ازدواج پیامبر با خدیجه

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۷ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۱۱ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث ازدواج است. "ازدواج پیامبر با خدیجه" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل ازدواج پیامبر با خدیجه (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

ازدواج با پیامبر(ص)

ملاحظاتی در باب این ازدواج

  • مؤرخان و عالمان درباره این ازدواج خجسته و پُر میمنت، مطالبی گفته‌اند که پرداختن به آن امری مهم و در خور توجه است.

سن ازدواج

  • سن شریف آن بانو در زمان ازدواج، همواره از موضوعاتی بوده است که مورخان شیعه و سنی از گذشته‌های دور تاکنون بدان پرداخته و مطالبی را نیز عنوان کرده‌اند. در مقدار سن رسول خدا(ص) و خدیجه(س) بین مؤرخان اختلاف است. آنان سن حضرت را ۲۳[۱۸]، ۲۵[۱۹]، ۲۸[۲۰] و برخی هم ۳۰ سال برشمرده‌اند[۲۱]؛ امّا درباره سن جناب خدیجه(س) اختلاف‌های بیشتری بین مؤرخان وجود دارد. غالب مؤرخان و علمای اهل سنت که کتبشان در دست است، بر ۴۰ ساله بودن آن بانو در زمان ازدواج تأکید کرده‌اند[۲۲]. البته اقوال دیگر علما نیز در این باره قابل توجه است؛ به گونه‌ای که خواننده به تردید وا می‌دارد؛ چرا که در این روایات، سن ایشان، بسیار کمتر از آن چیزی است که بسیاری از علمای اهل سنت و حتی بعضی از علمای شیعه بر آن تأکید داشته و ادعای شهرت کرده‌اند.
  • اقوال دیگر علما در این باره:
  1. ۲۵ سالگی: این قول را بیهقی در دلائل النبوه[۲۳] و ابن کثیر در البدایه و النهایه اصح اقوال دانسته‌اند[۲۴]. قاضی ابرقوه نیز در کتابش این قول را مشهورترین آنها معرفی کرده است[۲۵]. این قول در کتب السیرة الحلبیه[۲۶] و... نیز بیان شده است.
  2. ۲۸ سالگی: بسیاری از مؤرخان بر ۲۸ سالگی حضرت خدیجه(س) در زمان ازدواج با رسول خدا(ص) تأکید کرده‌اند. شذرات الذهب[۲۷]، انساب الاشراف[۲۸]، سیر اعلام النبلاء[۲۹]، السیرة الحلبیه[۳۰]، تاریخ خمیس[۳۱] و... از جمله کتاب‌هایی هستند که پس از یادآوری این قول، آن را بر دیگر اقوال برتری داده‌اند.
  3. ۳۰ سالگی: این نظر نیز از جمله اقوالی است که در کتب السیرة الحلبیه[۳۲]، تاریخ الخمیس[۳۳]، و... به آن پرداخته شده است.
  4. ۳۵ سالگی: این قول نیز از جمله اقوالی است که در کتب البدایه و النهایه[۳۴] و السیرة الحلبیه[۳۵] عنوان شده است[۳۶].
  5. ۴۰[۳۷]، ۴۴[۳۸]، ۴۵[۳۹] و ۴۶ سالگی[۴۰] از دیگر اقوالی است که مؤرخان بدان پرداخته‌اند.

ازدواج خدیجه(س) قبل از ازدواج با پیامبر(ص)

