قرض‌الحسنه در قرآن

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط HeydariBot (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۰۹ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

در مبحث ارث، قرآن کریم چندین بار و فقط به صورت تک‌ واژه از موضوع دَین یاد کرده، اما از آنجا که در آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا تَدَايَنْتُمْ بِدَيْنٍ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى فَاكْتُبُوهُ وَلْيَكْتُبْ بَيْنَكُمْ كَاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَلَا يَأْبَ كَاتِبٌ أَنْ يَكْتُبَ كَمَا عَلَّمَهُ اللَّهُ فَلْيَكْتُبْ وَلْيُمْلِلِ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ وَلْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَلَا يَبْخَسْ مِنْهُ شَيْئًا فَإِنْ كَانَ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ سَفِيهًا أَوْ ضَعِيفًا أَوْ لَا يَسْتَطِيعُ أَنْ يُمِلَّ هُوَ فَلْيُمْلِلْ وَلِيُّهُ بِالْعَدْلِ وَاسْتَشْهِدُوا شَهِيدَيْنِ مِنْ رِجَالِكُمْ فَإِنْ لَمْ يَكُونَا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاءِ أَنْ تَضِلَّ إِحْدَاهُمَا فَتُذَكِّرَ إِحْدَاهُمَا الْأُخْرَى وَلَا يَأْبَ الشُّهَدَاءُ إِذَا مَا دُعُوا وَلَا تَسْأَمُوا أَنْ تَكْتُبُوهُ صَغِيرًا أَوْ كَبِيرًا إِلَى أَجَلِهِ ذَلِكُمْ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ وَأَقْوَمُ لِلشَّهَادَةِ وَأَدْنَى أَلَّا تَرْتَابُوا إِلَّا أَنْ تَكُونَ تِجَارَةً حَاضِرَةً تُدِيرُونَهَا بَيْنَكُمْ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَلَّا تَكْتُبُوهَا وَأَشْهِدُوا إِذَا تَبَايَعْتُمْ وَلَا يُضَارَّ كَاتِبٌ وَلَا شَهِيدٌ وَإِنْ تَفْعَلُوا فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ[۱] - که طولانی‌ترین آیه قرآن است - به طور مفصل سخن از دَین و تشریع احکام و مقررات آن به میان آمده است، آن را "آیه دین" یا تَداین نامیده‌اند که این وجه دوم به خاطر کاربرد فعل ﴿تَدَايَنْتُمْ در آیه می‌باشد.

اصل مطلب این آیه راجع به لزوم کتابت سند برای وام است. البته می‌توان آیه ﴿وَإِنْ كُنْتُمْ عَلَى سَفَرٍ وَلَمْ تَجِدُوا كَاتِبًا فَرِهَانٌ مَقْبُوضَةٌ فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُمْ بَعْضًا فَلْيُؤَدِّ الَّذِي اؤْتُمِنَ أَمَانَتَهُ وَلْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَلَا تَكْتُمُوا الشَّهَادَةَ وَمَنْ يَكْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ[۲] را نیز جزو این آیه به شمار آورد، چرا که بقیه احکام دین در این آیه درج شده است.

تَداین بر وزن تفاعل از ریشه "د ی ن" و به معنی قرض دادن یا گرفتن و معامله سررسیددار است. تداین و مداینه یکسان بوده و به معنی ادا کردن بدهی می‌باشد[۳].

إملال از ریشه مَلَل و إملاء، هر دو در قرآن به کار رفته و به یک معنی می‌باشند، یعنی القا کردن مطلب به دیگری و نوشتن او. بَخس به معنی کمی یا کم گذاشتن از روی دستم است[۴].

دَین یا وام، یک تعهد مالی است که براساس بلندترین آیه قرآن، باید با درج سررسید میان طرفین معامله مکتوب گردد و فقط در موارد استثنایی مانند معاملات تجاری فوری نقدی که کالاها دست به دست می‌شود، نیاز به نوشتن نیست. با درنظر گرفتن کمی سواد در قرن‌های ۱ تا ۷ حجاز، قرآن اقلیت باسواد را راهنمایی و موظف می‌کند که در مواردی که دو طرف بدهی / وام - چه کم و چه زیاد – بی‌سواد بودند به عنوان کاتب عمل کنند[۵].

