بحث:ارکان انتظار چیست؟ (پرسش)
پاسخ اجمالی
تولی و تبری، ریشۀ ارکان انتظار
- در فرهنگ اسلامی، جهان عرصۀ تقابل و هم آوردی در ولایت است؛ ولایت خدا و دوستان او از یک سو و ولایت شیطان و طاغوت و پیروان او از سوی دیگر. بر اساس این نگرش همۀ اهل ایمان موظفند از یکسو، سر در گرو ولایت حق و پیروان آن داشته باشند و از سوی دیگر، از ولایت شیطان و پیروان او بیزاری جویند. این همان حقیقت تولی و "تبری" است که در مکتب تشیع به عنوان فروع دین بر آن بسیار تأکید شده است. ولی از مجموعه معارف اسلامی، به ویژه آموزههای مکتب اهل بیت(ع) چنین بر میآید که این دو موضوع، نه فرع دین، بلکه همۀ دین و تمامیت ایمان هستند و به بیان دیگر، دین و ایمان چیزی جز دوستی ورزیدن و بیزاری جستن (دوری گزیدن) به خاطر خدا نیست. فضیل بن یسار، یکی از یاران امام صادق(ع) نقل میکند: از امام صادق(ع) پرسیدم: آیا دوستی و دشمنی از ایمان است؟ فرمود: «آیا ایمان جز دوستی و دشمنی است؟[۱]»[۲]
- بنابراین میتوان گفت ولایتورزی و برائتجویی دو ریشۀ اساسی ارکان انتظار هستند و تنها کسانی را میتوان از جملۀ منتظران واقعی برشمرد که در دوران غیبت تولی و تبری را به مفهوم کامل آن، پیشه خود سازند[۳].
رکن اول انتظار: اعتراض به وضع موجود
- اما بعد از ریشه اساسی انتظار، انتظار ظهور منجی هیچ گاه به حقیقت نمیپیوندد مگر در صورتی که چند رکن اساسی در آن محقق گردد:[۴]
- اعتراض و نارضایتی به وضع موجود:[۵] احساس انتظار فرج، اعتراض به وضع موجود است. کسی که از وضع موجود راضی است، نمیتواند منتظر وضعیتی دیگر، که بهتر است باشد. این اعتراض هر چند ممکن است مقدمه خارجی انتظار محسوب شود نه عضو درونی آن. این اعتراض در هر درجهای که باشد، از تنفر نسبت به آنچه هست، تا علاقه شدید به آنچه نیست و باید باشد، عنصر اول انتظار محسوب میشود. عدم قناعت به داشتهها، انسان را سرگردان رسیدن به نداشتهها میکند و این سرگردانی و تلاش برای "داشتن" که معمولاً با امید به "یافتن" همراه است، یعنی آغاز پیدایش انتظار در روح سرکش انسان[۶]. مراتب این اعتراض را میتوان در چهار مقوله خلاصه کرد:
- فریادی از درون: انتظار نوعی فریاد دل و خروشی از درون است.[۷]
- اعتراض به نظامات موجود: انتظار نوعی دهنکجی، بیاعتنائی به نظامات موجود و عدم پذیرش آن است. اعتراض به ابراز قدرت زمامداران خودسر که با سختگیریهای بیمورد خود زندگی را به کام مردم مستضعف تلخ و ناگوار کردهاند.[۸]
- منتظر، افشاگر است و میخواهد با اعتراض خود افشاگری کند و نشان دهد سازمانهای این قواعد و نظامات، رسوایند و بیارزش. این قوانین ساخته بشر، توطئهای به نام حامی حقوق بشر و نغمههای خیرخواهی از سوی سران توطئه است.[۹]
- منتظران جهان، مسئولان امور و زمامداران بشر را متهم دانسته و میگویند: این سازمانهای بینالمللی میدان فعالیتهای شماست، کار و تلاش تان برای تثبیت بیشتر موقعیت و تحکیم زیادتر قدرت تان است وگرنه سازمان تغذیهتان کجاست که ببیند هر روزه هزاران انسان در نقاط مختلف جهان از گرسنگی میمیرند[۱۰].
رکن دوم انتظار: آگاهی از وضع مطلوب
- آگاهی از وضع مطلوب: عنصر دوم انتظار، یعنی خبر داشتن از وضعیتی که میتوانیم داشته باشیم ولی هم اکنون از آن برخوردار نیستیم؛ خبر از خیرات بیکرانی که میتوانیم و باید دریافت کنیم، ولی چون از آنها بیخبریم، بیخیالیم. عدم آگاهی از وضع مطلوب و ایدهآل، سبب میشود توانایی درک و تحلیل درست وضعیت موجود را هم نداشته باشیم. زیرا بخشی از درک ما از اوضاع و احوال زمانه و آسیبشناسی وضع موجود، وابسته به فهم آن وضع مطلوب است. بدون در نظر داشتن الگویی از وضع مطلوب، چگونه میتوانیم وضع موجود خود ارزیابی کنیم؟[۱۱]
رکن سوم انتظار: اعتقاد و امید به تحقق وضع مطلوب
- اعتقاد و امید به تحقق وضع مطلوب:[۱۲] عنصر سوم انتظار این است که به تحقق وضع مطلوبی که به آن آگاه هستیم، معتقد و جازم باشیم. امید هم برخاسته از همین اعتقاد است. در شرایط سختی که همه چیز، انسان را به یأس دعوت میکند، امید داشتن، ناشی از یک اعتقاد راسخ به تحقق امری در آینده است. بعد از اینکه ما به وضع موجود معترض شدیم، و تصور درستی هم نسبت به وضع مطلوب پیدا کردیم، حالا باید به شدنی بودن آن وضع مطلوب هم اعتقاد داشته باشیم و امید رسیدن به وضعیت موعود، ما را به سوی آن بکشاند[۱۳]. البته مقدمات این امیدواری، مراحلی است که میتوان، ترسیم نمود: الف) آگاهی به عدم حضور ظاهری امام. ب) احساس نیاز به امام حاضر. ج) یقین به ظهور امام غایب. د) نزدیک دانستن ظهور[۱۴].
