دیدگاه آیین بودا درباره عصمت چیست؟ (پرسش)

دیدگاه آیین بودا درباره عصمت چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث عصمت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی عصمت مراجعه شود.

دیدگاه آیین بودا درباره عصمت چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ عصمت
مدخل بالاترعصمت
مدخل اصلیعصمت در ادیان و مکاتب
تعداد پاسخ۱ پاسخ

پاسخ نخست

 
مینایی

آقای دکتر بهروز مینایی در کتاب «اندیشه کلامی عصمت» در این‌باره گفته‌ است:

«در آیین بودیزم، گوتمه پس از شش سال جستجو، دو طریق را که در هند راه رسیدن به نجات می‌دانستند، یکی طریقه امعان نظر و استدلال و دیگری طریقه ریاضت و زهد، هر دو را پیمود؛ اما به سرمنزل مطلوب نرسید. با این همه ناامید نشد و همچنان در طلب و مجاهده ثابت قدم ماند؛ به بوداگیا رفت و در پای درختی که بعدها شجره علم یا بودهی لقب گرفت، به یک رشته مراقبه و تفکر اشتغال ورزید. سرانجام بر او روشن شد که سدّ شدید و مانع محکم در راه رسیدن به نجات و سبب تمام شقاوت‌های انسانی همانا میل و هوای نفس اوست. متوجه شد که همان شدت میل و کمال رغبت، سبب شکست و ناکامی او می‌شود. گوتمه درنتیجه این تدبیر باطنی از رنج و شوق و شهوت یکسره آزاد شد و برای او هیچ رغبت و میلی به هیچ چیز باقی نماند. درنتیجه فکر او به صفا و طهارت اصلی درآمد. در این مرحله گوتمه دارای وجه و انجذابی شد که منتهی به حال تسلیم محض و رضای صرف گردید و از خوشی و ناخوشی فارغ شد و در همان پای درخت به مرتبه اشراق کامل نایل گشت. بودا (گوتمه) بعد از طی این مراحل بود که تصمیم به تعلیم و تربیت نفوس بشری گرفت و از خلوت به جلوت بازگشت و به میان خلایق آمد[۱].

مردم جنوب شرقی آسیا عموماً پیروان فرقه هینه یانه یکی از بزرگ‌ترین فرقه‌های بودایی می‌باشند. این فرقه بیشتر در برمه، تایلند و کامبوج پراکنده شده‌اند. در نگاهی به اصول عقاید هینه یانه می‌یابیم که راهب همواره نقطه مرکزی دین و مذهب است. او تعلیم می‌دهد که نفس یا «خویشتن» امری باطل است و دنیا عرصه‌ای است گذران و متغیر و دست خوش آلام و رنج ها؛ مقصد کلی و هدف وصول به نیرواناست. هر راهبی در طلب کمال قدوسیت، یعنی مرتبه «ارهت» به سعی و مجاهده مشغول است. در تعالیم این فرقه آمده است: آن حکیم بزرگ نخستین بودایی نبوده که در جهان آشکار شده است؛ بلکه در قرون و اعصار پیشین قبل از او شش یا - بنا بر بعضی روایات - ۲۴ بودا در جهان ظاهر گشته‌اند. بودا موجودی است الهی دارای عصمت محض و علم مطلق که بعد از طی تناسخ‌ها و ظهور در ابدان متعدد و در عمرهای بی‌شمار، آنچنان سیر کمال را طی کرده است که سرانجام به درجه و مقام الوهیت رسیده و در اعلاعلیین، جای گرفته است؛ پس از آنجا به سوی زمین نزول کرده، در رحم مادرش استقرار یافته، سپس مانند انسانی در جهان زاییده شده است. سرشت الوهی و ماهیت خدایی وی در سراسر زندگانی او هنگام شهود و اشراق ظاهر و نمایان شد. پس تعالیم او تعالیم الهی است و رفتار و کردار او منطبق با اصل حقیقت و عصمت می‌باشد و هر کس بدان راه و روش برود، از بدبختی و شقاوت خلاصی یافته، در صلح و سلام محض خواهد آرمید[۲]. این سلسله افکار و تعالیم در اخلاقیات مکتب مهایانه نیز آمده است[۳]. نیز شبیه این تعلیم در مورد صحبت‌های کرشینای ارابه‌ران و وشینو در مکتب هندوئیزم جدید مشاهده می‌شود که مجموعه آنها را در بگود – گیتا می‌توان ملاحظه کرد[۴]. وشینو از جمله خدایان سه‌گانه هندوان و خدای محافظ کل است. وی منشأ خیرات و مبرّات می‌باشد و او را مظهر کامل مهر و محبت و لطف علوی می‌دانند، مراتب اعمال مخلوقات است و هرجا ملاحظه کند که شیئی عزیز در خطر یا نفسی شریف در مهلکه است، وی قوه و نیروی خود را به کار می‌برد تا او را یاری کند؛ از این رو عامه خلایق در کشور هند او را می‌ستایند و صورت او را با چهار دست و بازو می‌نگارند که در دو دست نشان و رمز سلطنت را گرفته، یکی حلقه آهنی و دیگری گوزنی آهنین و در دو دست دیگر علایم قوه سحرانگیز و عصمت طهارت را قبضه کرده است که یکی صدف حلزونی و دیگری گل نیلوفر آبی است. او محبوب مردم است و درباره او می‌گویند هر وقت ضرورت اقتضا کند به زمین هبوط می‌فرماید و آن هبوط را «اَوَتاره» گویند[۵].

اگر بخواهیم دربارۀ موارد فوق یا تعالیم دیگری که در مذهب سیک که ترکیبی از دین اسلام و دین هندوست، خصوصاً تعابیری که در مورد معلمان خود (گرو) دارند[۶] یا از مذهب کنفوسیوس، مبحث «انسان کامل»[۷] آمده است، مداقّه و تأمّل کنیم، در می‌یابیم که رهبران مذهبی تا به مرتبه‌ای از طهارت، عصمت، دانایی و شهود نرسیده باشند، به تعلیم خلایق نمی‌پردازند. همان طور که در تعالیم فرقه هینه یانه بررسی کردیم؛ آنها صریحاً بودا را مظهر عصمت محض و علم مطلق می‌دانند»[۸].

منبع‌شناسی جامع عصمت

پانویس

  1. ر.ک: جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ص۱۷۷ - ۱۸۵.
  2. ر.ک: جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ص۲۱۱ - ۲۱۴.
  3. جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ص۲۳۰ - ۲۳۴.
  4. جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ص۲۸۱ - ۲۸۵.
  5. جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ص۲۶۱ - ۲۶۷.
  6. ر.ک: جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ص۳۰۴ - ۳۱۰.
  7. ر.ک: جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ص۳۸۴ - ۳۸۷.
  8. مینایی، بهروز، اندیشه کلامی عصمت، ص ۱۷۰.