قعقاع بن شور ذهلی

قعقاع بن شور ذهلی
تصویر قدیمی از مسجد کوفه
نام کاملقَعقاع بن شور بن عمرو بن شیبان بن ذهل بن ثعلبه
جنسیتمرد
از قبیلهبکر بن وائل
از اصحابامام علی
فعالیت‌های او

مقدمه

قعقاع بن شور ذهلی در ابتدا از اصحاب امیرالمؤمنین (ع) بود[۱] که حضرت او را به عنوان کارگزار خود در کسکر و میسان[۲] برگزید، اما وقتی خبر فساد مالی او به حضرت رسید، او را مورد سرزنش و ملامت قرار داد او از ترس مجازات به جانب معاویه فرار کرد و به او ملحق شد و بعداً هم از مخالفان حضرت گردید.

ابن ابی الحدید در شرح خطبه ۵۶ از نهج البلاغه[۳] فصلی گشوده و افرادی از صحابه و تابعین و محدثان که از حضرت علی (ع) منحرف شده و نسبت به او بد عقیده گشته یا به طمع دنیا دشمنان آن حضرت را یاری کرده‌اند را نام می‌برد، از جمله افرادی که با حضرت بوده و به انحراف رفته‌اند عبارتند از: انس بن مالک، اشعث بن قیس کندی، جریر بن عبدالله بجلی، ابو مسعود انصاری، نجاشی شاعر عراق در صفین، قعقاع بن شور ذهلی و... ، و می‌نویسد: حضرت امیر (ع) قعقاع را به امارت کسکر گماشت و ولی از برخی کارهای او ناراحت شد، از جمله این که زنی را به همسری گرفت و کابین (صداق) او را (به مبلغ زیادی) صد هزار درهم قرار داد، از این رو، قعقاع مورد اعتراض امام (ع) قرار گرفت و از ترس مجازات از کسکر گریخت و به معاویه پیوست[۴].[۵]

قعقاع و شهادت دروغ بر ضد حجر بن عدی و یارانش

از دیگر انحرافات قعقاع فساد دینی اوست. طبری درباره فساد دینی قعقاع می‌نویسد: زیاد بن ابیه وقتی می‌خواست حجر بن عدی و یارانش را به شام بفرستد و قصد جدی داشت سر آنان را بر بالای دار بکشد، نامه‌ای تنظیم کرد و از بزرگان کوفه خواست به دروغ بر کفر و طغیان حجر بن عدی و یارانش شهادت دهند و زیر نامه را امضا کنند، نامه را هفتاد نفر امضا کردند از جمله قعقاع بن شور ذهلی و قدامة بن عجلان و مصقلة بن هبیره شیبانی[۶] بودند.

قعقاع برای چند روز مال و منال دنیا این شهادت نامه دروغین را امضا کرد و به کفر حجر بن عدی شهادت داد. نعوذ بالله من سبات العقل و نفس الأماره[۷].[۸]

قعقاع و شرکت در دستگیری مسلم بن عقیل

متأسفانه وقتی انسان در مسیر گناه و انحراف قرار می‌گیرد گاهی تا اسفل السافلین پیش می‌رود و به فکر چاره‌جویی نسبت به خطاهای گذشته‌اش نمی‌افتد از این رو قعقاع با این که روزی کارگزار و شیعه امیرالمؤمنین (ع) بود انحراف او تا آنجا پیش رفت که وقتی عبیدالله بن زیاد در کوفه با مقاومت مسلم بن عقیل و همراهی مردم با او، روبه‌رو شد، تدبیری اندیشید که مردم را از لشکر شام بترساند و از این طریق اطراف مسلم بن عقیل را متفرق سازد. لذا به دستور او کثیر بن شهاب، محمد بن اشعث، شبث بن ربعی، حجار بن ابجر اسلمی، شمر بن ذی الجوشن و از جمله قعقاع بن شور ذهلی برای متفرق کردن اطرافیان مسلم بن عقیل همت گماشتند. از یک سو مردم را از آمدن لشکر شام ترساندند و از دیگر سو به وعده‌ها و هدیه‌های عبیدالله بن زیاد امیدوارشان نمودند و طولی نکشید که بسیاری از یاران مسلم بن عقیل را در شمار خدمتگزاران عبیدالله بن زیاد درآوردند[۹].

آری، کار این یار دیرین امیرالمؤمنین (ع) به جایی رسید که در کنار شمر بن ذی‌الجوشن و شبث بن ربعی‌ها قرار گیرد و مسلم بن عقیل نماینده به حق سیدالشهدا امام سوم شیعیان ابا عبدالله الحسین (ع) را به پای دار بکشاند!![۱۰].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. رجال طوسی، ص۵۵، ش۸.
  2. کسکر ناحیه گسترده‌ای است که مرکز آن واسط و در بین راه بصره و کوفه قرار دارد. و میسان شهری است بین بصره و واسط که در زمان عمر فتح شده است.
  3. در خطبه ۵۶ حضرت (ع) فرمود: «أَمَّا إِنَّهُ سَيَظْهَرُ عَلَيْكُمْ بَعْدِي رَجُلٌ رَحْبُ الْبُلْعُومِ مُنْدَحِقُ الْبَطْنِ...»؛ «همانا به زودی پس از من مردی گشاده گلو و شکم برآمده (معاویه) بر شما چیره خواهد شد.»...
  4. ر.ک: شرح ابن ابی الحدید، ج۴، ص۸۷؛ ج۲، ص۱۹۵؛ ج۳، ص۱۳.
  5. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۲، ص۱۱۱۵-۱۱۱۶.
  6. مصقله نیز از اصحاب و کارگزاران حضرت علی (ع) بود ولی بعداً به انحراف رفت، شرح حال او خواهد آمد.
  7. تاریخ طبری، ج۵، ص۲۶۸.
  8. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۲، ص۱۱۱۶.
  9. ر. ک: بحارالانوار، ج۴۴، ص۳۴۹.
  10. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۲، ص۱۱۱۶-۱۱۱۷.