رکن چهارم انتظار: اشتیاق به وضع مطلوب
- اشتیاق به وضع مطلوب: عنصر چهارم انتظار، علاقه داشتن به تحقق جامعه مهدوی، غیر از اعتقادی است که با استدلال و صفای باطن به دست میآید. این علاقه، هرچند میتواند اثر آن اعتقاد باشد، که هست، اما خود حقیقت دیگری است که عقیده انسان را لذتبخش و سرمستکننده میسازد[۱۵]. اگر کسی بخواهد میزان اعتقاد خود را دریابد، باید به محبت برآمده از آن اعتقاد نگاه کند. اشتیاق هم ثمره محبت است و هر دو از ثمرات ایمان محسوب میشوند و از چنان جایگاه ارزشمندی در منظومه حقایق معنوی برخوردار هستند که امام رضا(ع) میفرمایند: «کسی که خدا را یاد کند ولی مشتاق ملاقاتش نباشد، خودش را مسخره کرده است.[۱۶]» یعنی در اثر یاد خدا، طبیعتاً باید به این اشتیاق برسد و الا معلوم میشود در جایی از این مسیر درست عمل نکرده و یا خود را فریب داده است[۱۷].
رکن پنجم انتظار: اقدام برای تحقق وضع مطلوب
- اقدام برای تحقق وضع مطلوب: نشانۀ صداقت انتظار و مایۀ تقویت آن یعنی عمل است. اقدام برای تحقق وضع مطلوب و یا لااقل برخورداری از انگیزۀ اقدام، انتظار را در وجود انسان تثبیت میکند. منتظر باید اهل عمل باشد. عملگرا بودن در فرهنگ منتظران نهادینه شده است؛ زیرا منتظر تا به سمت وضعیت مطلوب حرکت نکند، در واقع منتظر نیست[۱۸]. انسان، به دلیل دارا بودن ظرفیتهای فراوان، همواره در جهت رشد معنوی و فکری خود در تلاش است. او در انتظار، در پی روزگاری است که زمینهها و شرایط دست به هم داده، همه نیروهای او سوی رشد و تعالی به فعلیت رسد[۱۹]. شخص منتظر مسئول، حالتی سازنده، فعال، پویا و تأثیرگذار دارد، وضعیت موجود را بر نمیتابد و تلاش میکند تا زمینههای اجتماعی و فرهنگی برای ظهور امام(ع) را آماده کند. او نه تنها از منظر ویژگیهای فردی، خود را شخصی آماده برای عصر ظهور تربیت میکند، بلکه از منظر دانش و مهارتهای اداری، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی نیز آمادگی کامل ورود فرد و جامعه به عصر ظهور را در پیشدید خود دارد و توانایی اداره جامعه مهدوی را داراست[۲۰].
پانویس
- ↑ الکلینی، محمد، الکافی، ج ۲، ص ۱۲۵، ح ۵.
- ↑ ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص ۸۵-۹۴.
- ↑ ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص ۸۵-۹۴.
- ↑ ر.ک. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۸۵، ۸۶.
- ↑ ر.ک. پناهیان، علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶؛ قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص ۳۰-۳۴؛ محمدی ریشهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج ۵، ص ۳۰۹-۳۱۲؛ سلیمیان، خدامراد، انتظار و منتظران، ص ۱۹۵-۱۹۶ و درسنامه مهدویت ج ۲ ، ص۲۱۰-۲۱۳ و فرهنگنامه مهدویت، ص ۷۶-۸۴.
- ↑ ر.ک. پناهیان، علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.
- ↑ ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص ۳۰-۳۴.
- ↑ ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص ۳۰-۳۴.
- ↑ ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص ۳۰-۳۴.
- ↑ ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص ۳۰-۳۴.
- ↑ ر.ک. پناهیان، علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.
- ↑ ر.ک. محمدی ریشهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج ۵، ص ۳۰۹-۳۱۲؛ پناهیان،علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶؛ سلیمیان، خدامراد، انتظار و منتظران، ص ۱۹۵-۱۹۶؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۸۵، ۸۶؛ قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص ۳۰-۳۴.
- ↑ ر.ک. پناهیان،علیرضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۲، ص۲۱۰-۲۱۳
- ↑ ر.ک. پناهیان، علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۷۶-۸۴.
- ↑ «"مَنْ ذَکَرَ اللَّهَ تَعَالَی وَ لَمْ یَشْتَقْ إِلَی لِقَائِهِ فَقَدِ اسْتَهَزَأَ بِنَفْسِه"» ورام، مسعود، مجموعه ورام، ج ۲، ص ۱۱۰.
- ↑ . ر.ک. پناهیان، علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.
- ↑ ر.ک. پناهیان، علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، انتظار و منتظران، ص ۱۹۵-۱۹۶.
- ↑ ر.ک. محمدی ریشهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج ۵، ص ۳۰۹-۳۱۲.