ازدواج در معارف و سیره نبوی
مقدمه
تشکیل خانواده در سنت پیامبر اکرم(ص) اعتبار و ارزشی ویژه دارد. تلقی آن حضرت از خانواده و اینکه این بنیاد چگونه بنیادی است و با آن چگونه باید رفتار کرد، موجب شگفتی است. تعابیر رسول خدا(ص) در اهمیت این بنیاد و جایگاه آن، والاترین تعابیر است، به گونهای که هیچچیز با آن قابل قیاس نیست، چنانکه از آن حضرت روایت شده است که فرمود: «مَا بُنِيَ فِي الْإِسْلَامِ بِنَاءٌ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَعَزُّ مِنَ التَّزْوِيجِ»[۱]
در میان همه بنیادها، بنیادی نیست که این اندازه محبوب و مرضی خداوند باشد؛ و خانواده زیباترین و رو به کمالترین مجموعهای است که در هستی وجود دارد. صفوان بن مهران[۲] از امام صادق(ع) روایت کرده است که آن حضرت گفت: رسول خدا(ص) فرمود: «مَا مِنْ شَيْءٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ بَيْتٍ يُعْمَرُ فِي الْإِسْلَامِ بِالنِّكَاحِ»[۳].
پیامبر اکرم(ص) جایگاه خانواده را چنین معرفی کرده است تا به درستی مشخص شود که هیچ بنیانی در هستی - از نظر ارزشی - با آن برابری نمیکند. دراینباره از امام باقر(ع) چنین روایت شده است: «لَيْسَ شَيْءٌ مُبَاحٌ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ مِنَ النِّكَاحِ»[۴].
تشکیل خانواده از چنان جایگاهی برخوردار است که یکی از منازل رحمت الهی شمرده شده است؛ هم جلوه رحمت خداست و هم وسیله نزول رحمت الهی است. پیامآور رحمت و برکت، رسول ختمی مرتبت(ص) فرموده است: «يُفَتَّحُ أَبْوَابُ السَّمَاءِ بِالرَّحْمَةِ فِي أَرْبَعِ مَوَاضِعَ عِنْدَ نُزُولِ الْمَطَرِ وَ عِنْدَ نَظَرِ الْوَلَدِ فِي وَجْهِ الْوَالِدَيْنِ وَ عِنْدَ فَتْحِ بَابِ الْكَعْبَةِ وَ عِنْدَ النِّكَاحِ»[۵].
بر این اساس، تشکیل خانواده پذیرا شدن رحمت الهی و عمل به نیکوترین ویژگیهای سنت پیامبر(ص) و راه و رسم والای آن حضرت است. رسول خدا(ص) سفارش میکرد که پیروانش بدو تأسی کنند و این سنت نیکو را به درستی پاس بدارند؛ و میفرمود: «النِّكَاحُ سُنَّتِي فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِي فَلَيْسَ مِنِّي»[۶].
راه و رسم پیامبر(ص) در تشکیل خانواده، خود بهترین مشوق در به وجود آوردن نیکوترین بنیانها است. از امام صادق(ع) روایت شده است که رسول خدا(ص) فرمود: «مَنْ أَحَبَّ أَنْ يَكُونَ عَلَى فِطْرَتِي فَلْيَسْتَنَّ بِسُنَّتِي فَإِنَّ مِنْ سُنَّتِيَ النِّكَاحَ»[۷].
هرکه دوست دارد که بر آیین من باشد، البته باید از سنت من پیروی کند و در راه من گام زند، و از جمله سنتهای من ازدواج است. تشکیل خانواده در نگاه پیامبر(ص) چنان والا و گرانقدر است که هیچچیز با آن برابری نمیکند و اگر جایگاه خانواده در هستی به درستی دریافت شود و این حقیقت ادراک گردد که بدون سلامت و صلابت آن، هیچ مجموعه انسانی قادر به سیر کمالی نیست، آنگاه روشن میشود که چرا پیامبر اکرم(ص) درباره خانواده چنین تعابیری بیان فرموده است و چرا گسستن این مجموعه نزد خداوند از هر کاری منفورتر و مطرودتر است، چنانکه بر زبان پیامآور حق آمده است: «مَا مِنْ شَيْءٍ أَبْغَضَ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ بَيْتٍ يُخْرَبُ فِي الْإِسْلَامِ بِالْفُرْقَةِ يَعْنِي الطَّلَاقَ»[۸].
