حجر اسماعیل

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۳۱ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۰۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

آشنایی اجمالی

این مکان محل دفن حضرت اسماعیل(ع)و مادر بزرگوارشان هاجر(س) است در کعبه که هنوز هم به همین نام شناخته می‌‌شود. حجر اسماعیل، محدوده‌ای محصور است در کعبه در قسمت [رکن] شامی که با دیواری که ارتفاع آن کمتر از نیم متر است احاطه شده است.[۱][۲]

حجر اسماعیل در مباحث مهدویت

حجر اسماعیل بخشی از مسجد الحرام است که در کنار قسمت شمالی کعبه قرار دارد و دور آن دیوار کوتاهی کشیده شده است و آن را "حطیم" نیز می‌‌نامند. مشهور است که حضرت اسماعیل (ع) گوسفندان خود را در آنجا می‌‌بسته است. برخی نیز بین رکن و مقام و زمزم را حطیم یا حجر اسماعیل دانسته‌اند. در روایتی امام باقر (ع) فرمود: گویا می‌‌بینم که حضرت مهدی (ع) پشت به حجر نموده و خداوند را به حق خویش قسم می‌‌دهد (که ظهورش را فراهم سازد) آن‌گاه به سوی رکن و مقام رفته و دو رکعت نماز به جای می‌‌آورد و دوباره خداوند را به حق خودش سوگند می‌‌دهد. سپس امام باقر (ع) فرمود: به خدا قسم که او همان مضطری است که در آیه شریفه آمده است: ﴿أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیَکْشِفُ السُّوءَ وَیَجْعَلُکُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ[۳][۴].

حجر اسماعیل

فضایی است در شمال کعبه که دیواری کوتاه و نیم‌دایره‌ای به ارتفاع یک و نیم متر و به پهنای نیم متر، در فاصله رکن شامی، عراقی، اطراف آن کشیده شده است و عرض آن از دیوار کعبه ۶ متر و ۸۰ سانتی‌متر است. منابع تاریخی و روایی نشانگر آن است که بنای حجر به زمان بنای بازسازی کعبه توسط حضرت ابراهیم و اسماعیل برمی‌گردد و در آنجا اسماعیل(ع) مادر خویش - هاجر - را به خاک سپرد و اطراف آن را سنگ‌چین کرد تا قبر او زیر گام‌های زائران کعبه واقع نشود و اسماعیل خود و دخترانش نیز در آنجا به خاک سپرده شده‌اند. برای واژه حجر، معانی مختلفی ذکر شده است از جمله آنها منع و بازداشتن، فراگیری، عقل، دامن، پناه و حمایت، اسب مؤنث و حرام می‌باشد. در «مقاییس اللغه» آمده است حجر، بازداشتن و فراگیری چیزی را گویند، همچنین به عقل، حجر می‌گویند چون انسان را از انجام کارهای ناشایست بازمی‌دارد و به «حطیم» مکه نیز حجر می‌گویند و آن عبارت از مکانی گرد (قوسی شکل) در نزد کعبه است. «جوهری» می‌گوید: حجر عبارت از دیواری است که به واسطه آن محدوده جا و مکانی را مشخص سازند. مرحوم «طریحی» می‌نویسد: اسماعیل فرزند ابراهیم پیامبر(ع) مادر خود را در حجر دفن نمود و اطراف آن را سنگ‌چین کرد، تا قبر مادر زیر پای مردم واقع نگردد. نتیجه، آن‌که در واقع اسماعیل با این کار خود ایجاد مانع نمود و این همان معنای غالب کلمه حجر است و اگر معانی دیگر آن نیز مورد نظر باشد، باز قابل تطبیق است. فضیلت نماز در حجر اسماعیل: نماز در مسجد الحرام از فضیلت بسیار والایی برخوردار است، تا آنجا که بر طبق بعضی از روایات دو رکعت نماز در آن با صدهزار رکعت نماز در جای دیگر برابری می‌کند. «صامت» از امام صادق(ع) روایت کرده است: «الصَّلَاةُ فِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ تَعْدِلُ مِائَةَ أَلْفِ صَلَاةٍ»[۵] نماز در مسجد الحرام با صدهزار نماز در مکان‌های دیگر برابر است.

