نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Wasity(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۲۵ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۹:۴۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۲۵ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۹:۴۷ توسط Wasity(بحث | مشارکتها)
در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل تاریخ تغییر قبله (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
تغییر قبله و مسائل پیرامون آن، همواره از جمله مواردی بوده است که دانشمندان در طول تاریخ بدان پرداخته و دلایلی را برای آن برشمردهاند. قرآن کریم درباره علت تغییرقبله، در آیات ۱۳۸ - ۱۵۰ سوره بقره، به طور مفصل به بیان علت تغییر قبلی میپردازد و پاسخهای قاطع و مستدلی به چرایی آن میدهد. علاوه بر آیات قرآن، دلایلی نیز از سوی برخی مؤرخان و سیرهنگاران ارائه شده است که در این مقاله به تعدادی از این موارد اشاره خواهد شد[۱].
مؤرخان در توجیه قبله قرار دادن بیتالمقدس، دلایلی را بیان کردهاند که در اینجا به دو مورد اشاره میکنیم:
شناساندن پیروان واقعی رسول خدا(ص) به مسلمانان: قبل از اسلام، کعبه مورد احترام و علاقه همه اهل مکه بود. نماز گزاردن مسلمانان به سوی بیتالمقدس، آنان را از مشرکان متمایز میساخت، تعصبات قومی و نژادی و امیال نفسانی را در مسلمانان از بین میبرد و روحیهفرمانبرداری از دستورهای الهی را در آنان پرورش میداد تا متمرّدان از مسلمانان باز شناخته شوند﴿سَيَقُولُ السُّفَهَاءُ مِنَ النَّاسِ مَا وَلَّاهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ الَّتِي كَانُوا عَلَيْهَا قُلْ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنْتَ عَلَيْهَا إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلَى عَقِبَيْهِ وَإِنْ كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ﴾[۲۱].
بیتالمقدس، قبلهادیان توحیدی: همسویی پیامبر(ص) با اهل کتاب، نمایانگر استمرار و تکاملرسالت وی در راستای رسالتانبیای پیشین به ویژه ابراهیم(ع) و تصدیقرسالتموسی(ع) و عیسی(ع) به شمار میآمد﴿قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَمَا أُوتِيَ النَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ﴾[۲۲]؛ از اینرو ایشان در ابتدا به منظور همنوایی با اهل کتاب، به سوی بیتالمقدسنماز به جا میآورد[۲۳].
پرسش دیگری که در اذهان تداعی میشود این است که چرا بیتالمقدس مدتی به عنوان قبله مطرح شد؛ اما پس از چندی به سوی مکه تغییر یافت؟ قرآن کریم طی آیات ۱۳۸ - ۱۵۰ سوره بقره، پاسخهای کلی و قاطعی به دلایل تغییر قبله، مخالفان و موافقان آن ارائه میکند.
در آیه ۱۴۳ سوره بقره علت تغییر قبله، آزمونمسلمانان و جدا ساختن صف موافقان و مخالفان پیامبر(ص) بیان شده است: ﴿وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنْتَ عَلَيْهَا إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلَى عَقِبَيْهِ...﴾[۲۴].
علاوه بر دلیلی که در آیه ۱۴۳ بقره بدان اشاره شده است، دلایل دیگری نیز از سوی برخی منابع تاریخی و نیز مطالعه اوضاع شبه جزیره به دست میآید که میتوان به این موارد اشاره کرد:
مطلب دیگری که شایسته دیدم در پایان مقاله تحت عنوان خاتمه بدان پرداخته شود، واکنش دشمنان اسلام به ویژه یهودیانمدینه به جریان تغییر قبله است. آنان با آنکه میدانستند در کتب آسمانی پیشین، درباره آمدن پیامبر آخرالزمان(ص)[۳۵] اوصاف و برنامههای عملیاش به ویژه نماز گزاردن او به سوی دو قبله، بشاراتی وجود داشته است؛ با این حال عناد، و خودبرتربینیشان، آنان را به کتمان و انکار حقایق کشانید و تنها عده اندکی، از این نشانه آشکار، برای ایمان آوردن به رسالتش بهره بردند[۳۶].
نقل شده است که یهودیانمدینه پس از تغییر قبله، به قصد فتنهانگیزی، نزد حضرت(ص) آمدند و گفتند: "ای محمد(ص) چه چیزی تو را از قبلهای که بر آن بودی باز گرداند و حال آنکه تو گمان میکنی بر آیینابراهیم هستی؟ به قبلهات باز کرد تا ما تو را تصدیق و متابعت کنیم"[۳۷]. پس آیه نازل شد: ﴿سَيَقُولُ السُّفَهَاءُ مِنَ النَّاسِ مَا وَلَّاهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ الَّتِي كَانُوا عَلَيْهَا قُلْ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ﴾[۳۸].
↑ابوالفرج حلبی شافعی، السیرة الحلبیه، ج۲، ص۱۷۷؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۸۶؛ ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۹۳.
