آیه مباهله در معارف و سیره حسینی
مقدمه
از جمله آیاتی که اشارهای به فضیلت اهل بیت(ع) از جمله امام حسین(ع) دارد، آیه معروف به «مباهله» است. خداوند متعال خطاب به پیامبرش میفرماید: ﴿فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ﴾[۱]. اینک درصدد بررسی روایات وارده در شأن نزول آیه برمیآییم تا این فضیلت را در حق اهل بیت(ع) از جمله امام حسین(ع) به اثبات رسانیم.[۲]
«مباهله» در لغت و عرف
واژه «مباهله» مشتق از ماده «بهل» است. جمله بهله الله به معنای لعنه الله آمده است و مباهله به معنای لعنت کردن بر یکدیگر است. برخی در توضیح این واژه آوردهاند که: مباهله: تضرع و ابتهال و لابه است. ابتهال گاه برای دفع بلا است و زمانی برای نزول بلا. این معنا در عرف عرب و نزد پیروان ادیان آسمانی معنایی کاملاً شناخته شده دارد و دعوت پیامبر اسلام(ص) از مسیحیان به مباهله، دعوت بدیع و فتح بابی نو برای اثبات حق و ابطال باطل نبوده است. از این رو میبینیم که مسیحیان نجران به گونهای طبیعی با آن برخورد کردند و حتی وقتی پیامبر اسلام(ص) بر سر زانوان نشستند و دست به دعا برداشتند، ابوحارثه - اسقف بزرگ مسیحیان -گفت: او همانند انبیا برای مباهله نشسته است[۳]. این عمل بعد از بینتیجه ماندن احتجاجات و مباحثات، برای نابودی هر یک از طرفین انجام میگرفته است.[۴]
احادیث مباهله
- ابن عساکر به سندش از ابی الطفیل نقل میکند که امیرالمؤمنین(ع) با اصحاب شورا مناظره کرده و با جملهای از فضایل و مناقبش محاجه نمود. از جمله آنها، این که فرمود: «نَشَدْكُمْ بِاللَّهِ هَلْ فِيكُمْ أَحَدٌ أَقْرَبُ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ(ص) فِي الرَّحِمِ مِنِّي وَ مَنْ جَعَلَهُ رَسُولُ اللَّهِ(ص) نَفْسَهُ وَ أَبْنَاءَهُ أَبْنَاءَهُ وَ نِسَاءَهُ نِسَاءَهُ غَيْرِي قَالُوا اللَّهُمَّ لَا»[۵]. شما را به خدا سوگند میدهم، آیا در میان شما کسی نزدیکتر به رسول خدا(ص) در رحم هست؟ کسی که رسول خدا(ص) او را «نفس» خود خوانده و فرزندان او را فرزندان خود و زنان او را زنان خود خوانده باشد، آیا کسی غیر از من وجود دارد؟! گفتند: بار خدایا! هرگز.
- احمد بن حنبل به سندش نقل میکند: «وَ لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ: ﴿نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ﴾ دَعَا رَسُولُ اللَّهِ(ص) عَلِيّاً وَ فَاطِمَةَ وَ حَسَناً وَ حُسَيْناً فَقَالَ: اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلِي»[۶]. و هنگامی که این آیه نازل شد ﴿نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ﴾، رسول خدا(ص) علی و فاطمه و حسن و حسین(ع) را دعوت کرد، آنگاه عرض کرد: «بار خدایا! اینان اهل من هستند».
- مسلم نقل کرده: «أَمَرَ مُعَاوِيَةُ بْنُ أَبِي سُفْيَانَ سَعْداً فَقَالَ مَا مَنَعَكَ أَنْ تَسُبَ أَبَا التُّرَابِ فَقَالَ أَمَّا مَا ذَكَرْتَ ثَلَاثاً قَالَهُنَّ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ(ص) فَلَنْ أَسُبَّهُ لَأَنْ تَكُونَ وَاحِدَةٌ مِنْهُنَّ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ حُمْرِ النَّعَمِ... وَ لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ: ﴿نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ﴾ دَعَا رَسُولُ اللَّهِ(ص) عَلِيّاً وَ فَاطِمَةَ وَ حَسَناً وَ حُسَيْناً فَقَالَ: اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلِي»[۷]. معاویة بن ابوسفیان، سعد بن ابی وقاص را خواست و گفت: چه چیز تو را مانع شده که ابوتراب را سب کنی؟ گفت: هر گاه سه فضیلت را یاد کنم که رسول خدا(ص) درباره علی(ع) بیان داشته است، با وجود آنها هرگز علی(ع) را سب نخواهم کرد و اگر یکی از آنها برای من بود، از شترهای کمیاب نزد من ارزشمندتر بود.... هنگامی که این آیه نازل شد: ﴿نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ﴾، رسول خدا(ص) علی و فاطمه و حسن و حسین(ع) را خواست و عرض کرد: «بار خدایا! اینان اهل من هستند».
