معراج

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۷ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۵۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.


موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد به سفر آسمانی حضرت محمد(ص) از مسجد الحرام به مسجد الاقصی و از آنجا به آسمان‌ها معراج گفته می‌‌شود. اعتقاد به آن از ضروریات اسلام بوده و معراج پیامبر با جسم و روح بوده است.

معناشناسی معارج

معراج در لغت به معنای بالا رفتن، نردبان و سفر آسمانی[۱] و در اصطلاح به سفر آسمانی حضرت محمد(ص) گفته می‌‌شود[۲].

داستان معراج

از مجموع روایات درباره معراج استفاده می‌‌شود پیامبر اسلام(ص) در سفری آسمانی از مسجد الحرام به مسجد الاقصی رفته و میان راه، همراه جبرئیل به مدینه نزول کرده و در آنجا نماز گزارده است[۳]. آنگاه به مسجد الاقصی رفته و در آنجا نیز همراه انبیای بزرگ همانند ابراهیم و موسی(ع) نماز گزارده و این نماز به امامت او بوده است. سفر به آسمان‌ها از مسجد الاقصی آغاز گشته و پیامبر(ص) آسمان‌ها را پیموده است و به هفتمین آسمان و سدرةالمنتهی و جنةالمأوی رسیده و حجاب‌ها را درنوردیده است و بدین‌سان، به اوج شهود باطنی و قرب خدای متعال نیل یافته و قرآن از این مقام با تعبیر «قاب قوسین او ادنی» یاد می‌کند. خدای متعال با پیامبر محبوب خویش در سفر معراج سخن گفت. برخی از احادیث قدسی دستاورد این سفر آسمانی‌اند[۴].[۵]

ضروری بودن اعتقاد به معراج

در منابع اسلامی معراج از معجزات پیامبر[۶] و از ضروریات دین[۷] به شمار می‌آید. از امام رضا(ع) نقل شده است: «هر کس معراج را دروغ پندارد، رسول خدا(ص) را انکار کرده است»[۸].[۹]

معراج در قرآن

قرآن کریم در دو سوره با تعبیر «إسراء» به معنای سیر در شب، از معراج یاد کرده است: ﴿سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ[۱۰] و ﴿عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوَى ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوَى وَهُوَ بِالأُفُقِ الأَعْلَى ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى مَا كَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى أَفَتُمَارُونَهُ عَلَى مَا يَرَى وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَى عِندَ سِدْرَةِ الْمُنتَهَى عِندَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَى إِذْ يَغْشَى السِّدْرَةَ مَا يَغْشَى مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَمَا طَغَى لَقَدْ رَأَى مِنْ آيَاتِ رَبِّهِ الْكُبْرَى أَفَرَأَيْتُمُ اللاَّتَ وَالْعُزَّى[۱۱].[۱۲]

زمان و مکان معراج

در کتب تاریخی از سال‌های دوم[۱۳]، سوم[۱۴]، هفتم[۱۵] و دهم بعثت[۱۶] و نیز شانزده ماه پیش از هجرت[۱۷] و هجده ماه قبل از هجرت[۱۸] و همچنین ماه‌های رجب[۱۹]، رمضان[۲۰]، شوال[۲۱]، ربیع‌الاول[۲۲]، ربیع الثانی[۲۳] و ذی الحجه[۲۴] به عنوان زمان معراج یاد شده است. در کل، می‌توان این زمان‌ها را به سه گروه قبل از مرگ ابوطالب، قبل از هجرت و بعد از هجرت، طبقه‌بندی کرد. علاوه بر زمان، در مکان و تعداد معراج نیز اختلافاتی وجود دارد[۲۵]، البته شاید بتوان گفت این اختلافات و همچنین اختلاف در بعض قسمت‌های حدیث معراج به جهت تعدد معراج‌های پیامبر بوده است[۲۶].

معراج جسمانی و روحانی

اکثر دانشمندان مسلمان معتقدند معراج پیامبر با جسم و روح آن حضرت بوده و ایشان از مسجد الحرام به مسجد الأقصی و از آنجا به آسمان‌ها‌ رفته است[۲۷]. البته برخی از دانشمندان اهل سنت قائلند معراج پیامبر تا بیت المقدس با روح و جسم بوده ولی عروج به آسمان‌ها تنها با روح بوده است[۲۸].[۲۹]

معراج و مهدویت

یکی از گزارش‌های پیامبر از معراج این است که نور حضرت مهدی(ع) در عرش نسبت به انوار سایر ائمه(ع) ممتاز بود. درخشندگی نور حضرت مهدی(ع) در معراج و امتیاز او بر سایر ائمه(ع) بیانگر عظمت آن حضرت است. از امام صادق(ع) روایت شده: «هر کس سوره اسراء را در هر شب جمعه تلاوت نماید، نمی‌میرد تا اینکه حضرت حجت(ع) را درک کند و از جمله یاران آن حضرت باشد.»[۳۰].[۳۱]