از این آیه احکام فقهی / حقوقی فراوانی استنباط و استفاده شده است، علی بن ابراهیم با تفکیک بندهای آیه، ۱۵ حکم[۶] و دیگری تا ۲۱ حکم را ذکر کرده‌اند[۷].

مکتب مقدس اسلام نسبت به تنظیم اسناد تجاری و عقود چقدر دقیق و ظریف سخن گفته است. در متن آیه ۹ بار واژه کتابت به کار رفته و اهمیت ثبت سند را با بیانی شیوا به خواننده منتقل می‌نماید که برخی از احکام و پیام‌های راه‌گشای آن به این شرح است:

  1. ضرورت ثبت سند دین و مدت سررسید آن: ﴿إِذَا تَدَايَنْتُمْ بِدَيْنٍ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى فَاكْتُبُوهُ؛ زیرا برای حفظ اعتماد به یکدیگر و آرامش روحی طرفین و جلوگیری از انکار و سوء ظن باید بدهی‌ها طی سندی نوشته شود.
  2. شرط گزینش نویسنده سند، عدالت است: ﴿وَلْيَكْتُبْ بَيْنَكُمْ كَاتِبٌ بِالْعَدْلِ. عبده می‌گوید: باید کاتبی عادل برای ثبت دیون باشد تا برابری میان طرفین معامله را رعایت کند و نسبت به یکی تمایل بیشتری نداشته باشد تا برای او حق بیشتری ایجاد نماید و در نتیجه به دیگری زیان برساند[۸].
  3. کسی که قدرت بر نویسندگی دارد نباید از نوشتن خودداری کند: ﴿وَلَا يَأْبَ كَاتِبٌ أَنْ يَكْتُبَ كَمَا عَلَّمَهُ اللَّهُ فَلْيَكْتُبْ. یعنی به پاس موهبتی که خدا به او داده نباید از نوشتن قرارداد شانه خالی نماید (مخصوصاً در محیط‌هایی مانند محیط نزول آیه که افراد باسواد کم باشد)؛ جمله ﴿كَمَا عَلَّمَهُ اللَّهُ مطابق تفسیر فوق برای تأکید و تشویق بیشتر است ولی احتمال دارد که اشاره به حکم دیگری باشد و آن رعایت نهایت امانت در نوشتن است.
  4. بدهکار باید متن قرارداد را املا و سند را امضا کند: ﴿وَلْيُمْلِلِ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ.
  5. رعایت مقررات مربوط به تنظیم اسناد شخص صغیر یا سفید با پیش‌بینی امضای سند توسط ولی او: ﴿فَلْيُمْلِلْ وَلِيُّهُ بِالْعَدْلِ؛ به نحوی که حق ناتوان ضایع نشود.
  6. تنظیم سند در حضور دو نفر شاهد مسلمان مرد: ﴿وَاسْتَشْهِدُوا شَهِيدَيْنِ مِنْ رِجَالِكُمْ؛ مردان به خاطر داشتن حافظه قوی‌تر در گواهی دادن بر زنان مقدم هستند.
  7. تأکید بر رعایت تشریفات تنظیم سند در صورت عدم دستیابی به دو نفر مرد به وسیله یک مرد و دو زن، برای پیش‌بینی فرضی اختلاف در مُفاد سند، و نیز مورد توافق بودن شهود: ﴿فَإِنْ لَمْ يَكُونَا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاءِ أَنْ تَضِلَّ إِحْدَاهُمَا فَتُذَكِّرَ إِحْدَاهُمَا الْأُخْرَى؛ دو زن به جای یک مرد در گواهی، طبق متن آیه به خاطر ضعف حافظه آنهاست و یا به جهت اینکه معمولاً زنان در مسائل اقتصادی حضور فعال ندارند و آشنایی آنها با نحوه معاملات کمتر است.
  8. تضمین‌هایی برای شهود که در موقع نیاز به شهادت باید حضور پیدا کنند: ﴿وَلَا يَأْبَ الشُّهَدَاءُ إِذَا مَا دُعُوا.
  9. تأکید بر کلیت فراگیری و شمول تنظیم سند دین: ﴿وَلَا تَسْأَمُوا أَنْ تَكْتُبُوهُ صَغِيرًا أَوْ كَبِيرًا إِلَى أَجَلِهِ؛ اعم از بدهی‌های کوچک و بزرگ که دارای سررسید باشد.
  10. ترویج و تشویق به تنظیم سند از طریق ذکر فواید و فلسفه ثبت به این شرح:
    1. این کار، نزد خدا به عدالت، نزدیک‌تر: ﴿أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ؛
    2. و برای گواهی دادن، محکم‌تر: ﴿وَأَقْوَمُ لِلشَّهَادَةِ؛
    3. و در اینکه دچار شک و تردید نشوند به احتیاط نزدیک‌تر است: ﴿وَأَدْنَى أَلَّا تَرْتَابُوا.
  11. ایجاد فضای معنوی جهت جلوگیری از لغزش و ستم در حق دیگری: ﴿وَلْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَلَا يَبْخَسْ مِنْهُ شَيْئًا.
  12. به نویسنده و شهود نباید ضرری برسد: ﴿وَلَا يُضَارَّ كَاتِبٌ وَلَا شَهِيدٌ و به خاطر حق نوشتن و حق گفتن، مورد آزار و اذیت قرار گیرند.
  13. ضمانت اجرای جلوگیری از اضرار به شاهد با نویسنده سند: ﴿وَإِنْ تَفْعَلُوا فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِكُمْ.
  14. رعایت جانب تقوا و اجرای پروسه معامله بر طبق دستور خداوند متعال: ﴿وَاتَّقُوا اللَّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ[۹].[۱۰]