- ترمذی نیز با همین سند و متن این حدیث را نقل کرده، آنگاه تصریح به صحت آن نموده است[۸].
- حاکم نیشابوری به سندش از سعد بن ابی وقاص نقل میکند: «لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ: ﴿نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ﴾ دَعَا رَسُولُ اللَّهِ(ص) عَلِيّاً وَ فَاطِمَةَ وَ حَسَناً وَ حُسَيْناً فَقَالَ: اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلِي»[۹]. هنگامی که این آیه: ﴿نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ﴾ نازل شد، رسول خدا(ص) علی و فاطمه و حسن و حسین(ع) را خواست، آنگاه عرض کرد: «بار خدایا! اینان اهل من هستند».
- طبری به سندش از سدی در تفسیر آیه مباهله نقل میکند: «فَأَخَذَ يَعْنِي النَّبِيَّ(ص) بِيَدِ الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ وَفَاطِمَةَ، وَقَالَ لِعَلِيٍّ: «اتْبَعْنَا» فَخَرَجَ مَعَهُمْ، فَلَمْ يَخْرُجْ يَوْمَئِذٍ النَّصَارَى، وَقَالُوا: إِنَّا نَخَافُ...»[۱۰]. پیامبر(ص) در آن هنگام دست حسن و حسین و فاطمه را گرفت و به علی(ع) گفت: «دنبال ما بیا». او هم با آنها به راه افتاد. در آن روز نصارا بیرون نیآمدند و گفتند: ما میترسیم...
- شیخ مفید مینویسد: «قَالَ الْمَأْمُونُ يَوْماً لِلرِّضَا(ع) أَخْبِرْنِي بِأَكْبَرِ فَضِيلَةٍ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ(ع) يَدُلُّ عَلَيْهَا الْقُرْآنُ قَالَ فَقَالَ لَهُ الرِّضَا(ع) فَضِيلَتُهُ فِي الْمُبَاهَلَةِ قَالَ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ ﴿فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ﴾[۱۱] فَدَعَا رَسُولُ اللَّهِ(ص) الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ(ع) فَكَانَا ابْنَيْهِ وَ دَعَا فَاطِمَةَ(س) فَكَانَتْ فِي هَذَا الْمَوْضِعِ نِسَاءَهُ وَ دَعَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ(ع) فَكَانَ نَفْسَهُ بِحُكْمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ قَدْ ثَبَتَ أَنَّهُ لَيْسَ أَحَدٌ مِنْ خَلْقِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ أَجَلَّ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ(ص) وَ أَفْضَلَ فَوَجَبَ أَنْ لَا يَكُونَ أَحَدٌ أَفْضَلَ مِنْ نَفْسِ رَسُولِ اللَّهِ(ص) بِحُكْمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»[۱۲]. مأمون عباسی روزی به امام رضا(ع) عرض کرد: مرا به بزرگترین فضیلت امیرالمؤمنین(ع) خبر بده که قرآن بر آن دلالت دارد. حضرت فرمود: فضیلت او در مباهله؛ خداوند-جل جلاله- فرمود: ﴿فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ﴾، آنگاه رسول خدا(ص) حسن و حسین(ع) را که دو فرزند او به حساب میآمدند، دعوت کرد و نیز فاطمه را که در موضع «نساء» او به حساب میآمد، خواست و نیز امیرالمؤمنین(ع) را که به حکم خداوند- عزوجل - «نفس» او به حساب میآمد، دعوت نمود؛ و به تحقیق ثابت شده: احدی از خلق خدا جلیلتر و افضل از رسول خدا(ص) نیست، پس واجب است که احدی افضل از نفس رسول خدا(ص) به حکم خداوند-عزوجل- نباشد.[۱۳]
فضایل امام حسین(ع) در آیه
و اما در این آیه و روایات مربوط به آن، چه فضایلی نهفته است؟! به برخی از آنها اشاره میکنیم:
- این قضیه دلالت دارد بر اینکه اهل بیت رسول خدا(ص) از جمله امام حسین(ع)، محبوبترین افراد نزد اویند و لذا بیضاوی در تفسیر آیه آورده است: أی یدع کل منا و منکم نفسه و أعزة أهله و ألصقهم بقلبه إلی المباهلة[۱۴]. یعنی هر کدام از ما و از شما، خود و عزیزترین اهلش را برای مباهله بیاورد و آنان را به قلب خود بچسباند.
