اسارت در فقه سیاسی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۶:۴۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث اسارت است. اسارت از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

مقدمه

أسْر: بستن با بند یا طناب.

﴿وَقَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ فَرِيقًا تَقْتُلُونَ وَتَأْسِرُونَ فَرِيقًا[۱].

به هر فرد یا چیزی که گرفتار آمده باشد یا در بند باشد، اگرچه با طناب بسته نشده باشد، اسیر می‌گویند [۲]. اسارت یعنی اخذ به قدرت و گرفتارکردن به زور[۳]؛ البته اسارت به گرفتارآمدن در جنگ اطلاق شده و از دیدگاه قرآن کریم اسیر جنگی در امان است و به فدیه یا منت آزاد می‌گردد: ﴿فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاءً[۴].

امروزه بر اساس قوانین بین‌المللی، اسیر جنگی فردی است که در جنگ به دست دولت متخاصم اسیر و زندانی شود. زندانی جنگی را نباید به قتل رساند؛ بلکه باید درباره وی رفتاری انسانی معمول داشت؛ همچنین می‌توان او را به کاری وادار کرد که با عملیات نظامی رابطه‌ای نداشته باشد [۵][۶].

اسارت در فقه سیاسی اسلام

اگر کسی از کفّار محارب و در حال جنگ، پیش از پایان جنگ اسیر شود و اسلام را نپذیرد، کشته خواهد شد و زن و بچه آنان تحت سرپرستی و قیمومت جامعه اسلامی در خواهد آمد و اگر پس از پایان جنگ، مردانشان اسیر شوند، کشتنشان جایز نیست؛ پیشوا و امام مسلمانان مختار است که او را در خدمت مسلمین نگاه دارد و یا اینکه با اخذ فدیه و غرامت جنگی، آزاد سازد[۷]. پیامبر اسلام در یکی از جنگ‌ها، سواد آموختن ده نفر مسلمان بی‌سواد را به عنوان فدیه و غرامت جنگی اسیران کفّار قرار داد و پس از تعلیم، آزاد شدند.

خداوند متعال در قرآن شریف درباره اسرای جنگی به مسلمانان چنین می‌فرماید: “پس (شما مؤمنان) چون (در میدان جنگ) با کافران روبه رو شوید گردن‌هایشان را بزنید تا آنان را از پای در آورید (و به کلی تسلیم و مغلوب سازید) پس از آن، اسیران جنگ را محکم به بند بکشید تا بعدا آزاد گردانید یا فدا گیرید تا (در نتیجه) جنگ سختی‌های خود را فرو گذارد (تا کافران تسلیم شوند و جنگ خاتمه یابد یا همه ایمان آورند و جنگ از جهان برافتد) این حکم فعلی است و اگر خدا می‌خواست از کافران انتقام می‌کشید و...”[۸].[۹]

اسیر

اسیر: نیروی به اسارت درآمده در جنگ. عنوان اسیر بر هر نیرویی که در حال نبرد یا پس از آن به اسارت یکی از دو جبهه متخاصم درآمده است، اطلاق می‌شود. اسیر عبارت از رزمنده‌ای است که به نفع دشمن می‌جنگد و در زمان جنگ در حالی که زنده است توسط مسلمانان دستگیر می‌شود. اصل مشروعیت به اسارت گرفتن نیروهای رزمنده دشمن امری است مسلم و مورد اتفاق فقهای اسلام و قرآن به صراحت آن را تجویز کرده است[۱۰] آنچه که در مباحث فقهی بحث‌برانگیز بوده و اختلاف بسیاری را به دنبال داشته است تعیین مکان، زمان و رفتار با اسیران جنگی می‌باشد.

اسیر در اصطلاح فقهی عبارت از همان رزمنده دشمن است که عرفاً از نیروهای تحت فرماندهی دشمن محسوب می‌شود. البته مفهوم عرفی اسیر را باید از عرف زمان، سیره نظامی و یا گفتار معصوم(ع) به‌دست آورد. در هر حال رزمنده‌ای که به صورت انفرادی دست به اقدامات مسلحانه علیه نیروهای رزمنده مسلمان و یا مسلمان غیر نظامی می‌زند در صورت ارتکاب به قتل به عنوان قاتل و در غیر این صورت به عنوان محارب دستگیر و بر اساس مقررات جزای اسلامی مورد کیفر قرار می‌گیرد. اسیر گرفتن، یک اقدام سرکوب‌گرانه نیست بلکه یک اقدام مآل‌اندیشانه نسبت به حریف خلع سلاح شده است، بنابراین اسیر جنگی باید در سلامت باشد و به طور انسانی با او رفتار شود و حتی در صورت فرار تنها مجازات قابل اجرا، مجازات انضباطی است و هیچ‌گونه تنبیه جزایی نباید انجام شود[۱۱].[۱۲].[۱۳].

منابع

پانویس

  1. «و در دل‌هاشان هراس افکند، (چنانکه) دسته‌ای را می‌کشتید و دسته‌ای (دیگر) را اسیر می‌گرفتید» سوره احزاب، آیه ۲۶.
  2. حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۱۷. خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۱، ص۸۲.
  3. احمد بن یوسف سمین حلبی، عمدة الحفاظ، ج۱، ص۸۹.
  4. «اسیر بگیرید و از آن پس یا منّت بگذارید (و آزادشان کنید) و یا سربها بگیرید» سوره محمد، آیه ۴.
  5. علی‌اکبر آقابخشی و مینو افشاری‌راد، فرهنگ علوم سیاسی، ص۳۴۰.
  6. نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص:۸۷.
  7. تبصرة المتعلمین، ص۸۲.
  8. ﴿فَإِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاءً حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ذَلِكَ وَلَوْ يَشَاءُ اللَّهُ لَانْتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَكِنْ لِيَبْلُوَ بَعْضَكُمْ بِبَعْضٍ وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَنْ يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ «پس هرگاه با کافران (حربی) روبه‌رو شدید (آنان را) گردن بزنید تا چون آنها را از توان انداختید اسیر بگیرید و از آن پس یا منّت بگذارید (و آزادشان کنید) و یا سربها بگیرید تا جنگ، به پایان آید، (فرمان خداوند) چنین است و اگر خدا می‌خواست از آنان انتقام می‌گرفت لیک (نگرفت) تا شما را به یکدیگر بیازماید و آنان که در راه خداوند کشته شدند هرگز (خداوند) کارهایشان را بیراه نمی‌سازد» سوره محمد، آیه ۴.
  9. شکوری، ابوالفضل، فقه سیاسی اسلام، ص ۳۷۸.
  10. ﴿فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِنْ تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ «و چون ماه‌های حرام به پایان رسید مشرکان را هر جا یافتید بکشید و دستگیرشان کنید و به محاصره درآورید و در هر کمینگاهی به کمین آنان بنشینید؛ و اگر توبه کردند و نماز برپا داشتند و زکات دادند آزادشان بگذارید که بی‌گمان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۵؛ سوره محمد ۶۷ و ۶۸.
  11. حقوق مخاصمات مسلحانه، ج۱، ص۱۰۵.
  12. فقه سیاسی، ج۶، ص۱۸۵، ۱۹۲-۱۹۱.
  13. عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی، ص ۱۸۳.