نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Bahmani(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۴۶ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۴۶ توسط Bahmani(بحث | مشارکتها)
اما بعد از ریشه اساسی انتظار، انتظار ظهورمنجی هیچ گاه به حقیقت نمیپیوندد مگر در صورتی که چند رکن اساسی در آن محقق گردد:[۴]
اعتراض و نارضایتی به وضع موجود:[۵] احساس انتظار فرج، اعتراض به وضع موجود است. کسی که از وضع موجود راضی است، نمیتواند منتظر وضعیتی دیگر، که بهتر است باشد. این اعتراض هر چند ممکن است مقدمه خارجی انتظار محسوب شود نه عضو درونی آن. این اعتراض در هر درجهای که باشد، از تنفر نسبت به آنچه هست، تا علاقه شدید به آنچه نیست و باید باشد، عنصر اول انتظار محسوب میشود. عدم قناعت به داشتهها، انسان را سرگردان رسیدن به نداشتهها میکند و این سرگردانی و تلاش برای "داشتن" که معمولاً با امید به "یافتن" همراه است، یعنی آغاز پیدایش انتظار در روحسرکشانسان[۶]. مراتب این اعتراض را میتوان در چهار مقوله خلاصه کرد:
فریادی از درون: انتظار نوعی فریاد دل و خروشی از درون است.[۷]
اعتراض به نظامات موجود: انتظار نوعی دهنکجی، بیاعتنائی به نظامات موجود و عدم پذیرش آن است. اعتراض به ابراز قدرتزمامداران خودسر که با سختگیریهای بیمورد خود زندگی را به کام مردممستضعف تلخ و ناگوار کردهاند.[۸]
منتظر، افشاگر است و میخواهد با اعتراض خود افشاگری کند و نشان دهد سازمانهای این قواعد و نظامات، رسوایند و بیارزش. این قوانین ساخته بشر، توطئهای به نام حامی حقوق بشر و نغمههای خیرخواهی از سوی سران توطئه است.[۹]
منتظرانجهان، مسئولان امور و زمامدارانبشر را متهم دانسته و میگویند: این سازمانهای بینالمللی میدان فعالیتهای شماست، کار و تلاش تان برای تثبیت بیشتر موقعیت و تحکیم زیادتر قدرت تان است وگرنه سازمان تغذیهتان کجاست که ببیند هر روزه هزاران انسان در نقاط مختلف جهان از گرسنگی میمیرند[۱۰].
آگاهی از وضع مطلوب: عنصر دوم انتظار، یعنی خبر داشتن از وضعیتی که میتوانیم داشته باشیم ولی هم اکنون از آن برخوردار نیستیم؛ خبر از خیرات بیکرانی که میتوانیم و باید دریافت کنیم، ولی چون از آنها بیخبریم، بیخیالیم. عدم آگاهی از وضع مطلوب و ایدهآل، سبب میشود تواناییدرک و تحلیل درست وضعیت موجود را هم نداشته باشیم. زیرا بخشی از درک ما از اوضاع و احوال زمانه و آسیبشناسی وضع موجود، وابسته به فهم آن وضع مطلوب است. بدون در نظر داشتن الگویی از وضع مطلوب، چگونه میتوانیم وضع موجود خود ارزیابی کنیم؟[۱۱]
اشتیاق به وضع مطلوب: عنصر چهارم انتظار، علاقه داشتن به تحقق جامعه مهدوی، غیر از اعتقادی است که با استدلال و صفای باطن به دست میآید. این علاقه، هرچند میتواند اثر آن اعتقاد باشد، که هست، اما خود حقیقت دیگری است که عقیدهانسان را لذتبخش و سرمستکننده میسازد[۱۵]. اگر کسی بخواهد میزاناعتقاد خود را دریابد، باید به محبت برآمده از آن اعتقاد نگاه کند. اشتیاق هم ثمره محبت است و هر دو از ثمرات ایمان محسوب میشوند و از چنان جایگاه ارزشمندی در منظومه حقایق معنوی برخوردار هستند که امام رضا(ع) میفرمایند: «کسی که خدا را یاد کند ولی مشتاق ملاقاتش نباشد، خودش را مسخره کرده است.[۱۶]» یعنی در اثر یاد خدا، طبیعتاً باید به این اشتیاق برسد و الا معلوم میشود در جایی از این مسیر درست عمل نکرده و یا خود را فریب داده است[۱۷].
اقدام برای تحقق وضع مطلوب: نشانۀ صداقتانتظار و مایۀ تقویت آن یعنی عمل است. اقدام برای تحقق وضع مطلوب و یا لااقل برخورداری از انگیزۀ اقدام، انتظار را در وجود انسان تثبیت میکند. منتظر باید اهل عمل باشد. عملگرا بودن در فرهنگمنتظران نهادینه شده است؛ زیرا منتظر تا به سمت وضعیت مطلوب حرکت نکند، در واقع منتظر نیست[۱۸]. انسان، به دلیل دارا بودن ظرفیتهای فراوان، همواره در جهت رشد معنوی و فکری خود در تلاش است. او در انتظار، در پی روزگاری است که زمینهها و شرایط دست به هم داده، همه نیروهای او سوی رشد و تعالی به فعلیت رسد[۱۹]. شخص منتظرمسئول، حالتی سازنده، فعال، پویا و تأثیرگذار دارد، وضعیت موجود را بر نمیتابد و تلاش میکند تا زمینههای اجتماعی و فرهنگی برای ظهور امام(ع) را آماده کند. او نه تنها از منظر ویژگیهای فردی، خود را شخصی آماده برای عصر ظهورتربیت میکند، بلکه از منظر دانش و مهارتهای اداری، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی نیز آمادگی کامل ورود فرد و جامعه به عصر ظهور را در پیشدید خود دارد و تواناییادارهجامعه مهدوی را داراست[۲۰].
پانویس
با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل میشوید: