بحث:دین اسلام در کلام اسلامی
مقدمه
- واپسین و کاملترین دین آسمانی است که پیامبر آن، حضرت محمد بن عبدالله (ص) است و هدایت و سعادت دنیوی و اخروی همه انسانها را در هدف دارد[۱]. کلمه "اسلام" از ماده "سلم" است و هشت بار در قرآن آمده و مشتقات آن، ۱۳۴ بار در این کتاب آسمانی به کار رفته است. فعل "اسلم" به معنای آشتی کردن، تسلیم شدن و تسلیم کردن چیزی به کسی، خالص کردن دین، عقیده و عبادت برای خدا و فرمانبرداری تسلیم در برابر او آمده است[۲]. اسلام در اصطلاح شرع، عبارت از اعتقاد به شریعت محمدی (ص) و انقیاد و تسلیم در برابر اوامر و نواهی و احکام آن[۳]. تعریف ساده و جامع اسلام، تسلیم است[۴]. دین اسلام، چنانکه از نام آن برمیآید، آیین صلح، سلامت و امنیت است[۵]. برخی صاحبنظران با توجه به آیه مبارک فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُولَئِكَ تَحَرَّوْا رَشَدًا [۶] اسلام را کوشش برای جستجوی رستگاری تعریف کردهاند[۷][۸].
ایمان و اسلام
- مهمترین تقسیمی که برای اسلام مطرح ساختهاند، اسلام تقلیدی و اجتهادی است. اسلام اجتهادی با ایمان قرین است. از امام باقر (ع) روایت کردهاند که اسلام را پنج پایه است: نماز و روزه و زکات و حج و ولایت. ولایت، شرط ایمان و اسلام است و اسلام و ایمان دارای رابطه طولیاند بدین معنا که ایمان پس از اسلام جای دارد[۹][۱۰].
- بدین سان، هر چند اسلام و ایمان، عبارتاند از اعتقاد به شریعت محمدی (ص)، اما اسلام، اعتقاد غیر راسخ است و ایمان، اعتقاد راسخ[۱۱]. دیگر آنکه اسلام تنها اعتقاد به توحید و نبوت معاد است؛ ولی ایمان افزون بر این، پایبندی عملی است و ولایت را نیز در خود دارد. اسلام، عبارت از التزام به اموری است که موجب جاری شدن احکام ظاهریاند؛ از قبیل طهارت بدن، حلال گشتن ذبیحه، حمل فعل بر صحت، تجهیز و تغسیل و تدفین و نماز جنازه، جواز نکاح و حق ارث؛ ولی ایمان مایه نجات و سعادت اخروی است[۱۲]. اسلام، آیین الهی همه پیامبران آسمانی است[۱۳]. همه پیامبران در پی یک هدف بودهاند و یکدیگر را تصدیق کردهاند[۱۴] و در امتی واحد جای داشتهاند[۱۵]. با این حال، شریعت آنان هر یک ویژگیهایی داشته است[۱۶][۱۷].
- تفاوت دین و شریعت در این است که نسخ به دین راه ندارد؛ اما شریعت با ابلاغ شریعت بعدی منسوخ میگردد. شریعت نو برخی احکام شریعت پیشین را تأیید و برخی را منسوخ میکند[۱۸]. واپسین شریعت، که دارای کمال نهایی است، شریعت حضرت محمد (ص) است که به صورت مطلق، "اسلام" نام دارد[۱۹].
جاودانگی دین اسلام
- لازمه خاتمیت دین، جاودانگی است.
- دجاودانگی بدین معنا است که نیازهای همه انسانها را در هر زمان و مکانی پاسخ دهد. مخاطب پیامبر اسلام (ص) و آیین او همه جهانیاناند[۲۰] و خطاب قرآن به صراحت همه انسانها را شامل میشود[۲۱][۲۲].
- قرآن کریم تأکید میکند که رسالت محمد (ص) عمومی و همگانی است[۲۳]. او رحمتی برای همه جهانیان است[۲۴]. بنابر آیات قرآنی، اسلام سرانجام بر همه ادیان غالب میآید[۲۵][۲۶].
مبانی جاودانگی دین اسلام
- هماهنگی با فطرت انسانی، بهرهمندی از انسانشناسی ژرف[۲۷]، برخورداری از آموزههای کمالآفرین و زندگیبخش [۲۸] سهولت و سادگی[۲۹]، انعطافپذیری و عمومیت مبانی جاودانگی دیناند. اسلام، آیینی فطری است و با سنت تکوین و نظام آفرینش همراه است[۳۰][۳۱].
اسلام، دین و ملت
رسالت اسلامی
- در میان شرایع بزرگ، تنها اسلام است که تاریخ پیدایی، کتاب آسمانی، احکام، عبادات و سیره و احوال پیامبر آن روشن و بی ابهام است.
