نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Jaafari(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۳۰ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۲۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۳۰ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۲۸ توسط Jaafari(بحث | مشارکتها)
در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل حسد (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
حسد بهمعنای آرزوی زوال نعمت از مستحقنعمت است. اگر حسادت شدید باشد، فرد افزون بر آرزوی زوال نعمت، تلاش میکند نعمت را از اهل آن بگیرد یا او را نابود کند. در فرق بین حسد و غبطه گفتهاند: در غبطه آرزوی زوال از صاحبنعمت وجود ندارد، بلکه آن نعمت را برای خودش آرزو میکند. روایت شده است که مؤمنغبطه میخورد، امّا منافقحسادت میورزد[۱].
از دیدگاه امام(ع) حسد نوعی بیماری است و زمانی بروز میکند که تجلی نعمتی در کسی دیده شود و حسود با دیدن آن به وی رشک برد. این بیماری زمانی برطرف میشود که حسود یا کسی که به او رشک برده شده از بین برود. در نکوهش این بیماری بیانات هشداردهندهای از امام(ع) نقل شده که هر یک نشاندهنده خطر کشنده این بیماری است، زیرا این بیماریایمانانسان را از بین میبرد و جسم و جانحسود را به بیماریمبتلا میکند و کسیکه به او رشک برده شده، در خطر قرار میگیرد. امام میفرماید: "رشک نورزید، زیرا حسد ایما را از بین میبرد، چنان که آتش هیزم را میسوزاند"[۲]. و نیز میفرماید:"حرص و تکبر و حسد انگیزه افتادن در سایر گناهان هستند و این سه از بدترین عیوب بهشمار میآیند"[۳]. امام(ع) در نگاهی دقیق با بیان خطر این بیماری که بیمار را از خطر خود غافل میکنند:"شگفتا که حسودان از سلامتی خود غافلاند"[۴]. و در بیان دیگر میفرماید: سلامتی بدن از کمی حسادت است[۵]. امام(ع) در بیان ویژگی منافقان میفرماید: کسانیکه بر آسایشمردمرشک میورزند؛ و در مورد قابیل که برادرش هابیل را کشت، میفرماید: حسادت باعث دشمنی و خودبزرگبینی او شد[۶][۷].
بدینترتیب میتوان زیانهای ناشی از حسد را در عناوین زیر خلاصه کرد:
غفلت و نادانی: یکی از مهمترین عوامل گرفتار آمدن در این بیماریغفلت از آسیبهای این بیماری و نادانی نسبت به پیامدهای حسادت است. چنان که اشاره شد، حضرت میفرماید: "شگفتا از غفلتحسودان از سلامتی خود"[۹] همچنین در توصیف کسی که در حال مرگ است، میفرماید: آرزو میکند، ای کاش آنان که در گذشته به داراییهای او غبطه میخوردند و حسادت میورزیدند، آنان این اموال را جمع کرده بودند[۱۰]. زیرا انسان در این حالت به حقیقتارزش این داراییها پی میبرد و پرده جهل و نادانی و غفلت برداشته میشود و میداند این اموال در دست حسود قرار میگرفت به او نیز چنین حالتی دست میداد و به اموال دیگران رشک نمیبرد[۱۱].
گام اول برای درمان بیماریدرک خطر آن است. خطر حسد را در موارد زیر دانستهاند: دام گرفتار آمدن در بقیه گناهان است، باعث از دست دادن ایمان میشود، بیماری و رنجش درونی حسود با هر نگاهی به دیگران افزایش مییابد و آفتی است که سلامت رابطه او با دوستانش را بههم میریزد[۱۴]. این همه آفت دنیایی و دینی کافی است تا انسان از خوابغفلت بیدار و از جهل نسبت به این بیماریآگاه شود. این خود، بهترین راه درمان است. امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: "همانا دانش دارای فضیلتهای فراوانی است که مغزش تواضع و چشمش برونرفت از حسادت است"»[۱۵].