انس بن حارث کاهلی در معارف و سیره حسینی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط HeydariBot (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۵۶ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

از شهدای کربلاست وی از اصحاب پیامبر خدا(ص)، از طایفه بنی کاهل از بنی اسد بود که از عرب‌های شمال محسوب می‌شدند. گفته‌اند در جنگ بدر و حنین هم شرکت داشت. پیر مردی سال‌خورده، از شیعیان کوفه بود که موقعیتی والا داشت. شبانه خود را به کربلا رساند و روز عاشورا در رکاب حسین به سعادت شهادت رسید. در برخی منابع، نام او مالک بن انس کاهلی آمده است[۱].

در زیارت ناحیه

«السَّلَامُ‏ عَلَى‏ أَنَسِ‏ بْنِ‏ كَاهِلٍ‏ الْأَسَدِيِّ»[۲]؛

انس بْنِ حَرْث بْنِ نَبیه بْنِ کاهِلِ بْنِ عَمْرو بْنِ مُصعَب بْنِ اسدِ بنِ خُزیمۀ اسدی کاهلی[۳]، که در منابع گوناگون از او به عنوان انس بن حارث کاهلی[۴] و یا انس بن نبیه کاهلی[۵] و انس بن ابی سحیم[۶]، مالک بن مالک بن انس[۷] و انس بن کاهل اسدی[۸] یاد می‌شود. و در زیارت ناحیه، انس بن کاهل اسدی آمده است.[۹]

انس از صحابه بزرگوار پیامبر(ص) بود و در جنگ‌های بدر و حنین شرکت داشت و پس از پیامبر خدا(ص) در زمره یاران امام علی و امام حسن و امام حسین(ع) قرار داشت[۱۰].

وی حدیثی راجع به شهادت امام حسین(ع) از پیامبر خدا(ص) نقل می‌‌کند که رسول خدا(ص) فرمودند: «فرزندم – اشاره به امام حسین(ع) – در سرزمینی به نام کربلا کشته می‌شود، هر کس تا آن هنگام زنده بود و او را درک کرد باید یاری‌اش کند»[۱۱]؛

راوی گوید: انس بن حارث به کربلا آمد و در رکاب امام حسین(ع) کشته شد[۱۲] و به هنگام شهادت، پیرمرد، و دارای سن زیادی بود[۱۳].

وی در کوفه زندگی می‌کرد[۱۴] شبانه حرکت کرد و در مکه[۱۵] و به گفته برخی در کربلا به امام(ع) پیوست[۱۶] اما به گفته بلاذری، انس از کوفه بیرون آمد و پس از آنکه گفت و گوی امام(ع) با عبیدالله بن حر جعفی را در قصر بنی مقاتل، مشاهده کرد. خدمت حضرت رسید و با ادای سوگند اظهار داشت که هدف من از خروج از کوفه آن بوده است که همانند عبیدالله بن حر به نفع هیچ کدام (شما(ع) و یا دشمنان شما) وارد جنگ نشوم و در ادامه افزود: خداوند یاری کردن تو را در قلب من افکند و به من جرئت بخشید تا در این راه با تو همگام باشم[۱۷].

امام حسین(ع) به وی نوید هدایت و امنیت داد و او را خود همراه ساخت[۱۸][۱۹]

برخورد انس در ملاقات بر عمر سعد

انس در یکی از روزها در کربلا ماموریت یافت تا پیام امام حسین(ع) را به عمر سعد برساند و او را اندرز دهد تا شاید به خود آید و دست از کشتن امام و یارانش بردارد؛ لذا هنگامی که نزد عمر سعد وارد شده برای آنکه به او هشدار دهد، به وی سلام نکرد؛ عمر سعد ناراحت شد و از او پرسید چرا سلام نکردی؟ آیا ما را کافر و منکر خدا پنداشته‌ای؟! گفت: چگونه منکر خدا و پیامبر نیستی و حال آنکه برای ریختن خون فرزند پیامبر دامن همت به کمر بسته‌‌ای! عمر سعد لختی سر به زیر افکند و آن گاه گفت: به خدا سوگند می‌‌دانم که کشنده این گروه در دوزخ است ولی فرمان عبیدالله باید اطاعت شود![۲۰][۲۱]

شهادت انس در میدان رزم

انس در روز عاشورا همچون دیگر یاران و اصحاب پس از کسب اجازه از محضر امام(ع) در حالی که با بستن شالی بر کمر، قامتش را راست نگه داشت و ابروان سفیدش را - که بر اثر کهنسالی بر چشمانش افتاده بود - با بندی به پیشانی‌اش بسته بود عازم میدان جنگ شد، با مشاهده حالت او اشک از چشمان امام حسین(ع) سرازیر گشت و فرمود: «خدا سعی و تلاش تو را پاس دارد ای پیر مرد»[۲۲]

این مرد سالخورده و صحابی با وفای رسول خدا(ص) با کمال شجاعت و رشادت و سراپا ایمان و اعتقاد به امامت خاندان رسالت پا به معرکه قتال گذاشت و چنین رجز خواند:

قَدْ عَلِمَتْ‏ كَاهِلُهَا وَ دُودَانُوَ الْخِنْدِفِيُّونَ وَ قَيْسُ عَيْلَانَ
بِأَنَّ قَوْمِي قُصَمُ الْأَقْرَانِ‏يَا قَوْمِ كُونُوا كَأُسُودِ الْجَانِ
وَ اسْتَقْبَلُوا القَوْم بضر الآنآلُ عَلِيٍّ شِيعَةُ الرَّحْمَنِ
وَ آلُ حَرْبٍ شِيعَةُ الشَّيْطَانِ
تیره‌ها و قبائل اعم از کامل و دو دان و خندف و قیس عیلان همه دانستند، که قبیله من نابود کننده هماوردانند، ای یاران همچون شیر غران باشید، هم اکنون رو در رو با دشمنان بستیزید که آل علی پیرو خدای رحمان هستند، و آل حرب (بنی سفیان) پیرو شیطان است.

