شناخت دشمن
مقدمه
معیار اصلی شناخت و حضور دشمن در عرصه زندگی، دشمنی با خدا، پیامبر اکرم و اهل بیت (ع) است. امام (ع) میفرماید: آنکه ما را یاری دهد و دوست بدارد، سزاوار است که منتظر رحمت خداوندی باشد و دشمن ما و آنکه کینه ما را به دل دارد، در انتظار قهر خداوند[۱]. در فرازی دیگر، دوست و دشمن پیامبر اکرم (ص) را اینگونه معرفی میکند: دوست محمد (ص) کسی است که خدا را اطاعت کند، هر چند به نسبت از او دور باشد و دشمن محمد (ص) کسی است که خدا را اطاعت نکند، هرچند خویشاوند نزدیک او بُوَد[۲]
دوستی با خدا دلیلی بر تکامل ایمان است[۳]. در عرصه دشمنی با مردمان، ابلیس بر دیگران پیشی گرفته و نخستین موجودی است که به دشمنی با نوع انسان برخاسته است. او دشمن خدا و پیشوای متعصبها و سرسلسله متکبّران است؛ دشمنی که به عزت و جلال خداوند قسم یاد کرده تا انسانها را گمراه سازد و بر این امر، بنا بر حکمت و مشیّت الهی مهلت یافته است. امام (ع) این دشمن آشکار را به مردمان معرفی میکند و میفرماید: بندگان خدا، از دشمن خدا بهراسید که شمایان را به درد خود مبتلا و با اغوا و فراخواندنش، شما را به هلاکت رسانَد و با سوارهنظام و پیادگان خویش بر شما بتازد. سوگند به جانم که او تیر هلاک و شر بر کمان نهاده و چلّه آن را به نهایت کشیده و از جایگاهی نزدیک و دقیق شما را هدف قرار داده و همو گفته است: "پروردگارا، بهخاطر آنکه مرا اغوا کردی، بیگمان کردار ناپسند بندگانت را که روی زمین هستند، در نظرشان میآرایم و حتماً همگان را گمراه خواهم ساخت"[۴].
از دیگر نشانههای دشمنی با خداوند نفاق است، زیرا پیامبر اکرم به علی (ع) فرمود: فرد با ایمان تو را دشمن نگیرد و فرد منافق تو را دوست نگیرد. امام علی (ع) با اشاره به کلام پیامبر اکرم (ص) فرمود: اگر با این شمشیرم بر فرق مؤمن زنم که مرا دشمن دارد، هرگز نخواهد داشت و نیز اگر همه دنیا را به کام منافق ریزم که مرا دوست بدارد، نپذیرد[۵]. افزون بر این، امام (ع) در مواردی، مصادیقی از دشمنی را برمیشمرد، از جمله: مردمان دشمن نادانستههای خود هستند[۶]؛ ستمکاری که دیگران از او در امان نیستند[۷]؛ شخص وقیح و بیشرمی که در گناه بیباک و جری است[۸]؛ فرد متملّق و چاپلوس[۹]؛ سخنچین و عیبجوی دیگران که در برابر آدمی زشت را زیبا جلوه میدهد[۱۰]؛ عالمانی که علم را برای بهدست آوردن دنیا برگفتند، لذا خدا آنان را دشمن گرفت و آنها نزد خدا خوار شدند[۱۱]؛ کسی که بیملاحظه مقابل آدمی بایستند[۱۲]. در فرازی نیز، دشمنان آدمی را اینگونه معرفی میکند: دشمنان آدمی سه کساند: دشمن او و دشمن دوست او و دوست دشمن او[۱۳].[۱۴]
منابع
پانویس
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۰۸: «نَاصِرُنَا وَ مُحِبُّنَا يَنْتَظِرُ الرَّحْمَةَ وَ عَدُوُّنَا وَ مُبْغِضُنَا يَنْتَظِرُ السَّطْوَة».
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۹۲: «ثُمَّ قَالَ إِنَّ وَلِيَّ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه وآله) مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ وَ إِنْ بَعُدَتْ لُحْمَتُهُ، وَ إِنَّ عَدُوَّ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه وآله) مَنْ عَصَى اللَّهَ وَ إِنْ قَرُبَتْ قَرَابَتُهُ».
- ↑ غررالحکم / ۸۵۲.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۲۳۴: «فَاحْذَرُوا عِبَادَ اللَّهِ عَدُوَّ اللَّهِ أَنْ يُعْدِيَكُمْ بِدَائِهِ وَ أَنْ يَسْتَفِزَّكُمْ بِنِدَائِهِ وَ أَنْ يُجْلِبَ عَلَيْكُمْ بِخَيْلِهِ وَ رَجِلِهِ [رَجْلِهِ]؛ فَلَعَمْرِي لَقَدْ فَوَّقَ لَكُمْ سَهْمَ الْوَعِيدِ وَ أَغْرَقَ إِلَيْكُمْ بِالنَّزْعِ الشَّدِيدِ وَ رَمَاكُمْ مِنْ مَكَانٍ قَرِيبٍ، فَقَالَ رَبِّ بِما أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ».
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۴۰: «لَوْ ضَرَبْتُ خَيْشُومَ الْمُؤْمِنِ بِسَيْفِي هَذَا عَلَى أَنْ يُبْغِضَنِي مَا أَبْغَضَنِي، وَ لَوْ صَبَبْتُ الدُّنْيَا بِجَمَّاتِهَا عَلَى الْمُنَافِقِ عَلَى أَنْ يُحِبَّنِي مَا أَحَبَّنِي».
- ↑ نهج البلاغه، حکمتهای ۱۶۳ و ۴۳۰: «النَّاسُ أَعْدَاءُ مَا جَهِلُوا».
- ↑ غررالحکم، ۱.
- ↑ غررالحکم، ۲۱۹.
- ↑ غررالحکم، ۲۱۹.
- ↑ غررالحکم، ۲ / ۵۸۶.
- ↑ غررالحکم، ۲.
- ↑ غررالحکم، ۶۴۵.
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۲۸۷: «أَصْدِقَاؤُكَ ثَلَاثَةٌ وَ أَعْدَاؤُكَ ثَلَاثَةٌ؛ فَأَصْدِقَاؤُكَ: صَدِيقُكَ وَ صَدِيقُ صَدِيقِكَ وَ عَدُوُّ عَدُوِّكَ؛ وَ أَعْدَاؤُكَ: عَدُوُّكَ وَ عَدُوُّ صَدِيقِكَ وَ صَدِيقُ عَدُوِّك».
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه ج۱، ص ۳۹۵- ۳۹۶.