اجتباء الهی در قرآن
- اين مدخل از زیرشاخههای بحث اجتباء الهی است. "اجتباء الهی" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اجتباء الهی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
اجتباء الهی گزینش بندگان خاص برای رهایی از تشتّت و بهرهمندی از فیضهای ویژه[۱].
واژهشناسی لغوی
- واژه اجتبا از باب افتعال و از ریشه "ج ب ی" است. لغویان، جبی را بهمعنای جمع کردن "گردآوری" دانستهاند[۲]؛ بدین سبب حوض را که محلّ گردآوری آب است، جابیه، و خراج را که از اطراف و اکناف گردآوری میشود، مَجْبی نامیدهاند[۳]. از آنجا که باب افتعال بر قصد و اختیار دلالت میکند میتوان اجتبا را بهمعنای اختیار کردن شیء برای گردآوری و رهایی بخشیدن آن از تشتّت و پراکندگی دانست[۴]. اجتبا و برگزیدن بنده از ناحیه خداوند بهمعنای اختصاص دادن او به فیضهای خاص الهی است که نتیجه آن حاصل شدن انواع نعمتها برای او، بدون هیچگونه سعی و تلاشی است و این موهبت تنها برای پیامبران و صدیقان و شهدا خواهد بود[۵].
اجتبا در قرآن
- در قرآن کریم، مشتقّات "جبی" ۱۲ بار بهکار رفته که ۱۰ مورد آن به بحث «اجتبا» مربوط است. در موارد یادشده، به جز یک مورد که بهمعنای لغوی اجتبا ﴿وَإِذَا لَمْ تَأْتِهِم بِآيَةٍ قَالُواْ لَوْلاَ اجْتَبَيْتَهَا قُلْ إِنَّمَا أَتَّبِعُ مَا يُوحَى إِلَيَّ مِن رَّبِّي هَذَا بَصَائِرُ مِن رَّبِّكُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ﴾ [۶]. ارتباط دارد، به حقیقت اجتبا "معنای مصطلح آن" همراه با علم به تأویل احادیث: ﴿قُل لِّمَن مَّا فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ قُل لِلَّهِ كَتَبَ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لاَ رَيْبَ فِيهِ الَّذِينَ خَسِرُواْ أَنفُسَهُمْ فَهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ ﴾ [۷]. و هدایت مانند ﴿شَاكِرًا لِّأَنْعُمِهِ اجْتَبَاهُ وَهَدَاهُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴾ [۸]، ﴿وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴾ [۹] و صلاح ﴿فَاجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِينَ ﴾ [۱۰] و علم به غیب ﴿مَّا كَانَ اللَّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى مَا أَنتُمْ عَلَيْهِ حَتَّىَ يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِن رُّسُلِهِ مَن يَشَاء فَآمِنُواْ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَإِن تُؤْمِنُواْ وَتَتَّقُواْ فَلَكُمْ أَجْرٌ عَظِيمٌ ﴾ [۱۱] و نفی حرج ﴿وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِّلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِن قَبْلُ وَفِي هَذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ فَأَقِيمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ ﴾ [۱۲] اشاره شده است[۱۳].