انس پس از کارزاری سخت و کشتن چهارده[۲۳] یا هجده تن [۲۴] از سپاهیان دشمن به درجه رفیع شهادت نایل آمد و مقبره وی در بارگاه دسته جمعی شهدا پایین پای امام حسین(ع) واقع است.

کمیت، شاعر مشهور عرب در سوگ وی و حبیب بن مظاهر اشعاری چنین سروده است، که یک بیت آن این است:

سِوى عُصبَةٍ فِيهِم حَبِيبٌ مُعَفَّرٌقَضى نَحبَهُ وَالكاهِلِيُّ مُرَمَّلُ[۲۵]
به جز گروهی که حبیب میان آنان به خون غلطید و کاهلی به خون آغشته و شهید شد.

در فضیلت او همین بس که در زیارت ناحیه مقدسه بر او سلام و درود فرستاده است «اَلسَّلاَمُ عَلَى أَنَسِ بْنِ اَلْكَاهِلِ اَلْأَسَدِيِّ»[۲۶][۲۷]

منابع

پانویس

  1. ر. ک. محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص۶۵.
  2. زیارت ناحیه مقدسه، بحار الأنوار، ج۴۵، ص۷۱.
  3. ابصار العین، ص۹۹، مرکز الدراسات الاسلامیة لحرس الثورة؛ تنقیح المقال، ج۱، ص۱۵۴.
  4. اصحاب امام علی نی، ج۱، ص۱۶۵؛ ابصار العین، ص۹۳؛ اعیان الشیعه، ج۱، ص۴۹۹؛ تنقیح المقال، ج۱، ص۱۵۴؛ الاصابة، ج۱، ص۲۶۶/۱۲۲ و اسد الغابه، ج۱، ص۱۲۳.
  5. تسمیة من قتل، شماره ۲۷؛ تاریخ الکبیر، بخاری، ج۲، ص۲۰ و رجال الطوسی.
  6. مثیرالاحزان، ص۶۳.
  7. الفتوح، ج۵، ص۱۹۶، پاروقی.
  8. اقبال، ج۳، ص۳۴۶ و ۷۸؛ بحارالانوار، ج۴۵، ص۷۱ و ج۱۰۱، ص۲۷۲، مکتبة الاسلامیة.
  9. جمعی از نویسندگان، پژوهشی پیرامون شهدای کربلا، ص:۱۰۱.
  10. تنقیح المقال، ج۱، ص۱۵۴.
  11. «إنَّ ابني هذا - يَعنِي الحُسَينَ(ع) ـ يُقتَلُ بِأَرضٍ يُقالُ لَها كَربَلاءُ، فَمَن شَهِدَ ذلِكَ مِنكُم فَليَنصُرهُ»؛ الاصابة، ج۱، ص۱۲۱ و ۲۶۶؛ تاریخ الکبیر، ج۲، ص:۳۰/ ۱۵۸۳؛ تنقیح المقال، ج۱،‌ص ۱۵۴؛ اعیان الشیعه، ج۱،‌ ص۴۹۹ و....
  12. تاریخ کبیر، ج۲، ص۳۰؛ الاستیعاب، ج۱، ص۱۱۲؛ تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر، ج۱۴، ص۲۲۳؛ اسدالغابه، ج۱، ص۱۲۲ و الاصابه، ج۱، ص۲۶۶/۱۲۱.
  13. ابصار العین، ص۹۳.
  14. اسدالغابه، ج۱، ص۱۲۳.
  15. حیاه امام حسین(ع)، ج۳، ص۲۳۴.
  16. تنقیح المقال، ج۱، ص۱۵۴ و ابصار العین، ص۹۳.
  17. تردید انس در همراهی‌اش با امام حسین(ع) با روایتی که خود از پیامبر(ص) که حسین در کربلا کشته می‌شود او را یاری کنید، منافات دارد و خیلی بعید به نظر می‌رسد، ولی از آنجا که بشر همواره در بوته امتحان و خطا و اشتباه است، ممکن است در ابتدا تردد داشته بعد لطف الهی شامملش گردیده و به کاروان حسینی ملحق شد.
  18. انساب الاشراف، ج۳، ص۱۷۵.
  19. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام حسین، ص:۳۲۰-۳۲۱.
  20. فرسان الهیجاء، ج۱، ص۳۷.
  21. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام حسین، ص:۳۲۱-۳۲۲.
  22. «شَكَرَ اللَّهُ‏ سَعْيَكَ‏ یَا شَیْخْ»
  23. اعیان الشیعه، ج۳، ص۵۰۰.
  24. مقتل مقرم، ص۲۵۲ و امالی صدوق، ص۱۳۸.
  25. ابصارالعین، ص۹۴.
  26. اقبال، ج۳، ص۳۴۶ و ۷۸.
  27. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام حسین، ص:۳۲۲-۳۲۳.