قسم

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر از قسم به خدا)

مقدمه

خدا، در قرآن کریم، به اموری چون ذات خود، روز قیامت، فرشتگان، ماه، خورشید و بسیاری چیزهای دیگر سوگند یاد کرده است. هدف از این سوگند هم، علاوه بر تأکید بر آن چیز، بیان عظمت و تفهیم ارزش و منزلت نعمت‌های خداوند و تلاش برای قرب به اوست[۱]. برای مثال، نفس انسان آن‌چنان ارزشمند است که خداوند پس از چند بار سوگند خوردن به چیزهای دیگر، به آن پرداخته است[۲].

امام علی (ع) با سوگند خوردن به خدای کعبه بر ارزشمند بودن شهادت خود، در محراب عبادت، تأکید کرد که فرمود: «فُزْتُ‏ وَ رَبِ‏ الْكَعْبَةِ»[۳]. امام سجاد (ع)، با استناد به آیات سوره ذاریات[۴] که خدا سوگند می‌خورد روزی انسان را تأمین کند، می‌فرماید: بار الها! این سوگند صریح تو، ما را از دغدغه تأمین روزی رها می‌سازد[۵]. با نگاه به سیره علمی و عملی امام (ع)، این سخن نمی‌تواند حاکی از تنبلی، ولنگاری و بی‌برنامه بودن برای تأمین روزی باشد، بلکه ما را به پرهیز از بخل، زیاده‌خواهی، شادخواری، تک‌خوری و... رهنمون می‌سازد. به عبارت دیگر اگر بپذیریم که خدا حتماً روزی ما را تأمین می‌کند، شیوه درآمد و مصرف آن را نیز باید از او تعلیم بگیریم. در مورد سوگند سه نکته زیر قابل تأمل است:

سوگند دادن خدا

با عنایت به نیایش‌های حضرت سجاد (ع) در صحیفه، سوگند دادن خدا، اگر در جهت تأکید بر خواسته‌های مفید و سازنده باشد، امری مطلوب است. امام سجاد (ع)، خداوند را به نام‌های نهانش سوگند داده و از او خواسته است که وی را از گرمای آتش فوق طاقت بشری جهنم حفظ کند: «بار خدایا! تو را به نام‌های نهانیت سوگند می‌دهم... که بر این جان بی‌تاب و این مشت استخوان ناتوان رحمت آوری. کسی که طاقت تاب آفتابت را ندارد، چگونه می‌تواند آتش دوزخت را تحمل کند؟ و کسی که تاب بانگ رعد تو را ندارد، چگونه بانگ قهر تو را تحمل کند»[۶].

همچنین سوگند دادن خداوند به پیامبر (ص) و اهل‌بیت او، برای درخواست امور خیر، رواست. امام سجاد (ع) در نیایش‌های خود، مکرر خداوند را به محمد (ص) و خاندانش سوگند می‌دهد که او را از درگاه خویش نا امید نگرداند: «فَأَسْأَلُكَ بِكَ وَ بِمُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِمْ، أَن لَا تَرُدَّنِي‏ خَائِباً»؛ «تو را به خودت و به محمد و آل محمد (ص) سوگند می‌دهم که مرا نومید باز نگردانی»[۷].

او همچنین خداوند را به پیامبر برگزیده و محبوبش محمد (ص) سوگند داده است که توفیق توبه، دوری از گناه و برخورداری از عفو خود را نصیب او گرداند: «بار الها! تو را به برگزیده خلقت سوگند می‌دهم... که در این روز مرا همانند کسانی که به تو پناه آورده‌اند، از گناه بیزاری جسته‌اند، توبه کرده‌اند و به آمرزش تو پیوسته‌اند، خلعت عفو و رحمت خود را بپوشانی»[۸].

سوگند دادن انسان

... در نظام قضایی اسلام، برای حل برخی دعاوی، از سوگند دادن متّهم استفاده می‌شود و این هنگامی است که اگر هیچ راهی برای رد یا اثبات دعوی باقی نماند، از متهم می‌خواهند، با رعایت آداب و تشریفاتی، با سوگند خوردن از حق خود دفاع کند. به این کار اصطلاحاً “سوگند دادن” گفته می‌شود.