حقیقت اجتبا
- همانگونه که از تأمّل در معنای لغوی و اصطلاحی اجتبا بهدست میآید و نیز دقّت در موارد کاربرد آن در قرآن مؤیّد است، حقیقت اجتبا آن است که خداوند، بنده خود را برگزیند و وی را از هرگونه تشتّت و تفرّق و سرگردانی و تمایل به جوانب گوناگون و متضادّ رهایی بخشد؛ آنگاه او را بهسوی خود متمایل و راه هدایت و رستگاری را برایش فراهم آورد[۱۴]. برخی مفسّران، ذیل آیه۶ سوره یوسف آوردهاند: در همه موارد کاربرد و همه مشتقّات این مادّه «جبایه» جمعآوری چیزی و حفظ آن از تفرقه و تشتّت لحاظ شده است؛ بنابراین، اجتبای بندهای از بندگان خدای سبحان بهوسیله او به این معنا است که بخواهد او را مشمول رحمت خود سازد و به مزید کرامت، اختصاص دهد و به این منظور، او را از تفرّق در راههای پراکنده شیطانی حفظ کرده، در شاهراه صراط مستقیمش بیندازد[۱۵]. از آنچه گفته شد، روشن میشود که تفسیر اجتبا به مطلق برگزیدن، درست نیست؛ زیرا گزینش، معنایی است که ما آن را از صیغه افتعال که بر قصد و اختیار دلالت دارد، استفاده میکنیم و به مادّه اجتبا اختصاص ندارد؛ بلکه معنای مزبور را از هر مادّهای که به باب افتعال برده شود میتوان فهمید. بلی میتوان گفت: شخصی که مُجْتَبی است، او را برای اختصاص به مقام اجتبا یا جهت کارهای خطیری چون رسالت و امامت و ولایت برمیگزینند[۱۶]؛ ولی باید توجّه داشت که برگزیدن اوّل، سابق بر اجتبا یا همراه آن است و برگزیدن بعدی، متفرِّع بر اجتبا خواهد بود[۱۷]
- از آنچه گفته شد، روشن میشود که مرادف دانستن اجتبا با واژههایی چون اصطفا و اخلاص «خالص گردانیدن»، درست نیست؛ زیرا اصطفا از مادّه صفو = صاف و خالص بودن[۱۸]. و بهمعنای گزینش کسی جهت خالص و پاکیزه ساختن وی از آلودگیها است[۱۹]، و اخلاص نیز از آنجا که از باب افتعال و مفید معنای اختیار نیست نمیتواند مرادف اجتبا قرار گیرد. برخی مفسّران به رغم آنکه اجتبا را به گزینش تفسیر کردهاند، با کمک حدیث " إِذَا أَحَبَ اللَّهُ عَبْداً ابْتَلَاهُ فَإِنْ صَبَرَ اجْتَبَاهُ وَ إِنْ رَضِيَ اصْطَفَاهُ"، اجتبا را مقدّمه اصطفا دانسته و گفتهاند: آنچه در روایت آمده، مراتب محبّت خدا است؛ خواست و گرفتاری و درگیری، آنگاه پایداری و کوشش و پذیرش و گزیدگی، سپس خلوص و تصفیه[۲۰][۲۱].
اجتبا و هدایت
- خداوند درباره شماری از پیامبران میفرماید: ما آنها را اجتبا، و به راه راست هدایتشان کردیم: ﴿وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴾. آمدن اجتبا همراه هدایت بهویژه پیش از هدایت، گویای این نکته است که بین اجتبا و هدایت، رابطه علّی و معلولی برقرار است و نیز تقدّم ذکری : ﴿اجْتَبَيْنَاهُمْ﴾ بر ﴿هَدَيْنَاهُمْ﴾ بر زمینهساز بودن اجتبا برای هدایت دلالت دارد[۲۲]. گویا خدای متعال خواسته است بگوید: ما پیامبران یادشده را از سرگردانی میان کثرات و تمایل و رکون به مظاهر خلقیّة نجات داده و آنها را بهسوی خود متمایل ساخته و به صراط مستقیم هدایتشان کردهایم[۲۳][۲۴].
- برخی به رغم اینکه اجتبا را در آیه یادشده به مطلق برگزیدن معنا نکرده بلکه برگزیدن را لازمه آن دانستهاند، در تصویر معنای جمع بهگونهای دیگر مشی کرده و گفتهاند: این معنا «برگزیدن» گرچه از موارد کاربرد اجتبا استفاده میشود؛ ولی معنای اصلی آن نیست؛ بلکه لازم آن معنا بهشمار میرود و معنای اصلی اجتبا همان جمعآوری است و از سیاق آیات مورد بحث بهدست میآید که همان معنای اصلی لغت مورد عنایت است و خواسته برای بیان هدایت به صراط مستقیمی که بعد ذکر میکند، زمینهسازی کرده باشد. گویی فرموده است: ما سلسله جلیله انبیا(ع) را که در طول تاریخ بشر متفرّق بودهاند و هر یک از آنان در زمانی میزیسته، یک جا جمع، و همه را با یک عنایت، بهسوی صراط مستقیم هدایت کردیم. مقصود از سیاق این آیات، بیان اتّصال رشته هدایتیافتگان به هدایت فطری الهی است و مناسب چنین بیانی این است که این سلسله یکجا تصوّر شده و هدایتشان یک هدایت و صراط مستقیمشان یک صراط گرفته شود تا آنکه اختلاف در زمان و احوال و اختلاف پویندگان باعث اختلاف در هدایت و صراط نشود[۲۵][۲۶].
