ذکر
- این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل ذکر (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
چیستی ذکر
- ذکر در لغت به معنای این است که انسان چیزی را در خاطر خویش نگاه دارد و پیوسته به یاد آوَرَد. این کلمه به معنای حفظ کردن نیز آمده است. معنای اصطلاحی ذکر، یاد کردن زبانی و قلبی خداوند به تکبیر، تسبیح، تحمید، تهلیل و حوقله است. ذکر از اصطلاحات اسلامی است که بیشتر در مباحث اخلاقی مطرح است و پژوهشگران علوم دینی در دو عرصۀ اخلاق و عرفان بیشتر بدان پرداختهاند. ذکر اخلاقی، بر تهذیب نفس مبتنی است و ذکر عرفانی بر قرب خدا[۱].[۲]
حقیقت ذکر
- حقیقت ذکر وسیلۀ ارتباط با خدا دانسته شده و نشانۀ آن، نسیان غیر است[۳].[۴] قرآن کریم، ذکر را غایت نماز دانسته است[۵] و فرموده که شرط آنکه خداوند، بندگانش را یاد کند، این است که آنان او را یاد کنند[۶]. همچنین، ذکر را از صفات خردمندان شمردهخطای یادکرد: برچسب تمامکنندهٔ
</ref>
برای برچسب<ref>
پیدا نشد و رویگردانی از آن را موجب سختی و تنگی معیشت دانسته است[۷].[۸] پیامبر خدا(ص) فرمودند: «هر کس خدای را اطاعت کند، ذاکر است هر چند نماز فراوان نگزارد و قرآن، بسیار نخواند»[۹]. به طور کلی، از روایات استفاده میشود مهمترین نشانۀ ذکر راستین این است که آدمی خدا را فرمان بَرَد و از گناهان دوری کند[۱۰].[۱۱]
اقسام ذکر
- ذکر به اعتبارات گوناگون به اقسام متعددی تقسیم شده است؛ همانند ذکر قلبی و زبانی، ذکر نامهای خدا و صفات الهی، مدح و ثنای باری تعالی و توحید و تنزیه او و یاد نعمتهای دنیوی و اخروی و رحمانیت و رحیمیت خداوند. ذکر قلبی را ذکر خفی نیز گویند[۱۲].[۱۳]
فواید ذکر
- از جمله فواید ذکر، پرورش ایمان است. ذکرهای زبانی، وجود و حضور خداوند را به انسان تلقین میکند و ضمیر او را دگرگون میسازد و سرانجام به ذکر قلبی میانجامد. از دیگر فواید ذکر زبانی این است که زبان آدمی به خیر عادت میکند و به طاعت الهی مشغول میگردد[۱۴]. مهمترین فایدۀ ذکر، تقرب به خداوند است که غایت همۀ عبادات است[۱۵]. ذکر خدا، وسوسههای شیطانی را از میان میبرد[۱۶]، ثواب و اجر اخروی میآورد، به ویژه برای بندگانی که به امور دنیوی نیز مشغولاند[۱۷]، مایۀ وقار و هیبت و شوکت است، احساس پوچی و بیهودگی را میزداید، در زندگی مادی انسان نیز دارای اثر است[۱۸] و راه تربیت اخلاقی را هموار میسازد و این بدان سبب است که غفلت و فراموشی خدا از مهمترین علل گناهکاری و بزهکاری است[۱۹].
رابطۀ ذکر با زیارت
- قابل توجه است که ذکر با زیارت اهل بیت(ع) نیز ارتباط دارد؛ زیرا از آدابی که برای زیارت مرقدهای مطهر بیان شده، گفتن تکبیر و تهلیل هنگام تشرف است. یاد خدا و حمد و ستایش او و ذکر توحید و تسبیح و تنزیه، هم توجه دادن به عظمت خداوند است که چنین شخصیتهای عظیمی آفریده که عظمتشان در عبودیت و تواضع در پیشگاه خداست، هم نوعی تعدیل نگاه و توجه انسان زائر است، تا دربارۀ این پیشوایان الهی، دچار غلوّ نشود و نسبتهای غلوّآمیز ندهد و محوریت توحید در همه مسائل حفظ شود. مثلًا در زیارت امام حسین(ع) روایت شده که قبل از زیارت و در بدو ورود، حتی وقتی به فرات میرسد تا غسل زیارت کند، صد مرتبه الله اکبر، صد مرتبه لا إِله إلّا الله و صد مرتبه صلوات بگوید[۲۰].