فروپاشی کانون خانواده چنان نکوهیده است که امام صادق(ع) فرموده است: «تَزَوَّجُوا وَ لَا تُطَلِّقُوا فَإِنَّ الطَّلَاقَ يَهْتَزُّ مِنْهُ الْعَرْشُ»[۹].
از این تعبیر استفاده میشود که بنیان خانواده از چنان جایگاهی در هستی برخوردار است که با تزلزل آن گویا عرش الهی میلرزد؛ و این سخن بیانگر اهمیت ویژه این بنیان در نظام هستی است.[۱۰]
تحکیم روابط زناشویی
عفو و گذشت[۱۱]
انسانها کم و بیش اهل لغزشند و بهترینشان کسانی هستند که از اشتباههای دیگران چشم بپوشند و عیبهای همدیگر را بزرگ جلوه ندهند که این خود، به خوشیها و زیبایی زندگی میافزاید. این صفت نیکو، در زندگی زناشویی اهمیت ویژهای مییابد؛ زیرا زن و شوهر در کنار هم زندگی میکنند و در صورت چشم نپوشیدن از لغزشهای طرف مقابل، وجودشان برای همدیگر تحملناپذیر خواهد بود.
زن و شوهر باید رضایت همدیگر را جلب کنند و از انجام دادن کارهایی که کدورت و ناراحتی به دنبال دارد، بپرهیزند. البته ناممکن است که زن و شوهر به طور کامل بدون خطا و لغزش باشند. بنابراین، در اینگونه موارد باید از خطاهای یکدیگر درگذرند تا زندگی به کام آنها گوارا و شیرین شود؛ زیرا چنانچه در این باره سختگیری کنند و از اشتباه هم چشم نپوشند، زندگی یا به کام آنان تلخ میشود یا آن را از دست میدهند. بیشترین سفارش اسلام در مورد مسائل خانوادگی نیز گذشت و چشمپوشی زن و شوهر از کجخلقیها و اشتباههای یکدیگر است.
رسول خدا(ص) نیز میفرمود: «زن بد، عذر شوهرش را نمیپذیرد خطاهایش را نمیبخشد»[۱۲]. هرگاه اختلافی میان همسران پدید آید، شایسته است هر کدام چند لحظه با خود خلوت کنند و ازخود بپرسند: آیا اشتباه از من نبود؟ و وقتی به پاسخ مثبت رسیدند، با کمال شهامت، از همسر خود عذرخواهی کنند و بدانند با این کار، هرگز کوچک نخواهند شد؛ چون به دستور خدا عمل میکنند. طرف مقابل نیز باید بدون منتگذاری، پذیرای پوزش او باشد تا بدین ترتیب، صفا و صمیمیت بر خانه حکمفرما و نشاط و شادابی آن حفظ شود..[۱۳]
نشان دادن علاقه
بنای خانواده بر پایه محبت استوار است. با مهر و دوستی، بسیاری از کاستیها جبران میشود و بدون آن، بسیاری از خصلتهای پسندیده دیگر درک نمیشود. در زندگی زناشویی، الفت و مهربانی، دلها را به هم نزدیک میسازد و امید و اطمینان را در وجود همسر مینشاند. محبت زن و شوهر نسبت به یکدیگر میتواند به وسیله زبان یا با روشهای مختلف در عمل و در موقعیتهای گوناگون بیان شود. اظهار دوستی نیز باید با بیان کلماتی صریح و عاشقانه شکل بگیرد تا روح غبار گرفته در مسیر زندگی به پاکی بدل شود و نشاط و شادابی در رگهای زندگی جریان یابد.