- در آیات ۱۳ سوره شوری، آیه ۵۸ سوره مریم؛ آیه ۱۲۲ سوره طه، و آیه ۱۲۱ سوره نحل نیز رابطه اجتبا و هدایت مطرح شده است. در خصوص آیه۱۳ سوره شوری، اجتبای خداوند مسبوق به نهی از تفرقه و سابق بر هدایت ذکر شده است و این خود، گویای سیر طبیعی تبدّل تفرقه به جمع و زمینهسازی جمع جهت هدایت است[۲۷] ﴿شَرَعَ لَكُم مِّنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَن يَشَاء وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَن يُنِيبُ ﴾ [۲۸][۲۹].
- برخی از مفسّران، ذیل آیه۱۲۲ سوره طه ﴿ثُمَّ اجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَتَابَ عَلَيْهِ وَهَدَى ﴾ [۳۰]. گفتهاند: کلمه اجتبا بهمعنای جمع کردن برای برگزیدن است. در این آیه نیز خدای متعال بنده خود «آدم» را برای خویش جمعآوری کرده، بهطوری که کسی غیر از خدا در او شریک نباشد. بنابراین معنا است که تفرّع جمله ﴿فَتَابَ عَلَيْهِ وَهَدَى ﴾ بر آن به خوبی روشن میشود. گویا او را دارای اجزایی فرض کرده و اجزایش را از اینجا و آنجا گرد آورده، سپس به او رجوع و هدایتش کرده و بهسوی خود به راهش انداخته است[۳۱]. این مفسّر، ذیل آیه ۱۲۱ سوره نحل ﴿شَاكِرًا لِّأَنْعُمِهِ اجْتَبَاهُ وَهَدَاهُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴾ [۳۲] که به حضرت ابراهیم(ع) مربوط است، پس از اشاره به ریشه واژه اجتبا نیز آورده است: اجتبای انسان به وسیله خدا به این است که او را برای خود خالص، و از مذهبهای گوناگون جمعآوری کند[۳۳][۳۴].
اجتبا و نفی حرج
- در آیه ۷۸ سوره حج، به رابطه میان نفی حرج و اجتبا اشاره شده است: ﴿وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ ﴾. این آیه را خواه خطاب به همه امّت اسلامی بدانیم ـ همانگونه که بیشتر مفسّران گفتهاندـ[۳۵]. و خواه خطاب به اهل بیت عصمت و طهارت ـ همانطور که مفاد برخی از روایات است و برخی از مفسّران نیز آن را پسندیدهاندـ[۳۶]. بین نفی حرج و حقیقت اجتبا رابطه علّی و معلولی برقرار است؛ زیرا حرج و هرگونه گرفتاری دست و پاگیری، اضطراب و تشتّت را بر انسان حاکم کرده، اطمینان و تمرکز وی را از بین میبرد و در نتیجه نخواهد توانست به آسانی بهسوی ملکوت روی آورد و در جهت آن حرکت کند و به هدف نایل آید؛ برخلاف صورتی که حرج از او نفی، و گرفتاریهای دست و پاگیر زندگی از مسیر تکاملی وی برداشته شود؛ زیرا در این صورت، تشتّت و تفرّق انسان به تمرکز، و اضطراب او به آرامش مبدّل میشود و سیر او را به سمت ملکوت آسان میکند[۳۷].
علم به غیب و اجتبا
- سر از راز غیب درآوردن و بر امور غیبی مطّلع شدن، نصیب کسی که در کثرات منغمر است و تفرّق و تعدّد مظاهر گوناگون عالمِ کثرت، او را متفرّق کرده و هر جزئی از اجزایش را به جانبی میکشاند، نمیشود. اطّلاع بر غیب، تمرکز میطلبد و تمرکز، تجمع میخواهد؛ ازاینرو، خداوند در سوره آلعمران آیه۱۷۹ میفرماید: اینگونه نیست که خدا شما را از غیب آگاه سازد؛ بلکه او از میان پیامبران، عدّهای را به مقام اجتبا اختصاص داده؛ آنگاه آنان را بر امور غیبی آگاه میسازد[۳۸] ﴿وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِن رُّسُلِهِ مَن يَشَاء ﴾ و نیز به همین جهت، حق تعالی در آیه۶ سوره یوسف، علم به تأویل احادیث را که خود نوعی از آگاهی بر غیب شمرده میشود، پس از اجتبای حضرت یوسف(ع) مطرح میکند: ﴿وَكَذَلِكَ يَجْتَبِيكَ رَبُّكَ وَيُعَلِّمُكَ مِن تَأْوِيلِ الأَحَادِيثِ ﴾ [۳۹][۴۰].
