تربیت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۵۳ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = تربیت | عنوان مدخل = تربیت

| مداخل مرتبط = تربیت در قرآن - تربیت در حدیث - تربیت در کلام اسلامی - تربیت در معارف دعا و زیارات - تربیت در معارف و سیره سجادی - تربیت در معارف و سیره نبوی - تربیت در معارف و سیره فاطمی - تربیت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی

در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل تربیت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

موانع تربیت

برای تربیت موانعی وجود دارد که حرکت پیش‌رونده تربیت را کند و در مواردی متوقف می‌کند. در دیدگاه حضرت امام به موانع متعددی در زمینه تعلیم و تربیت اشاره شده است:

حب نفس، خودبینی و خودخواهی

حب نفس، رأس همه خطاها[۱] و منشاء همه گرفتاری‌ها[۲] و اساس همه فسادها، جنگ‌ها، ظلم‌ها، تعدی‌ها، تجاوزها[۳]، عامل هلاکت انسان و سرچشمه مفاسد[۴] است. خودبینی ارث شیطان و منشاء همه فسادهای فردی، حکومتی[۵]، سرچشمه همه ظلمت‌ها[۶]، حجاب برای انسان[۷] و اصل اصول فتنه است[۸]. خودخواهی و منیت نوعی بیماری[۹] و منشاء همه ظلمت‌ها[۱۰] و ارث شیطان[۱۱] است. انانیت و منیت انسان عامل حجاب او است[۱۲] و اگر این انانیت و منیت از میان برداشته شود همه نگرانی‌هایش تمام می‌شود[۱۳]. بنابراین، حب مذموم خود انسان است و همه مخالفت‌ها با خدا و همه معصیت‌ها و خیانت‌ها و جنایت‌ها از حب «خود» است که این حب منشاء حب دنیا و زخارف آن، مقام و جاه و مال آن است[۱۴]. وابستگی به خود منشاء همه وابستگی‌های انسان است[۱۵].[۱۶]

حب دنیا

حب دنیا اساس شقاوت‌ها، بدبختی‌ها، هلاکت‌ها و رأس همه خطاها است[۱۷]. باید از آن دوری کرد، حتی اگر حلالش باشد؛ زیرا به ناچار انسان را به دنبال حرام می‌کشاند[۱۸]. البته باید توجه داشت مراد از دنیای مذموم دنیایی است که در درون انسان است[۱۹] و در حقیقت وابستگی و تعلق انسان به آن مذموم است[۲۰]؛ زیرا دنیا به معنای عالم طبیعت و ملک نه تنها مورد نکوهش نیست بلکه مظهر حق و مقام ربوبیت او و مهبط ملائکه و جایگاه تربیت انبیاء و اولیاء(ع) است و حب آن اگر ناشی از حب به خداوند باشد مطلوب و موجب کمال اوست[۲۱].[۲۲]

نفس اماره

نفس اماره به عنوان عامل شیطان[۲۳]انسان را به بدی فرا می‌خواند و او را به انکار مقامات معنوی و سلوک إلی الله و به تبع آن دشمنی و ضدیت با خداوند می‌کشاند[۲۴]. نفس اماره انسان را مورد خدعه قرار می‌دهد و چه بسا به اسم خداوند و خدمت به خلق خدا، او را از خداوند باز دارد و به سوی خود و آمال خود سوق دهد[۲۵].[۲۶]

شیطان

شیطان از طرق زیادی انسان را مغرور می‌کند[۲۷]. وسوسه، شک و تردید را در قلب انسان می‌اندازد[۲۸]، انسان را به یأس می‌کشاند[۲۹]، فریب می‌دهد و چه بسا به اسم خداوند و به اسم خدمت به خلق خدا، وی را از خدا باز داشته به سوی خواسته‌های خود سوق دهد، پیران را به بهانه پیر شدن و فرصت از دست رفتن و مأیوس کردن فریب می‌دهد و جوانان را با گناه کردن و اعتماد به فرصت کافی برای توبه داشتن و ارحم الراحمین بودن خداوند می‌فریبد[۳۰]. انسان را به انکار مقامات معنوی وامی‌دارد و روح شوق دستیابی به کمالات انسانی و مقامات معنوی را در او می‌میراند[۳۱]. ایمان را از انسان می‌گیرد[۳۲] و او را از فطرت توحیدی منحرف می‌کند[۳۳] و خودبینی را در انسان به ارث می‌گذارد[۳۴].[۳۵]

هم‌نشینی با اهل معصیت

هم‌نشینی با اهل معصیت و شرکت در مجالس آنها سبب می‌شود انسان تحت تأثیر منفی حالات و اعمال آنها قرار گیرد و همانند آنها گردد[۳۶].[۳۷]

