تقیه

تقیه به معنی نگاهداشتن دین از حملات اجانب و دشمنان دین است. مقصود از آن، انجام دادن اعمال است به طوری که مورد اعتراض مذاهب دیگر واقع نشده، تا دفع ضرر از خود یا غیر کرده باشد. و اما اقسام واجب تقیه و کیفیت عمل به آن، منوط به فتاوی فقهاء و مراجع تقلید است. اینک فتاوای فقیه روشن ضمیر، حضرت امام خمینی (که در مناسک حج، و در منشور ۲۸ شوال ۱۳۹۹ ه ق که برای حجاج شیعه مرقوم شده است) از نظر شما می‌گذرد:

  1. لازم است برادران ایرانی و شیعیان سایر کشورها، از اعمال جاهلانه که موجب تفرق صفوف مسلمین است احتراز کنند، و لازم است در جماعات اهل سنت حاضر شوند، و از انعقاد و تشکیل نماز جماعت در منازل و گذاشتن بلندگوهای مخالف رویه اجتناب نمایند.
  2. اگر اول ماه ذیحجه، نزد علمای اهل سنت ثابت شد و حکم کردند به اول ماه، باید حجاج شیعه از آنها تبعیت کنند و روزی را که سائر مسلمین به عرفات می‌روند، آنها نیز بروند، و حج آنها صحیح است. اگر علم به خلاف پیدا کردند، نباید از آنها تخلف کنند، و احتیاط آن است که در سال بعد حج به جا بیاورند، اگر چه اِجزاء آن نیز به نظر بعید نیست. بلی، اگر بدون آنکه خلاف تقیه شود، ممکن باشد تخلف، مانع ندارد، لکن با این وضع که مشاهده می‌شود که با خوف تخلف می‌کنند، جائز نیست و باید دانست که چون اُفق حجاز با ایران مختلف است، غالباً در آنجا یک روز پیش از ایران، اول ماه می‌شود و هیچ وقت قطع به مخالفت حاصل نمی‌شود، پس بر حجاج شیعه واجب است که با سائر مسلمین موافقت کنند و حج آنها صحیح است، و لکن متابعت آنها در صورتی است که تقیه باشد، پس هر گاه تقیه رفع شود، متابعت نمودن کافی نیست.
  3. خارج شدن از مسجدالحرام یا مسجد مدینه، در وقتی که جماعت اهل سنت منعقد شد، اگر خلاف تقیه باشد، جائز نیست و بر شیعیان واجب است که با آنان نماز جماعت بخوانند، و در حال تقیه، اگر دست بسته نماز بخوانند یا سجده بر غیر آن چه بر آن سجده صحیح است بکنند، مثل فرش، نماز آنها صحیح است و اعاده ندارد، و اگر برخلاف تقیه رفتار کنند، مرتکب حرام شده‌اند، و اگر بر مُهر سجده کنند نماز اشکال پیدا می‌کند.
  4. در حال تقیه اگر کسی وضو بگیرد، باید مطابق مذهب آنها وضو بگیرد، و وضوء او صحیح است، و هر نمازی که با آن وضو به جا آورد صحیح و مجزی است، و اگر در حال تقیه، برخلاف تقیه وضو بگیرد، کار حرامی مرتکب شده است و وضویش اشکال دارد.
  5. سجده نمودن بر تمام اقسام سنگ‌ها، چه مرمر باشد یا سنگ‌های سیاه معدنی، یا سنگ گچ و آهک، قبل از آنکه پخته شود، جائز است، و سنگ‌هایی که در مسجدالحرام از این قبیل است سجده بر آنها اشکال ندارد. همین طور در مسجد رسول الله(ص)، و مهر گذاشتن و سجده کردن بر آن، در حال تقیه حرام است و نماز اشکال پیدا می‌کند.
  6. شهادت به ولایت حضرت امیرالمؤمنین(ع)، جزء اذان و اقامه نیست، و گفتن آن به عنوان تبرک بلکه رجاء ثواب، اشکال ندارد، لکن در جائی که خلاف تقیه است، گفتن آن حرام است.
  7. اگر با آنها نماز خواند، هر جزء و شرطی که ترک آن موافق تقیه است، باید ترک شود و اگر به جا آورده شود علاوه بر آنکه ارتکاب حرام است، نماز اشکال دارد، و هر مانعی که به جا آوردن آن موافق تقیه است باید به جا آورد و نماز، در هر دو صورت، صحیح است.