محبت، امری قلبی است، ولی تا در قالب رفتارها و واکنشهای متقابل نمود نیابد، کسی از آن آگاه نمیشود. برخی با این فکر که من همسرم را دوست دارم و خدا نیز میداند، پس چه نیازی است او را از این علاقه آگاه کنم، از محبت کردن به همسر خود غافل میشوند، در حالی که بنا بر روایت امامان معصوم(ع)، دوست داشتن تنها کافی نیست، بلکه باید همسر را از میزان عشق و مهربانی خود باخبر سازیم. از رسول گرامی اسلام روایت است: «هر چه ایمان انسان کاملتر باشد، به همسرش بیشتر اظهار محبت میکند»[۱۴].[۱۵]
پرهیز از چشم و همچشمی
یکی از موضوعهای مهمی که از آغاز زندگی مشترک میتواند بنیان خانواده را برهم زند، توقعهای نامحدود و حاکم شدن روح تجملگرایی و رقابت مادی است. زنان خانهدار اگر مدیریت امور خانه را بر محور قناعت و پرهیز از خرجهای بیهوده و تشریفاتی تنظیم نکنند و از شوهر خود انتظارهای بیجا و خارج از توان مالی او داشته باشند، باید در انتظار رخ دادن تنش باشند؛ زیرا یا همسرشان به خواستههای افزونطلبانه آنان بیتوجهی میکند که این کار به بگومگو و درگیری میانجامد یا به دنبال برآوردن خواستههای بیحساب آنان میرود. در صورت دوم، افزون بر آنکه باید بسیاری از گرفتاریها را تحمل کند، امکان دارد زندگیشان به حرام نیز آلوده شود.
بیشک اگر بانوی خانه این عادت زشت اخلاقی را کنار بگذارد، احساس رضایت و بینیازی خواهد کرد و محیطی سرشار از صفا و صمیمیت ایجاد میشود و خود و همسرش از آن لذت میبرند.
رسول اکرم(ص) میفرماید: هر زنی که با شوهرش سازگار نباشد و او را به چیزهایی وادار کند که بیش از توانایی اوست، اعمالش به درگاه خدا پذیرفته نمیشود و در قیامت به غضب پروردگار جهان گرفتار میآید[۱۶].[۱۷]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ «هیچ بنایی در اسلام پایهگذاری نشده است که در پیشگاه خدای عز و جل محبوبتر و ارجمندتر از تشکیل خانواده باشد.» محمد باقر المجلسی، بحار الانوار الجامعة لعلوم الأئمة الأطهار، الطبعة الثالثة، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۰۳ ق. ج۱۰۳، ص۲۲۲؛ مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۱۵۲-۱۵۳.
- ↑ صفوان بن مهران جمال از اصحاب امام صادق و امام کاظم(ع) و از شخصیتهای برجسته و مورد اعتماد بوده است، چنانکه شیخ مفید در کتاب الارشاد در فصل نص بر امامت امام کاظم(ع) از جانب امام صادق(ع)، آورده است که او از جمله شیوخ اصحاب حضرت صادق(ع) و از خواص اصحاب و از موثقان فقها و صالحان درگاه آن حضرت بوده است. ر.ک: أبو عبدالله محمد بن النعمان البغدادی الملقب بالمفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، صححه و أخرجه السید کاظم الموسوی المیاموی، دارالکتب الاسلامیة، طهران، ۱۳۷۷ ق. ص۲۷۰؛ أبوالعباس احمد بن علی بن العباس النجاشی، رجال النجاشی، تحقیق السید موسی الشبیری الزنجانی، الطبعة الاولی، مؤسسة النشر الاسلامی، قم، ۱۴۰۷ ق. ص۱۹۸؛ أبوجعفر محمد بن الحسن الطوسی، الفهرست، به کوشش محمود رامیار، دانشگاه مشهد، ۱۳۵۱ ش. ص۱۷۱؛ همو، اختیار معرفة الرجال (رجال الکشی)، صححه و علق علیه و قدم له حسن المصطفوی، انتشارات دانشگاه مشهد، ۱۳۴۸ ش. ص۴۴۰-۴۴۱؛ زکی الدین المولی عنایة الله بن علی القهپائی، مجمع الرجال، الطبعة الثانیة، مؤسسة مطبوعاتی اسماعیلیان، قم، ۱۳۶۴ ش. ج۳، ص۲۱۵-۲۱۶؛ السید أبوالقاسم الموسوی الخوئی، معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، دار الزهراء، بیروت، ۱۴۰۳ ق. ج۹، ص۱۲۱-۱۲۳؛ أبوطالب التجلیل التبریزی، معجم الثقات و ترتیب الطبقات، الطبعة الاولی، مؤسسة النشر الاسلامی، قم، ۱۴۰۴ ق. ص۶۵.
