سیره فرهنگی امام حسن مجتبی

سیره علمی و فرهنگی امام(ع)

در این مطلب سیره فرهنگی و علمی امام حسن(ع) پرداخته خواهد شد. توجه به دانش و فراگیری آن، مرجعیت امام و تربیت شاگرد و میراث مکتوب حدیثی و فقهی و تفسیری امام مجتبی گوشه‌ای از این سیره است.

فضای علمی فرهنگی در عصر امام(ع)

دوران امام مجتبی(ع) به خصوص بعد از صلح تحمیلی و واگذاری خلافت به معاویه، علاوه بر آغاز دوران سخت سیاسی برای شیعه، از سخت‌ترین دوران فرهنگی شمار می‌رود. معاویه و حکومت امویان که خود را در عرصه سیاسی بی‌رقیب دیدند، در عرصه فرهنگی تلاش چند جانبه‌ای را طی صدور بخشنامه‌هایی برای از بین بردن و کم‌رنگ نمودن فرهنگ اسلامی و تشیع انجام دادند. نتیجه آن تلاش، گسترش فرهنگ اموی، مخالفت با سنت نبوی و علوی، بازگرداندان سنت‌ها و آداب و رسوم جاهلی از جمله نژادپرستی عربی و منع گسترش شفاهی و مکتوب حدیث نبوی بود. امام(ع) با تدریس و تفسیر و تربیت شاگردان با تأکید بر قرآن و سنت، سعی نمود تا در عرصه فرهنگ پایه‌گذار مکتبی باشد که به همت امام سجاد(ع) پی گرفته شد[۱].

فعالیت‌ها

تعلیم دانش

توجه به علم و فراگیری آن، از موضوعات درخور توجه امام حسن(ع) بود. خبری یافت نشد که امام نزد استاد یا در مکتب‌خانه‌ای برای یادگیری رفته باشد، جز آنکه از جد، پدر و مادر بزرگوارشان آموخته‌اند. اما درباره آموزش علم و ضرورت فراگیری آن روایاتی در منابع تاریخی و حدیثی از آن حضرت بازتاب یافته است. در گزارشی آمده است که آن حضرت بعد از نماز صبح در مسجد رسول خدا(ص) می‌نشست، بزرگان دور ایشان را می‌گرفتند و حضرت عطش صبح طالبان علم را فرو می‌نشاند و احتجاج‌ها و استدلال‌های مباحثه کنندگان را بی‌اثر می‌ساخت[۲]. بر اساس روایتی، معاویه از مردی از ساکنان مدینه درباره امام مجتبی(ع) پرسید. گفت: آن حضرت پس از نماز تا طلوع خورشید به عبادت می‌پردازد و پس از آن در مسجد رسول خدا(ص) می‌نشیند و تا ظهر به بیان حدیث و جلسه علمی مشغول است[۳].

امام حسن(ع) زمانی فرزندان خود و برادرزادگانش را فراخواند و به آنان فرمود: شما کودکان امروز جامعه و بزرگان فردا هستید، پس علم و دانش را فرا گیرید و اگر توانایی حفظ ندارید، آن را بنویسید و در خانه‌های خود نگاه دارید[۴]. پاسخ امام مجتبی(ع) به نامه حسن بصری که نظر آن حضرت را درباره موضوع اختلافی قضا و قدر نوشته، گویای حکمت‌ورزی و دانش امام حسن(ع) است[۵].

مرجعیت و فعالیت‌های علمی امام حسن(ع): امامان شیعه(ع) به استناد روایات فراوان، مصادیق اصلی «اهل بیت» و «اهل ذکر» هستند که خداوند آنان را از هر گناه و اشتباهی پاک نموده و دستور داده است تا مردم در اموری که نمی‌دانند به آنان مراجعه نمایند. اهل بیت(ع)، پس از قرآن، ثقل اصغر هستند که در کنار قرآن تا حوض کوثر خواهند بود. آنان سفینه نوح(ع) هستند که هر که وارد آن شد، راه سعادت و نجات یافت و آنکه بیرون ماند در باطل غرق شد.