سوگند خوردن انسان

از منظر قرآن و روایات، اتکای انسان به سوگند برای تأکید بر اهمیت امور مثبت و سازنده ناروا تلقی نمی‌شود. خداوند عزیز انسان را به خاطر سوگندهایی که از روی بی‌توجهی یا در حال عصبانیت و بدون فکر و اراده و پرحرفی و عجله از او سر می‌زند مؤاخذه نمی‌کند[۹].

در واقع، اگرچه قرآن کریم از اینکه ما خدا را هدف سوگندهای خود قرار دهیم و به ناحق به او قسم خوریم نهی کرده است[۱۰]. اما در عین حال، در مواردی که کسی سوگندی یاد کند و از عهده تعهدی که کرده است برنیاید و نتواند آن را محقق سازد، برای جبران آن کفّاره پیش‌بینی شده است[۱۱]، یعنی قابل بخشش است.

همچنین استفاده ابزاری از سوگند و بازگشت از تعهد به بهای ناچیز[۱۲]؛ و سوگند دروغین و منافقانه[۱۳]؛ سوگند برای تقلب و فریب مردم[۱۴]؛ و بالاخر سوگند برای نفی معاد[۱۵] به قهر و عذاب الهی منجر خواهد شد.[۱۶].[۱۷]

منابع

پانویس

  1. تفسیر نمونه، ج۱۸، ص۳۱۶.
  2. ﴿وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا * وَالْقَمَرِ إِذَا تَلاهَا * وَالنَّهَارِ إِذَا جَلاَّهَا * وَاللَّيْلِ إِذَا يَغْشَاهَا * وَالسَّمَاء وَمَا بَنَاهَا * وَالأَرْضِ وَمَا طَحَاهَا * وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا «سوگند به خورشید و روشنایی آن * و به ماه چون از پی آن درآید * و به روز چون آن (زمین) را روشن گرداند * و به شب چون آن را فرا پوشاند * و به آسمان و آنکه آن را بنا کرد * و به زمین و آنکه آن را بگسترد * و به جان (آدمی) و آنکه آن را بهنجار داشت» سوره شمس، آیه ۱-۷.
  3. مصباح‌الشریعه، ص۱۹.
  4. ﴿وَفِي السَّمَاءِ رِزْقُكُمْ وَمَا تُوعَدُونَ * فَوَرَبِّ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ مَا أَنَّكُمْ تَنْطِقُونَ «و روزی شما و آنچه به شما نوید می‌دهند در آسمان است * پس، سوگند به پروردگار آسمان و زمین که این (سخن) به همان گونه که سخن می‌گویید راستین است» سوره ذاریات، آیه ۲۲-۲۳.
  5. نیایش بیست‌ونهم.
  6. نیاش پنجاهم.
  7. نیایش سیزدهم.
  8. نیایش چهل‌وهفتم.
  9. ﴿لَا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ وَلَكِنْ يُؤَاخِذُكُمْ بِمَا كَسَبَتْ قُلُوبُكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ «خداوند شما را در سوگندهای بیهوده بازخواست نمی‌کند امّا از آنچه با دل آگاهی است، بازخواست می‌کند و خداوند آمرزنده‌ای بردبار است» سوره بقره، آیه ۲۲۵؛ ﴿لَا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ وَلَكِنْ يُؤَاخِذُكُمْ بِمَا عَقَّدْتُمُ الْأَيْمَانَ فَكَفَّارَتُهُ إِطْعَامُ عَشَرَةِ مَسَاكِينَ مِنْ أَوْسَطِ مَا تُطْعِمُونَ أَهْلِيكُمْ أَوْ كِسْوَتُهُمْ أَوْ تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ ذَلِكَ كَفَّارَةُ أَيْمَانِكُمْ إِذَا حَلَفْتُمْ وَاحْفَظُوا أَيْمَانَكُمْ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ «خداوند شما را در سوگندهای بیهوده بازخواست نمی‌کند اما از سوگندهایی که آگاهانه خورده‌اید باز می‌پرسد بنابراین کفّاره (شکستن) آن، خوراک دادن به ده مستمند است از میانگین آنچه به خانواده خود می‌دهید یا (تهیّه) لباس آنان و یا آزاد کردن یک بنده؛ پس هر که (هیچ‌یک را) نیابد (کفاره آن) سه روز روزه است؛ این کفّاره سوگندهای شماست هرگاه سوگند خورید (و بشکنید)؛ حرمت سوگندهای خود را بدارید؛ خداوند این چنین آیات خود را برای شما روشن می‌گرداند باشد که سپاس گزارید» سوره مائده، آیه ۸۹؛ تفسیر نور، ج۱، ص۳۵۷.
