تطبیق و پیاده کردن نقشه خدائی وابسته به آن است که انسانها در طول زمان تجربیاتی به دست آورند و آزمایشاتی بدهند، تا در پذیرش عدالت واقعی قبلا تمرین کرده و بر ایشان بیسابقه نباشد، و از آن وحشت نکنند، و عمل بدان بر ایشان دشوار و سخت نباشد و موفقیت و پیروزی آن ناممکن نشود.
شرط دوم: وجود رهبر و پیشوائی شایسته و بزرگ که شایستگیرهبری همهجانبه آن روز را داشته باشد؛
شرط سوم: وجود یاران همکار و همفکر و پایدار در کنار آن رهبر واحد[۱۳].]]]]
«"شرط" در لغت به معنای چیزی است که تحقق مشروط، به آن بستگی دارد و جمع آن شرایط و شروط است[۱۴]. مقصود از شرایط ظهور، زمینههایی است که تحقق ظهورامام عصر(ع) به آنها بستگی دارد و آن را امری منطقی و لازم مینمایاند؛ به گونهای که با فراهم شدن آنها، ظهور به طور حتمی تحقق خواهد یافت. ظهورحضرت مهدی (ع) برای برپایی حکومت عدل جهانی با فراهم شدن شرایط و زمینهها، پدید خواهد آمد. در روایات بخشی از شرایطی که میبایست تحقق یابد تا امر ظهور را حتمی کند، برای ما بیان شده است: مهمترین ویژگی و حکمتغیبت، رازی از رازهای خداوند بودن آن است؛ بنابراین میتوان گفت: رفع غیبت به عنوان شرط اساسی برای ظهور نیز خود رازی از رازهای الهی است»[۱۵].]]]]
منظور از شرایط ظهور: آن دسته اموری است که تحقق ظهور به وجود آنها وابسته است. ظهورحضرت مهدی (ع) برای برپایی حکومتعدل جهانی با فراهم شدن شرایط، پدید خواهد آمد که در روایات، بخشی از شرایط بیان شده است»[۱۶].]]]]
«شرایط و زمینههای ظهور: برای حرکت اصلاحی و انقلاب عظیم بشری توسط حضرت مهدی (ع)، چهار شرط ذکر شده و مانند هر قیام اصلاحی دیگر قبل از آن حرکت عظیم این چهار زمینه و شرط باید فراهم باشد تا انقلاب به بار بنشیند.
در مورد انقلابحضرت مهدی (ع) دو زمینه و شرط در محدوده اختیارات بشر است و ما باید آن زمینهها را ایجاد کنیم و دو شرط دیگر خارج از اختیارات بشر است:
وجود طرح و برنامه: هر جنبش و خیزشی که بخواهد وضع موجود جامعه را تغییر دهد و به وضع مطلوب برساند نیاز به طرح و برنامه دارد که البته طرح و برنامه این حرکت توسط خداوند بزرگ تدوین شده است. خداوندی که عالم به ابعاد مختلف وجودی انسان میباشد و با توجه به ابعاد مختلف روحی و مادی و فردی و اجتماعی... انسان برنامهای را تحت نام دیناسلام و کتاب قرآن در اختیارپیامبر و بعد از آن ائمه (ع) قرار داده است.
یاران: با نگاهی به تاریخ، به خوبی میتوان نقش و جایگاهیاوران را در حرکتها و خیزشها دریافت. مگر داستان صلحامام حسن (ع) را میتوان فراموش کرد که چگونه حضرت را رها کردند و در نهایت ایشان مجبور به قبول و امضای صلحنامه شد؟ همان طور که عدم همراهی با امام زمان (ع) غیبتساز است، همراهی و یاوری ظهورآفرین است پس بیاییم با ولی نعمت خود پیمانوفاداری ببندیم و صفوفی به هم پیوسته از یاورانراستین فراهم آوریم تا ظهورش را درک کنیم!
آمادگی عمومی: یکی از شرایط مهم هر انقلاب و قیامی، همراهی و پذیرش مردمی است؛ یعنی اگر بهترین طرح و برنامه در اختیار، بهترینرهبر با یارانی منتخب و از جان گذشته قرار گیرد ولی مردم آن را نپذیرند، قطعاً به انجام نخواهد رسید. اگر حکومت اسلامی در مدینه پایهگذاری شد بدان جهت بود که مردم یثرب خواستند و روزها مقدم مبارک پیامبر را انتظار کشیدند. :بشیر میگوید به امام باقر (ع) عرض کردم: مردم میگویند: "وقتی حضرت مهدی (ع) قیام کند کارها خود به خود برای او درست میشود." حضرت فرمود: "هرگز چنین نیست قسم به کسی که جانم به دست اوست! اگر بنا بود کارها خود به خود درست شود برای رسول خدا چنین میشد."[۱۷]»[۱۸].]]]]
«تعریف شرایط ظهور از دو منظر قابل بررسی است. یکی از حیث کارکرد یا به عبارت دیگر، کیفیت رابطه آن با واقعه که از قبیل "علیت" است؛ و دیگری از حیث تقدم و تأخر آن از واقعه. غالب تعریفها، به ویژگی علیت که در واقع فارق اساسی شرط و علامت است، اشاره کردهاند؛ برخی از تعریفها:
سید محمد صدر در بیان فرق بین شرط و علامت، شرط را اینگونه تعریف میکند: وابستگی ظهور به شرایط، یک نحوه وابستگی واقعی است؛ لکن وابستگی به نشانهها، وابستگی از جهت کشف و اعلام است، نه به عنوان یک امر واقعی و ارتباط حقیقی. تفاوت عمده بین این دو مفهوم، همین است؛ زیرا معنای شرط در فلسفه، آن است که رابطه آن با مشروط، رابطه علت و معلول باشد، به طوری که مشروط بدون وجود شرط، هیچگاه موجود نشود[۱۹]. بنابراین از منظر ایشان، شرایط ظهور آن چیزی است که موجب تحقق ظهور میشود، به گونهای که با وجود آن، تحقق ظهور، لاجرم باشد. به عبارت دیگر، رابطه بین شرایط و ظهور، رابطهای علّی معلولی است، نه رابطه کاشف و مکشوف که صرفاً پرده از آن بردارد.
شرایط به معنای سببها و زمینهها، به اموری گفته میشود که تحقق مطلوب و مشروط، به وجود آنها بستگی دارد و بدون تحقق اینها، مشروط به وجود نمیآید؛ یعنی یک نوع رابطه علّی و معلولی میان آنها برقرار است... براین اساس، مراد از شرایط ظهور، آن دسته از اموری هستند که تحقق ظهور وابسته به وجود آنهاست و تا آنها محقق نشوند، ظهور نیز واقع نخواهد شد[۲۰].
شرایط ظهور همان علائم حتمی ظهورند. صاحب این نظر میگوید: «فهناک مجموعة من الأحادیث وصفت بعضا من الأحداث بأنها حتمیة الوقوع... وهی لهذا تسمی بالشرایط لانها یجب ان تحصل قبل الظهور...»[۲۱].
تعریف برگزیده: شرایط ظهور اموری است که تحقق ظهور وابسته به آنهاست؛ کیفیت رابطه آنها با ظهور، علّی معلولی است و عقل بدون بیان شرع میتواند دخالت این امور در تحقق ظهور را کشف کند»[۲۲].]]]]