- ↑ «هیچچیز نزد خدای عز و جل محبوبتر از خانهای نیست که با ازدواج آباد گردد.» أبوجعفر محمد بن یعقوب الکلینی، الکافی، صححه و علق علیه علی اکبر الغفاری، دارالکتب الاسلامیة، طهران، ۱۳۸۸ ق. ج۵، ص۳۲۸؛ احمد بن فهد الحلی، المهذب البارع، تحقیق آقا مجتبی العراقی، الطبعة الاولی، مؤسسة النشر الاسلامی، قم، ۱۴۱۱ ق. ج۳، ص۱۶۳؛ وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۵؛ احمد بن محمد مهدی النراقی، مستند الشیعة، الطبعة الاولی، مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، بیروت، ۱۴۱۹ ق. ج۱۶، ص۱۲.
- ↑ «هیچچیز مباحی در پیشگاه خداوند محبوبتر از ازدواج نیست.» مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۱۵۴؛ السید حسین الطباطبائی البروجردی، جامع أحادیث الشیعة، الطبعة الاولی، قم، ۱۴۰۹ ق. ج۲۰، ص۶.
- ↑ «درهای آسمان در چهار موضع از سر رحمت گشوده میشود: هنگام نزول باران، و هنگام نگاه کردن فرزند به چهره پدر و مادر، و هنگام گشوده شدن در کعبه، و هنگام ازدواج.» محمد بن محمد الشعیری، جامع الاخبار، الطبعة الاولی، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۴۰۶ ق. ص۹۷؛ بحار الانوار، ج۱۰۳، ص۲۲۱؛ مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۱۵۲.
- ↑ «ازدواج سنت من است، پس هر که به سنت من پشت کند، از من نیست.» شمسالدین أبو بکر محمد بن احمد بن سهل السرخسی، المبسوط، دارالمعرفة، بیروت، ۱۴۰۶ ق. ج۴، ص۱۹۳؛ أبوبکر بن مسعود الکاشانی، بدائع الصنائع، الطبعة الاولی، المکتبة الحبیبیة، پاکستان، ۱۴۰۹ ق. ج۲، ص۲۲۹؛ جامع الاخبار، ص۹۷؛ بحار الانوار، ج۱۰۳، ص۲۲۰؛ بدین صورت نیز وارد شده است: «النکاح سنتی فمن لم یعمل بسنتی فلیس منی». (ازدواج سنت من است، پس هر که به سنت من عمل نکند از من نیست). علاءالدین بن حسام الدین المتقی الهندی، کنزالعمال فی أحادیث الأقوال و الأفعال، مؤسسة الرسالة، بیروت، ۱۴۰۹ ق. ج۱۶، ص۲۷۱.