  10. ﴿وَلَا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَيْمَانِكُمْ أَنْ تَبَرُّوا وَتَتَّقُوا وَتُصْلِحُوا بَيْنَ النَّاسِ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ «(نام) خداوند را دستاویزی برای سوگندهای خویش قرار ندهید تا (با آن) از نکوکاری و پرهیزگاری و اصلاح میان مردم شانه خالی کنید و خداوند شنوایی داناست» سوره بقره، آیه ۲۲۴.
  11. ﴿لَا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ وَلَكِنْ يُؤَاخِذُكُمْ بِمَا عَقَّدْتُمُ الْأَيْمَانَ فَكَفَّارَتُهُ إِطْعَامُ عَشَرَةِ مَسَاكِينَ مِنْ أَوْسَطِ مَا تُطْعِمُونَ أَهْلِيكُمْ أَوْ كِسْوَتُهُمْ أَوْ تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ ذَلِكَ كَفَّارَةُ أَيْمَانِكُمْ إِذَا حَلَفْتُمْ وَاحْفَظُوا أَيْمَانَكُمْ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ «خداوند شما را در سوگندهای بیهوده بازخواست نمی‌کند اما از سوگندهایی که آگاهانه خورده‌اید باز می‌پرسد بنابراین کفّاره (شکستن) آن، خوراک دادن به ده مستمند است از میانگین آنچه به خانواده خود می‌دهید یا (تهیّه) لباس آنان و یا آزاد کردن یک بنده؛ پس هر که (هیچ‌یک را) نیابد (کفاره آن) سه روز روزه است؛ این کفّاره سوگندهای شماست هرگاه سوگند خورید (و بشکنید)؛ حرمت سوگندهای خود را بدارید؛ خداوند این چنین آیات خود را برای شما روشن می‌گرداند باشد که سپاس گزارید» سوره مائده، آیه ۸۹.
  12. ﴿إِنَّ الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَأَيْمَانِهِمْ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَئِكَ لَا خَلَاقَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلَا يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ «آنان که پیمان با خداوند و سوگندهای خود را به بهای ناچیز می‌فروشند، در جهان واپسین بی‌بهره‌اند و خداوند با آنان سخن نمی‌گوید و در روز رستخیز به آنان نمی‌نگرد و آنان را پاکیزه نمی‌دارد و عذابی دردناک خواهند داشت» سوره آل عمران، آیه ۷۷.
  13. ﴿اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ «سوگندهاشان را سپر کردند و (مردم را) از راه خداوند باز داشتند؛ به راستی آنان بدکرداری انجام می‌دادند» سوره منافقون، آیه ۲.
  14. ﴿وَلَا تَتَّخِذُوا أَيْمَانَكُمْ دَخَلًا بَيْنَكُمْ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِهَا وَتَذُوقُوا السُّوءَ بِمَا صَدَدْتُمْ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَلَكُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ «و سوگندهایتان را (دستمایه) نیرنگی میان خود نسازید مبادا گامی پس از استواری بلغزد و برای آنکه (مردم را) از راه خداوند باز داشتید بدی را بچشید؛ و شما راست عذابی سترگ» سوره نحل، آیه ۹۴.
  15. ﴿وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَا يَبْعَثُ اللَّهُ مَنْ يَمُوتُ بَلَى وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ «و سخت‌ترین سوگندهاشان را به خداوند خوردند که خداوند کسی را که می‌میرد (دیگر) برنمی‌انگیزد؛ چرا، به وعده‌ای واجب که بر عهده اوست (بر می‌انگیزد) امّا بیشتر مردم نمی‌دانند» سوره نحل، آیه ۳۸.
  16. تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی،... ، تهران، ۱۳۷۴، دارالکتب الاسلامیه؛ تفسیر نور، محسن؛ قرائتی، مؤسسه درس‌هایی از قرآن، تهران، ۱۳۸۳؛ الصحیفة السجادیة، امام زین‌العابدین (ع)، نشر الهادی، قم، ۱۴۱۸؛ قرآن حکیم، ترجمه ناصر مکارم شیرازی، دارالقرآن الکریم، قم، ۱۳۷۳.
  17. شایسته‌نژاد، علی اکبر، مقاله «سوگند»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۷۴.