↑عبدالرحمن سهیلی، الروض الأنف فی شرح السیرة النبویه، ج۴، ص۳۵۱؛ ابوالفرج حلبی شافعی، السیرة الحلبیه، ج۲، ص۱۷۸؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۸۶؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۱۷۸.
↑شیخ حسین دیار بکری، تاریخ الخمیس فی أحوال انفس النفیس، ج۱، ص۳۶۷؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۴۱۶؛ ابن حزم، جوامع السیره النبویه، ج۲، ص۸۱؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۱۱۵.
↑شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۲۷۴؛ محمد یوسف صالحی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۱۲، ص۵۶.
↑شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۲۷۴؛ شیخ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۴۱۳.
↑علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، ج۱، ص۶۳؛ شیخ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۰۴۱۳
↑«گرداندن رؤیت را به آسمان، میبینیم پس رؤیت را به قبلهای که میپسندی خواهیم گرداند؛ اکنون به سوی مسجد الحرام رو کن و (همه) هرجا هستید به سوی آن روی کنید، و اهل کتاب بیگمان میدانند که آن (حکم) از سوی پروردگارشان، راستین است و خداوند از آنچه انجام میدهند غافل نیست» سوره بقره، آیه ۱۴۴.
↑ «به زودی کمخردان از مردم خواهند گفت: چه چیز آنان را از قبلهای که بر آن بودند بازگردانید؟ بگو: خاور و باختر از آن خداوند است، هر که را بخواهد به راهی راست رهنمون خواهد شد و بدین گونه شما را امّتی میانه کردهایم تا گواه بر مردم باشید و پیامبر بر شما گواه باشد؛ و قبلهای که بر سوی آن بودی بر نگرداندیم مگر بدین روی که معلوم داریم چه کسی از پیامبر پیروی میکند و چه کسی واپس میگراید، و بیگمان آن جز بر آنان که خداوند رهنمونشان شد، گران بود و خداوند بر آن نیست که ایمانتان را تباه گرداند که خداوند با مردم، به راستی مهربانی است بخشاینده» سوره بقره، آیه ۱۴۲-۱۴۳؛ ر.ک: عبدالله جوادی آملی، تسنیم، ج۷، ص۳۴۰.
↑ «بگویید: ما به خداوند و به آنچه به سوی ما و به سوی ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نبیرگان فرو فرستاده شده و به آنچه به موسی و عیسی و آنچه به (دیگر) پیامبران از سوی پروردگارشان داده شده است ایمان آوردهایم؛ میان هیچیک از آنان فرق نمینهیم و ما فرمانبردار اوییم» سوره بقره، آیه ۱۳۶.
↑«و قبلهای که بر سوی آن بودی بر نگرداندیم مگر بدین روی که معلوم داریم چه کسی از پیامبر پیروی میکند و چه کسی واپس میگراید.»؛ سوره بقره، آیه ۱۴۳.
↑ابوالربیع حمیری کلاعی، الإکتفاء بما تضمنه من مغازی رسول الله(ص) و الثلاثة الخلفاء، ج۱، ص۶۲-۶۳؛ ابوالفرج حلبی شافعی، السیرة الحلبیه، ج۱، ص۳۰۲؛ هاشم معروف الحسنی، السیرة المصطفی نظرة جدیدة، ص۱۴۸.
↑ «ای اهل کتاب! چرا درباره ابراهیم چون و چرا میکنید؟ با آنکه تورات و انجیل جز پس از وی فرو فرستاده نشده است؛ آیا خرد نمیورزید؟ هان! شما همان کسانید که در آنچه بدان دانشی داشتید چون و چرا کردید؛ (دیگر) چرا در آنچه بدان دانشی ندارید چون و چرا میکنید؟ و خداوند میداند و شما نمیدانید ابراهیم نه یهودی بود و نه مسیحی ولی درستآیینی فرمانبردار بود و از مشرکان نبود» سوره آل عمران، آیه ۶۵-۶۷.
↑«و در (راه) خداوند چنان که سزاوار جهاد (در راه) اوست جهاد کنید؛ او شما را برگزید و در دین -که همان آیین پدرتان ابراهیم است- هیچ تنگنایی برای شما ننهاد، او شما را پیش از این و در این (قرآن) مسلمان نامید تا پیامبر بر شما گواه باشد و شما بر مردم گواه باشید پس نماز را برپا دارید و زکات بپردازید و به (ریسمان) خداوند چنگ زنید؛ او سرور شماست که نیکو یار و نیکو یاور است» سوره حج، آیه ۷۸.
↑سید محمود آلوسی، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج۱، ص۴۰۷ محمد بن جریر طبری، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج۱، ص۱۴۷؛ فخرالدین رازی، مفاتیح الغیب، ج۴، ص۹۴.
↑«به زودی کمخردان از مردم خواهند گفت: چه چیز آنان را از قبلهای که بر آن بودند بازگردانید؟ بگو: خاور و باختر از آن خداوند است، هر که را بخواهد به راهی راست رهنمون خواهد شد» سوره بقره، آیه ۱۴۲.
↑محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۳۱۸.
↑ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۵۷۴.