شیعه در لغت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۱ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۴۰ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

واژه شیعه از شیوع به معنی انتشار یافتن، آشکار شدن و فاش شدن گرفته شده و فعل آن شاع و جمع آن شیَع و جمع‌الجمع آن اشیاع است. در لغت، گروهی را شیعه می‌گویند که در قضایای خود بر یک امر واحد توافق و همکاری دارند و گاهی به هر پیرو و تابعی شیعه گفته می‌شود[۱]. شیعه که در قرآن هم به همین معنی استعمال شده است، مثلاً: ﴿فَوَجَدَ فِيهَا رَجُلَيْنِ يَقْتَتِلَانِ هَذَا مِنْ شِيعَتِهِ وَهَذَا مِنْ عَدُوِّهِ[۲]. ﴿وَإِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْرَاهِيمَ[۳].

اما واژه شیعه در اصطلاح سه کاربرد دارد:

  1. به کسانی که علی (ع) و فرزندان ایشان را (به اعتبار این که اهل بیت پیامبر (ص) هستند و قرآن مودّت و محبت آنها را واجب کرده) دوست دارند شیعه گویند؛ شیعه به این معنی همه مسلمان‌ها غیر از ناصبی‌ها را دربر می‌گیرد.
  2. به کسانی که حضرت علی (ع) را خلیفه چهارم می‌دانند و با تمام احترامی که به خلفای قبلی می‌گذارند، او را برتر و با فضیلت ترو سزاوارتر از خلفای دیگر می‌دانند، شیعه گویند.
  3. به کسانی که علی (ع) و اولاد او را جانشینان واقعی پیامبر و امامان منصوب از طرف خداوند می‌دانند و خلفای دیگر را غاصب مقام خلافت می‌دانند، شیعه می‌گویند. این کاربرد از شیعه، در برابر «سنی» به کار می‌رود[۴].

در این باره روایات متعددی از پیامبر (ص) وجود دارد که نشان می‌دهد ایشان در فرمایش‌های خود پیروان امام علی (ع) را شیعه می‌خواندند، برای نمونه هنگامی که آیه ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ[۵] نازل شد پیامبر (ص) خطاب به علی (ع) فرمود: «آنها تو و شیعیان تو هستند» و در زمان پیامبر (ص) به سلمان و ابوذر و مقداد و عمار یاسر شیعه می‌گفتند[۶].

ابوحاتم سجستانی در این باره می‌گوید: «اولین اسمی که در اسلام در زمان رسول الله (ص) ظاهر شد، شیعه بود که لقب سلمان و ابوذر و مقداد و عمار شد، تا زمان جنگ صفین که کاربرد این اسم درباره طرفداران علی (ع) رواج پیدا کرد»[۷]. به نظر می‌رسد در بین سه تعریف فوق یک نقطه مشترک وجود دارد که همان محوریت علی بن ابی طالب (ع) است، و این محوریت به عنوان اظهار محبت به اهل بیت (ع) پیامبر یا به عنوان طرف‌داری از فضیلت و برتری ایشان نسبت به خلفای دیگر یا به عنوان خلیفه برحق در برابر خلفای باطل می‌باشد؛ در این کتاب شیعه به معنای سوم مورد نظر است، و منظور ما از فهم شیعه، فهم علما و بزرگان شیعه و اصحاب ائمه (ع) است. باید توجه کرد که در قرن اول هر سه معنای شیعه استفاده می‌شده و در منابع اسلامی (به ویژه کتب تاریخی و رجالی) بارها افرادی را که اعتقادی به خلافت بلافصل علی (ع) نداشتند شیعه به معنی اول و دوم نامیده‌اند؛ پس نباید خلط کرد و اعتقاد شیعیان به معنی اول و دوم را به عنوان اعتقاد شیعیان اصلی مطرح کرد، و این مغالطه‌ای است که در نظریه علمای ابرار صورت گرفته و با استناد به برخی منابع تاریخی، که در آنها کلمه شیعه به کار رفته، اعتقاد آنها به عنوان اعتقاد شیعیان اصلی تلقی شده است.[۸]

پرسش مستقیم

منابع

پانویس

  1. لسان العرب، ج۸، ص۱۸۸؛ مفردات، ص۴۷۰.
  2. «و هنگام بی‌خبری مردم وارد شهر شد و در آن دو مرد را یافت یکی از گروه خویش و دیگری از دشمنانش که با هم کارزار می‌کردند» سوره قصص، آیه ۱۵.
  3. «و از پیروان وی ابراهیم بود» سوره صافات، آیه ۸۳.
  4. المذاهب الاسلامیه، ص۱۴۶.
  5. «بی‌گمان آنانکه ایمان آورده‌اند و کردارهایی شایسته کرده‌اند، بهترین آفریدگانند» سوره بینه، آیه ۷.
  6. الدرالمنثور، ج۶، ص۵۸۹؛ علم الحدیث، ص۸۹.
  7. تأسیس الشیعه لعلوم الاسلام، ص۳۸.
  8. سلیمانیان، م‍ص‍طف‍ی‌، مقامات امامان، ص ۲۳.