  • بعضی گفته‌اند که خدیجه(س) قبل از ازدواج با رسول خدا(ص)، دو بار ازدواج کرده بود و از شوهران سابقش فرزندانی داشت[۴۴]. در صحت این ادعا که شهرت را نیز به آن نسبت داده‌اند، ابهام‌هایی وجود دارد که باید بدان پرداخته شود. نکاتی را که می‌توان در اینجا به آنها اشاره کرد بدین قرار است:
  1. از ابن‌شهر آشوب نقل شده است که احمد بلاذری و ابوالقاسم کوفی در کتاب‌هایشان، سید مرتضی در الشافی و ابوجعفر شیخ طوسی در تلخیص الشافی متذکر این امر شده‌اند که پیامبر(ص) با خدیجه(س) ازدواج کرد؛ در حالی که ایشان دختری باکره بود. کتاب‌های الانوار و البدع نیز بر این نکته، تأکید کرده‌اند؛ آنجا که می‌گوید: "رقیه و زینب، دختران هاله، خواهر خدیجه‌اند"[۴۵].
  2. ابوالقاسم کوفی نقل کرده است که از اجماع عام و خاص و از آثار اهل علم و راویان اخبار چنین بر می‌آید که کسی از اشراف و بزرگان قریش باقی نماند؛ مگر آنکه به خواستگاری خدیجه(س) رفته و جواب رد شنیده باشد. پس چون خدیجه(س) با رسول خدا(ص) ازدواج کرد زنان قریش بر او غضب کردند و از دور شدند. آنان به خدیجه(س) گفتند: "اشراف و بزرگان قوم از تو خواستگاری کردند؛ اما نپذیرفتی و حال با محمد(ص)، یتیم ابوطالب که فردی فقیر و تهیدست است ازدواج کرده‌ای؟"[۴۶].
  • اکنون این سؤال پیش می‌آید که چگونه ممکن است خدیجه به ازدواج با یک اعرابی بی‌نام و نشان از تمیم و مخزوم تن داده باشد و آنان را بر اشراف قریش برتری دهد؟[۴۷] بعضی از اشکال کرده‌اند که حضرت خدیجه(س) در زمان ازدواج، حداقل ۲۵ یا ۲۸ ساله بوده است، چگونه ممکن است دختری به این سن برسد و پدرش او را به امر ازدواج مجبور نکرده باشد. جواب آنها این است که:
  1. پدرش قبل از جنگ فجار از دنیا رفته بود[۴۸]؛ از این‌رو اجباری از سوی پدر نبوده است. مسلّم است عموی خدیجه(س) که بعد از پدرش، عهده‌دار سرپرستی او بود نیز سلطه پدر را نداشته است. از طرفی، اینکه زنی شریف و پارسا مثل خدیجه(س) که در جاهلیت به علت شرافت و عفتِ بی‌مانندش به طاهره[۴۹] و سیده قریش[۵۰] مشهور بوده است، عیب نیست که صبر کند تا مرد کامل و فاضل و هم‌کفو خود را بیابد؛ آن هم در دوره‌ای مثل دوران جاهلیت؛
  2. روایت شده است که خدیجه(س) از همسران سابق خود فرزندانی داشت که هند از جمله آنهاست؛ حتی معلوم نیست که هند، مذکر یا مؤنث بوده است. در نام پدرش نیز اختلاف است. آیا پدر هند (ابی‌هاله)، نباش بن زراره است، یا زرارة بن نباش یا هند و یا به قولی، مالک بوده است. آیا او صحابی پیامبر(ص) بود یا نه؟ آیا قبل از عتیق با خدیجه(س)ازدواج کرد یا بعد از آن. آیا هند، فرزند عتیق است یا فرزند ابی‌هاله؟ اگر فرزند عتیق است دختر است و اگر فرزند ابی‌هاله است پس پسر است. آیا در جمل کشته شد یا با طاعون بصره؟[۵۱][۵۲].