صلاح و اجتبا
- در سوره قلم، آیه ۵۰ خداوند، پس از آنکه به قصّه حضرت یونس(ع) و گرفتاری و سرگردانی وی اشاره میکند، میفرماید: اگر نعمتی از پروردگارش به فریادش نرسیده بود، در حالی که نکوهیده بود، به هامون افکنده میشد؛ ولی پروردگارش او را به مقام اجتبا اختصاص داد و از صالحانش قرار داد: ﴿فَاجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِينَ ﴾ [۴۱]. در این آیه، تأخّر اجتبا از حالت خاص یونس و تقدّم آن بر ﴿فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِينَ ﴾ آن هم با فای تفریع مفید این معنا است که اجتبا، یونس را از تفرّق بال و تشتّت و حیرانی رهایی بخشید؛ آنگاه وی را لایق درجه صالحان کرد[۴۲].
- کاربرد "اجتبا" در آیه ۲۰۳ سوره اعراف، به اجتبای اصطلاحی ربطی ندارد؛ بلکه فقط معنای لغوی آن مقصود است؛زیرا این آیه به تعریض مشرکان هنگام تأخیر نزول وحی بر پیامبر(ص) اشاره دارد و میگوید: آنان وقتی برای مدتّی وحی نازل نمیشد و رسول خدا(ص) منتظر نزول وحی بود، میگفتند: آیات پیشین را که از این سو و آن سو جمع کردهای، حال نیز چنین کن: ﴿وَإِذَا لَمْ تَأْتِهِم بِآيَةٍ قَالُواْ لَوْلاَ اجْتَبَيْتَهَا ﴾ [۴۳][۴۴].
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ رضایی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۲، ص ۱۱۶ - ۱۲۰.
- ↑ لسانالعرب، ج۲، ص۱۷۴؛ الصحاح، ج۶، ص۹۷؛ ترتیبالعین، ص۱۲۶.
- ↑ النهایه، ج۱، ص۲۳۱؛ ترتیب العین، ص۱۲۶.
- ↑ التّحقیق، ج۲، ص۵۳.
- ↑ مفردات، ص۱۸۶، "جبی"؛ دائرةالفرائد، ج۵، ص۴۱.
- ↑ و چون برای آنان آیهای (دلخواه آنان) نیاوردهای میگویند: چرا خود آیهای برنگزیدی؟ بگو من تنها از آنچه از سوی پروردگارم به من وحی میشود پیروی میکنم؛ این (ها) بینشهایی است از سوی پروردگارتان و رهنمود و بخشایشی است برای مردمی که ایمان دارند؛ سوره اعراف، آیه: ۲۰۳.
- ↑ بگو آنچه در آسمانها و زمین است از آن کیست؟ بگو از آن خداوند است که بر خویش بخشایش را بر خویش مقرّر داشته است، شما را تا روز رستخیز- که در آن تردیدی نیست- گرد میآورد؛ کسانی که به خویشتن زیان رساندهاند ایمان نمیآورند؛ سوره انعام، آیه: ۱۲.
- ↑ سپاسگزار نعمتهای او بود؛ (خداوند) او را برگزید و به راهی راست راهنمایی کرد؛ سوره نحل، آیه: ۱۲۱.
- ↑ و (نیز) برخی از پدران و فرزندزادگان و برادران ایشان را؛ و آنان را برگزیدیم و به راهی راست رهنمون شدیم؛ سوره انعام، آیه: ۸۷.
- ↑ اما پروردگارش او را برگزید و او را از شایستگان کرد؛ سوره قلم، آیه: ۵۰.
- ↑ خداوند بر آن نیست که مؤمنان را به حالی که شما بر آن هستید رها سازد تا آنکه ناپاک را از پاک جدا کند؛ و (نیز) بر آن نیست که شما را از نهان آگاه گرداند اما خداوند از فرستادگان خویش هر که را بخواهد برمیگزیند؛ پس به خداوند و فرستادگانش ایمان آورید و اگر ایمان آورید و پرهیزگاری ورزید پاداشی سترگ خواهید داشت؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۷۹.