در رابطه با فضیلت نماز در حجر اسماعیل از برخی از روایات استفاده می‌گردد که فضیلت نماز در آن در مقایسه با نقاط دیگر مسجد الحرام در رتبه سوم قرار دارد. «حسن بن جهم» می‌گوید: از حضرت رضا(ع) پرسیدم: بهترین جای مسجد الحرام که نماز در آن فضیلت دارد کجاست؟ فرمود: «حطیم» که در حد فاصل میان حجر الاسود و در کعبه واقع شده است. پرسیدم پس از آن کجاست؟ فرمود: در نزد مقام ابراهیم، عرض کردم: پس از آن را بیان کنید؟ فرمود در حجر، سپس سؤال کردم پس از آن کجا؟ فرمود: هر کجا که به کعبه نزدیک‌تر باشد. در برخی روایات دیگر این فضیلت را در رتبه دوم قرار داده است؛ مانند روایتی که مرحوم شیخ صدوق از حضرت امام صادق(ع) چنین نقل کرده است که اگر بتوانی همه نمازهای واجب و غیر واجب را در «حطیم» به جای آوری چنان کن که آنجا بهترین مکان روی زمین است و در بین در کعبه و حجر الاسود واقع شده است و اینجا مکانی است که خداوند توبه را پذیرفت «وَ بَعْدَهُ الصَّلَاةُ فِي الْحِجْرِ أَفْضَلُ‌» بعد از آن نماز در حجر با فضیلت‌تر است و پس از آن، در حد فاصل میان رکن عراقی و در کعبه که جایگاه اول مقام بوده است. و بعد از آن در پشت مقام ابراهیم و جایگاه فعلی آن و سرانجام هر چه که به کعبه نزدیک‌تر باشی افضل است[۶]. بنابراین نماز در حجر اسماعیل مطابق برخی از روایات در رتبه دوم و برخی دیگر از روایات در رتبه سوم قرار دارد. دعا کردن در حجر اسماعیل؛ مسجد الحرام از بهترین جاها برای دعا و راز و نیاز و تضرع به درگاه ربوبی است. «کاهلی» از امام صادق(ع) نقل کرده است: نماز و دعا را زیاد در این مسجد (مسجد الحرام) به جای آورید[۷]. حجر اسماعیل از جاهای برگزیده مسجد برای دعا و انابه است و شاهد بر آن علاوه بر روایات، سیره عملی معصومین(ع) می‌باشد. در فقه رضوی آمده است: «وَ ادْعُ عِنْدَهُ كَثِيراً»[۸] «در نزد آن (حجر اسماعیل) بسیار دعا کن.

و اما دفن‌شدگان در حجر اسماعیل؛

  1. عده‌ای از پیامبران(ع)؛ این مکان مضجع عده‌ای از حاملان وحی و پیامبران الهی است و تقدیر چنان بوده که این بیت حجر گردد و با در آغوش کشیدن کالبد تنی چند از رادمردان متصل به رشته وحی، از نو منشأ نور و هدایت شود. در آخر روایتی که شیخ کلینی از امام صادق(ع) درباره حجر اسماعیل نقل کرده، چنین آورده است: «فِيهِ قُبُورَ الْأَنْبِيَاءِ(ع)»[۹] در میان آن قبور پیامبران است.
  2. مادر اسماعیل؛ اسماعیل مادر زجر دیده خود را در بیت خود دفن کرد و به خاطر شدت علاقه‌ای که به او داشت، قبر مادر را به گونه‌ای ساخت که زیر پای مردم واقع نگردد. شیخ صدوق به اسنادش از «ابوبکر حضرمی» از امام صادق(ع) نقل کرده است: «إِنَّ إِسْمَاعِيلَ دَفَنَ أُمَّهُ فِي الْحِجْرِ وَ جَعَلَهُ عَالِياً وَ جَعَلَ عَلَيْهَا حَائِطاً لِئَلَّا يُوطَأَ قَبْرُهَا»[۱۰] اسماعیل(ع) مادر خود را در حجر دفن کرد و آن را بالا آورد و بر دور آن دیوار قرار داد تا زیر پای قرار نگیرد. بر حسب نقل ابن سعد، اسماعیل به هنگام مرگ مادر، جوانی ۲۰ ساله بود و مادرش در سن ۹۰ سالگی وفات یافت[۱۱].
  3. اسماعیل؛ مشیت الهی بر این قرار است که سرانجام مضجع اسماعیل در کنار بیت خدا قرار گیرد و خانه او مدفن وی گردد و در جوار مادر رنج کشیده‌اش بیارامد. «شیخ کلینی» به سندش از «مفضل بن عمر» از امام صادق(ع) روایت کرده است: «الْحِجْرُ بَيْتُ إِسْمَاعِيلَ‌، وَ فِيهِ قَبْرُ هَاجَرَ، وَ قَبْرُ إِسْمَاعِيلَ‌»[۱۲] حجر خانه اسماعیل است و در آن قبر هاجر و قبر اسماعیل قرار دارد. صاحب «وسائل» به نقل از علل الشرایع از امام صادق(ع) نقل کرده است: «وَ تُوُفِّيَ إِسْمَاعِيلُ بَعْدَهُ وَ هُوَ ابْنُ ثَلَاثِينَ وَ مِائَةِ سَنَةٍ فَدُفِنَ فِي الْحِجْرِ مَعَ أُمِّهِ»[۱۳] اسماعیل بعد از او (ابراهیم) در سن یکصد و سی سالگی وفات یافت و در جوار مادرش در حجر دفن شد.
  4. دختران اسماعیل؛ تنی چند از دختران اسماعیل از جمله کسانی هستند که در حجر اسماعیل به خاک سپرده شده‌اند. شیخ کلینی از امام صادق(ع) روایت کرده: «دُفِنَ فِي الْحِجْرِ مِمَّا يَلِي الرُّكْنَ الثَّالِثَ عَذَارى بَنَاتِ إِسْمَاعِيلَ»[۱۴] در حجر نزدیک رکن سوم غربی، تنی چند از دختران اسماعیل دفن شده‌اند.

