ادله امامت امام هادی کدامند؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۷ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۰۲ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

الگو:پرسش غیرنهایی

ادله امامت امام هادی کدامند؟
موضوع اصلیبانک جمع پرسش و پاسخ امامت

ادله امامت امام هادی (ع) کدامند؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث امامت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی امامت مراجعه شود.


پاسخ نخست

عبدالمجید زهادت
حجت الاسلام و المسلمین عبدالمجید زهادت، در کتاب «معارف و عقاید ۵» در این‌باره گفته است:
«دهمین امام و جانشین رسول خدا (ص) حضرت علی بن محمد (ع) در سال ۲۱۲ هجری در مدینه منوره به دنیا آمد مادرش بانوی بزرگوار به نام سوسن یا سمانه مغربیه بود و معروف‌ترین کنیه آن حضرت ابوالحسن ثالث[۱] و از القاب ایشان هادی، ابن الرضا، نقی، عسکری[۲] و رضی است. در سن کودکی در حدود ۸ سالگی به امامت رسید و مدت امامتش ۳۳ سال بود و در حدود ۴۲ سالگی به شهادت نائل گشت[۳].
معرفی ایشان هم در ضمن نصوص امامت امام دوازدهم به عنوان هو الثالث من ولدی[۴] و هم به صورت ویژه به عنوان امام و پیشوای امت اسلامی رسیده است[۵]. در این درس به برخی از نصوص اشاره می‌شود: صقر بن ابی دلف از حضرت جواد (ع) شنید که می‌فرمود: "إن الإمام بعدی ابنی علی أمرة أمری و قوله قولی و طاعته طاعتی و الإمام بعده ابنه الحسن أمره أمر أبیه و قوله قول أبیه و طاعته طاعة أبیه ثم قال إن من بعد الحسن ابنه القائم بالحق المنتظر"[۶].
اسماعیل بن مهران گوید: حضرت ابی جعفر امام جواد (ع) دو مرتبه به بغداد رفت[۷].
هنگام رفتن نخستین، به حضرت عرض کردم: قربانت گردم، من در این راه بر شما نگرانم، امر امامت پس از شما با کیست؟ حضرت با لبی خندان به من متوجه شد و فرمود: آن غیبتی که گمان می‌کنی در این سال نیست. چون نوبت دوم آن حضرت را به سوی معتصم می‌بردند، نزدش رفتم و عرض کردم: قربانت گردم، شما بیرون می‌روید، امر امامت پس از شما با کیست؟ حضرت به قدری گریست که محاسنش تر شد، سپس بمن متوجه شد و فرمود: "عند هذه یخاف علی الأمر من بعدی ابنی علی". در این سفر باید بر من نگران بود، امر امامت پس از من با پسرم علی است[۸].

خیرانی نقل می‌کند که امام جواد (ع) در ایام بیماری به اصحابش پیام داد: "إنی ماض و الأمر صائر إلی ابنی علی و له علیکم بعدی ما کان لی علیکم بعد أبی"[۹].

أمیة بن علی قیسی گوید از امام ابوجعفر ثانی سوال کردم: بعد از شما چه کسی جانشین است؟ فرمود: ابنی علی[۱۰].
افضلیت: برتری امام هادی (ع) در برخوردها و مباحثات علمی به وضوح برای همه قابل مشاهده بود در این جا به یک مورد اشاره می‌شود:
جواب امام به سوال یحیی بن أکثم: در مجلس واثق بالله خلیفه عباسی یحیی بن أکثم از فقیهان سوال کرد: حضرت آدم که حج انجام داد چه کسی سر او را حلق کرد؟ همه از جواب درماندند. خلیفه عباسی گفت من فردی را می‌آورم که شما را به جواب این سوال آگاه می‌سازد. امام هادی (ع) را احضار نمود و با اصرار تقاضا کرد به سوال پاسخ دهد. امام هادی (ع) در جواب فرمود: "فإن أبی حدثنی عن جدی، عن أبیه، عن جده. قال: قال رسول الله (ص): أمر جبرئیل أن ینزل بیاقوته من الجنة، فهبط بها فمسح بها رأس آدم فتناثر الشعر منه"[۱۱].
امام هادی (ع) از نگاه دیگران: اعتراف به برتری و تفوق امام عسکری (ع) را حتی در سخنان اهل سنت به خوبی می‌توان یافت برای مثال به چند مورد اشاره می‌شود: یافعی (م ۷۶۸) در مرآت الجنان می‌نویسد: "العسکری أبوالحسن علی الهادی بن محمد الجواد بن علی الرضا بن موسی الکاظم بن جعفر الصادق العلوی الحسینی عاش أربعین سنة و کان متعبداً فقیهاً إماماً"[۱۲].
ابن طلحه شافعی (م ۶۵۲) در مطالب السئوول می‌نویسد: "و أما مناقبة فمنها ما حل فی الآذان محل حلاها بأشنافها، و اکتنفه شغفا به اکتناف اللآلئ الثمینة بأصدافها، و أشهد لأبی الحسن أن نفسه موصوفة بنفائس أوصافها، و أنها نازلة من الدوحة النبویة ذری أشرفها، و شرفات أعرفها"[۱۳].
شمس الدین ذهبی (م ۷۴۸) در سیر اعلام النبلاء می‌نویسد: "الملقب بالهادی شریف جلیل"[۱۴].

