امنیت سیاسی در فقه اسلامی

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۶ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۴۳ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مقدمه

امنیت سیاسی از چالش‌های مهم در کشورها به طور خاص کشورهای اسلامی به شمار می‌آید. از سوی دیگر دانش فقه شیعه به دلیل محوریت اصل امامت در آن به عنوان تنها الگوی نظام سیاسی مشروع، بر حفظ نظام سیاسی مبتنی بر امامت تأکید دارد؛ به طوری که فقها حفظ نظام اسلامی و ایدئولوژی مشروعیت‌ساز آن را واجب دانسته و برخی از فقها آن را اعظم فرایض خوانده‌اند[۱] که اهمیتش از حفظ امام عصر(ع) نیز بیشتر است[۲] و بعضی از فقها نیز آن را اوجب واجبات قلمداد کرده‌اند[۳]. از دیگر سو در ابواب و مباحث گوناگون فقهی، صیانت از حقوق مردم در قبال دولت اسلامی و ضرورت تأمین امنیت آنها مورد توجه فقها بوده است. دقت نظر در آثار و آرای فقهای شیعه و قواعد فقهی بیانگر وجود گزاره‌های فقهی بسیاری است که ناظر بر عوامل و ضوابط تولید و تأمین یا عوامل تهدید امنیت سیاسی نظام اسلامی و نیز اتباع دولت اسلامی هستند. در اینجا به بررسی گزاره‌های فقهی‌ای می‌پردازیم که مسئله امنیت سیاسی را در دو بعد دولت محور و فرد محور مورد توجه قرار داده‌اند.[۴]

منابع

پانویس

  1. سیدروح الله موسوی خمینی، صحیفه امام، ج۱۵، ص۳۲۹.
  2. «حفظ جمهوری اسلامی از حفظ یک نفر (ولو امام عصر(ع) باشد) اهمیتش بیشتر است؛ برای اینکه امام عصر(ع) هم خودش را فدا می‌کند برای اسلام» (سیدروح الله موسوی خمینی، صحیفه امام، ج۱۵، ص۳۶۵).
  3. سید علی خامنه‌ای، بیانات در دیدار کارگزاران حج، ۱۶/۱/۱۳۷۴، دسترسی در: https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=۲۷۴۵
  4. نباتیان، محمد اسماعیل، فقه و امنیت ص ۱۷۱.