پیشوایان مذهبی ما، راجع به رعایت تقیه، بسیار سفارش و تأکید کرده‌اند، عقلاً هم باید این موضوع رعایت گردد، مخصوصاً در سفر حج که اهتمام به آن باید بیشتر باشد؛ زیرا علاوه بر آنکه اکثریت نزدیک به کل مردم مکه، مدینه و جده، اهل تسنن و وهابی مذهب‌اند، بسیاری از زائرین و حجاجی هم که از تمام قاره‌های دنیا در کنگره حج شرکت می‌نمایند، از مذاهب و ادیان مختلف بوده و چون به اصول عقائد شیعه آگاهی ندارند و علاوه بر افتراهای ناروا و کفرآمیزی را که از مغرضین نسبت به آنان شنیده‌اند، بی‌نهایت نسبت به این مذهب بدبین‌اند و تعصب دارند.

مهم‌تر آن که، اکثر خدام و شرطه‌های مکه و مدینه هم. مذهب وهابی دارند و وهابی‌ها افرادی متعصب و لجوج و یک دنده می‌باشند و حتی با سایر فرقه‌های اهل سنت مخالفند، تا چه رسد به شیعیان. هرگاه در کردارها و رفتارها هم شما را مخالف عقاید خود، مشاهده کنند، ممکن است وادار به جسارت شده، در مقام بد گفتن و توهین برآیند، و توهین به شیعه، توهین به ائمه(ع) است؛ لذا باعث هتک آبروی خود و پیشوایان خود نشده، کاملاً توجه داشته باشید که به آتش اختلاف، دامن نزنید، و بلکه به خاطر اتحاد و عدم تفرقه، آن آداب و رسومی را هم که در نظر آنان منکر می‌آید، انجام ندهید و اگر از اشخاصی ساده لوح و عوام خودمان، بعضی حرکات جاهلانه و مخالف تقیه دیدید، با رفق و مدارا، آنان را متوجه ساخته، موجب رضای پروردگار و خوشنودی ائمه اطهار(ع) را فراهم آورده‌اید.

