بحث:دیدگاه اسلام درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
پاسخ تفصیلی
چیستی انتظار
- انتظار در دین اسلام از جایگاه والایی برخوردار است. این گلواژۀ زیبا با مشتقات مربوطهاش بیش از ۲۵ مورد در قرآن به کار رفته است و در صدها روایت با عباراتی شیوا و رسا پرده از اسرار این ودیعۀ الهی برداشته شده است[۱]. انتظار؛ عبارت است از یک حالت قلبی و روحی که از آن، آماده شدن برای چیزی که در انتظارش هستی استفاده میشود، پس هر قدر انتظار شدیدتر باشد آماده شدن هم بیشتر میشود. این آماده شدن یک حالت قلبی استف اما آثار خارجی هم دارد. کسی که منتظر سفر کردۀ خود است، هم خود و هم منزلش را برای آمدنش مرتب و مهیا میکند. کسی هم که منتظر ظهور امام عصر(ع) است خود را آماده میکند و آماده شدن به این معنی است که انسان همۀ ابعاد زندگانی خود را طبق میل و خواست امام قرار دهد[۲].
- بنابراین، مقصود از انتظار، آمادگی است که دو مرتبه دارد: نخست، انتظار روحی و خوشدل بودن برای تحقق این امید در آینده، یعنی آمادگی قبول دعوت برای رسیدن کسی که انتظار آمدنش است. دوم، انتظار عملی که اضافه بر انتظار روحی است، مثل آمادگی برای آمدن مهمان و پذیرایی از او که غذا باید آماده بوده و متناسب با مقام و شخصیت مهمان باشد[۳].
انتظار به بیانی دقیق تر؛ نوعی آمادگی است. آمادگی برای پاک شدن و پاک ماندن، آمادگی برای حرکتی مستمر با تلاش پیگیر به همراه خودسازی، دگرسازی و زمینه سازی به منظور شرکت در نهضت عظیم حضرت مهدی (ع) که آغاز آن ظهور مبارک حضرت ولی عصر (ع) و برپایی حکومت عدل الهی است[۴].
انتظار در اسلام و ادیان دیگر
- انسان امروز به سبب نیاز شدید روحی برای رسیدن به مقری پایدار و همیشگی هر روز در تلاطم است، ولی چون به حقیقت واقعی دست نمییابد و عطش روحانیاش سیراب نمیشود به ورطههایی میافتد که نه تنها او را رهایی نمیدهد بلکه سبب افزایش بیماری روحیاش میگردد و اندیشۀ اصلاح جامعه و ظهور مصلح در این جوامع تحت تأثیر نگرانی و اضطراب از وضع حاکم و جهان است و متفکرانی که از معنویت فاصله گرفتهاند را به سوی ارائۀ نظریات جدید برای تغییر وضع فعلیشان هدایت میکند. در نتیجه انتظار در این جوامع، از نگرانی، ظلم و ستم و فقر و بدبختی نشأت میگیرد و تمام این دلایل از مهمترین ریشۀ این تفکر است. از عوامل مهمی که بحث انتظار را در این نوع جوامع ضروری جلوه میدهد، وجود بحرانها، نیازهای درونی و روحی انسان، ناتوانی بشر برای اصلاح، بشارتهایی که همه و همه انسان را روز به روز برای رسیدن به مدینۀ فاضله مشتاقتر مینماید. پس این جوامع با توجه به دیدگاههای ارائه شده برای رسیدن به آیندۀ روشن و رهایی از بحرانها همواره آمدن مصلح را عامل نجات میدانند[۵].
- اسلام به عنوان آخرین و کاملترین دین آسمانی به مسأله انتظار مهدی موعود (ع) اهمیت خاصی داده و آن را بیشتر از سایر ادیان تشریح کرده است. اعتقاد به مهدی (ع) در سرتاسر آفاق زمانی و مکانی اسلام، تاریخ، فرهنگ و مبانی اعتقادی آن به خصوص در قرآن کریم و تفسیرهای مربوط به این کتاب الهی و نیز در اخبار و روایات همۀ فرق اسلام به عنوان اصلی اساسی و قطعی مطرح شده است. مسألۀ موعود که از روزگاران قدیم در کتابهای پیامبران پیشین مطرح شده در مواردی پیامبر بعدی بود که بشارت ظهورش توسط پیامبران پیشین داده شده و پیامبر اسلام خود به عنوان "پیامبر آخرالزمان"، نجات دهنده و شفیع و یا خاتم پیامبران، موعود شمرده شده است که همه اینها مربوط به ظهور اسلام و طلعت اقدس محمدی است اما در سرتاسر این بشارتهای رسیده از پیامبران، همواره زمزمهها و سخنانی درباره موعود آخرین و یا موعود آخرالزمان بیان شده است. همه این بشارتها ناظر به قیام و حرکت جهانی مصلح و عدالت گستری است که در امتداد جریان دین مبین اسلام ظهور خواهد کرد و منظور از این موعود، همان موعود نهایی و منتظر آخرین است.