نتیجه گیری
- در نتیجه، ذکر به معنای یاد کردن زبانی و قلبی خداوند به تکبیر، تسبیح، تحمید، تهلیل و حوقله است. ذکر یکی از راههای ارتباط با خداوند است و مهمترین نشانۀ ذکر راستین این است که آدمی خدا را فرمان بَرَد و از گناهان دوری کند. ذکر به اعتبارات گوناگون به اقسام متعددی تقسیم شده است، همانند ذکر قلبی و زبانی. از جمله فواید آن، پرورش ایمان است. قابل توجه است که ذکر با زیارت اهل بیت(ع) ارتباط دارد؛ زیرا از آدابی که برای زیارت مرقدهای مطهر بیان شده، گفتن تکبیر و تهلیل هنگام تشرف است.
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ مفردات راغب، ذیل واژه ذکر.
- ↑ ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۲۶۵.
- ↑ التحقیق فی کلمات القرآن، ج ۳، ص ۳۱۷.
- ↑ ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۲۶۶.
- ↑ ﴿وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ﴾«آنچه از این کتاب بر تو وحی شده است بخوان و نماز را بپا دار که نماز از کار زشت و کار ناپسند باز میدارد و به راستی یادکرد خداوند (از هر چیز) بزرگتر است و خداوند میداند که چه انجام میدهید» سوره عنکبوت، آیه ۴۵.
- ↑ ﴿فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ﴾«پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم» سوره بقره، آیه ۱۵۲.
- ↑ ﴿وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى﴾«و هر که از یادکرد من روی برتابد بیگمان او را زیستنی تنگ خواهد بود و روز رستخیز وی را نابینا بر خواهیم انگیخت» سوره طه، آیه ۱۲۴.
- ↑ ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۲۶۵-۲۶۶.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵، ص ۱۴۷.
- ↑ بحارالانوار، ج ۹۳، ص ۱۰۸.
- ↑ ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۲۶۶.
- ↑ ﴿ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ﴾«پروردگارتان را به لابه و نهانی بخوانید که او تجاوزگران را دوست نمیدارد» سوره اعراف، آیه ۵۵ و ﴿وَاذْكُرْ رَبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ وَلَا تَكُنْ مِنَ الْغَافِلِينَ﴾«و پروردگارت را در دل خود به لابه و ترس و بیبانگ بلند در گفتار، سپیدهدمان و دیرگاه عصرها یاد کن و از غافلان مباش!» سوره اعراف، آیه ۲۰۵؛ اصول کافی، ج ۲، ص ۵۰۲؛ بحارالانوار، ج ۹۳، ص ۱۶۰.
- ↑ ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۲۶۶.
- ↑ بحار الانوار، ج ۹۳، ص ۱۵۱؛ سفینة البحار، ج ۲، ص ۲۸۳.
- ↑ ﴿فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونِ﴾«پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و مرا سپاس بگزارید و با من ناسپاسی نورزید» سوره بقره، آیه ۱۵۲.
- ↑ ﴿إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ﴾«بیگمان پرهیزگاران چون دمدمهای از شیطان به ایشان رسد (از خداوند) یاد میکنند و ناگاه دیدهور میشوند» سوره اعراف، آیه ۲۰۱.
- ↑ ﴿قَالَ ادْخُلُوا فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ فِي النَّارِ كُلَّمَا دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَهَا حَتَّى إِذَا ادَّارَكُوا فِيهَا جَمِيعًا قَالَتْ أُخْرَاهُمْ لِأُولَاهُمْ رَبَّنَا هَؤُلَاءِ أَضَلُّونَا فَآتِهِمْ عَذَابًا ضِعْفًا مِنَ النَّارِ قَالَ لِكُلٍّ ضِعْفٌ وَلَكِنْ لَا تَعْلَمُونَ﴾«گويد: به ميان امت هايى كه پيش از شما بوده اند، از جن و انس، در آتش داخل شويد. هر امتى كه به آتش داخل شود امت همكيش خود را لعنت كند. تا چون همگى در آنجا گرد آيند، گروه هايى كه پيرو بوده اند درباره گروه هايى كه پيشوا بوده اند گويند: پروردگارا، اينان ما را گمراه كردند، دو چندان در آتش عذابشان كن. گويد: عذاب همه دوچندان است ولى شما نمى دانيد.» سوره اعراف، آیه ۳۸.
- ↑ ﴿وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى﴾«و هر که از یادکرد من روی برتابد بیگمان او را زیستنی تنگ خواهد بود و روز رستخیز وی را نابینا بر خواهیم انگیخت» سوره طه، آیه ۱۲۴.
- ↑ ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۲۶۶.
- ↑ ر.ک. محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۳۴۴.