نظام سیاسی پادشاهی

رابطه با حکومت استبدادی

معمولاً منابع علم سیاست، نظام استبدادی یا مطلقه را در شکل حکومت پادشاهی معرفی می‌کنند که اصطلاحاً به آن «فردسالاری» با «اتوکراسی»[۱] می‌گویند. که در این تعریف، به خصوصیات و ویژگی‌های آن اشاره می‌شود؛ از جمله:

  1. استیلای آشکار یک شخص در رأس سلسله مراتب اداری حکومت.
  2. فقدان محدودیت‌های مرسوم با قانونی در حوزه اقتدار او.
  3. وجود روشی خودسرانه و غیرقابل پیش‌بینی در اعمال قدرت[۲].

امروزه حکومت استبدادی را در شکل رژیم‌های دیکتاتوری جدید می‌توان یافت. این نوع رژیم‌ها، غالباً پس از جنگ جهانی اول به وجود آمدند و منشأ پیدایش آنها نیز بحران‌های حاصل از جنگ ویران‌گر جهانی بود؛ چنان‌چه در همین برهه تاریخی، شاهد نظام‌های سیاسی از این دست در صحنه بین‌المللی هستیم؛ نظیر: رژیم نازی آلمان، فاشیسم ایتالیا، امپراتوری ژاپن، دیکتاتوری آتاتورک در ترکیه و رضاخان در ایران؛ همچنین در کشورهای دیگری نیز دیکتاتوری‌های سوسیالیستی، حکومت نظامیان و یا پادشاهان خودکامه، اداره نظام سیاسی را برعهده دارند. برخی امتیازهای نسبی این نوع نظام سیاسی عبارتند از: سرعت عمل در تصمیم‌گیری، با ثباتی حکومت و پایداری سیاست‌ها در مقابل، ایرادهای زیادی را می‌توان برای نظام استبدادی فردی برشمرد؛ از جمله: تمامیت‌خواهی و منفعت‌طلبی شخص حاکم و نزدیکان وی، بی‌توجهی به خواسته‌ها، منافع و مصالح عمومی جامعه، استقرار روابط ظالمانه میان حکام و رعایا، تحمیل حاکمیت ناشایستگان و بی‌کفایتان وابسته به حکومت بر ملت و در یک کلام؛ بردگی مردم؛ البته به طور طبیعی، بقا و استمرار این نوع نظام‌ها در درازمدت ناممکن می‌گردد.[۳]

منابع

پانویس

  1. autocracy..
  2. فرهنگ علوم اجتماعی، مازیار، ص۵۶ و ۳۹۰.
  3. نصرتی، علی اصغر، نظام سیاسی اسلام، ص ۵۶.