امام مجتبی(ع) در دوران ده ساله آخر زندگی خود، افزون بر سیره و سلوک عملی و ترویج مکارم اخلاقی، به ترویج احکام و معارف الهی، تبیین سنن نبوی(ص) و تربیت شاگردان پرداخت. چنان که عثمان بن عفان در نوجوانی یا جوانی امام حسن(ع) درباره علم آن حضرت، خطاب به شخصی که در نزد او حاضر بود گفت: «کجا می‌توانی مانند این جوانان را پیدا کنی؟ آنان خاندانی هستند که کانون علم و حکمت و سرچشمه نیکی و فضیلت‌اند»[۶].

چنان‌که دانسته شد آن حضرت برخلاف شیوه رایج عصر خود که بر عدم کتابت حدیث بود، فرزندان و دیگر وابستگان را با تأکید بسیار به فراگیری دانش و به خصوص ثبت و نوشتن آن سفارش می‌کرد[۷] و پس از نماز صبح در مسجدالنبی(ص) می‌نشست و به بیان احکام و معارف الهی می‌پرداخت[۸].

این روایت کوتاه، کلیدواژه‌ای است که به فعالیت علمی امام به عنوان مرجعی در میان مردم حکایت دارد و بایسته بود تا در منابع حدیثی، فقهی، تاریخی، تفسیری و ادبی گزارش‌های فراوانی طی ده سال اجلاس آن حضرت در مدینه برجای مانده باشد، ولی اطلاعات مربوط به فعالیت‌ها و میراث علمی امام مجتبی(ع) بسیار اندک گزارش شده است. شاید این موضوع ناشی از سانسور حاکمیت و نیز تحت الحفظ بودن آن حضرت در ایام مدینه و یا محدودیت‌ها و علل و عوامل دیگری بوده که بر ما پوشیده مانده است. شاید مطالب و حکمت‌های امام به دیگران منسوب شده باشد، چنان‌که گفته شده است که کتاب الادب ابن مقفع با بیش از ده خصلت از محاسن اخلاقی به امام حسن(ع) منسوب شده است[۹]. برخی سخنان حکیمانه آن حضرت در منابع تاریخی و حدیثی ثبت شده است[۱۰].

بُعد تفسیری امام: هر چند روایات تفسیری حضرت نسبت به امامان دیگر اندک است، اما همین روایات اندک دست‌مایه خوبی برای کشف نگاه امام حسن(ع) به چگونگی تفسیر است. بر اساس پژوهشی، مهم‌ترین گونه‌های تفسیری روایات امام حسن(ع) عبارت است از: ذکر سبب نزول، بیان معنی مفردات، بیان بطون آیات، تبیین آیات از راه بیان مصادیق، تبیین آیات الاحکام، ذکر جزئیات داستان‌های قرآن کریم، استناد و استشهاد به آیات، عمل به آیه با عمل به مفاد آن، علم قرائت، فضایل و خواص قرائت سوره‌ها و آیات. روش امام حسن(ع) در تفسیر قرآن کریم عبارت است از: تفسیر قرآن با سنت و استناد به قواعد زبان عرب.

مبانی قرآن شناختی امام حسن(ع) در تفسیر قرآن کریم عبارت است از: هدایت‌گری قرآن و صیانت قرآن از تحریف[۱۱].[۱۲]

تربیت شاگرد

در یک تقسیم‌بندی کلی می‌توان اصحاب امام مجتبی(ع) را به دو دسته صحابه و تابعین تقسیم کرد. شماری از اصحاب و شاگردان آن حضرت عبارت‌اند از: حذیفة بن یمان، اصبغ بن نباته، انس بن مالک، بریدة بن خصیب اسلمی، جابر بن عبدالله انصاری، ابان بن طفیل، ابن ابی لیلی، ابن ابی‌هاله، ابواسحاق سبیعی، ابوبرزه اسلمی، ابوطفیل عامر بن واثله، ابولیلی بلال یا بلیل و یا داود بن بلال، ابووائل شقیق بن سلمه اسدی کوفی، جندب بن عبدالله بن قعین و حارث الاعور. عطاردی در کتاب مسند الامام المجتبی(ع) ۱۳۸ نفر را نام برده که از امام حسن(ع) روایت کرده‌اند[۱۳].