- بنابراین، مسأله مهدویت و اندیشه ظهور حضرت مهدی (ع) و انتظار او در آخرالزمان یکی از مسایل حیاتی اسلام و اعتقادات قطعی عموم مسلمانان است که شیعه و سنی در طی قرون و اعصار پیاپی همه بر این عقیده اتفاق نظر دارند[۶]. امام زمان (ع)، طبق عقیده شیعه، امام حاضر و ناظر عصر ماست و ایمان به او شرط ایمان واقعی است.
- حکومت جهانی حضرت مهدی (ع) در واقع به نگرانیها و اضطرابهای مسلمانان پایان میدهد و آنها را امیدوار به زندگی نموده و به زندگیشان معنا و مفهوم میبخشد. با توجه به فرامین و دستورات دینی اسلام، مشخص میشود اسلام، درصدد ایجاد اتحاد و در نهایت برابری و برادری بین انسانهاست و این مطالب، ریشه در توحید دارد که باعث میشود تمام اختلافات اعم از نژادی، ملی، دینی، جغرافیایی، زبانی و... از بین برود و دیگر این اختلافات برای زورمداران، وسیلهای برای کسب امتیاز نباشد و همه تابع فرامین الهی گردند[۷].
- در واقع اسلام در هزار و چهار صد سال قبل چنین جامعه جهانی مبتنی بر عدل و اتحاد را پیشبینی نموده است و چگونگی وقوع آنرا نیز، به صراحت بیان داشته است و دین حاکم را اسلام معرفی میکند و مطرح مینماید که صالحان و مستضعفان بر کافران و ظالمان غلبه مییابند و شخصی از تبار ابراهیم (ع)و از خاندان حضرت رسول اکرم (ص) که نام او "محمد" و کنیه او "ابو القاسم" و لقب او "قائم" است، قیام خواهد نمود[۸].
- انتظار فرج در اسلام به ویژه مذهب حقه تشیع، در برگیرندۀ ایمانی استوار به امامت و ولایت حضرت ولی عصر (ع) و امید به ظهور آخرین ذخیره و حجت الهی و اتمام دوران ظلم ظالمان و آغاز پیروزی نهایی صالحان است که همۀ اعتقادات بنیادین اسلام؛ اعم از توحید، نبوت، امامت و تحقق وعده تخلف ناپذیر الهی را در خود به همراه دارد[۹].
- البته باید توجه داشت همانگونه که دربارۀ مهدی و غیبت او عقاید انحرافی در میان مسلمانان وجود دارد، اصل اندیشه انتظار نیز به انحراف کشیده شده است؛ بدین معنا که گروههایی از مسلمانان در طول تاریخ انتظار ظهور شخصی از قبیله یا طایفه خود را داشتهاند[۱۰].
نتیجه گیری
- بنابراین، انتظار در اسلام از مسایل حیاتی و اعتقادات قطعی عموم مسلمانان است که شیعه و سنی همه بر این عقیده اتفاق نظر دارند. انتظار به معنی آمادگی برای حرکتی مستمر با تلاش پیگیر به همراه خودسازی، دگرسازی و زمینه سازی برای ظهور است.
پانویس
- ↑ ر.ک. رحیمیان، محمد حسین، مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر، ص ۱۰-۱۲.
- ↑ ر.ک. طاووسی، سکینه، انتظار از دیدگاه اهل بیت، ص ۱۹-۲۱.
- ↑ ر.ک. طاووسی، سکینه، انتظار از دیدگاه اهل بیت، ص ۱۹-۲۱.
- ↑ ر.ک. رحیمیان، محمد حسین، مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر، ص ۱۰-۱۲.
- ↑ ر.ک. ابراهیمی، زهرا، نگاهی به انتظار و ظهور منجی از منظر ادیان توحیدی، ص ۷۷-۷۹.
- ↑ ر.ک. طاووسی، سکینه، انتظار از دیدگاه اهل بیت، ص ۷۷-۷۸.
- ↑ ر.ک. ابراهیمی، زهرا، نگاهی به انتظار و ظهور منجی از منظر ادیان توحیدی، ص ۷۷-۷۹.
- ↑ ر.ک. ابراهیمی، زهرا، نگاهی به انتظار و ظهور منجی از منظر ادیان توحیدی، ص ۷۷-۷۹.
- ↑ ر.ک. طاووسی، سکینه، انتظار از دیدگاه اهل بیت، ص ۱۹-۲۱.
- ↑ ر.ک. صادقی، مصطفی؛ تحلیل تاریخی نشانههای ظهور، ص ۷۹- ۸۱.