استبداد در لغت
مقدمه
“استبداد”[۱] از ریشه “بدد” به معنای عمل به تصمیم و نظر خود بدون توجه به دیدگاه دیگران[۲] است. حکومت استبدادی نیز با معنای لغوی آن منطبق است، به نوعی حکومت گفته میشود که در آن مردم دارای نماینده، حق رأی یا هر گونه سهم دیگری در اداره امور کشور نیستند، با ویژگی نامحدود بودن قدرت، سرکوب مخالفان[۳]. در سازمانهایی که استبداد در آن حکمفرماست، مشارکت زیردستان و مشورت با آنان؛ فهماندن اهداف به آنان و ایجاد انگیزه درونی، جایی ندارد. در این شرایط، نیازها از بالا دیکته میشود؛ هدف و دستور هرگز نباید مورد سؤال قرار گیرد؛ شخص نافرمانبردار باید مجازات شود، آن هم حتیالمقدور مجازات سنگین[۴]. در نظامهای استبدادی اولین چیزی که قربانی میشود، عدالت و حقوق سیاسی- اجتماعی شهروندان است.[۵]
جستارهای وابسته
پرسش مستقیم
منابع
پانویس
- ↑ Absolutism..
- ↑ ابن منظور، لسان العرب، ج۳، ص۳۸۰.
- ↑ غلامرضا علیبابایی، فرهنگ روابط بینالملل، ص۱۹.
- ↑ فرامرز رفیعپور، توسعه و تضاد، ص۳۸۸.
- ↑ سیدباقری، سید کاظم، عدالت سیاسی در قرآن کریم، ص ۵۹.