طاغوت

حاکمیت رژیم طاغوت یکی از موانع بیرونی تربیت است که نمونه‌ای از آن قبل از انقلاب اسلامی بر جامعه اسلامی ما حکومت می‌کرد. رژیم طاغوتی، جوان‌های جامعه و بلکه همه ملت اعم از زن و مرد را به فساد و تباهی کشانید[۳۸].[۳۹]

وابستگی فکری

وابستگی فکری سرآغاز وابستگی در عرصه‌های اقتصادی، فرهنگی و وابستگی در همه چیز است؛ از این رو می‌بایست مغزهای جوانان را از وابستگی فکری پاک و مغز اسلامی انسانی را جایگزین آنها نمود[۴۰].[۴۱]

علم غیر الهی

چنانچه علم غیر الهی و با انگیزه انحرافی حاصل گردد، نه تنها انسان را به سعادت رهنمون نمی‌سازد؛ بلکه خود، مانعی برای تربیت و هدایت انسان و دور کننده وی از صراط مستقیم است[۴۲]. بلکه علم توحید و عرفان هم چنانچه برای انباشت اصطلاحات باشد و خودش موضوعیت یابد؛ سالک را از مقصد دور می‌کند[۴۳] و نه تنها از حجاب‌های او نمی‌کاهد که حجاب‌های کوچک او را به حجاب‌های بزرگ‌تر تبدیل می‌کند[۴۴] و هرچه این علوم بیشتر شوند حجاب‌ها غلیظ‌تر و افزون‌تر می‌گردد[۴۵].[۴۶]

  1. صحیفه امام، ج۱۳، ص۱۹۴ و ۲۱۱ – ۲۱۰.
  2. صحیفه امام، ج۱۴، ص۹ - ۸؛ ج۱۶، ص۴۵۸.
  3. صحیفه امام، ج۱۶، ص۴۵۸.
  4. شرح چهل حدیث، ص۶۷.
  5. صحیفه امام، ج۱۹، ص۱۳۳.
  6. صحیفه امام، ج۱۱، ص۳۸۰.
  7. صحیفه امام، ج۱۴، ص۲۱۱.
  8. صحیفه امام، ج۲۰، ص۱۵۵.
  9. صحیفه امام، ج۱۴، ص۱۷۲.
  10. صحیفه امام، ج۱۱، ص۳۸۰.
  11. صحیفه امام، ج۲۰، ص۱۵۵.
  12. صحیفه امام، ج۱۶، ص۲۰۹ - ۲۰۸.
  13. صحیفه امام، ج۱۴، ص۲۱۱.
  14. صحیفه امام، ج۱۶، ص۲۱۴.
  15. صحیفه امام، ج۱۶، ص۲۱۴.
  16. همت‌بناری، علی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری امام خمینی، ص ۴۰۳.
  17. صحیفه امام، ج۱۶، ص۲۱۳.
  18. صحیفه امام، ج۱۸، ص۵۲۰.
  19. صحیفه امام، ج۱۶، ص۲۱۴.
  20. صحیفه امام، ج۱۴، ص۱۱.
  21. صحیفه امام، ج۱۶، ص۲۱۴.
  22. همت‌بناری، علی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری امام خمینی، ص ۴۰۴.
  23. صحیفه امام، ج۲۰، ص۱۶۴.
  24. صحیفه امام، ج۱۶، ص۲۰۹.
  25. صحیفه امام، ج۱۶، ص۲۲۱.
  26. همت‌بناری، علی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری امام خمینی، ص ۴۰۴.
  27. شرح چهل حدیث، ص۳۶۳؛ صحیفه امام، ج۱۸، ص۱۴۸.
  28. صحیفه امام، ص۳۹۹.
  29. صحیفه امام، ج۹، ص۱۸۱.
  30. صحیفه امام، ج۱۶، ص۲۲۱؛ ج۱۸، ص۱۴.
  31. شرح چهل حدیث، ص۵۰۷.
  32. صحیفه امام، ج۲، ص۲۳.
  33. صحیفه امام، ج۱۷، ص۵۳۱.
  34. صحیفه امام، ج۱۹، ص۱۳۳.
  35. همت‌بناری، علی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری امام خمینی، ص ۴۰۵.
  36. شرح چهل حدیث، ص۳۷۶.
  37. همت‌بناری، علی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری امام خمینی، ص ۴۰۵.
  38. صحیفه امام، ج۱۰، ص۲۶۸ و ۵۳۱.
  39. همت‌بناری، علی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری امام خمینی، ص ۴۰۶.
  40. صحیفه امام، ج۱۰، ص۵۳.
  41. همت‌بناری، علی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری امام خمینی، ص ۴۰۶.
  42. صحیفه امام، ج۸، ص۳۲۸.
  43. صحیفه امام، ج۱۸، ص۴۴۴.
  44. صحیفه امام، ج۱۸، ص۴۵۰.
  45. صحیفه امام، ج۱۶، ص۲۱۹.
  46. همت‌بناری، علی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری امام خمینی، ص ۴۰۶.