  1. جز بوسیدن حجرالاسود، اصرار به بوسیدن آثار مقدسه دیگر، حتی ضریح مرقد مطهر پیغمبر(ص) نداشته باشید؛ زیرا بوسیدن ضریح و لمس اماکن مقدسه از نظر ما شیعیان واجب نیست و نوعی احترام است، اما در نزد مذهب وهابی، این طور تعبیر می‌کنند که بوسندگان ضریح، بت پرست هستند و یا لااقل این عمل را از اعمال جاهلانه و بدعت گذاردن در دین می‌دانند و می‌گویند بر سنگ و چوب و آهنی که ما به دست خود ساخته‌ایم، نباید بوسه زد، و یا به آن تبرک جست، و عقیده دارند اگر کسی، این کار را بکند، شرک است، و همچنین در مسجدالحرام، هنگام عبور از کنار مقام ابراهیم از دست زدن به خودداری کنید.
  2. تا آن وقت که مردم عربستان آگاهی کامل، به حقانیت مذهب شیعه پیدا نکرده‌اند، مهر نماز به همراه خود برندارید؛ زیرا در گمرگ آن کشور، هر گاه شما را بازرسی نمایند و آن را در جیب شما ببیند، ناراحت می‌شوند و نیز در اماکنی که اجتماعات اهل سنت تشکیل می‌یابد، از سجده بر سنگ و چوب خودداری کنید. فقهاء سجده بر سنگ‌های مفروش مسجدالحرام، و دیگر مساجد آن بلاد را در مقام تقیه جایز دانسته‌اند. سجده بر تربت کربلا، در نزد شیعه واجب نیست، و بعضی از فرق اهل سنت، این عمل را نمونه‌ای از بت پرستی دانسته، می‌گویند: شیعه خاک کربلا را بالاتر از درگاه خدا می‌دانند، چنان که فرقه دیگر از شیعه، علی(ع) را خدا می‌دانند.
  3. بعد از نماز، دست‌های خود را در موقع تکبیر، بالا و پائین نبرید، که برای این کار، جهال عامه نسبت‌های ناروا به ما داده‌اند، و همچنین از قنوت در نماز، و جَهر بسم الله خودداری کنید.
  4. هرگاه برای زیارت کنار قبرستان بقیع رفتید، از بعضی اعمال مانند: سینه زدن، و نوحه‌خوانی و نماز زیارت، خودداری کرده و بدانید که نماز زیارت در بقیع از نظر شیعه مستحب است، اما به اعتقاد آنان عبادت مخلوق است.
  5. چون وهابی‌ها اعتقاد به زیارت قبر پیغمبر(ص) ندارند، پس کارهای شما در مسجدالنبی و حرم آن حضرت، جنبه عبادی داشته باشد نه جنبه زیارتی. یعنی بیشتر وقت خودتان را صرف نماز و تلاوت قرآن بنمائید. توقف شما در حرم آن بزرگوار، خود زیارت محسوب می‌گردد.
  6. در میان صفوف نمازگزاران گردش نکنید؛ زیرا بعضی از فرق اهل سنت این عمل را موجب بطلان نماز می‌دانند.
  7. به هنگام ادای پنج نوبت نمازهای شبانه روز، به محض این که اذان را شنیدید، از خیابان‌ها عبور نکنید و از تردد در میان صفوف جماعت و یا ایستادن و نگاه کردن،جداً خودداری کرده و هر کجا که هستید در صف جماعت شرکت کنید که ثواب عظیم دارد. در حدیث است که:هرکس از جهت تقیه به مخالف، اقتدا کند، بعدد مخالفین او را ثواب می‌دهند و در حدیث دیگر است که: نماز خواندن پشت سر مخالف، مانند نماز پشت سر رسول خدا(ص) است.
  8. کتاب‌هایی را که نسبت به آنها حساسیت دارند، با خود برندارید، و هر گاه در حرم پیغمبر(ص) و یا در بقیع و مکان‌های دیگر خواستید زیارت بخوانید، جمله‌هائی را که از نظر آنان ناپسندیده است و نسبت ستم به بعضی داده شده با صدای بلند نخوانید.
  9. از سیگار کشیدن در مسجدالحرام و مسجدالنبی و دیگر مساجد آن بلاد، خودداری کنید که این عمل را بسیار بد، و از منکرات می‌دانند!.
  10. از تا زدن فرش‌ها، و یا گستردن حصیر روی فرش مساجد، حتماً پرهیز نمائید و اگر تأکید دارید که روی حصیر نماز بخوانید، می‌توانید از قسمت غیر مفروش و خلوت مسجد، استفاده کنید.
  11. هرگز در سخنان خود با یکدیگر و یا با اهالی مکه و مدینه، نسبت به خلفاء (حتی به فارسی) اظهار نظر نکنید، چه آنکه ممکن است سوءتفاهمی پیش آید و نتایج سوء داشته باشد.

ناگفته نماند که بحث تقیه و مراعات احکام آن به برکت دانش و دانشمندان بزرگ اسلامی، که در رفع سوءتفاهم‌ها گام‌های مؤثر برداشته‌اند، نسبت به گذشته، زیاد تخفیف یافته و طولی نخواهد کشید که چهره حقیقت آشکار، و اختلافات عقیده‌ای میان فرق اسلامی به کلی از بین رفته، بحث تقیه و مطالب آن هم، به فراموشی سپرده خواهد شد[۱].[۲]

منابع

پانویس

  1. راهنمای حرمین شریفین، ابراهیم غفاری، ص۹۵.
  2. تونه‌ای، مجتبی، محمدنامه، ص ۲۶۲.
بازگشت به صفحهٔ «تقیه».