- ↑ أبوعلی محمد بن الأشعث الکوفی، الجعفریات (الاشعثیات)، مکتبة نینوی الحدیثة، طهران، ص۸۹؛ أبوحنیفة النعمان بن محمد التمیمی، دعائم الاسلام و ذکر الحلال و الحرام و القضایا و الاحکام، تحقیق آصف بن علی اصغر فیضی، دارالمعارف، القاهرة، ۱۳۸۹ ق. ج۲، ص۱۸۹؛ ضیاءالدین أبوالرضا فضل الله بن علی الحسنی الراوندی، ترتیب نوادر الراوندی، الطبعة الاولی، مؤسسة البلاغ، بیروت، ۱۴۰۸ ق. ص۱۱۴؛ وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۷۴؛ بحارالانوار، ج۱۰۳، ص۲۲۲؛ مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۱۴۹. بدین صورت نیز وارد شده است: «مَنْ أَحَبَّ فِطْرَتِي فَلْيَسْتَنَ بِسُنَّتِي وَ [إنَّ] مِنْ سُنَّتِيَ النِّكَاحُ» (هر که آیین مرا دوست دارد البته باید از سنت من پیروی کند و در راه من گام زند، و از جمله سنتهای من ازدواج است). محمد بن ادریس الشافعی، کتاب الأم، اشرف علی طبعه و باشر تصحیحه محمد زهری النجار، دارالمعرفة، بیروت، ج۵، ص۱۵۴؛ أبو بکر عبدالرزاق بن همام الصنعانی، المصنف، عنی بتحقیق نصوصه و تخریج أحادیثه و التعلیق علیه حبیب الرحمن الاعظمی، الطبعة الثانیة، من منشورات المجلس العلمی، المکتب الاسلامی، بیروت، ۱۴۰۳ ق. ج۶، ص۱۶۹؛ الکافی، ج۵، ص۴۹۴؛ أبو بکر احمد بن علی الرازی الجصاص، احکام القرآن، الطبعة الاولی، دارالکتب العلمیة، بیروت، ۱۴۱۵ ق. ج۳، ص۴۱۴؛ أبو بکر احمد بن الحسین البیهقی، السنن الکبری، دارالمعرفة، بیروت، ج۷، ص۷۸؛ عبدالعزیز بن البراج الطرابلسی، المهذب، مؤسسة النشر الاسلامی، قم، ۱۴۰۶ ق. ج۲، ص۱۷۸؛ أبو القاسم علی بن الحسن المعروف بابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، تحقیق علی شیری، الطبعة الاولی، دارالفکر، بیروت، ۱۴۱۵-۱۴۱۹ ق. ج۶۱، ص۲۳۹؛ مکارم الاخلاق، ص۱۹۶؛ نور الدین علی بن أبی بکر الهیثمی، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، دارالکتاب العربی، بیروت، ۱۴۰۲ ق. ج۴، ص۲۵۲؛ کنز العمال، ج۱۶، ص۲۷۲.
- ↑ «هیچچیز نزد خدای عزوجل منفورتر از این نیست که خانهای در اسلام با جدایی (طلاق) از هم متلاشی گردد.» الکافی، ج۵، ص۳۲۸؛ المهذب البارع، ج۳، ص۱۶۳؛ محمد بن علی بن ابراهیم الاحسائی المعروف با بن أبی جمهور، عوالی اللآلی العزیزیة فی الاحادیث الدینیة، قدم له شهاب الدین المرعشی النجفی، مطبعة سید الشهداء، قم، ۱۴۰۳ ق. ج۳، ص۲۸۸؛ وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۵.
- ↑ «ازدواج کنید ولی جدایی حاصل نکنید که عرش [[[الهی]]]از جدایی به لرزه درمیآید.» أمین الاسلام أبوعلی الفضل بن الحسن الطبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مکتبة المرعشی النجفی، قم، ۱۴۰۳ ق. ج۵، ص۳۰۴؛ بدائع الصنائع، ج۲، ص۲۸۸؛ مکارم الاخلاق، ص۱۹۷؛ أبوعبدالله محمد بن احمد القرطبی الانصاری، الجامع لاحکام القرآن، تصحیح أبواسحاق ابراهیم اطفیش، دارالکتب المصریة، ۱۳۷۶ ق. افست دار احیاء التراث العربی، بیروت، ج۱۸، ص۱۴۹؛ جلال الدین عبد الرحمن بن أبی بکر السیوطی، الجامع الصغیر فی أحادیث البشیر النذیر، الطبعة الاولی، دارالفکر، بیروت، ۱۴۰۱ ق. ج۱، ص۵۰۵.
- ↑ دلشاد تهرانی، مصطفی، سیره نبوی، ج۴ ص ۱۷-۲۱.
- ↑ مجله طوبی، ش۸، ص۱۴۶ - ۱۵۲ با تلخیص.
- ↑ بحارالانوار، ج۱۰۳، ص۲۳۵.
- ↑ اسحاقی، سید حسین، کانون محبت ص ۲۶.
- ↑ بحارالانوار، ج۱۰۳، ص۲۲۸.
- ↑ اسحاقی، سید حسین، کانون محبت ص ۲۷.
- ↑ بحارالانوار، ج۱۰۳، ص۲۴۴.
- ↑ اسحاقی، سید حسین، کانون محبت ص ۲۸.