پاره‌ای از احکام حجر اسماعیل؛ احکام حجر؛ مربوط به مسأله «طواف» است و لذا فقهای عظام در مناسک فرموده‌اند: واجبات طواف دو قسم است: قسم اول چیزهایی است که شرط طواف است[۱۵]. قسم دوم، چیزهایی که گفته‌اند داخل در حقیقت طواف است، اگر چه بعضی از آنها نیز شرط است اما برای طواف، در عمل فرقی نمی‌کند و آن هفت چیز است... چهارم داخل کردن حجر اسماعیل است در طواف، و حجر اسماعیل محلی است که متصل به خانه کعبه است و باید طواف کننده دور حجر اسماعیل نیز بگردد. اگر دور حجر اسماعیل نگردد و از داخل آن طواف کند، طوافش باطل است و باید اعاده کند[۱۶]. اگر در بعضی از دورها حجر اسماعیل را داخل در دور زدن نکرد، احتیاط واجب آن است که آن دور را از سر بگیرد و اعاده کند طواف را، اگر چه ظاهر آن است که اعاده طواف لازم نیست. (و اتمام همان قسمت کفایت می‌کند).

نظر به این که فتاوی و نظرات آیات عظام از نظر اعاده کلی طواف یا اعاده همان دور طواف، متفاوت است، شایسته است هر کس فتوای مرجع تقلید خود را از مناسک حج او به دست آورد. مراجع تقلید همین طور در محدوده طواف در محل حجر اسماعیل فرموده‌اند: در طرف حجر اسماعیل محل طواف محدود می‌شود «زیرا که به مقدار حجر از آن کاسته می‌شود» و چنان که گفته‌اند تقریباً شش ذراع و نیم برای محل طواف باقی می‌ماند، باید در طواف از آن جانب بیش‌تر از شش ذراع و نیم دور نشود[۱۷]. در این مورد نیز فتاوی و نظرات آیات عظام متفاوت است و بعضی از فقها معتقدند که در طرف حجر، مطاف از دیوار حجر محاسبه می‌شود. همین‌طور در استفتائات نماز طواف در مورد کسی که نماز طواف عمره را در داخل «حجر اسماعیل» به جا آورده و بعد از تقصیر متوجه شده سؤال شده است که فرموده‌اند: باید نماز را اعاده کند[۱۸]. و در دعاهای طواف نیز فرموده‌اند: وقتی که (طواف کننده) به حجر اسماعیل رسید رو به ناودان کند و سر را بلند کرده و بگوید: «اللهم ادخلني الجنة و اجرني من النار برحمتك و عافني من السقم و اوسع علي من الرزق الحلال...»[۱۹].[۲۰]

حِجر الکعبه: به حجر اسماعیل گویند[۲۱].

پرسش مستقیم

منابع

پانویس

  1. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۲۲۱.
  2. بلادی، عاتق بن غيث، معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة ص ۹۲.
  3. «یا آن کسی که به درمانده، چون وی را بخواند، پاسخ می‌دهد و بلا را (از او) می‌گرداند؟ و شما را جانشینان زمین می‌گرداند» سوره نمل، آیه ۶۲.
  4. حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص۲۱۶.
  5. وسائل الشیعه، ج۵، ص۲۷۲.
  6. فصلنامه میقات حج، ش۸، ص۱۰۷.
  7. جامع احادیث الشیعه، ج۴، ص۵۰۶.
  8. الفقه المنسوب للامام الرضا(ع)، ص۲۲۲.
  9. بحار الانوار، ج۱۲، ص۱۱۲.
  10. علل الشرایع، جاول، ص۳۷.
  11. طبقات الکبری، ج۱، ص۵۲، به نقل از میقات حج، شماره ۹، ص۱۰۸.
  12. فروع کافی، ج۴، ص۲۱۰.
  13. وسائل الشیعه، ج۹، ص۴۳۱.
  14. فروع کافی، ج۴، ص۲۱۰؛ وسائل الشیعه، ج۹، ص۴۳۰؛ فصلنامه میقات حج، شماره ۹، ص۱۱۱.
  15. مناسک محشی، ص۲۲۸ – ۲۴۱.
  16. مناسک محشی، مسأله ۵۸۷، ص۲۴۵.
  17. مناسک محشی، مسأله ۵۹۵، ص۲۴۸.
  18. مناسک محشی، مسأله ۷۹۳، ص۳۲۵.
  19. مناسک محشی، ص۳۱۷، (به نقل از گلواژه‌های حج و عمره، علیرضا بصیری، ص۲۲۵).
  20. تونه‌ای، مجتبی، محمدنامه، ص ۳۷۹.
  21. فصلنامه میقات حج، ش۲۱، ص۹۴.