منابع

پانویس

  1. «ای مؤمنان! چون وامی تا سرآمدی معیّن میان شما برقرار شد، آن را به نوشته آورید و باید نویسنده‌ای میان شما دادگرانه بنویسد و هیچ نویسنده‌ای نباید از نوشتن به گونه‌ای که خداوند بدو آموخته است سر، باز زند پس باید بنویسد و آنکه وامدار است باید املا کند و از خداوند، پروردگار خویش، پروا بدارد و چیزی از آن کم ننهد و امّا اگر وامدار، کم خرد یا ناتوان باشد یا نتواند املا کند باید سرپرست او دادگرانه املا کند و دو تن از مردانتان را نیز گواه بگیرید و اگر دو مرد نباشند یک مرد و دو زن از گواهان مورد پسند خود (گواه بگیرید) تا اگر یکی از آن دو زن از یاد برد دیگری به یاد او آورد و چون گواهان (برای گواهی) فرا خوانده شوند نباید سر، باز زنند و تن نزنید از اینکه آن (وام) را چه خرد و چه کلان به سر رسید آن بنویسید، این نزد خداوند دادگرانه‌تر و برای گواه‌گیری، استوراتر و به اینکه دچار تردید نگردید، نزدیک‌تر است؛ مگر داد و ستدی نقد باشد که (دست به دست) میان خود می‌گردانید پس گناهی بر شما نیست که آن را ننویسید و چون داد و ستد می‌کنید گواه بگیرید؛ و نویسنده و گواه نباید زیان بینند و اگر چنین کنید (نشان) نافرمانی شماست و از خداوند پروا کنید؛ و خداوند به شما آموزش می‌دهد؛ و خداوند به هر چیزی داناست» سوره بقره، آیه ۲۸۲.
  2. «و اگر در سفر بودید و نویسنده‌ای نیافتید، (سند شما) گروهایی است دریافت شده و اگر (بدون گرو) یکی از شما دیگری را (بر دارایی خود) امین دانست، آنکه امین دانسته شده است، باید امانت وی را بازگرداند و از خداوند- پروردگار خویش- پروا کند و گواهی را پنهان مدارید» سوره بقره، آیه ۲۸۳.
  3. مفردات، ص۱۷۵؛ الکشاف، ج۱، ص۲۸۸.
  4. مجمع البیان، ج۲، ص۳۹۶.
  5. دائرة المعارف لایدن، ج۱، ص۵۱۵.
  6. تفسیر القمی، ج۱، ص۸۵.
  7. کنز العرفان، ج۲، ص۴۶.
  8. المنار، ج۳، ص۱۲۰.
  9. المنار، ج۳، ص۴۶-۵۶؛ تفسیر نمونه، ج۲، ص۳۸۳-۳۸۹.
  10. سرمدی، محمود، مقاله «آیه دَین»، دانشنامه معاصر قرآن کریم