سر امام حسین

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۳:۲۹ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.


این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل سر امام حسین (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

پس از شهادت ابا عبد الله(ع)، سپاه کوفه قساوت و دشمنی را به اوج رساندند و سر مطهّر آن حضرت را از پیکر جدا کردند، سپس به دستور عمر سعد، پیکر آن امام را زیر سم اسب‌ها له کردند. این سر مقدس، همراه سرهای دیگر شهدا بر نیزه‌ها شد و در کوفه و شام و شهرهای دیگر گرداندند تا دیگران را بترسانند. سر مطهّر سید الشهدا(ع) ماجراهای مختلفی در حادثۀ کربلا دارد، اینکه سر آن حضرت را از پشت گردن می‌برند[۱]، بر نیزه می‌کنند، خولی سر را به خانۀ خویش برده در اتاقی یا تنوری پنهان می‌کند، سر امام بر فراز نی در کوچه‌های کوفه قرآن تلاوت می‌کند، نزد ابن زیاد، بر طشت طلا نهاده می‌شود[۲]، در راه شام در دیر راهب سبب مسلمان شدن قنسرین می‌شود، در کاخ یزید، بر طشت نهاده نزد او می‌آورند، یزید با خیزران بر آن سر و لبها می‌زند، در خرابۀ شام نزد رقیّه دختر امام حسین برده می‌شود و... هر کدام موضوعی است که دستمایۀ بسیاری از مرثیه‌های سوزناک گشته و دربارۀ این وقایع، شعرها و نوحه‌های بسیار سروده‌اند.

این که سر مطهّر کجا دفن شد، میان محققان نظر واحدی نیست. برخی بر این عقیده‌اند که سر را از شام به کربلا آوردند و به بدن ملحق ساختند (نظر سید مرتضی)، برخی معتقدند در کوفه، نزدیک قبر امیر المؤمنین(ع) دفن شد و برخی هم جاهای دیگر را گفته‌اند. در شام، محلّی به نام جایگاه سر مطهّر معروف است که محلّ عبادت است[۳].

برخی هم مدفن سر را در مصر، مسجد رأس الحسین می‌دانند و برای کیفیت انتقال آن به آن منطقه، تاریخچه‌ای ذکر می‌کنند[۴]. اما مشهور آن است که سر را به کربلا آوردند و کنار پیکر دفن شد و این را جمعی از علما در تألیفاتشان آورده‌اند[۵]. اصل این جنایت بی‌سابقه، برای امویان مایۀ ننگ بود. این که به دستور ابن زیاد، سر آن حضرت را بر نیزه کرده در کوفه چرخاندند، اولین سری بود که در دوران اسلام با آن چنین کردند[۶]. بریدن سر و بر نیزه کردن آن و شهر به شهر گرداندن، حتی در سروده‌ها و مرثیه‌های آن دوره نیز مطرح شده و بعنوان کاری فجیع و زشت از آن یاد شده است که نشانۀ مظلومیّت ثار الله است. در شعر بشیر هنگام خبر دادنش از ورود اهل بیت به مدینه می‌خوانیم: وَ الرَّأْسُ مِنْهُ عَلَى القَناةِ يُدارُ. و در شعر حضرت زینب در کوفه پس از دیدن سر برادر بر فراز نی، آمده است: «يَا هِلَالًا لَمَّا اسْتَتَمَّ كَمَالًا...». این بی ‌حرمتی آشکار، بر خلاف آنچه که یزیدیان می‌خواستند دیگران را مرعوب کنند، موجی از احساسات خصمانه بر ضدّ آنان پدید آورد و مردم، عمق خباثت دودمان “شجرۀ ملعونه” را شناختند.[۷].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. عوالم (امام حسین)، ص۳۰۳ و ۳۰۴.
  2. امالی صدوق، ص۱۴۰.
  3. سفینة البحار، ج۱، ص۴۹۲.
  4. در این باره به بحث مفصل در کتاب «سیره الائمه الاثنی عشر»، هاشم معروف الحسنی، ج۲، ص۸۴ مراجعه کنید. نیز «آرامگاه‌های خاندان پاک پیامبر»، ص۳۱۱.
  5. به موارد آن در کتاب «مقتل الحسین»، مقرم، ص۴۶۹؛ و بحار الأنوار، ج۴۵، ص۱۴۴ مراجعه کنید.
  6. الکامل ابن اثیر، ج۲، ص۵۷۴؛ بحار الأنوار، ج۴۵، ص۱۱۹. در برخی نقل‌ها اولین سر را متعلق به عمرو بن حمق در زمان معاویه دانسته‌اند. وی از یاران امیر المؤمنین بود و معاویه او را به شهادت رساند.
  7. محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص ۲۳۹.