- ↑ و در (راه) خداوند چنان که سزاوار جهاد (در راه) اوست جهاد کنید؛ او شما را برگزید و در دین- که همان آیین پدرتان ابراهیم است- هیچ تنگنایی برای شما ننهاد، او شما را پیش از این و در این (قرآن) مسلمان نامید تا پیامبر بر شما گواه باشد و شما بر مردم گواه باشید پس نماز را برپا دارید و زکات بپردازید و به (ریسمان) خداوند چنگ زنید؛ او سرور شماست که نیکو یار و نیکو یاور است؛ سوره حج، آیه: ۷۸.
- ↑ رضایی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۲، ص ۱۱۶ - ۱۲۰.
- ↑ المیزان، ج۱۱، ص۷۹.
- ↑ المیزان، ج۱۱، ص۷۹.
- ↑ مجمعالبیان، ج ۳، ص۵۱۱؛ التبیان، ج ۹، ص۱۵۱.
- ↑ رضایی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۲، ص ۱۱۶ - ۱۲۰.
- ↑ ترتیب العین، ص۴۵۲؛ لسانالعرب، ج۷، ص۳۷۰.
- ↑ لسانالعرب، ج۷، ص۳۷۰.
- ↑ پرتوی از قرآن، ج۵، ص۹۴ـ۹۵.
- ↑ رضایی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۲، ص ۱۱۶ - ۱۲۰.
- ↑ المیزان، ج۷، ص۲۴۶ـ۲۴۷.
- ↑ المیزان، ج۷، ص۲۴۷.
- ↑ رضایی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۲، ص ۱۱۶ - ۱۲۰.
- ↑ المیزان، ج۷، ص۲۴۶ـ۲۴۷.
- ↑ رضایی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۲، ص ۱۱۶ - ۱۲۰.
- ↑ منهجالصادقین، ج۸، ص۲۰۹؛ المیزان، ج۱۸، ص۳۱.
- ↑ از دین، همان را برای شما بیان داشت که نوح را بدان سفارش کرده بود و نیز آنچه را که به تو وحی کردیم و آنچه را که به ابراهیم و موسی و عیسی، سفارش کردیم که دین را استوار بدارید و در آن به پراکندگی نیفتید؛ بر مشرکان آنچه آنان را بدان میخوانی گران است، خداوند است که هر که را بخواهد به سوی خود برمیگزیند و هر که را (به درگاه او) بازگردد به سوی خویش رهنمون میگردد.؛ سوره شوری، آیه: ۱۳.
- ↑ رضایی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۲، ص ۱۱۶ - ۱۲۰.
- ↑ سپس پروردگارش او را برگزید و او را بخشود و راهنمایی کرد؛ سوره طه، آیه: ۱۲۲.
- ↑ المیزان، ج۱۴، ص۲۲۳.
- ↑ سپاسگزار نعمتهای او بود؛ (خداوند) او را برگزید و به راهی راست راهنمایی کرد؛ سوره نحل، آیه: ۱۲۱.
- ↑ المیزان، ج۱۲، ص۳۶۸.
- ↑ رضایی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۲، ص ۱۱۶ - ۱۲۰.
- ↑ تفسیر ابنکثیر، ج۳، ص۲۴۶؛ تفسیر قرطبی، ج۱۲، ص۶۷.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۱۹۷؛ البرهان، ج۳، ص۹۱۰ـ۹۱۱.
- ↑ رضایی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۲، ص ۱۱۶ - ۱۲۰.
- ↑ المیزان، ج۴، ص۷۹.
- ↑ و بدین گونه پروردگارت تو را برمیگزیند و به تو از (دانش) خوابگزاری میآموزد؛ سوره یوسف، آیه: ۶.
- ↑ رضایی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۲، ص ۱۱۶ - ۱۲۰.
- ↑ اما پروردگارش او را برگزید و او را از شایستگان کرد؛ سوره قلم، آیه: ۵۰.
- ↑ رضایی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۲، ص ۱۱۶ - ۱۲۰.
- ↑ و چون برای آنان آیهای (دلخواه آنان) نیاوردهای میگویند: چرا خود آیهای برنگزیدی؟؛ سوره اعراف، آیه: ۲۰۳.
- ↑ رضایی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۲، ص ۱۱۶ - ۱۲۰.