فرزندان خدیجه

  1. نقل است که زینب و رقیه، فرزندان خدیجه(س) نبوده‌اند؛ بلکه فرزندان هاله، خواهر حضرت خدیجه(س) بوده‌اند. هاله با مردی مخزومی ازدواج کرده و از او صاحب دختری به نام هاله شده بود. سپس به واسطه مرگ یا طلاق شوهر، هاله (هاله مادر) با مردی تمیمی به نام ابوهند ازدواج کرد و از او نیز فرزندی به نام هند به دنیا آورد. این مرد تمیمی، همسر دیگری نیز داشته است که از او دو دختر به نام‌های زینب و رقیه متولد شدند تا اینکه این زن و سپس شوهر تمیمی هاله وفات کردند. بعد از مرگ آنها، هند به قوم و عشیره‌اش ملحق شد[۵۴]؛ اما هاله و فرزندش و نیز فرزندان همسر دیگر آن مرد تمیمی تنها ماندند که خدیجه(س) آنان را نزد خود آورده بود. هاله (مادر) بعد از ازدواج رسول خدا(ص) با خدیجه(س) از دنیا رفت و این دو کودک نزد خدیجه(س) باقی ماندند و از آنجا که عرب ربیبه را دختر شخص می‌دانستند [۵۵]؛ از این‌رو این دختران را به حضرت رسول(ص) منسوب می‌کردند؛ در حالی که آنها فرزندان ابی‌هند شوهر خواهر خدیجه(س) بودند[۵۶]. مؤیداتی نیز این مطلب را تأیید و پشتیبانی می‌کنند[۵۷].
  2. رسول خدا(ص) و خدیجه(س) بنا به تصریح برخی از مؤرخان تا قبل از بعثت، تنها صاحب پسری بودند و بقیه فرزندان ایشان پس از بعثت متولد شدند[۵۸]. حال آنکه نقل شده است: در جاهلیت، دخترانی از رسول خدا(ص) به عقد ابوالعاص و عتبه بن ابی‌لهب در آمدند که پس از بعثت پسر ابی‌لهب با اصرار و اجبار پدر، همسر خود (رقیه) را طلاق داد[۵۹]. همچنین روایت شده است که رقیه پس از طلاق و پیش از هجرت مسلمانان حبشه، همسر عثمان شد و سپس همراه او به حبشه هجرت کرد[۶۰]. می‌دانیم که هجرت به حبشه در سال پنجم هجری صورت گرفته است[۶۱]؛ پس چگونه ممکن است، رقیه‌ای که پس از بعثت به دنیا آمده است، قبل از بعثت با پسر ابی‌لهب و پس از بعثت با عثمان ازدواج کرده باشد. این موضوع، دست‌کم در بردارنده این امر می‌تواند باشد که این دخترها، فرزندان رسول خدا(ص) نبودند؛ بلکه ربیبه‌های ایشان بودند؛ وگرنه چه توجیه دیگری می‌توان نسبت بدین امر پیدا کرد. شاید مهم‌ترین دستاویز برای اثبات وجود هند به عنوان فرزند خدیجه(س)، به‌ویژه در بین شیعیان، روایتی از امام حسن(ع) است. امام حسن(ع) در این روایت از هند بن ابی‌هاله، به عنوان دایی یاد می‌کند و اوصاف رسول خدا(ص) را از او جویا می‌شود.
  • در این روایت که با « سَأَلْتُ خَالِي هِنْدَ بْنَ أَبِي هَالَةَ عَنْ حِلْيَةِ رَسُولِ اللَّه‏...» آغاز شده است، ایراداتی وجود دارد که به آنها پرداخته می‌شود[۶۲]:
  1. اشکالات سندی این روایت، که تمامی از یک طریق و آن هم از طریق مردی از بنی‌تمیم از فرزند ابی‌هاله از امام حسن(ع) روایت شده است.
  2. تمام این روایت پُر از شک و ریبه است.
  3. اصلاً در وجود فرزندی به نام هند برای خدیجه(س)، همان‌گونه که گفته شد تردید جدی وجود دارد.
  4. امام حسن(ع)، خود پیامبر(ص) را دیده و همراه او در واقعه مباهله و... حضور داشته است. چه دلیلی وجود دارد که این مطلب را از هند بن ابی‌هاله بپرسد؟ اصلاً چرا حضرت(ص) از پدر بزرگوارشان که بیش از همه به احوال پیامبر(ص) آگاه بود و یار و یاور همیشگی آن حضرت و وصی و جانشین به حق ایشان بود، نپرسید؟
  5. ما هیچ نصی - هر چند جعلی - در دست نداریم که ثابت کند هند با رسول خدا(ص) زندگی می‌کرده است، یا نزدیک او و در مجلسی از مجالس او شرکت داشته است و یا در جنگی حضور یافته است[۶۳][۶۴].