در بخش با واسطه نیز چنانچه روایت مسند باشد بدیهی است که روایت به یکی از اصحاب امام حسن(ع) باید ختم شود که در این صورت روایت به نام آن صحابی خواهد بود، ولی اگر مرسل باشد به همان راوی اختصاص خواهد یافت. روایت امامان معصوم بعدی که از امام مجتبی مطلبی نقل کرده‌اند از این باب است[۱۴].

میراث مکتوب علمی امام(ع)

برای امام حسن(ع) از دو اثر ذیل نام برده شده است: رساله امام در باب استطاعت؛ ابن شعبه حرانی (م قرن ۴) و کراجکی (م۴۴۹) از نامه امام مجتبی(ع) به حسن بصری درباره استطاعت که یک بحث کلامی فقهی است، یاد کرده است[۱۵]. قرآن منسوب به امام(ع)؛ نسخه‌ای از قرآن منسوب به خط امام مجتبی(ع) است، با این توضیحات که:

  1. قرآن منسوب به خط امام مجتبی(ع) در موزه مجموعه چهل ستون اصفهان نگه‌داری می‌شود.
  2. قسمتی از قرآن کریم روی پوست آهو به خط کوفی، به شیوه اعراب‌گذاری ابوالاسود دوئلی و خلیل بن احمد فراهیدی به خط ضحاک بن عجلان با مهر الحاقی، منسوب به امام حسن بن علی بن ابیطالب(ع) مشتمل بر ۵۷۵ ورق به طول ۴۲ سانت و عرض ۳۵ سانت[۱۶].

جستارهای وابسته

منابع

  1.   پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ اسلام بخش اول ج۲

پانویس

  1. پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ اسلام بخش اول ج۲، ص ۱۱۵.
  2. اربلی، کشف الغمة، ج۲، ص۱۶۵-۱۶۶؛ ابن صباغ، الفصول المهمه، ج۲، ص۷۰۲؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج۸، ص۴۱.
  3. ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۳، ص۲۴۱؛ ابن سعد، ترجمة الإمام الحسن(ع)، ص۱۳۹.
  4. ابن سعد، طبقات الکبری، الطبقة الخامسه، ج۱، ص۲۹۲. نیز ر.ک: یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۲۷؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۳، ص۲۵۹.
  5. ر.ک: کراجکی، کنز الفوائد، ص۱۷۰؛ ابن حاتم عاملی، الدر النظیم، ص۵۰۹. در کتاب فقه منسوب به امام رضا(ع)، ص۴۰۸-۴۰۹ این پاسخ به امام حسین(ع) نسبت داده شده است.
  6. ر.ک: صدوق، الخصال، ج۱، ص۱۳۸.
  7. ابن سعد، الطبقات الکبری، الطبقة الخامسه، ج۱، ص۲۹۲.
  8. ابن طلحه شافعی، مطالب السؤول، ۲۳۰-۲۳۱؛ ابن صباغ، الفصول المهمه، ج۲، ص۷۰۲.
  9. ر.ک: هاشمی خوئی، منهاج البراعه، ج۳، ص۳۸۵.
  10. برای نمونه ر.ک: یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۲۶-۲۲۷.
  11. ر.ک: سهیلا جلالی و فریده امینی، «گونه‌شناسی روایات امام حسن(ع) در تفسیر قرآن کریم»، «متن»‌پژوهی، ش۱۱، ۱۳۹۳، ص۲۳۹-۲۶۰.
  12. پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ اسلام بخش اول ج۲، ص ۱۱۶.
  13. عطاردی، مسند الامام المجتبی(ع)، ص۷۳۵.
  14. پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ اسلام بخش اول ج۲، ص ۱۱۸.
  15. ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص۲۳۱؛ کراجکی، کنز الفوائد، ج۱، ص۳۶۵.
  16. پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ اسلام بخش اول ج۲، ص ۱۱۹.