پرسش‌های وابسته

منابع

پانویس

  1. ابن منظور، لسان العرب، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۳۲۲.
  2. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۲۱۸؛ سعیدیان‌فر و ایازی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ص ۱۰۳.
  3. مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار ج ۱۸ ص ۳۱۹.
  4. طبرسی، مجمع البیان‌، ج ۶- ۵ ص ۳۹۵؛ تفسیر نمونه‌، ج ۲۲ ص ۵۰۵- ۵۰۳.
  5. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۲۲
  6. مجلسی، محمد باقر، حق الیقین‌، ص ۳۰؛ لاهیجی، عبدالرزاق، گوهر مراد، ۴۵۳؛ رفیعی قزوینی، رجعت و معراج‌، ص ۶۲.
  7. المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ج ۱ ص ۲۲۹.
  8. «لَیْسَ مِنْ شِیعَتِنَا مَنْ أَنْکَرَ أَرْبَعَةَ أَشْیَاءَ الْمِعْرَاجَ»؛ صفات الشیعه ص ۵۰
  9. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۲۰؛ محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۲۱۸.
  10. «پاکا آن (خداوند) که شبی بنده خویش را از مسجد الحرام تا مسجد الاقصی - که پیرامون آن را خجسته گردانده‌ایم- برد تا از نشانه‌هایمان بدو نشان دهیم، بی‌گمان اوست که شنوای بیناست» سوره اسراء، آیه ۱.
  11. سوره نجم، آیه ۱۹ ـ ۵.
  12. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۲۱۸؛ فرهنگ شیعه، ص ۴۲۰.
  13. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ج۱، ص۱۷۷؛ علی بن یوسف حلی، العدد القویه، ص۲۳۴.
  14. قطب راوندی، الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۱۴۱.
  15. تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و امتاع، ج۸، ص۱۹۹.
  16. ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۵۱؛ شیخ حسین دیار بکری، تاریخ الخمیس فی أحوال انفس النفیس، ج۱، ص۳۰۷.
  17. ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه و معرفة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۳۵۵؛ تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و امتاع، ج۸، ص۲۰۰-۲۰۱؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۵، ص۱۰۹.
  18. ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۲۶؛ عزالدین ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفة الصحابه، ج۱، ص۲۷.
  19. عز الدین ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفة الصحابه، ج۱، ص۲۷؛ ابوالفرج حلبی شافعی، السیرة الحلبیه، ج۱، ص۵۵۱؛ ابن جوزی المنتظم فی تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۲۶.
  20. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۶۶؛ ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۲۵-۲۶؛ شیخ حسین دیار بکری، تاریخ الخمیس فی أحوال انفس النفیس، ج۱، ص۳۰۶؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص۱۷۷.
  21. ابوالفرج حلبی شافعی، السیرة الحلبیه، ج۱، ص۵۵۱.
  22. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۶۶؛ شیخ حسین دیار بکری، تاریخ الخمیس فی أحوال انفس النفیس، ج۱، ص۳۰۶: تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال والأموال و الحفدة و امتاع، ج۱، ص۴۸؛ ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۲۶؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۳، ص۱۰۸.
  23. تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و امتاع، ج۱، ص۴۷؛ ابوالفرج حلبی شافعی، السیرة الحلبیه، ج۱، ص۵۵۱.
  24. ابوالفرج حلیی شافعی، السیرة الحلبیه، ج۱، ص۵۵۱.
  25. عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۵۱؛ شیخ حسین دیار بکری، تاریخ الخمیس فی أحوال انفس النفیس، ج۱، ص۳۰۷؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۲، ص۱۱۵؛ محمد بن یوسف صالحی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۳، ص۷۹.
  26. ر.ک: حسینی ایمنی، سید علی اکبر، معراج، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ص۳۱۰ ـ ۳۱۲.
  27. شیخ صدوق، محمد بن علی، الأمالی، ص ۵۱۱؛ شبر، عبدالله، حق الیقین، ج ۱ـ ۲ ص ۱۲۶؛ معراج در آینه استدلال ص ۳۴۰ ـ ۳۶۱
  28. روح المعانی ج ۱۵ ص ۷
  29. ر.ک: حسینی ایمنی، سید علی اکبر، معراج، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ص:۳۱۲.
  30. «عَنِ الصَّادِقِ(ع)أَنَّهُ قَالَ: مَنْ قَرَأَ سُورَةَ بَنِی إِسْرَائِیلَ فِی کُلِّ لَیْلَةِ الْجُمُعَةِ لَمْ یَمُتْ حَتَّی یُدْرِکَ‏ الْقَائِمَ(ع)فَیَکُونَ مِنْ أَصْحَابِه‏»؛ بحارالانوار، ج ۹۲، ص ۲۸۱
  31. ر.ک: مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص۱۰۰ و ۶۷۴.