ابوزینب بن عوف انصاری
مقدمه
نام او زهیر و از تیره غامد أزد است[۱]. از زندگانی او در زمان رسول خدا(ص) اطلاعی نیست. از او در شمار صحابهای که حدیث غدیر را از رسول خدا(ص) شنیده و نقل کرده، یاد شده است[۲]. هنگامی که امام علی(ع) در رحبه کوفه، باران خود را قسم داد تا هرکس حدیث غدیر را از رسول خدا(ص) شنیده، شهادت دهد، ابوزینب بن عوف و ابوایوب انصاری شهادت دادند که از رسول خدا(ص) در حالی که دست علی(ع) را گرفته بود شنیدیم که در روز غدیر خم فرمود: «الستم تَشْهَدُونَ أَنِّى قَدْ بَلَّغْتَ وَ نَصَحْتَ؟ »؛ مردم تأیید کردند و سپس فرمود: « مَنْ كُنْتُ مَوْلاَهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلاَهُ اَللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاَهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ أَحِبَّ مَنْ أَحَبَّهُ وَ أَبْغِضْ مَنْ أَبْغَضَهُ وَ اُنْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اُخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ...»[۳].
هنگامی که فسق و شراب خواری ولید بن عقبه والی عثمان، در کوفه آشکار شد، گروهی که ابوزینب بن عوف از جمله آنان بود، بر ولید وارد شدند[۴] آنها او را از خود بیخود یافتند، پس انگشتریاش را بیرون آوردند و به مدینه نزد عثمان بردند و علیه ولید، شهادت دادند که شراب نوشیده است [۵]. عثمان از آنان پرسید: از کجا فهمیدید؟ گفتند: از آن شرابی بود که ما در جاهلیت مینوشیدیم و این نیز انگشتری اوست که از دست او بیرون آوردیم. عثمان از آنان نپذیرفت و بر ایشان خشمگین شد. ابوزینب همراه چند تن از دوستان خویش که معروف بودند، نزد امام علی(ع) رفتند و از او کمک خواستند. حضرت عثمان را وادار کرد تا ولید را عزل و بر او حد جاری کند. عثمان، ولید را عزل کرد و بعد از عزل، امام علی(ع) در محضر عثمان، خود بر ولید، حد شرب خمر جاری نمود[۶]. بعد از عزل ولید، سعید بن عاص والی کوفه شد و خانه هاشم بن عتبه را به آتش کشید و او را تازیانه زد. این بار نیز ابوزینب همراه مالک اشتر، کمیل بن زیاد و از کوفه نزد عثمان رفتند و خواستار عزل سعید بن عاص شدند[۷].
در سال ۳۵ هجری، هنگامی که عثمان مخالفان خود را قلع و قمع کرد، ابوزینب همراه مالک اشتر، زید بن صوحان، کمیل بن زیاد و... گرد هم آمدند و گفتند: قسم به خدا تا زمانی که عثمان خلیفه است کسی نمیتواند سر بردارد[۸].
در آستانه جنگ صفین، ابوزینب بر امام علی(ع) وارد شد و عرض کرد: یا امیر مؤمنان! اگر ما بر حق هستیم، شما بودی که ما را به راه حق ره نمودی، خیر عظیمی را نصیب ما کردی، و اگر ما به راه کج و گمراهی برویم، گناه بزرگی نصیب شماست. به ما امر فرمودی که به جنگ دشمنانت برویم، ما نیز چنین کردیم و دوستی خود را با آنان گسستیم و خداوند داناست که در این کار جز اطاعت تو چیزی در نظر نداشتیم. آیا راهی را که ما میرویم بر حق نیست؟ امام در پاسخ فرمود: "بلی، من شهادت میدهم که نیت شما در اطاعت ما و اجابت دعوت ما صادق بود و چنانکه گفتی، با دشمنان ما دشمنی کردی و در راه خشنودی خدا گام برداشتی، پس بر تو بشارت باد".
عمار بن یاسر بعد از سخنان امام علی(ع) به ابوزینب گفت: ای ابوزینب! در راه دشمنی با دشمنان خدا و رسول او استوار باش و به خود تردید راه مده. ابوزینب گفت: دوست داشتم دو گواه مانند شما از این امت بر پرسشی که داشتم، داشته باشم[۹]. ابن اثیر[۱۰] دو نفر به نام ابوزینب ذکر کرده و گفته است نام ابوزینبی که بر ضد ولید شهادت داد، زهیر بن حارث بن عوف است، ولی برای آنکه حدیث غدیر را نقل کرده، تنها کنیه آورده و به اسم او اشاره نکرده است؛ در حالی که ابن حجر تصریح کرده که گاه به ابوزینب بن عوف، زهیر بن حارث بن عوف نیز گفته شده است[۱۱]. از اینرو، زهیر بن حارث را به زهیر بن عوف بن حارث ارجاع داده است[۱۲]. این طبیعی است که گاه میان اسم پدر و جد جابه جایی صورت بگیرد. افزون بر اینکه هیچ شاهدی بر دو نفر بودن این دو نداریم. ابن عبدالبر تنها به ابو زینبی که بر ضد ولید شهادت داد اشاره کرده و گفته است کسانی که او را در شمار صحابه آوردهاند، اشتباه کردهاند[۱۳]. ابوزینب در جنگ صفین همراه مخنف ازدی به شهادت رسید[۱۴].[۱۵]
منابع
پانویس
- ↑ خلیفة بن خیاط، ص۱۹۰، ۲۳۲ و ۲۵۳.
- ↑ ابن طاووس، ص۱۴۱؛ امینی، ج۱، ص۱۴۰.
- ↑ ابن اثیر، ج۶، ص۱۲۶؛ ابن حجر، ج۷، ص۱۳۶؛ امینی، ج۱، ص۱۵ و ۱۸۴.
- ↑ بلاذری، ج۶، ص۱۴۳.
- ↑ جوهری، ص۱۲۴؛ ابن عساکر، ج۶۳، ص۲۴۴.
- ↑ ابن شبه نمیری، ج۳، ص۹۷۲؛ مسعودی، ج۲، ص۳۳۵؛ طبری، ج۴، ص۷-۲۷۳؛ ابن شهر آشوب، ج۱، ص۴۰۹.
- ↑ ابن سعد، ج۵، ص۲۴.
- ↑ طبری، ج۴، ص۴۰۳.
- ↑ منقری، ص۱۰۱۔۱۰۰؛ ابن ابی الحدید، ج۳، ص۱۸۷.
- ↑ ابن اثیر، ج۶، ص۱۲۶.
- ↑ ابن حجر، ج۲، ص۴۷۷.
- ↑ ابن حجر، ج۲، ص۴۷۳.
- ↑ ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۲۹.
- ↑ منقری، ص۲۶۳.
- ↑ محمدی، رمضان، مقاله «ابوزینب بن عوف انصاری»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۳۲۲.