و در العبر فی خبر من غبر می‌نویسد: "أبو الحسن علی بن الجواد محمد بن الرضی علی بن الکاظم موسی بن الصادق جعفر العلوی الحسینی المعروف بالهادی، توفی بسامرا وله أربعون سنة. و کان فقیها و إماما متعبدا"[۱۵].

ابن صباغ مالکی (م ۸۵۵) در الفصول المهمه می‌نویسد: "فضل أبی الحسن علی بن محمد الهادی قدی ضرب علی المجرة قبابه، و مد علی نجوم السماء أطنابه، فما تعد منقبة إلا و إلیه نحیلها"[۱۶].
ابن حجر هیتمی مکی (م ۹۷۳) در صواعق می‌نویسد: "سمی بذلک لأنه لما وجه لاشخاصه من المدینة النبویة الی سر من رأی و أسکنه بها و کانت تسمی العسکر فعرف بالعسکری، و کان وارث أبیه علما و سخاء"[۱۷]»[۱۸].

پاسخ‌های دیگر

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع امامت

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. حضرت موسی بن جعفر ابوالحسن اول و امام رضا ابوالحسن ثانی است.
  2. این لقب به این سبب است که امام هادی و فرزند ایشان امام یازدهم تحت کنترل شدید حکومت عباسی در معسکر یعنی پادگان نظامی قرار داشتند.
  3. ر.ک: کافی، ج ۱، ص ۴۹۷ و ارشاد، ج ۲، ص ۲۹۷ و بحار، ج ۵۰، ص ۱۱۳ و باز پژوهی تاریخ ولادت و شهادت معصومان، ص ۴۸۳.
  4. ر.ک: کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۳۷۷. کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الإثنی عشر، ص ۲۸۱.
  5. ر.ک: کافی، ج ۱، ص۳۲۳ باب الإشارة و النص علی أبی الحسن الثالث (ع) و ارشاد، ج ۲، ص ۲۹۷ و اثبات الهداه بالنصوص و المعجزات، ج ۴، ص ۴۱۶ و بحار الانوار، ج ۵۰، ص ۱۱۸.
  6. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۷۸؛ کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الإثنی عشر، ص ۲۸۳. امام بعد از من پسرم علی است دستور او دستور من و سخنش سخن من است فرمانبرداری از او فرمانبرداری از من است و امامت پس از او در فرزندش حسن خواهد بود. و بعد از حسن فرزندش قیام کننده به حق و مورد انتظار است.
  7. نوبت اول مأمون عباسی امام جواد (ع) را از مدینه ببغداد طلبید و دختر ام الفضل را باو تزویج کرد، جضرت همراه ام الفضل بمدینه بازگشت و پس از چندی مأمون درگذشت و برادرش محمد معتصم جانشینش شد، او حضرت را از مدینه طلب کرد و بدست زوجه‌اش ام الفضل مسمومش نمود.
  8. کافی، ج ۱، ص ۳۲۳.
  9. همان، ص ۳۲۴ من در می‌گذرم و امر امامت به پسرم علی می‌رسد و او بعد از من بر گردن شما همان حق دارد که من بعد از پدرم بر شما داشتم.
  10. کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الإثنی عشر، ص ۲۸۴.
  11. ر.ک: تاریخ بغداد، ج ۱۲، ص ۵۶ و کافی، ج ۴، ص ۱۹۵. همانا پدرم از جدم، از پدرش از جدش نقل فرمود که رسول الله فرمود: جبرئیل مأمور شد تا یاقوتی را از بهشت برای حضرت آدم بیاورد، و آن را بر سر حضرت آدم کشید و موهای ایشان تراشیده شد.
  12. مرآة الجنان و عبرة الیقظان فی معرفة حوادث الزمان، ص ۲۷۶.
  13. مطالب السئول، ابن طلحة الشافعی، ص ۳۰۷ الباب العاشر فی أبی الحسن علی بن محمد بن علی ابن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن أبی طالب (ع).
  14. سیر أعلام النبلاء، ج ۱۳، ص ۱۲۱.
  15. العبر فی خبر من غیر، ج ۲، ص ۱۲.
  16. الفصول المهمة ابن صباغ المالکی، ج ۲، ص ۱۰۷۳. گنبد فضل ابوالحسن علی بن محمد هادی بر کهکشان‌ها سرزده و شعاع فضائلش تا ستارگان آسمان امتداد یافته و هیچ منقبت و فضیلتی نیست مگر اینکه افتخار آمیزترین آنها برای اوست.
  17. الصواعق المحرقه، ج ۲، ص ۵۹۸.
  18. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، جلد ۲ ص ۸۵-۸۷.