- این که پیامبر(ص) این افراد را برای مباهله که موضع حساسی است و احتیاج به دعا دارد، آورد، خود دلالت بر افضلیت آنها بر دیگران دارد.
- زمخشری نقل میکند: «... فَأَتَی رَسُولَ اللَّهِ(ص) وَ قَدْ غَدَا مُحْتَضِناً الْحُسَيْنَ آخِذاً بِيَدِ الْحَسَنِ وَ فَاطِمَةُ تَمْشِي خَلْفَهُ وَ عَلِيٌّ خَلْفَهَا وَ هُوَ يَقُولُ إِذَا أَنَا دَعَوْتُ فَأَمِّنُوا فَقَالَ أُسْقُفُّ نَجْرَانَ يَا مَعْشَرَ النَّصَارَى إِنِّي لَأَرَى وُجُوهاً لَوْ شَاءَ اللَّهُ أَنْ يُزِيلَ جَبَلًا مِنْ مَكَانِهِ لَأَزَالَهُ بِهَا فَلَا تُبَاهِلُوا فَتَهْلِكُوا وَ لَا يَبْقَ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ نَصْرَانِيٌّ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ...»[۱۵].
رسول خدا(ص) صبح هنگام آمد، در حالی که حسین(ع) را در بغل داشته و دست حسن را گرفته و فاطمه پشت سرش حرکت میکرده و علی پشت سر فاطمه بود و (پیامبر(ص)) به اهل بیتش میفرمود: «هرگاه من دعا کردم، شما آمین بگویید». اسقف نجران گفت: من در سیمای آنان چنین میبینم که اگر آنان از خدا بخواهند کوهی از کوهها از جا کنده شود، خداوند چنین خواهد کرد؛ لذا با آنها مباهله نکنید که هلاک خواهید شد و تا روز قیامت هیچ نصرانی در روی زمین باقی نخواهد ماند... از اینجا استفاده میشود که حتی نصارا نیز، پی به فضیلت آن بزرگواران برده بودند.[۱۶]
منابع
پانویس
- ↑ «بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودیهای خویش و خودیهای شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.
- ↑ رضوانی، علی اصغر، دانشنامه علمی کلمات امام حسین، ج۱، ص ۲۶۵.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۷۶۲.
- ↑ رضوانی، علی اصغر، دانشنامه علمی کلمات امام حسین، ج۱، ص ۲۶۵.
- ↑ علی بن حسن ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۴۲، ص۴۳۲.
- ↑ ابن حنبل، مسند الإمام احمد بن حنبل، ج۳، ص۱۶۰، حدیث ۱۶۰۸.
- ↑ قشیری نیسابوری، صحیح مسلم، ج۴، ص۱۸۷۱، حدیث ۲۴۰۴.
- ↑ ترمذی، سنن الترمذی، ج۵، ص۶۴۳۸، حدیث ۳۷۲۴.
- ↑ حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۶۳، حدیث ۴۷۱۹.
- ↑ طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۲۱۲.
- ↑ «بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودیهای خویش و خودیهای شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.
- ↑ محمد بن محمد مفید، الفصول المختارة، ص۳۸.
- ↑ رضوانی، علی اصغر، دانشنامه علمی کلمات امام حسین، ج۱، ص ۲۶۶.
- ↑ عبدالله بن عمر بیضاوی، انوارالتنزیل و اسرارالتأویل، ج۲، ص۲۰.
- ↑ محمود بن عمر زمخشری، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۱، ص۳۶۸- ۳۶۹.
- ↑ رضوانی، علی اصغر، دانشنامه علمی کلمات امام حسین، ج۱، ص ۲۶۹.