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، ازدواج پیامبر با خدیجه، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص:۱۰۷.
  2. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۰۴؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۸؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۲۸۰.
  3. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۸۸؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۲۸۰.
  4. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۸۸-۱۸۹؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۲۸۱؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۹۷.
  5. محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۲۸۱؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۶۷؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۸۹.
  6. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، ازدواج پیامبر با خدیجه، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص:۱۰۷-۱۰۸.
  7. محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۲۸۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۰۵.
  8. کلینی، اصول کافی، ج۵، ص۳۷۴.
  9. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، ازدواج پیامبر با خدیجه، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص:۱۰۸.
  10. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ج۱، ص۴۲؛ کلینی، اصول کافی، ج۵، ص۳۷۴؛ ابوالفرج حلبی شافعی، السیرة الحلبیه، ج۱، ص۲۰۱-۲۰۲؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۰.
  11. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص۴۲؛ کلینی، اصول کافی، ج۵، ص۳۷۵.
  12. محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۲۸۲؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۰-۲۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۰۶ به بعد.
  13. محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۲۸۲: محمد بن احمد دولابی، الذریة الطاهره، ص۵۱؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۸۲؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۰۶ به بعد.
  14. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، ازدواج پیامبر با خدیجه، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص:۱۰۸-۱۰۹.
  15. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۳؛ محمد بن احمد دولابی، الذریة الطاهره، ص۲۸.
  16. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۹۰.
  17. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، ازدواج پیامبر با خدیجه، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص:۱۱۰.
  18. احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۹۸؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۰.
  19. احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۹۸.
  20. احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۹۸.
  21. احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۰.
  22. احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۹۸؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۲۸۰.
  23. ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۷۱.
  24. ابن کثیر، السیرة النبویه، ج۱، ص۳۵۰، ج۱، ص۲۶۵؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۲، ص۲۹۴.
  25. قاضی ابرقوه، سیرت رسول الله(ص)، ج۳، ص۲۴۶.
  26. ابوالفرج حلبی شافعی، السیرة الحلبیه، ج۱، ص۲۰۴.
  27. شهاب الدین ابوالفرج ابن العماد، شذرات الذهب، ج۱، ص۱۳۴.
  28. احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۹۸.
  29. شمس الدین محمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۲، ص۲۰۴.
  30. ابوالفرج حلبی شافعی، السیرة الحلبیه، ج۱، ص۲۰۴.
  31. شیخ حسین دیار بکری، تاریخ خمیس فی احوال انفس النفیس، ج۱، ص۲۶۴.
  32. ابوالفرج حلبی شافعی، السیرة الحلبیه، ج۱، ص۲۰۴.
  33. شیخ حسین دیار بکری، تاریخ خمیس فی احوال انفس النفیس، ج۱، ص۲۶۴.
  34. ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۲، ص۲۹۵؛ ابن کثیر، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۶۵.
  35. ابوالفرج حلبی شافعی، السیرة الحلبیه، ج۱، ص۲۰۴.
  36. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، ازدواج پیامبر با خدیجه، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص:۱۱۱.
  37. محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۲۸۰؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۰۵.
  38. ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۳، ص۱۸۴-۱۹۱.
  39. شیخ حسین دیار بکری، تاریخ الخمیس فی احوال انفس النفیس، ج۱، ص۲۶۴.
  40. احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۹۸.
  41. ابو بکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۷۱؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۲، ص۲۹۴؛ ابن کثیر، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۶۴.
  42. حاکم نیشابوری، مستدرک، ج۳، ص۱۸۳.
  43. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، ازدواج پیامبر با خدیجه، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص:۱۱۲.
  44. ابن کثیر، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۶۳.
  45. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص۱۵۹.
  46. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، ازدواج پیامبر با خدیجه، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص:۱۱۲-۱۱۳.
  47. ابی القاسم علی بن احمد کوفی، الاستغاثه، ص۱۱۵.
  48. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۰۶؛ ابن سیدالناس، عیون الأثر، ج۱، ص۱۶۴؛ محمد بن یوسف صالحی دمشقی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیرالعباد، ج۲، ص۱۶۶.
  49. نویری، نهایة الإرب فی فنون الأدب، ج۱۸، ص۱۷۰؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۴، ص۱۸۱۷.
  50. ابوالفرج حلبی شافعی، السیرة الحلبیه، ج۱، ص۱۹۹.
  51. جعفر مرتضی العاملی، الصحیح من سیرة النبی الأعظم، ص۱۲۲.
  52. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، ازدواج پیامبر با خدیجه، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص:۱۱۳-۱۱۴.
  53. ابن کثیر، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۶۳؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۲۸؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۹۶- ۴۰۵.
  54. ابی القاسم علی بن احمد کوفی، الاستغاثه، ص۱۱۲.
  55. ابی القاسم علی بن احمد کوفی، الاستغاثه، ص۱۱۳؛ ابن اثیر در کتاب الکامل فی التاریخ اشاره دارد که زینب دختر هاله بنت خویلد بوده است. عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۱۳۴.
  56. ابی القاسم علی بن احمد کوفی، الاستغاثه، ص۱۱۴.
  57. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، ازدواج پیامبر با خدیجه، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص:۱۱۴-۱۱۵.
  58. عزالدین ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفة الصحابه، ج۶، ص۱۱۴؛ مطهر بن طاهر مطهر بن طاهر مقدسی، البدء و التاریخ، ج۵، ص۱۶.
  59. ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۸، ص۱۳۸؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۰۱.
  60. ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۸۴۰؛ مطهر بن طاهر مطهر بن طاهر مقدسی، البدء و التاریخ، ج۵، ص۱۷.
  61. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۵۹؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۳۲۹؛ ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۳۷۴.
  62. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، ازدواج پیامبر با خدیجه، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص:۱۱۵.
  63. جعفر مرتضی العاملی، الصحیح من سیرة النبی الأعظم، ج۲، ص۱۳۲-۱۳۳.
  64. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، ازدواج پیامبر با خدیجه، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص:۱۱۵-۱۱۶.