بحث:جالوت در قرآن

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

شرح قصه بر حسب بیان قرآن مجید

«ملأ» یعنی اکثریت یا برجستگان.

بنی اسرائیل به پیغمبر خود گفتند برای ما پادشاهی معین کن تا به همراهی او با دشمن بجنگیم و به پیغمبر خویش اطمینان دادند که جنگ با دشمن را به جان خواهند پذیرفت. آن پیغمبر به ایشان گفت: خدا طالوت را بر شما به پادشاهی برگزیده است. عده‌ای از اسرائیلیان گفتند از کجا وی را بر ما پادشاهی و تسلط باشد با اینکه ما برای پادشاهی از او شایسته‌تریم و وی از جهت مال و منال بر ما برتری ندارد. پیامبر گفت خداوند او را بر شما بر گزیده و او را از جهت دانش و از جهت قوای جسمانی بر شما برتری بخشیده است. خداوند پادشاهی را به هر کسی که بخواهد ارزانی می‌دارد. نشانهپادشاهی او آن است که تابوت را برای شما بیاورد و از آن تابوت شما «سکینه» و آرامش خاطر خواهید یافت و یادگار خاندان موسی و هارون را در آن خواهید دید. تابوت را فرشتگان خواهند آورد. بنی اسرائیل پادشاهی او را پذیرفتند و چون طالوت با لشکریان خویش عازم میدان جنگ شد به لشکریان گفت: خدا شما را به وسیله نهری می‌آزماید آن کسی که از آب نهر ننوشد یا کفی از آب بردارد از آن من خواهد بود و هر که از آب نهر بنوشد از آن من نیست.

عده‌ای از آب ننوشیدند و بیشتر قرم نتوانستند بر نفس خویش غالب آیند و از شرب آب خودداری کنند.

چون طالوت و افراد مؤمن لشکر از نهر گذشتند و سپاه فراوان جالوت را به چشم خویش دیدند، عده‌ای گفتند که ما را یارای جنگ با جالوت نیست، اما آنان که به لقای حق امیدوار بودند و پیروزی خود را با نیروی ایمان یقین داشتند، گفتند: بسا شده که عده‌ای اندک بر گروهی انبوه با مدد و یاری خدای یگانه پیروز شده‌اند آری خدا با صابران است.

چون لشکر اسرائیل در برابر جالوت و لشکریانش صف کشیدند، از خدارند صبر و ثبات قدم و پیروزی بر کافران را خواستار شدند و توانستند به اذن حق دشمنان را شکست دهند. جالوت را داوود به قتل رسانید. خداوند به داوود پادشاهی و حکمت ارزانی داشت، اگر خداوند برخی از مردم را به وسیله بعضی دیگر دفع نمی‌کرد زمین فاسد می‌‌شد ولی خداوند بر جهانیان صاحب فضل و بخشش است.[۱]

قصة طالوت و جالوت بر حسب تورات

در تورات نام جالوت «جلیات» ذکر شده و داستان او چنین است: شموئیل پیامبر بنی اسرائیل شائول را به پادشاهی بنی اسرائیل مسح کرد و او به جنگ فلسطینیان رفت.

یکی از فلسطینیان به نام جلیات که پیکری آراسته و قامتی بلند داشت، با اسلحه کامل چهار روز به میدان جنگ می‌آمد و مبارز طلب می‌کرد اما هیچکس را جرأت مبارزه با او نبود که تا این که داوود بن یسا که برای برادران خویش آذوقه به میدان جنگ برده بود، سخن فلسطینی را شنید و آماده جنگ با او شد. شائول وعده داده بود که دختر خود را به تزویج کشنده جلیات در خواهد آورد و او را از مال توانگر خواهد ساخت. داوود که قامتی کوتاه داشت پنج سنگ برداشت و در انبان خود ریخت و با فلاخن و چوب دستی به جنگ جلیات شتافت. جلیات در وی به دیدۀ حقارت نگریست و گفت مگر به جنگ سگ آمده‌ای که چوب دستی به دست داری؟ داوود گفت: من از آن رو با چوب دستی به جنگ آمده‌ام که بدانی پیروزی با شمشیر و نیزه نیست و جنگ از آن خداست و او مؤمنان را پیروز خواهد ساخت. داوود با فلاخن، فلسطینی را از پا در آورد و با شمشیر خود او سرش را از تن جدا ساخت.[۲]

