نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Wasity(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۱۳ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۴۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۱۳ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۴۴ توسط Wasity(بحث | مشارکتها)
در آن روزگار خشن و خفقان زده نسبت به «راه راست»، احیای فرهنگ اهل بیت(ع) یک تلاش مثبت و سازنده محسوب میشد. خطّ فکری امامان و طرح هدایتی ائمه(ع)، به عنوان راه کمال انسان و نجاتِ امت، در آشفته بازار آن همه خطوط گوناگون و جریان های فکری و سیاسیِ ساخته و پرداخته دستگاههای حاکم یا منحرفین شهرت طلب، عروهالوثقای اطمینان بخش و خوبی بود که میتوانست مردم را در «صراط مستقیم»، آگاهی و وحدت و انسجام بخشد. از این رو تبیین و ابلاغ و احیای این فرهنگ و خط، بیشتر به دوش پیروان ائمه(ع) و شیعیان فداکار و آماده برای ایثار و تلاش، سنگینی میکرد. یکی از روشهای عملی و اقدامهای مفید برای این طرح، داشتن رابطههای مکتبی و جلسهها و دیدارها و همفکری های فعال برای رسیدن به این هدف بود [۱].
طرح مسائل مکتبی و حیاتی و نقل سخنان ائمه(ع) و روایت کردن احادیث پیشوایان حق، کمک مؤثری به زنده ماندن این خط در ذهنیت و عینیت مردم آن روزگار می کرد. از این رو، تأکید و تشویق ائمه(ع) به داشتن چنین جلساتی و نشستها و رفت و آمدها و رابطهها و مذاکرهها و پیوندهایی بر محور ولایت و امامت آن معصومین، جای بسی دقت و تأمل است. چیزی که در احادیث مکرّر شیعه، به عنوانِ «امر» از آن یاد شده است[۲] و به خاطر جوّ آن روز ائمه(ع) بهناچار به صورت سمبلیک و کنایی و با رمز و اشاره از آن یاد می کردند و شیعه را به داشتن جلسهها و رابطهها برای «احیای امر» فرا می خواندند. منظور از آن، امامت و شئون مربوط به رهبری ائمه(ع) است که هم خطّ فکری و هم شیوه و مشی عملی آنان را شامل میشود و به تعبیر حضرت آیه الله خامنه ای، «امر»، سمبل و رمزی از آن «قیام» و آینده موعود تشیع بود که همه در انتظارش بودند[۳]. به یکی دو نمونه از اینگونه احادیث اشاره می کنیم: امام صادق(ع) به «فضیل» میفرماید: «تَجلسوُنَ و تحدّثون؟ قال: نَعم، جُعلت فداک. قال: انَّ تلکَ المجالس احبّها، فاحیُوا امرَنا یا فضیل، فرحم الله من احیا امر نا ... »[۴]. آیا مینشینید و برای هم حدیث میگویید؟ فضیل پاسخ داد: آری، جانم به فدایت. فرمود: اینگونه مجالس را دوست دارم، پس «امرِ» ما را ای فضیل زنده نگهدارید، رحمت خدا بر آنکه امر ما را احیا کند. در حدیث دیگری امام صادق(ع) به اصحابش توصیه می کند: «اتّقوا اللهَ وکونُوا اخوهً بَرَره متحابیّن فی اللهِ، متواصِلین مُتراحِمینَ، تَزاوَروا وَتلاقُوا وتَذاکروا واحْیُوا امرَنا»[۵]. تقوای الهی را داشته و برادرانی نیکوکار باشید، بر محور الله، دوستی کنید، با هم پیوند و عطوفت داشته باشید، با یکدیگر زیارت و ملاقات و مذاکره داشته باشید و امر ما را احیا و زنده کنید. بهترین مردم پس از ما، کسانی هستند که کار و امر ما را یادآوری می کنند و به یاد ما بر می گردند» [۶][۷].
این امر، همان چیزی است که مقوّم و ریشه و مبنای «اهل بیت» بودن آنان است، یعنی آن علم، عصمت، ولایت، تقوا و قرب به خدا، لزوم اطاعت مردم از آنان، حجّت بودنِ سخن و عمل آنان، لزوم اعتقاد به امامتشان و ...علامه مجلسی در تفسیر واژه «امر» مینویسد: «مراد از امر ائمه(ع)، امامت و دلایل امامتائمه(ع) و فضیلتها و صفات آنان است، و نیز، نقل اخبار و نشر آثارشان و بحث و یادآوریِ علومشان و احیای دانشهایشان از طریق عنایت و توجه و نوشتن و نقل کردن، به شکلی که مانع از کهنه و فراموش شدن و فرسودگی معارف آنان گردد و مایه حفظ آن شود»[۸][۹].
روی این اصل، تشکیل جلساتِ ذکر و حدیث خوانی و نقل معارف اهل بیت(ع)، باعث زنده ماندن فکر و فرهنگ سازنده شیعی بود و علی رغم سیاستهای خلفا در جهت بستن درب خانه معصومین(ع): و تعطیل کردن مکتب انسانپرور و آگاهی بخش آنان و تلاش در جهت منزوی ساختن و به فراموشی سپردن این جریان حق، خورشید پر فروغ شخصیت علمی و اخلاقیشان همچنان میدرخشید و جاذبه قوی و نیرومندِ معنوی و ارزشهای متعالیشان، دلها و جانها و اندیشهها را در تسخیر خود داشت و امامان، حاکمان بلا منازعِ دلها بودند. ذکرها و یادها، نوعی مبارزه بود. جلساتِ انس و دیدار، وسیلهای برای الهامگیری و یافتن محورهای وحدتِ مکتبی بود. حلقات نقل احادیث ائمه(ع)، مایه انسجام فکری و پیوندهای عقیدتی بود. رفت و آمدها و دید و بازدید شیعیان، شبکه مواصلاتیِ آنان و تقویت کننده روح جمعی و تعاون و رشتههای عاطفی هواداران خطّ امامت به حساب میآمد[۱۰].
از آدابی که برای زیارت مرقدهای مطهر بیان شده، گفتن تکبیر و تهلیل هنگام تشرف است. یاد خدا و حمد و ستایش او و ذکر توحید و تسبیح و تنزیه، هم توجه دادن به عظمت خداوند است که چنین شخصیتهای عظیمی آفریده که عظمتشان در عبودیت و تواضع در پیشگاه خداست، هم نوعی تعدیل نگاه و توجه انسان زائر است، تا درباره این پیشوایان الهی، دچار غلوّ نشود و نسبت های غلوّآمیز ندهد و محوریت توحید در همه مسائل حفظ شود. مثلًا در زیارتامام حسین(ع) روایت شده که قبل از زیارت و در بدو ورود، حتی وقتی به فرات میرسد تا غسل زیارت کند، صد مرتبه الله اکبر، صد مرتبه لا إِله إلّا الله و صد مرتبه صلوات بگوید. نیز در روایت است: هنگام زیارت، وقتی مقابل قبر اماممعصوم(ع) قرار گرفت، اگر بگوید: «لا إِلَه إّلا اللهُ وَحْدَهُ لاشَرِیکَ لَهُ» ثواب بسیاری برای او نوشته میشود[۱۱]. ذکر گفتن وخدا را به یکتایی ستودن و او را بزرگ شمردن، در همه حال خوب است و در حرمهای مطهر اولیایی که مظهر اخلاص و توحید و ذکر و تسبیحاند، خوبتر[۱۲].