- اسلام میان مردمی ظهور یافت که از فضایل انسانی دور بودند، تمدن و فرهنگی نداشتند، بت میپرستیدند، مردار میخوردند، دختران خویش را زنده به گور میکردند و کودکان خویش را از ترس فقر میکشتند. تمدنهای بزرگ آن روزگار نیز روی به افول نهاده بودند. مردم ایران و روم از فساد حکمرانان رنج میبردند و در پی چاره میگشتند. آیین اسلام از آن رو که توانمندی شگفتی در جذب ملل به خویش داشت، پس از مدتی کوتاه سراسر دنیای متمدن آن روزگار را به تسخیر خویش درآورد. ویژگیهای بیهمتای این آیین آسمانی- از قبیل هماهنگی با فطرت انسان و برنتابیدن بیعدالتیهای اجتماعی و طبقهبندیهای ناروای اشرافی- ملتهای ستمدیده و به ستوه آمده را به سوی خود کشاند[۳۶][۳۷].
پانویس
- ↑ معارف و معاریف، ۲/ ۱۸۱.
- ↑ مفردات راغب، ۲۴۶.
- ↑ التبیان، شیخ طوسی/ ۳/ ۴۲۶؛ مجمع البیان، ۵/ ۱۳۸.
- ↑ نهجالبلاغه، ۴۹۱؛ المیزان، ۱/ ۳۰۱ و ۳/ ۱۲۰.
- ↑ آل عمران/ ۱۰۳.
- ↑ «پس کسانی که فرمانبرداری کنند، رهیافتی را میجویند» سوره جن، آیه ۱۴.
- ↑ دائرة المعارف الاسلامیة، ۳/ ۳۴۹.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 248.
- ↑ قَالَتِ الأَعْرَابُ آمَنَّا قُل لَّمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِن قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ وَإِن تُطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لا يَلِتْكُم مِّنْ أَعْمَالِكُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ؛ سوره حجرات، آیه ۱۴.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 248.
- ↑ اصول کافی، ۲/ ۲۷.
- ↑ اصول کافی، ۱/ ۴۶، ۵۳، ۶۳، ۶۴ و ۲، ۲۵ و ۲۶؛ تفسیر صافی، ۲/ ۵۹۵؛ المیزان، ۱/ ۳۱۰؛ اوائل المقالات، ۱۵؛ جواهر الکلام، ۶/ ۵۹.
- ↑ إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللَّهِ الإِسْلامُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ إِلاَّ مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَمَن يَكْفُرْ بِآيَاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ ؛ سوره آل عمران، آیه ۱۹.
- ↑ آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ وَقَالُواْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ ؛ سوره بقره، آیه ۲۸۵.
- ↑ وَهَذَا ذِكْرٌ مُّبَارَكٌ أَنزَلْنَاهُ أَفَأَنتُمْ لَهُ مُنكِرُونَ ؛ سوره انبیاء، آیه ۹۲.
- ↑ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاء اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِن لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُم فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ إِلَى اللَّه مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ ؛ سوره مائده، آیه ۴۸.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 249.
- ↑ وَمُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَلِأُحِلَّ لَكُم بَعْضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيْكُمْ وَجِئْتُكُم بِآيَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ فَاتَّقُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُونِ ؛ سوره آل عمران، آیه ۵۰.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 249.
- ↑ إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ ؛ سوره تکویر، آیه ۲۷؛ تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا ؛ سوره فرقان، ۱.
- ↑ وَنَزَعَ يَدَهُ فَإِذَا هِيَ بَيْضَاء لِلنَّاظِرِينَ ؛ سوره اعراف، آیه ۱۰۸.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 249.
- ↑ وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلاَّ كَافَّةً لِّلنَّاسِ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ ؛ سوره سبأ، آیه ۲۸.
- ↑ وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِّلْعَالَمِينَ ؛ سوره انبیاء، آیه ۱۰۷.
- ↑ هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ ؛ سوره توبه، آیه ۳۳؛ هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا ؛ سوره فتح، آیه ۲۸؛ هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ ؛ سوره صف، آیه ۹؛ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاء اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِن لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُم فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ إِلَى اللَّه مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ ؛ سوره مائده، آیه ۴۸.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 249.
- ↑ روم/ ۳۰.
- ↑ انفال/ ۲۴.
- ↑ بقره/ ۱۸۵؛ حج/ ۷۸.
- ↑ تفسیر المیزان، ۱۶/ ۱۸۲.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 250.
- ↑ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ آبَاءَكُمْ وَإِخْوَانَكُمْ أَوْلِيَاء إِنِ اسْتَحَبُّواْ الْكُفْرَ عَلَى الإِيمَانِ وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ؛ سوره توبه، آیه ۲۳.
- ↑ فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا ؛ سوره نصر، آیه ۳.
- ↑ ثُمَّ أَنزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَنزَلَ جُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا وَعَذَّبَ الَّذِينَ كَفَرُواْ وَذَلِكَ جَزَاء الْكَافِرِينَ ؛ سوره توبه، آیه ۲۶.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 250.
- ↑ معالم النبوة فی القرآن الکریم، ۳/ ۶۱- ۵۸ و ۵۵۸- ۵۳۷.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 250.