نظر مفسرین

مفسرین قرآن از تورات استفاده کرده قصه قرآنی را به وسیله مندرجات تورات شرح و تفصیل داده‌اند. راجع به اینکه نام پادشاه اسرائیل در قرآن مجید طالوت و در تورات شائول ذکر شده گفته‌اند که شائول به واسطه بلندی قامت به طالوت ملقب بوده و وی را فرزند «قیس بن افیل» از خاندان «بن یامین» معرفی کرده‌اند. درباره تابوت و محتویات آن روایات گوناگون نقل کرده‌اند و گفته‌اند سکینه باد بهشتی بوده که صورت بشری داشته و گفته‌اند مراد از بقایای موسی و هارون عصای موسی و خرده‌های الواح موسی و عمامه هارون و مقداری «من» (خوراک اسرائیلیان در وادی تیه) بوده به علاوه دو لوح که احکام عشره بر آن مسطور بوده در تابوت جا داشته است.

تقریبا اندازه‌هائی که برای تابوت در تورات و در قصص اسلامی داده شده یکی است و محتویات تابوت بر حسب مندرجات تورات عبارت بوده از دو لوح و یک حقه «من» و عصای هارون و نسخه‌ای از تورات. بر فراز تابوت عهد به موجب تورات، صورت دو کروبی تعبیه شده بود و محتمل است که عبارت ﴿تَحْمِلُهُ الْمَلَائِكَةُ[۳] اشاره به همین مطلب باشد.

در تورات ضمن قصة شائول و جلیات از تابوت ذکری به میان نمی‌آید، لکن در تورات مسطور است که تابوت عهد را فلسطینیان برده و در هیکل بت داجون گذاشته بودند اما خداوند آنان را به بیماری‌های گوناگون دچار ساخت تا ناچار شدند تابوت را با احترام به اسرائیل برگردانند و در یعاریم بگذارند.

قصة نهر و آزمایش لشکریان را تورات به «جدعون» یکی از داوران بنی اسرائیل نسبت می‌دهد (کتاب داوران باب ۴) در تورات مسطور است از لشکر انبوهی که با جدعون همراه بودند پس از این آزمایش فقط سیصد نفر باقی ماند (مفسرین به شباهتی که میان جنگ طالوت و جالوت با جنگ بدر موجود است توجه داشته‌اند.) باید گفت که باز گرداندن تابوت عهد به دست طالوت انجام یافته و این امر نشان شایستگی او برای سلطنت بنی اسرائیل بوده است و همچنین آزمایش نهر یا داستان شائول و داوود مناسب‌تر می‌نماید و ممکن است این حادثه دو بار اتفاق افتاده باشد. به هر حال ایراد این قصه در قرآن مجید برای بیان چند حقیقت اخلاقی است:

  1. کثرت مال موجب امتیاز و مزیت نمی‌شود بلکه حاکم باید دارای نیروی عقلی و جسمی باشد.
  2. هر که نامزد حکومت و فرمانفرمائی بر عده‌ای است باید شایستگی خود را با اعمالی برجسته به اثبات رساند.
  3. برای پیروزی یافتن بر دشمن باید لشکر دارای روح انضباط و اطاعت باشد.
  4. عده کم که به نیروی ثبات و ایمان مجهز باشند با اطاعت فرمان حق بی‌گمان بر عدة انبوه پیروز خواهند شد.
  5. اگر خداوند دسته‌های مختلف مردم را به وسیله یکدیگر دفع نمی‌کرد زمین را فساد و تباه کاری فرا می‌گرفت ﴿وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ[۴].[۵]

پانویس

  1. خزائلی، محمد، اعلام قرآن، ص 273-274.
  2. خزائلی، محمد، اعلام قرآن، ص274-275.
  3. «و پیامبرشان به آنان گفت: نشانه پادشاهی او این است که تابوت (عهد) نزدتان خواهد آمد که در آن آرامشی از سوی پروردگارتان (نهفته) است و (نیز) بازمانده‌ای از آنچه از خاندان موسی و هارون بر جای نهاده‌اند و فرشتگان آن را حمل می‌کنند، بی‌گمان در آن برای شما اگر» سوره بقره، آیه ۲۴۸.
  4. «و اگر خداوند برخی مردم را با برخی دیگر باز نمی‌داشت، زمین تباه می‌گردید امّا خداوند بر جهانیان بخششی (بزرگ) دارد» سوره بقره، آیه ۲۵۱.
  5. خزائلی، محمد، اعلام قرآن، ص 275-276.

منابع